فردای این سیلابها و زلزلهها، روزهای درد است، روزهای رنج آنهم برای مردمانی که نه فقط آن فردا که فرداهای بسیار ناگزیرند با میراث خرابیها بسازند و سالها غم از دسترفتگانشان را بر دوش بکشند و به قول سعدی به طاقتی که ندارند کدام بار کشند؟
فردای فاجعه، روز امداد و همدردی است و شاید هیچ چیز نکوهیدهتر از آن نباشد که فردای سیلاب، آن زمان که آب گلآلود است و تا زانو بالا آمده، رنج مردمان، فرصت و معابر گلگرفته، صحنهی نمایش پنداشته شود. به معرکه شتافتن و لباس به گِل آراستن و دوربینها را به خط کردن، نه تیمارداری سانحهدیدگان است و نه غمخواری مصیبزدگان که در محترمانهترین توصیف، ماهی از آب گلآلود گرفتن است و به مسؤولیت شناسی تظاهر کردن.
نه اینکه هر که در گِل شد، متظاهر است و فریبکار، هرگز؛ چه انسانهای شریف و چه مسندنشینان معتبری که به وقت حادثه پیش از دوربین، چکمه بر میدارند و پیش از آنکه چند نفره لودرسواری کنند، تجهیزات امداد به میدان گسیل میکنند؛ مسؤولان شرافتمندی که بیش از عطش دیده شدن و وسوسهی به اشتراک گذاشته شدن، دغدغهی یاریرسانی دارند. صحبتِ به یک چوب راندن هر حضور در صحنه نیست، صحبت قضاوت بدبینانهی نابلدیهای چند نماینده و نیتخوانی چند مسؤول نامرتبط هم نیست، صحبت از ناراستیِ نمایش به وقت فاجعه، زشتی زل زدن به دوربین و عکس دسته جمعی در میانهی حادثه و خودخواهی مهندسی افکار بهنگام گرفتاری عوام است.
همانقدر که قسمت بزرگ «تدبیر» و «مسؤولیتپذیری» در پیشبینیها و آمادگیهای پیش از سانحه است، نمایش و پوپولیسم هم پس از سانحه بروز مییابد. ای کاش چهرههای در گِل ایستادهی این یکی دو روز، پیش از حادثه و همزمان با اخطار در محل حاضر میشدند و بر آمادگیها نظارت میکردند و یا در اتاق فرماندهی حضور مییافتند و برای تأمین نیازهای فرماندهی بحران اقدام میکردند؛ بعید است حضور پس از حادثهی پیشبینی شده، نشانهی تام و تمام مسؤولیتپذیری تفسیر شود.
شاید سیاست عرصهی هدایت افکار عمومی و تصویر ساختن و روایت بافتن هم باشد اما هنوز و همچنان اعتبار سیاستمدار به تدبیر است و نه نمایش، حتی در این دوران فرمانروایی بیچون و چرای شبکههای اجتماعی و برآمدنها و برافتادنهای یک شبه. سیاستمدار را گریزی از کارنامه نیست و صفحات کارنامه الزاما با صفحات رسانههای اجتماعیاش یکی نخواهد بود. آنچه قضاوت را در میانمدت و طولانیمدت شکل خواهد داد نه نمایش که کارنامه است و یقینا آراستن صفحات کارنامه دشوارتر از انباشتن تصاویر در صفحات اجتماعی است.
در شرایطی که به سبب یکدستی قدرت و قوا، دیگر تاختن بر دولت مستقر مستحب نیست و اعتراض به وضعیت معیشت هم مکروه است و گاه ذنب لایغفر (حتی اگر اوضاع به مراتب از گذشته خرابتر شده باشد) و در زمانهای که دیگر نمیشود بسان یکی دو سال پیش، با نطق آتشین پیش از دستور و توییتهای داغِ از فیلترشکن گذشته، توجه خرید و وایرال شد، مجالی نمیماند جز در گِل شدن که برای ائتلافی که به قول رئیس کنونی مجلس برای «خیزش» آمده بودند، سرنوشت مبارکی به حساب نمیآید.
بیشتر بخوانید:
تحلیل و بررسی دکتر ناطقی الهی، بنیانگذار مدیریت بحران در این باره: بشنوید | اقدام غیرحرفهای شهردار تهران، نمایندگان مجلس و رئیسجمهور در بحران سیل
تحلیل و بررسی دکتر مهدی زارع، عضو فرهنگستان علوم ایران در این باره: بشنوید | مدیران پاچهگِلی چه نقشی در مدیریت بحران سیل دارند؟
تحلیل و بررسی دکتر سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری ایران در این موضوع: بشنوید | رفتارهای نخنمای مسئولان در بحران سیل و تمسخر مردم
نقد میرزاعلی آیت اللهی را در این باره بخوانید: آب گلآلود سیل و مردمفریبی مسئولان!
نقد سیدعبدالجواد موسوی را بخوانید: ما نمانیم و عکس ما ماند
نظر شما