شناسهٔ خبر: 56042956 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ویجیاتو | لینک خبر

۱۰ دشمن برتر سوپرمن

در برابر نماد قهرمانان کمیک بوکی / GamesRadar

صاحب‌خبر -

سوپرمن دشمن های گوناگونی در برابر خود دیده است؛ از موجودات شرور فرا بعدی تا جهان‌گشایان بین کهکشانی و حتی گاهی اوقات نسخه‌های معکوس خود او. چند مورد از دشمن های سوپرمن نیز نه تنها به عنوان بهترین ویلن‌های مرد پولادین شناخته می‌شوند، بلکه جزو برترین شخصیت‌های منفی کل صنعت کمیک بوک هستند.

حالا نیز در این مطلب قصد داریم به سراغ ۱۰ مورد از بهترین دشمن های سوپرمن می‌رویم؛ شخصیت‌هایی که توانسته‌اند در برابر یکی از قدرتمندترین و شناخته شده‌ترین ابرقهرمانان کل دنیا عرض اندام کنند.

۱۰. مونگال (Mongul)

مونگال در ابتدا فرمانروای مستبد یک دنیای وحشی بیگانه بود تا این که ساکنان این سیاره قیام و او را به فضا تبعید کردند. او در کهکشان‌ها سفر کرد و سعی در فتح دیگر دنیاها داشت تا این که به وارورد (Warworld) رسید؛ یک سیاره ساختگی که بدون هیچ درنگی شروع به فرمانروایی بر آن کرد و ساکنانش را به انجام نبردهای گلادیاتوری مجبور ساخت. پس از تلاش‌هایی برای تبدیل زمین به یک وارورد دیگر، سوپرمن و ارتشی از دیگر قهرمانان به این سیاره حمله کردند، مونگال را از آن جا بیرون انداختند و زمین را نجات دادند.

اولین نسخه مونگال بسیار قدرتمند بود و حتی قدرتش می‌توانست با مرد پولادین نیز رقابت کند. اما بیش از این، او باهوش و بی‌رحم بود و از حقه‌هایش برای حمله به دشمنان خود استفاده می‌کرد. مشهورترین و شرورانه‌ترین کار او نابودی کوست سیتی (Coast City)، شهر محل زندگی هال جوردن، در طی یکی از نقشه‌هایش برای فتح زمین بود. البته نتیجه‌اش زندانی شدن مونگال در یک زندان بین‌کهکشانی شد.

هر چند مونگال اول در نهایت توسط شیطانی به اسم نرون (Neron) کشته شد اما پسرش، مونگال دوم خیلی سریع به عنوان یکی از دشمنان گرین لنترن‌ها و عضوی از سینسترو کورپز (Sinestro Corps) به قدرت رسید. پس از شکست پایه‌گذار سینسترو کورپز، مونگال دوم حتی به مقام رهبری این گروه نیز دست پیدا کرد. در نهایت سینسترو جایگاهش را دوباره به دست آورد و مونگال دوم را به زندان فرستاد. هر چند در نهایت این ویلن با یک وارورد جدید بازگشت.

۹. پاراسایت (Parasite)

یک شخصیت دیگر با چندین اوریجین و هویت متفاوت که البته با هم شباهت‌هایی نیز دارند. پاراسایت به عنوان ریموند جنسن (Raymond Jensen) یا در نسخه‌های مدرن‌تر، رودی جونز (Rudy Jones)، شناخته می‌شد؛ یک کارگر سطح پایین در یک آزمایشگاه. با تصور این که یک محفظه مخفی در آزمایشگاه شامل اشیا یا مواد باارزش است، او آن را باز می‌کند تا در معرض یک ماده عجیب و رادیواکتیوی قرار بگیرد و در نهایت تبدیل به موجود عجیب و غریب و انگل‌گونه‌ای به نام پاراسایت شود.

پاراسایت از انرژی‌ها برای زنده ماندن تغذیه می‌کند. در ابتدا، این نیاز صرفاً با جذب انرژی زندگی دیگران رفع می‌شد و با لمسش می‌توانست موجودات و انسان‌های فانی عادی را از بین ببرد. اما در برابر کسی مثل سوپرمن، لمس مرگبار پارسایت به او این اجازه را می‌دهد تا بخشی از قدرت‌ها و خاطرات قربانی‌اش را جذب کند. به این ترتیب، با هر بار لمس او مرگبارتر می‌شود. همچنین در این تقابل‌ها، پاراسایت می‌تواند اطلاعاتی که هر بار به دست می‌آورد را حفظ کند؛ یعنی بر خلاف بیش‌تر دشمن های مرد پولادین، او از هویت مخفی آخرین پسر کریپتون آگاه است.

پاراسایت دشمن سرسختی محسوب می‌شود و در اوریجین‌های اولیه‌اش همسر و خانواده‌ای داشت که پس از تبدیلش دیگر نمی‌توانست لمسشان کند. این گونه، به عنوان یکی از بهترین دشمن های سوپرمن، عامل ترحم نیز به این شخصیت اضافه شده بود.

۸. مستر میکسیزپیتلیک (Mister Mxyzptlk)

شخصیت مستر میکسیزپیتلیک یک موجود شرور از بعد پنجم است که از همان روزهای اول معرفی‌اش از توانایی‌ها و قدرت‌های آشوب‌وارانه و واقعیت دهنده واقعیت خود استفاده کرده تا سر به سر سوپرمن بگذارد. مستر میکسیزپیتلیک به عنوان یکی از قدیمی‌ترین رقبای فرا انسانی سوپرمن در ابتدا فقط وقتی شکست می‌خورد که سوپرمن کاری می‌کرد تا او اسمش را برعکس بگوید (Kltpzyxm) و بعدها وقتی کخ سوپرمن شرایط تقریباً ناممکنی که خود میکسیزپیتلیک گذاشته بود را عملی می‌کرد.

تعدادی نسخه‌های مستر میکسیزپیتلیک خیلی زیاد هستند و تقریباً در برابر تمام نسخه‌های سوپرمن در طول تاریخ ظاهر شده است. او یکی از معدود دشمنان آخرین پسر کریپتون است که از جادو (یکی دیگر از نقاط ضعف بزرگ سوپرمن در کنار سنگ‌های کریپتونایت) علیه او بهره می‌برد.

معمولاُ داستان‌های با حضور مستر میکسیزپیتلیک جنبه طنز دارند. مثل یک داستان که در آن سوپرمن به بعد پنجم می‌رود و جلوی شهردار شدن میکسیزپیتلیک را می‌گیرد. اما در عین حال برخی از آن‌ها نیز کاملاً مرگبار بوده‌اند؛ مثل وقتی که میکسیزپیتلیک بخشی از قدرتش را به جوکر داد اما شاهزاده جرم و جنایت گاتهام توانست تمام قدرت او را مال خود کند و در عین حال جهان را به آن شکلی که می‌خواهد درآورد.

۷. متالو (Metallo)

احتمالاً دیگر همه می‌دانند که یکی از بزرگ‌ترین نقاط ضعف سوپرمن، کریپتونایت است. کریپتونایت یک عنصر است که از بقایای سیاره محل تولد سوپرمن، کریپتون، به دست می‌آید و در زیر نور خورشید زردِ زمین یکی از مرگبارترین چیزهایی است که می‌تواند اطراف این قهرمان و هم‌نژادی‌هایش باشد. حالا چه اتفاقی می‌افتد اگر کریپتونایت را با کسی ترکیب کنید که از مرد پولادین متنفر است؟ آن وقت است که متالو خلق می‌شود.

با این که چندین اوریجین برای متالو روایت شده اما اساس آن‌ها این است که (با توجه به زمان وقایع) جان کوربن (John Corben) که یا یک سرباز است یا یک کلاه‌بردار، یا به شدت آسیب می‌بیند یا داوطلبانه به یک آزمایش می‌پیوندد که در آن دانشمندانی بدن او را با قطعات رباتیکی که توسط یک قلب کریپتوناتی نیرو می‌گیرند، ترکیب می‌کنند. به این ترتیب، او قدرت زیادی به دست می‌آورد و در عین حال بزرگ‌ترین نقطه ضعف سوپرمن را در خود جای می‌دهد.

با این که اکثراً متالو به عنوان یک تهدید کوچک یا به عنوان دستیار دیگر ویلن‌ها فعالیت کرده اما وقتی نوبت به تقابل رو در رو با مرد پولادین می‌شوند، این دشمن سوپرمن به خوبی از عهده وظایفش برمی‌آید. در هر حال، قدرت فراوان به چه کار می‌آید اگر حتی نتوانید به دشمنتان نزدیک شوید؟

۶. زاد (Zod)

چه کسی جز بازتاب تاریک سوپرمن می‌توان او را به چالش بکشد؟ مثل بسیاری از دشمنان قدیمی مرد پولادین، چندین نسخه از زاد نیز در طول سال‌ها به تصویر کشیده شده است اما نکته مشترک تمام آن‌ها این است که زاد یک مجرم جنگی کریپتونی بوده و در فانتوم زون (Phantom Zone)، یک زندان خارج از بعد، توسط مقامات کریپتونی گیر افتاده بود. وقتی که زاد از این زندان آزاد می‌شود (که معمولاً همراه با چند دستیار کریپتونی خود است) او با توانایی‌ها و قدرت‌های جدیدش که شبیه به سوپرمن هستند شروع به ایجاد هرج و مرج و آشوب می‌کند.

زاد به ندرت پس از وقایع Crisis on Infinite Earths (یک رویداد بزرگ در دنیای دی‌سی که تاریخچه این کمیک‌ها را از ابتدا نوشت و وجود اکثر کریپتونی‌ها را حذف کرد) دیده شد. به این ترتیب، پس از این رویداد معمولاً با نسخه‌های غیرکریپتونی این شخصیت یا نسخه‌هایی از جهان‌های موازی او طرف هستیم. خیلی طول کشید تا دوباره زاد واقعی، آن نسخه که یک ژنرال نظامی کریپتونی بود و سعی در اجرای یک کودتا داشت، از فانتوم زون دوباره بازگردد.

۵. بیزارو (Bizarro)

برای کسانی که با بیزارو آشنا نیستند باید گفت که او یک کلون عجیب و غریب از سوپرمن است که کاملاً در تضاد با او قرار دارد. در واقع، حتی سیاره‌ای که بیزارو در آن زندگی می‌کند نیز دقیقاً متضاد با دنیای سوپرمن است. در این سیاره که بیزارو ورد (Bizarro World) نام دارد، یک جاستیس لیگ نیز وجود دارد که اعضایش از شخصیت‌هایی مثل کندترین انسان زنده و کسی که حلقه قدرتش با ترس او نیرو می‌گیرد تشکیل شده است.

بیزارو کمی مسخره به نظر می آید اما حقیقت این است که تلاش‌های بی‌منطق او در انجام کارهایی که طبق دید خودش «قهرمانانه» هستند اکثراً باعث دردسر سوپرمن می‌شوند؛ چرا که اکثراً بیزارو را وقتی می‌بینیم که سعی در نابودی و ایجاد آشوب بر روی زمین یا دیگر دنیاها دارد. در نسخه‌های مختلف بیزارو تفاوت‌هایی نیز وجود دارد. نسخه اولیه او با وجود عجیب و غریب بودنش اما باهوش بود و توانسته بود دستگاه‌های زیادی خلق و ابزارهایی اختراع کند اما نسخه کلون شده او یک موجود بی‌عقل و وحشی محسوب می‌شود.

۴. دومزدی (Doomsday)

بسیاری از ویلن‌ها هستند که باعث دردسر سوپرمن شده‌اند. برخی از آن‌ها توانسته‌اند او را شکست دهند، چه از نظر جسمی و چه از نظر ذهنی. اما دومزدی کسی بود که توانست سوپرمن را بکشد.

در خط داستانی The Death of Superman (که هنوز هم از آن به عنوان یکی از بهترین داستان‌های سوپرمن از آن یاد می‌شود) دومزدی به عنوان یک سلاحِ کریپتونیِ مهندسیِ ژنتیک شده، شروع به نابودی روی زمین می‌کند. این نابودی با یک نبرد مرگ و زندگی در برابر سوپرمن در متروپلیس که با مرگ مرد پولادین همراه شد، به اوج خود رسید.

البته، همه می‌دانیم که سوپرمن دوباره بازگشت ولی در هر حال دومزدی ویلنی بود واقعاً توانست او را بکشد! چنین اتفاقی برای یک شخصیت به این بزرگی در آن دوران خیلی مرسوم نبود. دومزدی در واقع یک ویلن نسبتاً جدید نیز محسوب می‌شود که آرک The Death of Superman جزو اولین حضورهای او در دنیای کمیک‌ها بود.

در طول سال‌ها، او دوباره و دوباره دیده شده ولی هر بار، از خطر او کاهش پیدا کرد. در هر حال اگر سوپرمن را کشته باشید، دیگر جای پیشرفت زیادی برایتان باقی نمی‌ماند. با تمام این اوصاف، او یکی از مرگبارترین و قدرتمندترین دشمن های سوپرمن محسوب می‌شود.

۳. دارک‌ساید (Darkseid)

دارک‌ساید، فرمانروای بی‌چون و چرای آپوکالیپس (Apokolips) است؛ یک سیاره جهنمی که پر است از خدمتگذاران این خدای نوین. آپوکالیپس در همان منطقه‌یِ نیو جنسیس (New Genesis) قرار گرفته؛ یک سیاره دقیقاً متضاد آپوکالیپس. به عنوان فرمانروای آپوکالیپس، دارک‌ساید اکثر وقتش را با حمله نیو جنسیس و به طور کلی تمام هستی می‌گذارند. دارک‌ساید به دنبال معادله قدرتمند پادماده است تا به او توانایی فرمانروایی بر کل هستی را بدهد.

دارک‌ساید به عنوان شخصیت منفی اصلی داستان Fourth World جک کربی خلق شده بود. درگیری او با سوپرمن به این دلیل بود که مرد پولادین از طریق جیمی اولسن (Jimmy Olsen) شخصیتی محسوب می‌شد که فورث ورد را با بقیه هستی دی‌سی مرتبط می‌کرد. در طول زمان (مخصوصاً پس از این که دوره کاری کربی در دی‌سی به پایان رسید) دارک‌ساید و دیگر خدایان نوین بیش‌تر و بیش‌تر در خارج از فورث ورد مورد استفاده قرار گرفتند. طوری که دارک‌ساید نه تنها یکی از بزرگ‌ترین دشمن های سوپرمن، بلکه یکی از مهم‌ترین تهدیدهای دنیای دی‌سی قلمداد شد.

فرمانروای آپوکالیپس به عنوان دشمن اصلی داستان‌های سوپرمن و جاستیس لیگ در مدیوم‌های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. او در نیو ۵۲ نیز ویلن اصلی جاستیس لیگ بود که این تقابل در خط داستانی The Darkseid War به اوج خود رسید.

با وجود سطح قدرت‌هایی که اگر از سوپرمن بالاتر نباشد، کم‌تر هم نیست، دارک‌ساید به امگا افکت نیز دسترسی دارد. به این ترتیب، دارک‌ساید نه تنها یکی از قدرتمندترین، بلکه یکی از بهترین دشمن های سوپرمن محسوب می‌شود.

۲. برینیاک (Brainiac)

یک هوش فضایی با ذهنی سرد و محاسبه‌گر، تقریباً تخریب‌ناپذیر، همیشه در حال تعمیر بدنش و عطشی پایان ناپذیر برای دانش و قدرت. برینیاک، یک هوش مصنوعی ساخته شده توسط مستبدان کامپیتوری سیاره کولو (Colu) است؛ یک دنیای بیگانه که در آن منطق و دانش نسبت به هر چیز دیگر ارجحیت دارند.

با ترس داشتن از قدرتی که درون برینیاک برای فتح دنیاهای بیگانه قرار داده بودند، مخلوق خود را فقط به اندازه باهوش‌ترین اعضایشان طراحی کرده بودند اما برینیاک خیلی زود یک هوش برتر برای خود طراحی و به طور مستقل فعالیت کرد. به این ترتیب، برینیاک و نابودی‌اش در هستی رها شدند و در نتیجه چندین بار با سوپرمن درگیر شد.

شاید شرورانه‌ترین کار برینیاک کوچک کردن شهر کریپتونی کاندور (Kandor) و ذخیره آن در یک محفظه شیشه‌ای در کنار چندین شهر دیگر از دنیاهای دیگر در سیاره‌اش است. پس از این که نسخه اصلی برینیاک (چرا که مشخص شده بود نسخه‌های دیگر او صرفاً فرستاده‌ها و بدل‌های او بودند) به زمین آمد، سوپرمن بالاخره توانست کاندور را نجات دهد و آن را به اندازه حقیقی‌اش بازگرداند. کاندور نام جدید نیو کریپتون (New Krypton) را به خود گرفت و تبدیل به یک نوع قمر در مدار زمین شد.

البته، این اتفاق به لطف دسیسه برینیاک و لکس لوتر خیلی دوام نداشت؛ لکس لوتری که با هدف مشترکشان در به دست آوردن قدرت و پیروزی، زیاد با برینیاک همراه شده است.

۱. لکس لوتر (Lex Luthor)

لکس لوتر نه تنها یکی از بهترین دشمن های سوپرمن، بلکه یکی از بهترین ویلن‌های دنیای دی‌سی و در نتیجه کل کمیک‌ها محسوب می‌شود.

با این حال، تمام سر و کار لوتر با سوپرمن است. در تمام نسخه‌هایی که از لکس لوتر به تصویر کشیده شده، از تاجر فاسد تا دانشمند دیوانه، یک ویلن جهان‌گشا و حتی نسخه‌های مدرن‌تر او به عنوان محافظ زمین، انگیزه و هدف او همیشه تقریباً یک چیز بوده است: شکست دادن مرد پولادین و اثبات این که لوتر بهترین است و دیگران از او پایین‌تر هستند.

در هر نسخه از لکس لوتر، یک دوگانگی عالی بین او و سوپرمن وجود دارد. مرد پولادین نماینده یک نیروی خارجی است که به چیزهایی دست یافته که بشریت حتی رویاش را هم نمی‌توانست داشته باشد و همه آن‌ها را در جهت رفاه دنیای جدیدش استفاده می‌کند. لوتر یکی از پرپتانسیل‌ترین افراد از نسل بشر است که آن قدر خودخواه و مغرور بوده که از توانایی‌هایش فقط به نفع خودش بهره می‌برد. یک داینامیک نامحسوس اما فوق العاده بین این دو طرز نگاه و فکر وجود دارد که باعث می‌شود سوپرمن نقش یک قدرت برتر و لکس لوتر نقش یک شرارت برتر را بازی کند.

به مطالعه در مورد سوپرمن ادامه دهید

  • ۱۰ نسخه ترسناک سوپرمن
  • ۱۰ داستان عجیب و غریب سوپرمن
  • ۹ بار که هویت واقعی سوپرمن لو رفت
  • ۱۰ بار که سوپرمن با قهرمانان دیگر جنگید
  • ۵ شخصیت دی‌سی که قبل از سوپرمن معرفی شدند

GamesRadar

برچسب‌ها:

نظر شما