شناسهٔ خبر: 55873416 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه رسالت | لینک خبر

غبارروبی مضجع مطهر رضوی پس از دو سال دوری مقام معظم رهبری از مشهد مقدس با حضور ایشان انجام شد

رفع غبار دلتنگی

جواد شاملو

خبر آمده غبار قبر پاره تن پیامبر را روفته‌ای، پس چرا دل ما از غبار پاک‌ شده؟ تو در ضریح حضرت ولی‌نعمت را باز کرده‌ای، چه کسی دل‌های ما را باز کرده‌؟ پس از دو سال رفتی زیارت، انگار که ما رفته‌ایم حرم. دل شما باز شود، دل ما هم باز می‌شود. شما را در این دو سال هم دیده‌ایم، اما انگار تا نروی مشهد دلتنگی‌مان برایت باز نمی‌شود.

صاحب‌خبر -
جواد شاملو
خبر آمده غبار قبر پاره تن پیامبر را روفته‌ای، پس چرا دل ما از غبار پاک‌ شده؟ تو در ضریح حضرت ولی‌نعمت را باز کرده‌ای، چه کسی دل‌های ما را باز کرده‌؟ پس از دو سال رفتی زیارت، انگار که ما رفته‌ایم حرم. دل شما باز شود، دل ما هم باز می‌شود. شما را در این دو سال هم دیده‌ایم، اما انگار تا نروی مشهد دلتنگی‌مان برایت باز نمی‌شود. انگار شما در حرم امام رضا «آقا»تری. عاشقان آسمان شب سالی منتظر قران مشتری و مه‌اند ماه که با خورشید قران کند، معلوم است نتیجه چه می‌شود. حرم سلطان دین سرتاسرش زیور است و نور و آینه. اما تو زیباترین زیور این حرمی. نورانی‌ترین چراغ بارگاهی، صاف‌ترین آینه‌ دیوارهایی. آقا! شما دست و بازوی این ملتی. وقتی بر دشمن فریاد می‌کشی، انگار ما فریاد کشیده‌ایم، وقتی دشمن را در تار و پود کلامت گرفتار می‌کنی، انگار ما او را زیر پا گذاشته‌ایم، وقتی هم که به امام رضا سلام می‌دهی، انگار ما سلام داده‌ایم، سر روی قبر که می‌گذاری، انگار ما را به ضریح راه داده‌اند، زیارت که می‌کنی، ما طعمش را زیر زبان می‌چشیم.
آقا، زیارت به نیابت هشتاد میلیون نفر چگونه است؟ می‌خواستم بنویسم زیارتت قبول، تو اما روح مایی، زیارت‌مان قبول! 
چهره‌ات نور امام رضا را دارد. نه فقط از آن جهت که خراسانی‌تباری، شاید از آن جهت که امام رضا برایت همه‌چیز است. به جای مکه و کربلا هم می‌روی مشهد.
بی‌عبا و عمامه، با لباس سفید ساده، با چهره بغض‌آلود اشک‌زده، با سکنات خاضعانه، دلرباتر می‌شوی در ضریح. تو که اقتدارت در نور وجهه‌ات نهفته، چه باک داری از خشوع در محضر سلطان دین؟ چنان در ضریح می‌نشینی که مصور کنی این مصرع را: رضا جان است شاه ملت ایران…
تو که می‌روی محضر ثامن‌الحجج، همان حس زیبایی را داریم که وقتی حاج‌قاسم را کنارت می‌دیدیم داشتیم. فرمانده‌ای در کنار امیری، محبوبی در کنار معشوقی، سرداری در کنار امامی. دارم فکر می‌کنم چه زیبا بوده ایستادن عباس در محضر حسین…
آقا جان! سلام خدا بر تو، سلام ما را برسان.

نظر شما