شناسهٔ خبر: 55865533 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شهروند | لینک خبر

شرح بی‌نهایت

صاحب‌خبر -

دیده دریا
هر که را با خط سبزت سر سودا باشد/پای از این دایره بیرون ننهد تا باشد
من چو از خاک لحد لاله صفت برخیزم/داغ سودای توام سر سویدا باشد
تو خود ای گوهر یک دانه کجایی آخر/کز غمت دیده مردم همه دریا باشد
از بن هر مژه‌ام آب روان است بیا/اگرت میل لب جوی و تماشا باشد
چون گل و می دمی از پرده برون آی و درآ/که دگرباره ملاقات نه پیدا باشد
ظل ممدود خم زلف توام بر سر باد/کاندر این سایه قرار دل شیدا باشد
چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری/سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد
حافظ
 دل خرم
اگر غمی است مرا بر دل، از غمش غم نیست/مباد شاد، بدین غم، دلی که خرم نیست
همه جهان، به غمش خرمند و مسکین ما/کزان صنم به غمی، قانعیم و آن هم نیست
حسد برم که چرا دیگری خورد، غم تو/مرا به دولت عشق تو گر چه غم، کم نیست
مرا که زخم جفا خورده‌ام، دوا فرما/به ضربتی دگرم، کاحتیاج مرهم نیست
دلم که دست به حبل‌المتین زلف تو زد/ز ملک کوته عمرش، چه غم، که محکم نیست
مجوی محرم و همدم طلب مکن، سلمان/که در دیار تو، محرم نماند و همدم نیست
مگو به باد، غم دل که باد را در دل/اگر چه آمد و شد هست، لیک محرم نیست
سلمان ساوجی

نظر شما