خرداد: کاخ باکینگهام در بیانیهای اعلام کرد الیزابت دوم ملکه انگلیس در سن ۹۶ سالگی درگذشته است.
امروز کاخ باکینگهام اعلام کرد ملکه الیزابت دوم در قلعه بالمورال تحت نظارت پزشکی قرار دارد و اعضای خانواده او نیز در جریان این مساله قرار گرفتهاند، مقامهای دولت لندن درباره وضعیت سلامتی ملکه ابراز نگرانی کردند.
به گزارش خرداد؛ پس از این اعلام تمام اعضای خانواده سلطنتی به کاخ بالمورال در اسکاتلند رفتند. الیزابت دوم با 70 سال سلطنت، طولانی ترین دوره پادشاهی در تاریخ این کشور را به نام خود ثبت کرد. پس از مرگ او پسر بزرگش شاهزاده چارلز پادشاه بریتانیا خواهد بود.
ملکه بریتانیا روز سهشنبه شش سپتامبر به طور رسمی لیز تراس، رهبر جدید حزب محافظهکار را به عنوان نخستوزیر جدید معرفی کرد. این تصویر آخرین عکس ملکه در آخرین روزهای زندگیش را گرفت.
آخرین عکس ملکه الیزابت دوم، ملکه بریتانیا در قصر بالمورال در اسکاتلند است که سهشنبه به هنگام دیدار با بوریس جانسون و لیز تراس نخست وزیر پیشین و جدید بریتانیا ثبت شد.
پیکر شاهزاده فیلیپ جابجا میشود تا در کنار ملکه الیزابت قرار گیرد
شاهزاده فیلیپ، همسر ملکه الیزابت دوم، در آوریلِ سال گذشته پس از ۷۴ سال زندگی مشترک با او در سن ۹۹ سالگی درگذشت. فیلیپ به طور موقت در خزانه سلطنتیِ نمازخانه سنت جورج در قصر ویندزور، از اقامتگاههای رسمی خانواده سلطنتی، به خاک سپرده شده بود.
اکنون اما انتظار میرود او با یک جابجایی کوچک به «نمازخانه یادبود شاه جورج ششم» در همان قصر ویندزور منتقل شود؛ همان جایی که پدر و مادرِ ملکه الیزابت و خواهرش، مارگارت، در آن به خاک سپرده شدهاند و اکنون آرامگاه ابدی ملکه الیزابت دوم نیز خواهد بود.
شاه جورج ششم که در سال ۱۹۵۲ درگذشت نیز ابتدا در همان «خزانه سلطنتی» دفن شده بود که پیکر فیلیپ از پارسال در آن قرار گرفته است. اما در سال ۱۹۶۹ «نمازخانه یادبود» به نام او ساخته شد و پیکرش به آنجا منتقل شد. در ماههای آغازین سال ۲۰۰۲ به فاصله یک ماه هم ملکه مادر و هم شاهدخت مارگارت درگذشتند و پیکر ملکه مادر و خاکسترِ مارگارت نیز در همین «نمازخانه یادبود شاه جورج ششم» به خاک سپرده شدند.
علت سوزاندن جسد مارگارت این بود که تقاضا کرده بود بین پدر و مادرش به خاک سپرده شود و به علت کمبود جا تنها راه ممکن بودن این کار سوزاندن جسد بود که با وجود کمسابقه بودن آن در خانواده سلطنتی، انجام شد.
ملکه الیزابت که در زمان تولدش کمتر کسی تصور میکرد روزی به سلطنت برسد، در ۷۰ سال زمامداری، تغییراتی شگرف و کمسابقه را شاهد بود؛ از جمله زوال نهاد سلطنت را که امروز در کمتر از ۳۰ کشور جهان پابرجا مانده است.
عمر او دستاوردی اگر داشته باشد، دقیقا تاب آوردن همین تحولات است. او توانست نهاد سلطنت بریتانیا را زنده نگه دارد و در مقابل جنبشهای جمهوریخواهی از اسکاتلند و ولز گرفته تا کانادا و استرالیا از آن حفاظت کند. عمر طولانی و تواناییهای ملکه الیزابت کمک کرد علیرغم زوال جایگاه جهانی بریتانیا، نهاد سلطنت در این کشور همچنان جایگاه خود را حفظ کند و خود او نیز چهرهای جهانی باقی بماند. اغراق نیست اگر بگوییم این ملکه الیزابت بود که نهاد پادشاهی را نجات داد.
دیگر دستاورد مهم او به زن بودنش بازمیگردد. در جهان امروز شاید حکمرانی زنان امری عادی باشد و بسیاری از کشورهای جهان روسای اجرایی زن داشته باشند. به سلطنت رسیدن زنان نیز در تاریخ سابقهای طولانی دارد (در ایران نیز این سابقه به پادشاهی ساسانی بازمیگردد)، اما ملکه الیزابت در قرن بیستم زمانی که بیشتر رهبران سیاسی مرد بودند، توانست علیرغم نداشتن قدرت اجرایی، وجهه زنی قدرتمند و سیاستدان در کشوری مهم را حفظ کند و نمادی از تواناییهای زنان باشد. الیزابت آنقدر عمر کرد که سه نخستوزیر زن را به خود ببیند: مارگارت تاچر، الیزابت می و بالاخره لیز تراس، زنی همنام خود او.
در ماه آوریل سال ۲۰۲۱ که ملکه الیزابت ۹۵ ساله شد، بار دیگر این امکان مطرح شد که استعفا کند و از گود کنار رود و ریاست خانواده سلطنتی را به پسرش، چارلز، بسپارد اما او تا آخرین نفس پابرجا ماند و در سال بعدی هم هفتادمین سالگرد سلطنتش را جشن گرفت و هم نود و ششمین سالگرد تولدش را.
دولت و دربار بریتانیا از دهه ۱۹۶۰ تاکنون برای مرگ احتمالی ملکه الیزابت، برنامههایی تحت عنوان «عملیات پل لندن» داشتهاند؛ با وجود این، ملکه آنقدر عمر کرد که مرگش همچنان غیرمنتظره بماند.
جانشین او اکنون پسرش، شاهزاده چارلز ۷۳ ساله، خواهد بود که حالا «شاه چارلز» میشود؛ چهرهای که بهخصوص پس از طلاق از همسر سابقش، شاهدخت دایانا، نزد مردم خیلی محبوب نیست. عنوان ولیعهدی بریتانیا اکنون به پسر شاهزاده چارلز و شاهدخت دایانا، شاهزاده ویلیام، میرسد و او باید عنوان کنونی «دوک کمبریج» را با عنوان سنتی ولیعهد بریتانیا عوض کند و «شاهزاده ولز» نامیده شود. ولیعهد ۳۹ ساله از اعضای محبوبتر خانواده سلطنتی است و سعی کرده از حواشی مربوط به برادر جوانتر خود، شاهزاده هری، و همسر آمریکاییاش، مگان مارکل، دور بماند.
آغاز طرح سری «عملیات پل لندن»
با مرگ الیزابت دوم، ملکه بریتانیا طرح «عملیات پل لندن» باید فعال شود. این طرح که زمانی قرار بود مخفی بماند، همه آنچه را که در ده روز پس از مرگ ملکه بریتانیا برنامهریزی شده است گرد هم میآورد.
پولیتیکو سال گذشته موفق شده بود اسناد و جزئیاتی از این عملیات را که تا آن زمان مخفی نگه داشته شده بود به دست آورد.
از سوی دیگر روزنامه گاردین در سال ۲۰۱۷ اشاره کرده بود که نخستین برنامههای برای وجود این پروتکل از دهه ۱۹۶۰ برنامهریزی شده است و از آن زمان افراد مربوطه «دو تا سه بار در سال» برای آماده شدن مرگ ملکه با یکدیگر ملاقات کردهاند.
روز مرگ ملکه، روز واقعه
نخستین مرحله «عملیات پل لندن» بهچگونگی انتشار خبر درگذشت ملکه الیزابت دوم مربوط میشود.
از قرار معلوم پس از D-Day دربار بریتانیا طی مجموعهای از تماسها، که آن را «آبشار تماس» نامگذاری کردهاند، این خبر را به مقامات عالی دولت، از جمله نخستوزیر، دبیر کابینه و چند وزیر ارشد، میرساند. در عینحال خبر درگذشت ملکه به اطلاع دبیران دائمی وزارتخانهها نیز خواهد رسید و بهاین منظور جملهای کوتاه به آنها مخابره میشود: « بهتازگی از مرگ علیاحضرت مطلع شدهایم.»
پس از این، منشی کابینه با ارسال یک ایمیل به کارمندهای ارشد دولتی خبر درگذشت ملکه را به اطلاع آنها نیز میرساند. بهگزارش ایندیپندنت متن مورد نظر از این قرار است:«همکاران عزیز، این نامه را با کمال تاسف مینویسم تا شما را از مرگ علیاحضرت مطلع کنم.»
پس از اطلاعرسانی به کارمندهای ارشد دولت بریتانیا، پرچمهای خیابان وایتهالِ شهر لندن بهحالت نیمه افراشته در خواهد آمد.
سپس خانواده سلطنتی باید مرگ الیزابت دوم را رسما به تمام جهان اعلام کنند و در عینحال نیز تمامی خلبانهای هواپیماهای مسافربری باید بهمحض شنیدن این خبر مسافرانشان را مطلع کنند.
دومین مورد پیشبینی شده در «عملیات پل لندن» به نحوه پوشش رسانهای خبر درگذشت ملکه الیزابت دوم مربوط میشود. به لحاظ تاریخی شبکه خبری بیبیسی، پیش از دیگر رسانهها، اخبار مربوط به درگذشت اعضای خاندان سلطنتی را مخابره میکند؛ هرچند در سالهای اخیر رسانههای دیگری نیز آماده اعلام این خبر شدهاند و حتی تمرینهایی را نیز در ارتباط با نحوه اطلاعرسانی انجام دادهاند.
در هرصورت بر اساس جزئیات تنظیم شده در «عملیات پل لندن»، اگر رسانهها و افکار عمومی انتظار شنیدن خبر درگذشت ملکه الیزابت را داشته باشند، تصاویری از پیش آماده خواهد شد و خبر ابتدا از کانال اصلی بیبیسی پخش میشود و همزمان باقی کانالهای این شبکه خبری نیز برنامههایشان را قطع میکنند و تصاویر کانال یک بیبیسی را پخش خواهند کرد.
مراسم خاکسپاری ملکه قرار است ۱۰ روز پس از مرگ وی برگزار شود.
در این بین همه چیز با دقت برنامهریزی شده است.
پس از پوشش رسانهای نوبت به نحوه مواجهه دولت بریتانیا با خبر درگذشت ملکه الیزابت میرسد. اسناد بهدست آمده میگوید پس از درگذشت ملکه، فعالیت مجالس بریتانیا بهحالت تعویق در میآید، نخستوزیر بریتانیا در این زمینه بیانیه صادر میکند (هیچ کدام دیگر از اعضای کابینه مجاز به انجام چنین کاری نیست).
روز اول
شورای الحاق که از شخصیتهای ارشد دولتی تشکیل شده است، در ساعت ۱۰ صبح به وقت بریتانیا در کاخ سنت جیمز گردهم میآیند تا پادشاهی چارلز را اعلام کنند. نخستین پسر ملکه اما فورا تاج گذاری نمیکند و باید چندین ماه صبر کند.
در آن زمان، ترتیب جانشینی تاج و تخت بریتانیا تغییر خواهد کرد بهطوری شاهزاده ویلیام وارث مستقیم تاج و تخت خواهد شد و پسرش شاهزاده جورج در ردیف دوم خواهد بود.
پارلمان برای توافق بر سر پیام تسلیت تشکیل جلسه میدهد و سپس سایر جلسات پارلمان به مدت ۱۰ روز تعطیل میشود. اعضای مجلس عوام به ملکه ادای احترام میکنند. نخست وزیر و کابینه وی در ساعت ۳:۳۰ بعد از ظهر با پادشاه جدید دیدار میکنند.
روز دوم
تابوت ملکه به کاخ باکینگهام بازگردانده خواهد شد. طبق گزارش پولیتیکو این پروتکل با توجه به محل مرگ ملکه سناریوهای مختلفی را ارائه میکند. از آنجایی که او در حال حاضر در اقامتگاه خود در «بالمورال» اسکاتلند است، عملیات «یونیکورن» باید فعال شود و جسد او باید با قطار سلطنتی به پایتخت بریتانیا بازگردانده شود. اگر این موضوع امکان پذیر نباشد عملیات «اووراستادی» فعال میشود بنابراین تابوت او با هواپیما منتقل میشود. مراسمی در این زمینه نیز تدارک دیده میشود تا نخست وزیر و وزیران در مراسم استقبال از تابوت شرکت کنند.
از سوی دیگر بخشی از «عملیات پل لندن» به برگزاری مراسم خاکسپاری ملکه الیزابت دوم اختصاص دارد؛ مراسم تشییع پیکر ملکه الیزابت برای دهمین روز پس از مرگ احتمالی او برنامهریزی شده است.
تجمع شبانه مردم انگلیس در اطراف کاخ باکینگهام
تکلیف لیگ برتر انگلیس در صورت مرگ ملکه الیزابت چه خواهد شد؟
اگه ملکه فوت کند، لیگ برتر توسط DCMS (دپارتمان فرهنگ، رسانه و ورزش) هدایت میشود، اما مسابقات فوتبال در هفته پس از مرگ او تعطیل خواهد شد. این شامل بازیهای لیگهای انگلیس، اسکاتلند، ولز و ایرلند خواهد شد.
همچنین طبق پروتکلهای تأییدشدهای که در مورد مسابقات اسبدوانی و کریکت وجود دارد، پس از مرگ ملکه این رقابتها هم لغو خواهند شد.
اگر ملکه الیزابت دوم فوت کند، شاهزاده چارلز پادشاه بریتانیا خواهد شد و در یک برنامه تلویزیونی سخنرانی خواهد کرد. نخست وزیر جدید لیز تراس هم در این سخنرانی شاهزاده را همراهی خواهد کرد. وزارت دفاع هم با اسلحه به ملکه الیزابت ادای احترام میکند و یک دقیقه سکوت حکمفرما خواهد شد. مرگ او هم باعث میشود ۱۲ روز عزای ملی اعلام شود و پرچم بریتانیا هم نیمهافراشته شود.
خط جانشینی خانواده سلطنتی بریتانیا چه تغییری خواهد کرد؟
با پادشاه شدن چارلز، انتظار میرود همسرش، دوشس کورنوال، ملکه همسر شود.
فرزند اول شاهزاده چارلز، دوک کمبریج و پس از او پسرش، شاهزاده جورج اکنون وارث مسلماند.
دیگر فرزندان شاهزاده ویلیام، شاهدخت شارلوت و شاهزاده لویی اکنون در ردیف سوم و چهارم جانشینیاند، در حالی که شاهزاده هری و فرزندانش، آرچی و لیلیبت، به ترتیب پنجم، ششم و هفتم خواهند بود.
با این حال، شاهزاده اندرو با وجود اینکه سومین فرزند ملکه است در ردیف بعدی قرار میگیردــ و دلیل این امر را میتوان در یک قانون قدیمی جستوجو کرد.
قوانین جانشینی در سالهای اخیر چگونه تغییر کرده است؟
با اینکه آن، شاهدخت سلطنتی، دومین فرزند بزرگ ملکه است، اما در صف تاجوتخت در ردیف شانزدهم قرار میگیرد.
این موضوع به این دلیل است که تا سال ۲۰۱۳، رسم سلطنتی حکم میکرد که تولد یک نوزاد پسر سلطنتی جای خواهر او را، هرچند بزرگتر از او باشد، در صف جانشینی تغییر میدهد.
به این ترتیب، دوک یورک و ارل وسکس و فرزندان بعدی آنها در صف تاجوتخت پیش از شاهدخت سلطنتی قرار دارند.
قانون جانشینی تاجوتخت در سال ۲۰۱۳ به تصویب پارلمان رسید. این قانون قبل از تولد اولین فرزند شاهزاده ویلیام و کیت میدلتون که بعد از ویلیام، وارث تاجوتخت خواهد بود، وضع شد.
این امر سنت را در مورد خط جانشینی تغییر داد و مقرر کرد که تولد پسر دیگر نمیتواند جای خواهر او را در صف تاجوتخت تغییر دهد.
قانون قبلی در مورد پسر ارشد، درباره نوزادان سلطنتی که پس از ۲۸ اکتبر ۲۰۱۱ متولد شدهاند صدق نمیکند. این بدان معناست که شاهدخت شارلوت بالاتر از شاهزاده لویی در صف تاجوتخت باقی خواهد ماند.
از آنجایی که شاهدخت آن در سال ۱۹۵۰ به دنیا آمده است، این تغییر بر موقعیت او تاثیری نمیگذارد.
خط جانشینی خانواده سلطنتی بریتانیا
آیا درگذشت ملکه در جایگاه سایر اعضای خانواده سلطنتی تغییری ایجاد میکند؟ در اینجا خط جانشینی آنطور که در حال حاضر وجود دارد، آورده شده است.
۱- شاهزاده ویلیام
ویلیام، اولین پسر شاهزاده چارلز، وارث مسلم تاجوتخت است.
۲- شاهزاده جورج
این جوان سلطنتی اگرچه فقط ۹ سال دارد، فرزند ارشد دوک و دوشس کمبریج است و اکنون در ردیف دوم تاجوتخت قرار دارد.
۳- شاهدخت شارلوت
خواهر کوچک جورج، شاهدخت شارلوت هفت ساله، اکنون سومین نفر در صف سلطنت است. با این حال، اگر جورج فرزندان خود را داشته باشد، آنها در خط جانشینی از خواهرش پیشی خواهند گرفت.
۴- شاهزاده لویی
شاهزاده لویی چهار ساله، کوچکترین فرزند خانواده کمبریج، چهارمین نفر در صف تاجوتخت است.
۵- شاهزاده هری
از آنجا که هری کوچکترین پسر چارلز است، او بعد از شاهزاده ویلیام و فرزندانش در صف جانشینی قرار میگیرد.
۶- آرچی هریسون مونت باتن- وینزر
آرچی کوچک، اولین فرزند شاهزاده هری و مگان مارکل، اکنون در ردیف ششم تاجوتخت قرار دارد.
۷- لیلیبت دایانا مونت باتن- وینزر
درست پس از آرچی، خواهر کوچکش لیلیبت که هری و مگان در ژوئن ۲۰۲۱ او را به دنیا آوردند، در صف خواهد بود.
۸- شاهزاده اندرو
شاهزاده اندرو، فرزند سوم و پسر دوم ملکه، هشتمین نفر در صف تاجوتخت است.
۹- شاهدخت بئاتریس
آن طور که سنت سلطنتی حکم میکند، فرزند ارشد شاهزاده اندرو، شاهدخت بئاتریس، بعد از پدرش در ردیف بعدی قرار دارد.
۱۰- سیِنا ماپلی موزی
دختر بئاتریس، سینا دهمین نفر در صف سلطنت است.
آیا کامیلا، دوشس کورنوال، ملکه میشود؟
به دنبال درگذشت ملکه الیزابت دوم، فرزند ارشدش، شاهزاده چارلز بر تخت سلطنت نشسته است تا پادشاه بریتانیا شود. به این ترتیب، پادشاه شدن چارلز چه عنوانی را برای دوشس کورنوال به همراه خواهد داشت؟ در اینجا نحوه تغییر لقب پارکر بولز (Parker Bowles) آمده است.
دوشس کورنوال که از سال ۲۰۰۵ با شاهزاده چارلز ازدواج کرده است، ملکه نخواهد شد، زیرا تاجوتخت فقط موروثی است و به افرادی نمیرسد که با ازدواج با یکی از اعضای خانواده سلطنتی وارد خانواده شدهاند.
با این حال، ملکه الیزابت دوم اوایل سال جاری اعلام کرد که «آرزوی صمیمانه» او این است که دوشس کورنوال زمانی که شاهزاده چارلز به پادشاهی رسید، ملکه همسر شناخته شود.
بایدن در مراسم تدفین ملکه الیزابت شرکت میکند
شبکه خبری انبیسی به نقل از کاخ سفید اعلام کرد که جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا در مراسم تدفین الیزابت دوم، ملکه سابق انگلیس که روز پنجشنبه درگذشت، شرکت خواهد کرد.
بایدن در بیانیهای اعلام کرد که الیزابت دوم «دولتزن» و سیاستمداری با شرافت بیهمتا بود که روابط میان انگلیس و آمریکا را تقویت کرد. او تاکید کرد که الیزابت چیزی بیش از یک مقام سلطنتی بود، بلکه «عصر جدیدی را تعریف کرد».
این رئیسجمهوری آمریکا افزود، آمریکا در سالهای پیشرو، در اشتیاق یک دوستی نزدیک با پادشاه چارلز و همسر وی است.
نگاهی بر سرگذشت زنی که نهاد پادشاهی را نجات داد
تولدی بیرون قصر
الیزابت الکساندرا می ویندزور در ساعت ۲:۴۰ بامداد ۲۱ آوریل ۱۹۲۶ با عمل سزارین در خانه پدربزرگ مادریاش در محله میفیرِ لندن متولد شد. خانه و محله اعیانی و اشرافی بودند، اما اینجا قصر باکینگهام نبود و علیرغم خویشاوندی نزدیک ملکه الیزابت با خانواده سلطنتی، در آن هنگام کمتر کسی میتوانست تصور کند که او روزی بر تخت سلطنت تکیه میزند.
پدر و مادر دختر جوان، دوک و دوشس یورک، بودند. مادرش جوانترین دختر اشرافزادهای اسکاتلندی و پدرش، پسر دوم پادشاه وقت، جورج پنجم بود. بدینسان الیزابت نوه پادشاه بود و در نوجوانی سومین نفر در نوبت سلطنت به شمار میرفت؛ اما انتظار میرفت بعد از مرگ جورج پنجم، شاهزاده ادوارد، پسر بزرگ پادشاه و از نسل او، بر تخت تکیه بزند و نوبت به پدر ملکه الیزابت و بچههای او نرسد؛ اما در سال ۱۹۳۶ همه چیز عوض شد.
عموی الیزابت که در ژانویه آن سال با عنوان «شاه ادوارد هشتم» به سلطنت رسید، تصمیم گرفت با یک زن آمریکایی مطلقه به نام والیس سیمپسون ازدواج کند و این با رسوم پادشاهی بریتانیا نمیخواند. همین بود که آن سال هنوز تمام نشده، ادوارد هشتم که عشق را به تاجوتخت ترجیح داده بود، کنار رفت تا پدرِ الیزابت از دوکِ یورک ناگهان به «شاه جورج ششم» بدل شود و دختر ۱۶ ساله او ولیعهد امپراتوری بریتانیای کبیر شود.
دختر نوجوان حالا در باکینگهام و سایر کاخهای خاندان سلطنتی بزرگ میشد و بهرسم پادشاهان اروپایی درسهایی همچون زبان فرانسوی و تاریخ مشروطیت در بریتانیا فرا میگرفت. اما همچنان دختری سادهدل و تجملگریز بود. همگان همچنان «لیلیبت» صدایش میکردند. او عاشق اسبها و سگها و مونس تنها خواهرش، مارگارت، بود که چهار سال از او کوچکتر بود. لیلیبت و مارگارت برادری نداشتند.
جنگ جهانی دوم که درگرفت، این پیشنهاد مطرح شد که ملکه الیزابت و شاهدخت مارگارت برای در امان ماندن از بمباران آلمانیها به کانادا پناه ببرند اما خانواده سلطنتی تصمیم گرفت مردم بریتانیا را تنها نگذارد و در تمام مدت شش سال جنگ، در جزیره بارانی خود ماندند. مدتی در قلعه بالمورال در اسکاتلند بودند و مدتی در سایر املاک خود اما بیشتر دوران جنگ را کاخ ویندزور گذراندند.
در سال ۱۹۴۰، ملکه الیزابت ۱۴ ساله اولین سخنرانی رادیویی خود را در برنامه «ساعت کودکان» رادیو بیبیسی انجام داد و خطاب به کودکانی که برای فرار از حملات آلمانیها از شهرها خارج شده بودند، گفت: «ما همه داریم سعی میکنیم هرچه در توان داریم برای کمک به ملوانان و سربازان و خلبانهای غیور خود انجام دهیم.»
ملکه الیزابت و بسیاری از سایر اعضای خانواده سلطنتی در ایام کریسمس، برنامههای پانتومیم اجرا میکردند تا برای «صندوق پشم ملکه» کمک مالی جمعآوری کنند و با آن برای دوختن لباسهای ارتشیان پشم لازم را بخرند.
البته خدمت ملکه الیزابت به تلاش بزرگ جهانیان برای مقابله با نازیسم مستقیمتر نیز بود. او به شاخه زنان ارتش بریتانیا که اقدامهایی همچون تعمیر ماشینآلات انجام میداد، پیوست. در بهار ۱۹۴۵ که بالاخره متفقین موفق شدند پوزه نازیسم را به خاک بمالند، ملکه الیزابت و شاهدخت مارگارت نیز مثل میلیونها نفر از مردم به خیابانهای لندن ریختند تا فارغ از پروتکلهای سلطنتی، روز پیروزی را کنار جوانان کشور جشن بگیرند؛ شبی پرماجرا که اخیرا موضوع یک فیلم سینمایی هم شد.
اولیویا کولمن، بازیگر خبره بریتانیایی که بعدها در سریال محبوب «تاجوتخت» نقش ملکه الیزابت را بازی کرد، همین دوران زندگی ملکه را نشانی از فمینیست بودن او میداند. خانم کولمن برای اثبات این نظر به فراز دیگری از زندگی او در سالها بعد نیز اشاره میکند: «در سال ۲۰۰۳ وقتی امیر عبدالله، ولیعهد وقت عربستان سعودی، در قلعه بالمورال به دیدار ملکه الیزابت آمد، ملکه شخصا رانندگی کرد تا به رهبر کشوری که زنانش هنوز اجازه رانندگی نداشتند، نکتهای ظریف را یادآوری کرده باشد. گفته میشد امیر عبدالله از ملکه خواسته کمی آرامتر رانندگی کند.»
«من خدمت میکنم»
سال ۱۹۴۷ شاید مهمترین سال زندگی ملکه الیزابت پیش از رسیدن به سلطنت باشد. در این سال بود که ولیعهد جوان اولین سفر خارجی خود را انجام داد و تولد ۲۱ سالگیاش را در کیپتاونِ آفریقای جنوبی جشن گرفت؛ جایی که گرچه هنوز تحت سلطه نظام آپارتاید نبود، مثل بقیه ممالک امپراتوری بریتانیا بر اساس نابرابری شدید نژادی اداره میشد.
ملکه الیزابت در روز تولدش یک سخنرانی خطاب به تمامی اتباع امپراتوری ایراد کرد که تاریخدانان آن را لحظهای کلیدی در تاریخ زندگی او میدانند. اینجا بود که او شعار قدیمی «من خدمت میکنم» را یادآوری کرد و گفت که میخواهد با وعدهای «بسیار ساده» مردم امپراتوری را خطاب قرار دهد: «من نزد شما اعلام میکنم که در تمام زندگیام، چه کوتاه باشد چه بلند، خود را وقف خدمت به شما و خدمت به خانواده بزرگ امپراتوری میکنم که ما همه به آن متعلقیم.»
مبارزان علیه استعمار که در جایجای امپراتوری بریتانیا (و کشورهایی مثل ایران که بهطور غیرمستقیم تحت انقیاد لندن بودند) علیه سلطه میجنگیدند، حتما به این «تعلق مشترک» اعتقادی نداشتند و خواستار دموکراسی و پایان امپراتوری بودند؛ اما ملکه الیزابت از همان آغاز نشان داد که هم به امپراتوری و ایدههای بنیادین سلطنت معتقد و متعهد است و هم با نوعی خضوع، این مقام را جایگاهی برای خدمت به میلیونها تبعه میداند.
از همین سالها میشد دید که او بیش از اینکه اهل زرقوبرق باشد، به فکر وفاداری و خدمت است؛ او الگوی خود را پدر و مادرش میدید که پس از کنار رفتن ادوارد پا به صحنه گذاشته و در یکی از سختترین دوران تاریخ قاره اروپا، سلطنت کرده بودند؛ آن هم در حالی که عموی کنار کشیده و همسرش به آلمان نازی سفر کردند.
در نوامبر همین سال ۱۹۴۷ بود که ملکه الیزابت با فیلیپ مونتباتن ازدواج کرد؛ شاهزاده سابق یونان و دانمارک که لیلیبت او را از کودکی دیده بود و به گفته خود، از ۱۳ سالگی عاشقش بود. شاهزاده فیلیپ خلبانی ماهر و قدبلند و دلربا بود و تعجبی نداشت که دل لیلیبت نوجوان را برده باشد. او در ضمن از دو طرف، فامیلِ دورِ ملکه الیزابت هم محسوب میشد: هم از نوادگان ملکه ویکتوریا بود و هم از نوادگان شاه کریستین نهم دانمارک که اینقدر نوادگانش در جایجای اروپا به سلطنت رسیدند که او را «پدر زن اروپا» مینامند.
با این همه، انتخاب شاهزاده فیلیپ خالی از جنجال نبود. خلبان جوان نه تنها پولی در دستوبال نداشت، که متولد یونان بود و خاندان سلطنتیاش را انقلابیون یونانی خلع کرده بودند؛ گرچه خودش تبعه بریتانیا بود و در دوران جنگ در نیروی دریایی خدمت کرده بود. در ضمن چند نفر از شوهر خواهرهای آلمانیاش عضو حزب نازی بودند؛ اما ازدواج سر گرفت و زوج جوان کوشیدند به خانواده سلطنتی رنگ و لعابی مدرن بدهند. گرچه در طول این سالیان، ملکه الیزابت بیشتر بر وظیفه و خداپرستی و مناسک سلطنتی تاکید داشت و شاهزاده فیلیپ بیشتر دنبال ماجراجویی و خوشگذرانی بود.
شاهزاده فیلیپ برای ازدواج با ملکه الیزابت از مذهب ارتدوکس یونانی به مذهب آنگلیکن گروید، دعاوی خود بر تاجوتخت دانمارک و یونان را لغو کرد و نام خانوادگی طرف مادرش را که بریتانیایی بود گرفت تا «مونتباتن» شود. قبل از ازدواج به او لقب «دوک ادینبورو» هم دادند؛ لقبی که تا همین چند ماه پیش که در سن ۹۹ سالگی درگذشت، با خود داشت.
مراسم ازدواج در صومعه وستمینیستر لندن برگزار شد؛ سه خواهر داماد به دلیل ارتباطشان با نازیها دعوت نشده بودند.
ولیعهد و همسرش در خانههای سلطنتی مختلف زندگی میکردند و چون فیلیپ ارتشی بود، مدتی را نیز در پایگاه ارتش در جزیره مالت گذراندند. آنها در بازه ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۴ چهار فرزند به نامهای چارلز، آنا، آندرو و ادوارد به دنیا آوردند؛ پسر و دختر اولی پیش از سلطنت به دنیا آمدند و دو پسر بعدی در دهه ۱۹۶۰.
در سال ۱۹۵۱، ملکه الیزابت سفری مهم به آمریکای شمالی داشت و علاوه بر بازدید معمول از کانادا به آمریکا رفت تا با رئیسجمهوری وقت، هری ترومن، دیدار کند؛ اولین از ۱۳ رئیسجمهوری که در دوران سلطنت خود دیدار میکرد. تنها رئیسجمهوری آمریکا که هرگز ملکه الیزابت را ندید، لیندون بی جانسون بود که البته در کاخ سفید دیدار معروفی با شاهدخت مارگارت داشت که در سریال «تاج» نسخهای اغراقشده و داستانی از آن بازگویی شده که طی آن، شاهدخت مارگارت جوری دل رئیسجمهوری آمریکا را میبرد که او به اعطای وامی چند میلیاردی به بریتانیای مقروض راضی میشود. البته این روایت ربط چندانی به واقعیت تاریخی ندارد.
اما از همان دیدار اول، یک چیز معلوم بود: ملکه الیزابت که با توجه به وضعیت بد سلامتی پدرش داشت برای رسیدن به سلطنت آماده میشد، میدانست که در جهانی بر تخت تکیه میزند که آمریکا اکنون ابرقدرت بزرگ آن است؛ جهانی بسیار متفاوت از جهانی که او در آن متولد شده بود و پرچم سرخرنگ امپراتوری بریتانیا و قویترین نیروی دریایی جهان هنوز در دنیا حکمروایی میکرد.
با این همه حتی اگر ماجرای خیالی سفر شاهدخت مارگارت را هم نپذیریم، این واقعیت همیشه پابرجا ماند که آمریکاییها برای خانواده سلطنتی بریتانیا و زرقوبرقش ارزشی نمادین قائل بودند. سالها بعد، باراک اوباما در خاطراتش از بازدید خود و میشل از کاخ باکینگهام در این باره نوشت که امیدوار بوده در پرتو ملکه بودن، به مقبولیت او نزد رایدهندگان سفیدپوست در آمریکا کمک کند.
موسم تاجوتخت
در آغاز سال ۱۹۵۲ ملکه الیزابت و شاهزاده فیلیپ عازم سفری دور و دراز بودند که قرار بود آنها را به ممالک امپراتوری در نیمکره جنوبی یعنی استرالیا و نیوزیلند ببرد. در ماه فوریه، سر راه در کنیا توقف کرده بودند که شاهزاده فیلیپ خبر ناگوار را به گوش الیزابت رساند: پدرش فوت کرده و لیلیبت اکنون ملکه بود.
او بهسرعت تصمیم گرفت نام خود را حفظ کند و با عنوان «الیزابت دوم» بر تخت سلطنت بنشیند. رسم این بود که خاندان سلطنتی باید نام مرد بر خود داشته باشد و این گمان مطرح شد که نام «خاندان ویندزور» باید عوض شود. این نام را در سال ۱۹۱۷ و در بحبوحه جنگ جهانی اول بر آن نهاده بودند تا از شر نام آلمانی «ساکس کوبورگ» هنگام جنگ با آلمانیها خلاص شوند).
شاهزاده فیلیپ خاندان «ادینبورو» و دایی او، لورد مونتباتن، که بهعنوان آخرین نایبالسلطنه هند تحت حکومت بریتانیا معروف است، خاندان «مونتباتن» را پیشنهاد داد. اما با اصرار وینستون چرچیل، نخستوزیر وقت و ملکه ماری، مادربزرگ ملکه الیزابت، نام «ویندزور» باقی ماند تا فیلیپ گلایه کند که او تنها مرد کشور است که اجازه ندارد نام خود را بر فرزندانش بگذارد. بچهها البته بعدها نام خانوادگی «مونتباتن- ویندزور» را گرفتند.
یک سال بعد، در ۲ ژوئن ۱۹۵۳، الیزابت در مراسمی باشکوه تاجگذاری کرد؛ مراسمی که برای اولین بار از تلویزیون پخش میشد تا میلیونها نفر در سراسر جهان آن را تماشا کنند و به الگویی برای مراسم بعدی از جمله تاجگذاری محمدرضا شاه و شهبانو فرح پهلوی تبدیل شود.
زوج سلطنتی سپس به سفری هفت ماهه در سراسر جهان رفتند و با پیمودن بیش از ۶۴ هزار کیلومتر، از ۱۳ کشور دیدن کردند؛ الیزابت اولین حاکم سلطنتی بود که به استرالیا و نیوزیلند سفر کرد. او تا پایان عمر این میل به سفر و دیدار با مردم را حفظ کرد و در میان رهبران جهان رکورددار میزان سفر است.
ردپای ملکه الیزابت در کودتای ۲۸ مرداد
اسناد جدید میگویند که یک پیام از ملکه الیزابت به شاه در کودتای سازمان سیا در سال ۱۹۵۳ در ایران نقش داشته است. مورخانی که این پیام ملکه الیزابت را کشف کردهاند، معتقدند که سوءتفسیر آن به شاه کمک کرده تا در یک لحظه حساس از کشور فرار نکند.
پیام ملکه الیزابت کاملاً به موقع بود و قصد داشت به یک پادشاه جوان ایرانی که با بحران مواجه بود، اطمینان خاطر بدهد. اما خیلی زود مشخص شد که چنین پیامی از لندن نیامده است. آن پیام در واقع یک یادداشت دیپلماتیک درهم و آشفته بوده که منبعش هم اشتباه بوده، اما آمریکایی ها حتی پس از درک اشتباه خود و اینکه سوء برداشت کرده اند، از این یادداشت برای اهداف خود استفاده کردند.
بر اساس مستند "ملکه و کودتا" که این ماه در انگلیس منتشر شد و با استناد به اسناد تازه کشف شده ایالات متحده، ممکن است خطاهایی که به شوخی شبیه است در کودتای سیا-انگلیس در سال ۱۹۵۳ که سرنگونی دولت دموکراتیک ایران را به دنبال داشت، نقش اساسی داشته باشد.
کودتایی که در سال ۱۹۵۳ شاه ایران محمدرضا پهلوی را به قدرت بازگرداند و باعث ایجاد بی اعتمادی بین ایالات متحده و ایرانیان از آن زمان شد، الهام بخش بسیاری از کتاب ها، مستندها و تحقیقات دانشگاهی است. اما تقریباً هفت دهه بعد، مورخان انگلیس اسناد وزارت امور خارجه را در بایگانی های ملی ایالات متحده کشف کرده اند که نشان از پیچیدگی جدید کودتا دارد.
سند اصلی مربوط به فوریه سال ۱۹۵۳ است، یعنی پنج ماه قبل از اینکه جاسوسان انگلیس و ایالات متحده به سرنگونی دولت پارلمانی به رهبری نخست وزیر محمد مصدق کمک کنند. در آن زمان، شاه ایران ثبات نداشت و در بحبوحه ی مشکلات غوطه ور بود. او به فکر فرار از ایران بود. این اندیشه ی شاه، نقشه ی مشترک آمریکا و انگلیس را قبل از اینکه شروع شود، با شکست روبرو می کرد.
طبق این مستند که توسط بریو نیو مدیا (Brave New Media) برای کانال ۴ انگلیس تهیه شده است، تاکنون سند هرگز مورد توجه عموم قرار نگرفته است، حتی اگر به همراه سایر اسناد در بایگانی ایالات متحده آمریکا رمزگشایی شده باشد.
در تاریخ ۲۷ فوریه، وزیر امور خارجه آمریکا، جان فاستر دالس یک پیام فوق سری را از سفارت آمریکا در لندن دریافت کرد که حاوی پیام آنتونی ادن، وزیر خارجه انگلیس بود که می گفت: دفتر امور خارجه، ظهر امروز ما را از دریافت پیام ادن از ملکه الیزابت آگاه کرد. در این پیام درباره آخرین وضعیت شاه ابراز نگرانی شدید شده و ملکه شدیداً امیدوار است که ما می توانیم شرایطی را مهیا کنیم که شاه را از فرار از کشور دلسرد کنیم.
ظاهراً این پیام خارق العاده به نظر می رسد، چرا که ملکه الیزابت تلاش دارد که پادشاه دیگری که دوستش هم هست، ثابت قدم باقی بماند. روری کورماک، استاد روابط بین الملل در دانشگاه ناتینگهام، یکی از دو محققی است که اسناد را کشف کرده اند. وی گفت: واشنگتن به پیام بریتانیا به عنوان برگ برنده ای به منظور متقاعد کردن شاه برای ماندن در کشور نگاه می کرد.
کورماک به ان بی سی نیوز گفت: برای آمریکایی ها، این عالی است. این مهم است که واشنگتن می تواند از کسی استفاده کند که شاه واقعاً به او احترام می گذارد. ملکه، رهبر خانواده های سلطنتی جهان.
بنا بر این مستند، لوی هندرسون، سفیر آمریکا در تهران فوراً درخواست ملاقات با شاه جهت تحویل پیام از انگلیس را داد. یکی از دستیاران کاخ به سفیر گفت که شاه نمی تواند حضوری با وی ملاقات کند، زیرا منتظر نخست وزیر مصدق است تا برای خداحافظی با وی پیشش بیاید.
هندرسون که در مورد امنیت تماس تلفنی نگرانی داشت، سعی کرد پیام خود را از طریق فردی که در کاخ سفید صاحب مقام بود و با لحنی محتاطانه به شاه منتقل کند.
ریچارد آلدریچ، استاد سیاست و مطالعات بین الملل در دانشگاه وارویک، محقق دیگری که اسناد را کشف کرده، گفت: اگرچه راهی برای دانستن اینکه برداشت شاه از این پیام جه بوده، وجود ندارد، اما نتیجه این بود که شاه به سرعت برنامه های خود را برای پرواز از تهران کنار گذاشت.
آلدریچ گفت: شاه برنامه هایش را تغییر می دهد. آنچه ما به عنوان مورخان واقعاً دوست داریم، انجام دهیم این است که بتوانیم یک آزمایشگاه راه اندازی کنیم و مجدداً وقایع را تغییر دهیم و یک چیز خاص را تغییر دهیم، اما شما نمی توانید این کار را بکنید. به هر حال، ارزیابی من این است که اگر شاه فرار می کرد، احتمال اینکه این کودتا اتفاق بیفتد، بسیار کمتر بود.
اما در لندن، سفارت آمریکا خیلی زود متوجه شد پیامی که از طرف مقامات بریتانیا منتقل شده بود، به راحتی می تواند اشتباه برداشت شود.
طبق تلگرف دوم که در این مستند بازگو شده است، سفارتخانه در لندن با ارجاع به تلگراف قبلی خود می گوید که آن تلگراف ارسال شده، به کشتی ای به نام «ملکه الیزابت» اشاره شده بود و نه به خود او. نکته ی مهم اینکه، آنتونی ادن وزیر خارجه انگلیس این پیام را در حالیکه سوار بر کشتی «آر ام اس» ملکه الیزابت برای شرکت در جلسات در کانادا، بود، ارسال کرده بود. در واقع از ملکه هیچ پیامی برای شاه وجود نداشت و هیچ دیپلماسی سلطنتی فوق سری در جریان نبود. این فقط یک اشتباه بزرگ ناشی از یک تلگرافی بود که به طرز گیج کننده ای نوشته شده بود.
سفارت لندن در تلگراف خود به واشنگتن نوشت: «عمیقاً از عدم وضوح در پیام ارسالی ابراز تاسف می کنیم. ما امروز دوباره این پیام را خواندیم و فهمیدیم که این پیام مستعد سوء برداشت بوده است.»
پس از این ماجرا، مقامات آمریکا تصمیم گرفتند که به همتایان بریتانیایی خود در مورد استفاده شان از این اتفاق، چیزی نگویند. کورماک گفت، دولت انگلیس از شنیدن اینکه از ملکه به عنوان ابزاری در یک عملیات مخفی تغییر رژیم استفاده شده است، احتمالاً خشمگین می شد. در مورد شاه نیز آمریکایی ها تصمیم گرفتند که این اشتباه را اصلاح نکنند و به او هم چیزی نگویند.
آلدریچ گفت: آنها نمی خواهند شاه متوجه شود که او در واقع گمراه شده است، یا حتی به طور غیر عمد فریب خورده است. او متقاعد شد که ریسک کند و همه اینها تا حدی بر اساس یک فرضیه دروغین استوار بود. شاه ایران معتقد بود که از یک کشور سلطنتی دیگر پیام دریافت کرده است. در حالیکه او در حقیقت، پیامی از یک قایق دریافت کرده بود!