شناسهٔ خبر: 56330290 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: اکونیوز | لینک خبر

مرحومه مهسا امینی و گشت ارشاد دو روی یک سکه مظلومیت!

اقتصاد ایران: عفاف و حجاب و گشت ارشاد برای اغتشاشگران بهانه است، اصل نظام و عزت و اقتدار مردم ایران نشانه و سیبل اصلی آنان است.

صاحب‌خبر -

گروه سیاسی خبرگزاری فارس- ابوالقاسم علیزاده:‌ کسانی که نه مهساها برایشان مهم است و نه امنیت اجتماعی و اخلاقی و حتی آزادی و آرامش و پیشرفت کشور ، تنها در تکاپوی اهداف شوم قدیمی و کهنه ی تجزیه‌طلبی و شکستن انسجام ملی و خوش خدمتی به سران فتنه و سران استکبار و دشمنان قسم خورده ملت ایرانند. و الا به جای جفت افکنی کف خیابانها و جشن و پایکوبی و کف و سوت و آتش بازی به بهانه یک حادثه طبیعی که می توانست در محیط دیگری اتفاق بیفتد و البته اگر تقصیر و قصور احتمالی هم باشد باید در مسیر قانونی و بدون اغماض پیگیری بشود. نباید به جای همدردی با یک خانواده هم وطن که در مرگ عزیزشان می سوزند و باید در اندیشه راحتی او در قبر و برزخ و قیامتش باشند ، اینگونه مرگ وی را تبدیل به معضلی اجتماعی و سیاسی و سپس پی گرفتن اغراض و امیال شیطانی خود نمایند. به راستی آیا این ظلم و ستمی آشکار به مرحوم مهسا و خانواده داغدار نیسن؟ و آیا به گمان خطا و تقصیری ، این حجم بوق و کرنا ، بی مهری نسبت فرزندان مظلوم ملت در نیروی انتظامی نیست؟ آری این حجم پرخاش نسبت به گشت ارشاد نیز تنها بخاطر موفقیت های آن بوده و هست نه بخاطر یک خطای احتمالی . اینان اگر در سیاست های مربوط به ترویج بی حجابی و بی عفتی و اندلسی کردن محیط جامعه اسلامی و انقلابی ایران ناکام ، ماندند بخشی از آن را مدیون تلاشهای بی وقفه و موثر پلیس امنیت اجتماعی و اخلاقی بوده و هستیم و این باعث کینه شتری آنان نسبت به گشت ارشاد گردیده است. اینان که بی رحمانه به جنگ جامعه پاک و تمیز و امن آمدند و تا سر حد تجاوز به حریم خانه و خانواده و روابط اجتماعی سالم و پاک با عریان گردی و سگ گردانی و آلوده سازی و ناامن کردن محیط های تفریحی همچون پارک ها پیش رفتند و دیدن توده مردم کمترین واقعی برای شان ننهاده و بلکه جا به جا کردن محیط های عمومی با محیط شخصی و خانه و یا ظاهر شدن بر خلاف فرهنگ فرهنگ عمومی و خاستگاه توده مردم متدین و باشخصیت و باوقار را عین بی فرهنگی و ناهنجاری اجتماعی باور داشته و دارند و لذا همواره مورد لعن و نفرین و حتی عکس العمل بانوانی که گاهی ما نیز از رعایت نکردن حجابشان به تناسب شرع و عرف اجتماعی ناراحتیم،  ولی انسانهای با شخصیت و پاکی هستند دادشان درآمد که این چه وضع نابهنجار و لجاجت و بی فرهنگی ؟!

بنابراین بیاییم با روشنگری منطقی و به دور از تعصبات حزبی و جناحی با این معضل که بیشتر به شکل فتنه ای دیگر می ماند نگاه کنیم . اولاً مرز بین عفاف و حجاب به عنوان نماد فرهنگ دینی جامعه را در سطح عامه مردم جدا کنیم از حربه ی مرموز ترویج بی حجابی و بی عفتی که اکنون در دست دشمنان و عمله ی داخلی آنان در رسانه‌ها و کف خیابان ها قرار گرفته است و البته عفاف و حجاب و گشت ارشاد برای آنان بهانه است اصل نظام و عزت و اقتدار مردم ایران نشانه و سیبل اصلی آنان است. آنگاه با این جداسازی در حوزه گفتمانی ، به تناسب هر یک به بحث نشینیم و چاره‌ای اندیشیم.  ثانیا، از رهگذر چنین بحران هایی که می‌تواند تهدیدی جدی برای حاکمیت و امنیت جامعه باشد، متفکرانه و صبورانه فرصتی بسازیم و مطابق با بیانیه گام دوم انقلاب به آسیب‌شناسی چهل ساله اول و یافتن نقاط ضعف و قوت در همه حوزه‌های تقنینی  و اجرایی و قضایی و انتظامی و...بپردازیم. و بطریق اولویت ضمن تجدید نظر در نهادهای ایجادی پس از پیروزی انقلاب و تغییر و تحول اساسی در نهادهای گوناگون طراز نظام ولایی و اسلامی مورد انتظار را ، گامی قاطع و همه جانبه نگر برداریم.

به نظر می رسد بخشی از معضلات حوزه های فرهنگی به دلیل عدم تغییر و تحول در سازمان ها و نهادهای آموزشی تربیتی و علمی به جا مانده از ساختار حکومتی دوره های قبل از انقلاب است که به دلیل تحمیل جنگ هشت ساله چنین فرصتی از امام و خواص و مردم گرفته شد، تا نهاده های جدید ایجاد و نهادهای دوره طاغوت در آنها تحلیل گردند. و بخش دیگر نیز به جای تغییر و تحول اساسی در نهاد های به جا مانده از دوره طاغوت و تحلیل بردن آنها در نهادهای جدیدالتاسیس دوره انقلاب اسلامی، بر حسب ضرورتها تا توانستیم موسسات و نهادهای غیر رسمی که با پیوست هایی به مراکز قدرت و ثروت وصل گردیدند، بوجود آوردیم و اینان نیز چون به لحاظ نظارت و مدیریت و پشتیبانی و کنترل دچار مشکلات و چالش هایی بودند به مرور تبدیل گردیدند به نهادهای کمتر اثر بخش و دچار روزمرگی مفرط و نهایتاً به جای همپوشانی در مدار حرکت های موازی به خنثی نمودن هم پرداختند. برای نمونه، با وجود مساجد به عنوان سرای محلات در محله های اسلامی جامعه ، سرای محله ایجاد کردیم و با وجود ظرفیت‌های مساجد در حوزه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی، ریز و درشت مراکزی به موازاتشان راه انداختیم و این شد که سنگر انقلاب و جامعه یعنی مسجد با وجود ظرفیت‌های فراوان به دست خود ما به حاشیه رانده شد. حال تازه به فکر افتادیم که چرا مساجد کم فروغ شده اند و  معضلاتی همچون بدحجابی و بی‌حجابی و یا تعیین حد و مرز های عفاف و حجاب در جامعه را از آنان مطالبه گری می نماییم ؟!  به امید اصلاح و اقدامات همه جانبه و موثر.
والسلام .

ابوالقاسم علیزاده

پایان پیام/

برچسب‌ها: