شناسهٔ خبر: 5587692 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

توضیح سیدعبدالجواد موسوی درباره نوشته افشین علاء

فرهنگ > ادبیات - چندی پیش سیدعبدالجواد موسوی در یادداشتی به نقد کارکرد سیاسی از شعر پرداخت که با واکنش افشین علاء همراه بود.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سیدعبدالجواد موسوی یادداشتی را در بخش وبلاگ خبرآنلاین با عنوان سیاست‌پیشگاه شاعرمسلک یا شاعرمسلکان سیاست پیشه نوشت. افشین علاء هم در نوشته‌ از خبرآنلاین به خطر درج چنین مطلبی گلایه کرد.(اینجا) 

حالا عبدالجواد موسوی درباره این اتفاق توضیحی نوشته که می‌خوانید: 

«سلام و درود عرض می کنم خدمت شاعر خوشنام و برادر بزرگوارم افشین علاء.

آن چه من نوشتم ظاهرا درست منتقل نشده. قطعا مشکل از من است که نمی توانم آن چه را می خواهم و در ذهن و ضمیرم می گذرد به خوبی بیان کنم. چاره ای نیست جز آن که یک بار دیگر سعی کنم منظورم را درست توضیح دهم.

من می خواستم بگویم شعر را به یک ابزار سیاسی بدل کردن در نهایت نمی تواند به نفع هنر و ادبیات تمام شود. آن هم در زمانه ما که همه چیز بوی سیاست می دهد و شاعران هم بیش از آن که به شعرشان توجه شود موضع گیری سیاسیشان مورد توجه قرار می گیرد.

دیگر این که می خواستم بگویم سیاست و شعر دو مقوله جدا از همند. هر شاعری می تواند علایق سیاسی خاص خودش را داشته باشد اما جار زدن این موضع سیاسی آن هم در شعر به متنزل شدن جایگاه شعر منجر می شود.

سوم این که قصد داشتم بگویم شعر سیاسی گفتن با شعر معترضانه گفتن باهم تفاوت دارند. در شعر سیاسی آن هم به معنای مرسوم و معمولش شعر عمری کوتاه تر از عمر سیاست مدار خواهد یافت اما یک شعر اعتراضی استخواندار می تواند عمری به درازای تاریخ ادبیات فارسی پیدا کند.

من می خواستم این هارا بگویم و از آن جایی که معمولا صریح و مصداقی سخن می گویم و از کلی گویی پرهیز دارم سعی کردم برای روشن شدن موضوع چند مثال هم بزنم. و باز برای این که نشان بدهم موضع من موضعی جناحی و سیاسی نیست هم مخالفان آقای روحانی و ظریف را مثال زدم که خیلی وقت ها برای دشنام دادن به این دو بزرگوار از حربه به قول خودشان شعر استفاده می کنند و هم کسانی را مثال آوردم که به آسیدحسن آقای خمینی و جناب آیت الله هاشمی رفسنجانی به وسیله شعر ابراز ارادت می کنند.

آن ها که در این سال ها یادداشت های این بنده کم ترین را خوانده اند عقیده و رای مرا درباره این چهار بزرگوار می دانند و نیازی به توضیح واضحات نیست. اما بحث شاعری با علایق سیاسی دو مقوله جدا از هم هستند. بنده هم در مجلس جناب دکتر ظریف شعر خوانده ام. با افتخار هم خوانده ام. در سایت آقای هاشمی هم گاهی یادداشت هایم به نقل از خبرآنلاین منتشر می شود، که این هم باعث افتخار بنده است. در ستاد انتخاباتی آقای روحانی هم فعال بوده ام و به این موضوع نیز مفتخرم. به سید حسن آقای خمینی و در کل به بیت محترم امام راحل ارادت قلبی و تام و تمام دارم اما همه این ها باعث نمی شود که مثلا مثل آقای معلم برای درگذشت مادر آقای روحانی شعر بگویم. این کارها نه در خور شعر است و نه در خور شاعر.

اصلا یکی از دلایلی که شاعران دیگر ارج و قرب گذشته را ندارند همین کارهای نه چندان محترمانه است. ما در زمانه سلطان سنجر و محمودغزنوی که زندگی نمی کنیم، تازه در آن زمان ها نیز شاعران بلند طبعی یافت می شدند که گِرد مدح و ابراز ارادت آن هم به وسیله شعر نمی گشتند.

امیدوارم افشین عزیز الان فکر نکند که دارم به او متلک می گویم و مناعت طبع او را زیر سئوال می برم. من مخلص افشین عزیز هم هستم. میانه روی و اعتدال او را البته با ملاحظاتی همیشه ستوده ام.مثالی هم که زدم از سر اتفاق دوتایش به او برمی گشت. البته شعری را که برای آقای رفسنجانی گفته بودند تا حدودی در خاطر داشتم اما نمی دانستم شعری هم برای آسیدحسن آقا گفته اند.

توجه بفرمایید که الان هم نمی گویم کسی حق ندارد برای شخصیت های مورد علاقه اش شعر بگوید بلکه همه سخن این است که اولا شعر کارکرد سیاسی به معنای روزمره و مصرفی پیدا نکند و دوم این که اگر هم کسی خواست شعری برای محبوبش بگوید کمی ظرافت و رندی به خرج دهد و معنی و کلام را چندان بلند تدارک ببیند که چیزی هم نصیب اهل ادبیات شود. مگر شاملو زیباترین شعرهایش را برای آیدا نگفت؟ تفاوت آن شعرها با شعرهایی که دوستان بنده اعم از اصولگرا و اصلاح طلب می گویند و یک بار بیشتر خوانده نمی شوند در چیست؟ همه سخن همین بود. با این حال اگر از سر سهو افشین عزیز از من آزرده خاطر شده صمیمانه از او عذرخواهی می کنم و با این بیت سخن را به پایان می برم:

زیاران کینه هرگز در دل یاران نمی ماند

به روی آب جای قطره باران نمی ماند.»

والسلام. با ارادت و خاکساری:سید عبدالجواد موسوی

۵۷۲۴۴

برچسب‌ها:

نظر شما