روزنامه ایران: این جریان سیاسی برای هر یک از شرایط «توافق» یا «عدم توافق» برنامهریزی کرده است تا خود را در هر صورت در جایگاه طلبکار و مدعی بنشاند. در صورتی که حصول توافق نزدیک شود رسانههای این جریان مدعی میشوند که دولت سیزدهم نیز در نهایت مجبور به ادامه رویکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم شد و در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات نیز این اتفاق را به عنوان ناتوانی دولت معرفی میکنند.
وضعیت مطلوب: ماشین امضا!
به عنوان مثال قاسم محبعلی از فعالان اصلاحطلب و از جمله تحلیلگران مورد علاقه این رسانهها مهرماه سال گذشته و در حالی که تنها کمتر از دو ماه از تشکیل هیأت دولت جدید گذشته بود در گفتوگو با روزنامه آرمان مدعی شد: «قبل از انتخابات ریاست جمهوری و پس از آن کشور در وضعیت خاص و خطیری قرار گرفته بود و به همین دلیل دولت جدید که روی کار آمد هنوز با واقعیتهای مدیریت کشور آشنا نبود و شاید آنها گمان میکردند راهحلهای دیگری نیز بهجز برجام و مذاکره وجود دارد. با وجود این هرچه بیشتر از عمر دولت گذشت و واقعیتها بیشتر برای دولتمردان آشکار شد در نهایت به این نتیجه رسیدند که راهحل دیگری بهجز برجام وجود ندارد و بهتر است در این مسیر حرکت کنند.» با اینکه این تحلیلگر نزدیک به دولت سابق معتقد بود دولت رئیسی متوجه آن شده که هیچ راهی جز برجام ندارد دو روز قبل در مصاحبهای با ایسنا با گلایه فراوان، عدم احیای برجام را نقطه ضعف دولت معرفی کرد و گفت: «دولت باید در حوزه احیای برجام فرصت را از دست ندهد و تلاشها در این راستا باشد که این توافق هر چه زودتر به نتیجه برسد.» او بدون اشاره به ویژگیهای یک توافق مطلوب بر اصل همیشگی تحلیلگران برجامی یعنی «هر توافقی بهتر از بیتوافقی است» تأکید کرد و گفت: «هر گاه ماهی را از آب بگیریم تازه است ولی باید همه تلاشها در این راستا باشد که این امر هر چه زودتر انجام شود.»
دو روایت از اسفند 99
این تناقضگویی در بسیاری از صحبتهای مقامات دولت سابق نیز وجود دارد. حسن روحانی در حالی چند هفته قبل مدعی شده بود در اسفند 1399 میتوانسته به توافق دست پیدا کند که اصلاحطلبان همان موقع در قبال جو بایدن رنجنامه منتشر میکردند. حامیان دولت سابق که ابتدا با ذوق زدگی به استقبال رئیس جمهور جدید امریکا رفته بودند و تصور میکردند وی سریعاً تعهدات خود را در توافق 2015 عملیاتی خواهد کرد چند هفته بعد احساس شکست و سرخوردگی کردند. در همین ارتباط علی خرم از تحلیلگران حامی دولت روحانی در سرمقالهای با عنوان «آقای بایدن قرار این نبود!» به گلایه از دولت امریکا پرداخت. در این یادداشت که اتفاقاً در تاریخ 25 اسفند 1399 خطاب به بایدن نوشته شده بود، آمده است: «همه مردم ایران لحظهشماری میکردند که شما پیروز شوید، میدانید برای چه؟ برای اینکه دوران جنایتبار دونالد ترامپ به پایان برسد و دو کشور ایران و امریکا راه مصالحه و آشتی و صلح بهجای خصومت را در پیش گیرند. اکنون هم مردم ایران دارند روی رفتار و اعمال شما قضاوت میکنند و شما را ادامهدهنده همان سیاستهای زورگویانه دونالد ترامپ میبینند. مهم نیست شما نقض قول کردهاید یا ضعیفالاراده هستید و به خاطر فشاری که بر شما هست، تسلیم مخالفان شدهاید، صادقانه بگویم این مشکل شماست و برای مردم ایران نتیجه یکی است و هیچ توجیهی را نمیپذیرند.»
سابقه طولانی تناقضگویی
این تناقضات مکرر در زمان انعقاد برجام و نقض عهدهای امریکا نیز دیده میشد. دولتمردان روحانی و رسانههایشان که معتقد بودند برجام دستاورد سیاسی آنها بوده است و از قول رئیس جمهور وقت تیتر «همه مسئولیت مذاکرات با من است» را میگرفتند پس از نقض عهدهای مکرر امریکا اعلام کردند برجام تصمیم نظام بوده و مذاکره کنندگان دولت روحانی هیچ مسئولیتی در قابل ضعف مفاد آن ندارند و مقصر فروپاشی توافق، ترامپ است و نه حتی کلیت رژیم امریکا!
با همین دست فرمان دولتمردان گذشته و حامیان آنها هیچ گاه در قبال مسئولیت خود پاسخگو نبودهاند و اکنون نیز برای امضای توافق به هر شکل و هر صورت فشار وارد میکنند. روزنامه جمهوری اسلامی چند روز قبل ضمن آنکه مدعی شد دولت مذاکرات برجامی را معطل کرده مطالبی کاملاً خلاف واقع را مطرح کرد. این روزنامه نوشت: «در توافق اردیبهشت 1400 که توسط هیأت مذاکره کننده سابق به دست آمده بود، خروج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست تحریمها بخشی از آن توافق بود و حالا این موضوع به بعد از نهایی شدن توافق برجامی موکول شده است. این، یکی از زیانهای به تأخیر انداختن پذیرش توافق است.» احتمالاً اشاره این مطلب سیاست زده و غیرتخصصی به خروج نام سپاه از لیست FTO باشد. با این حال این ادعای کذب در حالی است که موضوع خروج سپاه از این لیست توسط امریکاییها در دولت قبل مطرح شده بود تا در ازای آن مذاکرات موشکی و منطقهای را در توافقی که قرار بود صرفاً برای احیای برجام باشد بگنجانند. این موضوع که در ازای ملزم کردن ایران به انجام «مذاکرات آتی» طراحی و انجام شده بود با هوشمندی تیم مذاکره کننده جدید روبهرو شد و ایران را از تله طراحی شده برای ساده لوحان رهانید. مسألهای که همچنین قرار بود با چشمپوشی ایران از انتقام سخت آمران و عاملان ترور شهید سلیمانی تهاتر شود و به صورت قاطع از سوی دولت سیزدهم رد شد.
اختلاف در اردوگاه اصلاحات
گذر زمان البته باعث شده تا برخی رسانههای نزدیک به تیم مذاکره کننده سابق واقعیاتی از مذاکرات در دولت جدید را نیز به صورت استثنائی اعلام نمایند. سایت خبری جماران و نزدیک به مذاکره کنندگان سابق چند هفته قبل خبر داد که پیشنویس به دست آمده در دولت جدید نه تنها از پیشنویس دولت قبل که حتی از برجام نیز امتیازات بیشتری برای کشور به دست آورده است. این رسانه نوشت: «هیأت ایرانی با نگاه حل مسأله و رسیدن به تفاهم پیش رفته و با اتخاذ رویکردی واقعبینانه، تلاش کرده تا ضمن ایستادگی بر خطوط قرمز و موارد غیرقابل صرفنظر، حداکثر امتیازات ممکن را دریافت کند. در نتیجه این رویکرد، پیشنویس کنونی در وین، در قیاس با گذشته از جنبههای مختلف بهبود پیدا کرده و چه از منظر «پایداری رفع تحریمها و اطمینانبخشی به فعالان اقتصادی» و چه از نظر «حفظ دستاوردها، دانش و زیرساخت هستهای» و چه از جنبه حراست از «امکان بازگشتپذیری سریع»، در مقایسه با سند برجام و همین طور پیشنویسی که در ادوار پیشین به دستآمده بود و نیز در مقایسه با سند اسفندماه، به شکل ملموسی ارتقا پیدا کرده و دارای امتیازات قابل توجهی است.» چند روز بعد روزنامه اصلاحطلب اعتماد نیز به نقل از یک منبع آگاه نوشت: «پیشنویس موجود مذاکرات نسبت به اسفند بهبود داشته است و بویژه از جهت ارائه اطمینان اقتصادی به فعالان و شرکای تجاری ایران، امتیازات قابل توجهی دارد.»
زودتر امضا کنید!
پس از این مطالب بود که عباس عبدی فعال اصلاحطلب در مطلبی در توئیتر خود با طعنه نوشت: «میگویند متنی که روی میز است از هر نظر بهتر از برجام و متنهای گذشته است. بسیار عالی تبریک میگوییم. زودتر امضا کنید.» هرچند پیشنویس موجود از هر جهت از توافق پیشین بهتر شده است اما ناگفته پیداست تا زمانی که منافع ایران به طور مؤثر تأمین نشود و تضامین لازم برای افزایش هزینه نقض عهد امریکا اخذ نگردد توافق حاصل نخواهد شد. چرا که از منظر دولت سیزدهم تنها توافقی معتبر است که منافع جمعی ایرانیان را تأمین کرده و اشتباهات ساختاری برجام را تا حد امکان کاهش دهد.
همه موارد اعترافات جریان منتقد دولت به بهبود متن پیشنویس نشان میدهد جریان اصلاحطلب بخوبی میداند که آنچه در مذاکرات کنونی گذشته چه بوده و چه تفاوتی با مذاکرات ضعیف پیشین دارد. با این حال اغلب تحلیلها و فضاسازیها در این رسانهها در راستای تخریب تیم مذاکره کننده و سناریونویسیهایی است که درصدد است فارغ از نتیجه گفتوگوها دولت سیزدهم را در جایگاه محکوم بنشاند و دیگران را به عنوان قهرمان معرفی کند.
انتهای پیام/
نظر شما