نویسنده: سید حامد حسینی؛ دانشجوی دکتری روابط بینالملل
دیپلماسی ایرانی: اسرائیل و لبنان مناقشات طولانیمدتی دارند که شامل اختلاف نظر در تعیین مرزهای زمینی و دریایی است. تلآویو و بیروت روابط دیپلماتیک ندارند و از زمان تأسیس اسرائیل در سال 1948 در وضعیت جنگی بودهاند. این کشورها مرز زمینی توافق شدهای ندارند اما متعهد به آتشبس در امتداد آنچه به عنوان خط آبی شناخته میشود، هستند. مرزی که پس از خروج نیروهای اسرائیلی از جنوب لبنان در سال 2000 توسط سازمان ملل ترسیم شد. با کشف مخازن گاز طبیعی در سراسر مدیترانه شرقی در آغاز قرن جدید، بازیگران منطقهای شتاب کردند تا مرزهای دریایی خود را تعیین کنند و منابع سودآور را تضمین کنند. مناقشه بین لبنان و اسرائیل که بیش از یک دهه پیش آغاز شد، 860 کیلومتر مربع را شامل میشود. مذاکرات زمانی شکست خورد که لبنان پس از چهار دور مذاکرات با میانجیگری آمریکا تقاضاهای خود را افزایش داد و مساحت منطقه مورد مناقشه را تقریباً سه برابر کرد و به 2300 کیلومتر مربع شامل بخش شمالی میدان گازی کاریش رساند. در پاسخ، اسرائیل نقشه جدید خود را تهیه کرد و خواستههای خود را دو برابر کرد.
در روزهای ابتدایی ماه جولای، حزبالله لبنان چهار پهپاد غیرمسلح را در سواحل دریای مدیترانه به سمت میدان گازی مورد مناقشه کاریش به پرواز در آورد. سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، هشدار داد که میدان گازی کاریش در صورت نیاز به جبهه جدیدی در رویارویی با اسرائیل تبدیل خواهد شد. این تحرکات کمسابقه حزبالله در مناقشه دریایی یک دهه اخیر، در یک نقطه بحرانی به موازات میانجیگری به رهبری ایالات متحده قرار گرفته است. همچنین این نمایش نرم قدرت سوالاتی را در مورد محاسبات حزب الله در مناقشهای که آن را به وضوح در اولویت خود قرار داده، ایجاد کرده است.
بر خلاف لبنان، اسرائیل برای چند دهه در صنعت اکتشاف گاز مشارکت داشته است. اسرائیل پس از سالها اتکا به واردات، در سال 2004 شروع به تولید گاز طبیعی از میادین گازی فراساحلی خود کرد. اسرائیل قصد دارد با توسعه پروژههای خود، تولید گاز طبیعی را دو برابر کند و به 40 میلیارد متر مکعب برساند تا نیازهای اروپا را برآورده کند. اکنون اسرائیل مشتاق است تا در ماه سپتامبر تولید در میدان کاریش را آغاز کند و عدم توافق با لبنان در مورد مناقشه دریایی را به مثابه مانعی در این روند تفسیر کرده است. سکوی گازی Energean Power FPSO در 5 ژوئن به محل تعیینشده خود رسید تا از طرف دولت اسرائیل حفاری را آغاز کند. ورود یک دکل گازی به میدان کاریش در ماه ژوئن، دولت لبنان را بر آن داشت تا با میانجیگری ایالات متحده برای ازسرگیری مذاکرات با اسرائیل اقدام کند. در واقع بیروت پس از یک دوره اولیه انفعال، ماه گذشته میانجی گر ایالات متحده، آموس هوخشتاین، مشاور ارشد امنیت انرژی را فراخواند و به او پیشنهاد حل و فصل اختلاف داد. تصمیم حزب الله برای پرواز هواپیماهای بدون سرنشین تقریباً دو هفته پس از خروج هوخشتاین از بیروت گرفته شد و وی پیشنهاد لبنانیها را به طرف اسرائیلی منتقل کرد. حزب الله اظهار داشت که این پهپادها در یک ماموریت شناسایی بودند.
ملاحظات طرفین
احتمال موفقیت برنامه توسعه گاز طبیعی اسرائیل و هزینههای نسبتاً پایین انرژی، درآمدهای قابل توجهی را برای اسرائیل و شرکتهای درگیر در تولید گاز به ارمغان میآورد. این امر شامل سایر بازیگران منطقهای مانند مصر و قبرس و ترکیه میشود. با این حال، به دلیل اختلاف مرزهای دریایی، شرکتهای بزرگ بینالمللی تمایلی به دخالت در طرف لبنانی ندارند. تلآویو تخمین میزند که تقاضای فزاینده برای گاز طبیعی در اروپا در نتیجه جنگ اوکراین از یک سو و بحران اقتصادی وخیم لبنان از سوی دیگر، میتواند این بار بیروت را به از سرگیری مذاکرات برای حل مناقشه سوق دهد. اسرائیل مرز دریایی خود با لبنان را با خطی که از آخرین نقطه مرزی زمینی ساحلی با زاویه 90 درجه امتداد دارد مشخص میکند. لبنان ترجیح میدهد از مرز به عنوان ادامه مستقیم مرز زمینی نقشهبرداری کند. منطقه مورد مناقشه یک منطقه مثلثی شکل به مساحت حدود 860 کیلومتر مربع (328 مایل) را تشکیل میدهد. زمانی که اسرائیل و لبنان در اواخر سال 2020 با میانجیگری ایالات متحده وارد مذاکرات شدند تا مناقشه طولانیمدت مرزی دریایی را حل کنند، لبنان با موقعیت جدیدی در مرز دریایی خود رسید که میدان کاریش را در قلمرو مورد مناقشه و قانا را در آبهای اقتصادی لبنان قرار داد. میدان کاریش که دارای 1.4 تریلیون فوت مکعب ذخایر گازی اثباتشده و احتمالی است، در مرز جنوبی منطقه مورد مناقشه قرار دارد.
افزایش تنش، دولت لبنان را بر آن داشت تا خواستار توقف تلاشهای اکتشافی اسرائیل شود و از طرف آمریکایی بخواهد که مداخله کند. آشفتگی و بحران اقتصادی لبنان نهتنها دولت لبنان بلکه توانایی حزبالله را برای مانور سیاسی و نظامی محدود میکند، از این رو این تشکیلات تاثیرگذار به طور کامل فشار آمریکا را رد نمیکند و خطر حمله دریایی را نمیپذیرد. در حالی که تصمیم به پرواز پهپادها بر فراز منطقه مورد مناقشه ادبیات مقاومت را تقویت کرد، ولی تصمیم ظریف حزبالله برای حمایت از موضع رسمی لبنان در مذاکره با اسرائیل از طریق کانالهای ایالات متحده یا سازمان ملل متحد را پنهان نکرد. حزب الله موفق شده قواعد خود را برای مذاکرات تعیین کند که شامل گفتگوهای مستقیم بین مقامات غیرنظامی لبنان و اسرائیل (فقط مذاکرات نظامی با حمایت سازمان ملل) نمیشود، از این رو هر حرکتی را که ممکن است به تلاش برای عادیسازی روابط بین لبنان و اسرائیل اشاره کند، وتو میکند. پیشرفت در مورد میدان گازی کاریش در حالی صورت میگیرد که اسرائیل پس از تحریمهای روسیه به دلیل جنگ با اوکراین، در حال مذاکره با اتحادیه اروپا برای صادرات گاز به اروپا از طریق ترمینال گازی مصر بوده است. از این رو، اسرائیل در حال آماده شدن برای دو برابر کردن ظرفیت صادرات خود در سالهای آینده است.
از سوی دیگر، طرف اسرائیلی نیز موفق شد به جای ترکیب مرزهای دریایی و زمینی آنگونه که مقامات لبنانی میخواستند، تعیین خط دریایی را در اولویت قرار دهد. حزبالله همچنین میانجیگری سازمان ملل را ترجیح میدهد، درحالیکه اسرائیل مدتهاست بر میانجیگری آمریکا پافشاری میکند. مقامات لبنانی همچنان منتظر بازگشت هوخشتاین به بیروت با پاسخ اسرائیل به پیشنهاد لبنان هستند، اما به نظر میرسد این پاسخ اسرائیل هنوز محقق نشده است، به ویژه اکنون که دولت اسرائیل در وضعیت بیثباتی سیاسی قرار گرفته است و انتظار میرود انتخابات پارلمانی اسرائیل در ماه نوامبر برگزار شود. طرف لبنانی اخیراً قیمت درخواستی را در این مذاکرات کاهش داده و پیشنهاد داده است که منطقه دریایی متعلق به لبنان را از 860 متر مربع ادعاشده به 1200 متر مربع توسعه دهد. با این حال این فرمول، میدان گازی کاریش را در ازای میدان گازی Sidon-Qana متعلق به لبنان به اسرائیل میدهد که از سناریوی اشتراک هر دو طرف در بلوکهای گازی مورد مناقشه اجتناب میکند. مشخص نیست ظرفیت کامل میدان گازی Sidon-Qana چقدر است، درحالیکه میدان گازی کاریش امیدوارکنندهتر بوده است. پس از سخنرانی نصرالله، وزارت امور خارجه آمریکا در 15 جولای بیانیهای منتشر کرد و به این نکته اشاره کرد که طرف لبنانی باید صبور باشد و تلاشهای مستمری برای میانجیگری در پیشنهاد لبنان وجود دارد. اگر اسرائیل بخواهد میدان کاریش را توسعه دهد و تولید گاز خود را افزایش دهد، رد پیشنهاد لبنان به نفع اسرائیل نخواهد بود. در اوایل ماه ژوئن، اسرائیل، مصر و اتحادیه اروپا یادداشت تفاهمی برای صادرات گاز طبیعی اسرائیل به کشورهای اتحادیه اروپا امضا کردند که در تلاش برای کاهش وابستگی به عرضه از روسیه هستند.
محاسبات حزب الله
حزب الله به دلایل متعدد، این مناقشه دریایی را در اولویت اصلی خود قرار داده است. علت نخست اینکه یک جزء داخلی در این مناقشه وجود دارد. مردم لبنان در مورد اهمیت حفظ حقوق لبنان در این مناقشه دریایی دارای اجماع نظر هستند، حتی اگر آنها در تاکتیکهای چگونگی دستیابی به این هدف، که به بحث در مورد نحوه نگاه بخش از جامعه لبنان به سلاحهای حزب الله مرتبط است، اختلاف نظر داشته باشند. در واقع، حزب الله از این مناقشه دریایی برای اعتبار بخشیدن به بازدارندگی و حفظ توان نظامی خود استفاده میکند، زیرا جنوب لبنان از زمان درگیری اسرائیل و لبنان در سال 2006 تا حد زیادی یک جبهه آرام بوده است و به نظر میرسد تا کنون هم حزب الله و هم اسرائیل از سازوکار تعیینشده در قطعنامه 1701 سازمان ملل راضی هستند. علاوه بر این، حسن نصرالله در سخنرانی خود بیان کرد که اکتشاف گاز مناسبترین راه برای نجات کشور از فروپاشی اقتصادی است. با این حال، لبنان قادر به فروش گاز نیست و بیشترین چیزی که میتواند در این فرآیند تولید به دست آورد، رسیدن به پایداری در مصرف برق باشد.
در علت دوم، آشکارا یک جزء خارجی وجود دارد. واشنگتن و تهران در تلاش برای تمدید توافق هستهای ایران هستند و نه تنها از تحریکات متقابل در لبنان اجتناب میکنند، بلکه درحالیکه نظام سیاسی لبنان آشفتگی اقتصادی خود را مدیریت میکند، ژستهای سیاسی را نیز انجام دادهاند. احتمالا ایران از طریق حزب الله، میانجیگری ایالات متحده در مورد این مناقشه دریایی را تسهیل میکند، اما به نظر میرسد هنوز چراغ سبزی برای مصالحه و پایان دادن به این مناقشه وجود ندارد. آمریکا اقدامات تنبیهی علیه ارسال گاز و نفت ایران به حزبالله از طریق مرز سوریه و لبنان انجام نداده است، اما هنوز تأیید نکرده است که قرارداد امضاشده برای انتقال گاز مصر به لبنان از طریق سوریه با تحریمهای آمریکا علیه دمشق مطابقت دارد. ایالات متحده ممکن است با دادن این معافیت به عنوان اهرمی برای تشویق بیروت برای امضای قراردادی استفاده کند که به مناقشه دریایی با اسرائیل پایان میدهد.
سید حسن نصرالله در سخنرانی خود، با این استدلال که ایالات متحده بر توافقی در مورد مناقشه دریایی فشار میآورد تا پیش از زمستان جریان گاز مدیترانه شرقی به اروپا را داشته باشد، به طور ماهرانه اختلاف دریایی لبنان و اسرائیل را به درگیری روسیه و اوکراین مرتبط کرد. با این حال در طرف لبنانی ممکن است عجلهای برای رسیدن به توافق وجود داشته باشد اما کشورهای اروپایی شرطبندی نمیکنند که میدان کاریش تا موجهای سرمای آینده به نتیجه ملموسی برسد. در صورت تحقق پروژه خط لوله ترکیه و اسرائیل نیز، تولید کلی گاز مدیترانه شرقی تنها میتواند تا 20 درصد گاز روسیه را به اروپا جایگزین کند.
سوم، گو اینکه زمینه وضعیت فعلی میانجیگری توسط ایالات متحده وجود دارد، اما از یک سو حزب الله علناً با هرگونه حفاری احتمالی در منطقه مورد مناقشه مخالفت کرده است و از سوی دیگر لبنان و اسرائیل آشکارا در مورد چگونگی تعریف این منطقه مورد مناقشه اختلاف نظر دارند. با متوقف شدن واکنش اسرائیل به پیشنهاد لبنان، حزب الله پهپادهای خود را برای تقویت موضع دولت لبنان مبنی بر توقف هرگونه حفاری تا دستیابی به راه حلی برای مناقشه دریایی فرستاد. حزب الله با نفوذ خود در نظام سیاسی لبنان و متحدان اصلی آن که نقش برجستهای را در میانجیگری به رهبری ایالات متحده ایفا میکنند، به ویژه رئیس جمهور میشل عون و نبیه بری رئیس مجلس، تا حدی توانسته است سرعت مذاکرات را تنظیم کند. حزبالله از اهرمهای خود در سیستم سیاسی و رسانهها برای قاطعیت بخشیدن به موضع دولت لبنان استفاده میکند تا مقامات لبنانی در یک سازش کوتاهی نکنند یا عجله نکنند. ولی با توجه به وضعیت وخیم اقتصادی، مقامات لبنانی گزینههای کمی برای مقاومت در برابر فشارهای آمریکا دارند.
جمعبندی
نیاز روزافزون اروپا به گاز ناشی از جنگ روسیه با اوکراین، علاقه به سرعت بخشیدن به اکتشاف و حفاری میادین گازی در دریای مدیترانه را افزایش میدهد و لبنان و اسرائیل را به تلاش برای حل و فصل اختلافات چند ساله مرزی دریایی خود سوق میدهد. به نظر میرسد طرف اسرائیلی خواستار تایید صریح و علنی حزب الله از توافقی است که در حال حاضر مورد بحث است. حسن نصرالله در آخرین سخنرانی خود این تایید صریح را نداد و به جزییات مذاکرات نپرداخت، اما به طور کامل از رسیدن به نتیجه در مورد مناقشه دریایی برای کمک به اقتصاد لبنان حمایت کرد. لبنان به دلیل محدودیتهای داخلی و تنشهای سیاسی که این روند را در زمانی که بیروت فاقد زیرساختهای اولیه و دانش فنی برای هماهنگی، ذخیره و یکپارچهسازی گاز است دچار اختلال کرد، هنوز راه درازی در پیش دارد. تحلیلگران میگویند تا زمانی که این اختلافات حل نشود، لبنان با کمبود نقدینگی قادر نخواهد بود شرکتهای خصوصی مایل به توسعه هر گونه میدان گازی در این منطقه را قانع کند که بیروت به شدت به آن برای کمک به حل بحرانهای اقتصادی و انرژی خود نیاز دارد.
شرکت توتال که رهبری کنسرسیوم گازی طرف لبنانی را بر عهده دارد، هنوز برای بررسی میادین گازی لبنان چراغ سبز نشان نداده است، در حالی که اسرائیل قصد دارد در صورت تنش یا عدم توافق با لبنان، تولید گاز را در ماه سپتامبر در کاریش آغاز کند. هفتههای آتی برای میانجیگری به رهبری ایالات متحده در مورد این مناقشه دریایی که اکنون تا حد زیادی به سیاست داخلی ناپایدار لبنان و اسرائیل وابسته است، بسیار مهم است. برای اسرائیل که در دهه گذشته چند میدان گازی را توسعه داده است، توافق با لبنان قدرت آن را به عنوان یک پایگاه انرژی در حال رشد در منطقه تقویت کرده و تواناییاش را برای تامین گاز به اروپا تضمین میکند. در چنین شرایطی، اسرائیل خواهان تامین امنیت میدان گازی کاریش است و حل مناقشه دریایی میتواند برای تلآویو مفید باشد. آنچه محتملتر به نظر میرسد این است که هر دو طرف در برهه فعلی انگیزه بیشتری برای حلوفصل این مناقشه مرزی دریایی دارند، مگر اینکه معادلات این پرونده به سمت و سوی دیگری سوق پیدا کند.
نظر شما