سید محمد قادری
پژوهشگر مسائل غرب آسیا
طی هفتههای گذشته دو اجلاس منطقهای و فرامنطقهای در حوزه غرب آسیا برگزار شد که میتوان گفت نتایج آن بهخوبی به نفع ایران رقم خورد. یکی از این اجلاسها به رهبری امریکا در جده و به میزبانی عربستان سعودی برگزار شد و دیگری هم هفتمین نشست «آستانه» بود که تهران میزبانی آن را برعهده داشت.
در اجلاس جده، تعدادی از دولتهای عربی و کشورهای حاشیه خلیج فارس در همراهی با امریکا حضور پیدا کرده بودند که البته انتظاری غیر از این هم نمیشد از آنها داشت. چرا که آنها هر جایی که امریکا حضور داشته باشد هستند و هر جا که دعوت باشند هم اجابت میکنند. در تهران اما، نشستی برگزار شد که در آن جایی برای برخی کشورهای عربی نبود. در این نشست که امنیت و آرامش سوریه محور اصلی آن بود، تنها سه کشور ترکیه، روسیه و ایران حضور داشتند.با نگاهی به این دو نشست میتوان دریافت که کدامیک از آنها مثمر ثمر بوده و به هدف خود رسیده و کدامیک هم در دستیابی به اهداف اعلامی شکست خورده است.
نشست جده به میزبانی عربستان سعودی، از سوی امریکا برای تأمین نیازهای انرژی خود برگزار شده بود و شاید در وجه اعلامی آن به یک توافقی هم رسیده باشد. اینکه آیا عربستان سعودی در عمل میتواند و این توان را دارد که به آن میزانی که امریکا میخواهد، انرژی صادر کند به کنار، اما واقعیت این است که در وجه اعلامی آن امریکا موفق شد که عربستان را راضی به افزایش میزان تولید و فروش نفت کند.
امریکاییها آنجا شکست خوردند که ایجاد ناتوی عربی علیه ایران را در سر میپروراندند اما نتوانستند آن را به نتیجه برسانند. شکست واضح امریکا در این اجلاس را میتوان از چند نکته دریافت:
در این اجلاس سخنی از ناتوی عربی که هدف اصلی امریکا برای حضور در منطقه بود، به میان نیامد و صرفاً بر این امر که ایران باید در بحث هستهای فعالیت صلحآمیز داشته باشد، تأکید شد که موضوعی غیر قابل انتظار از حاضران در آن جلسه نبود.
با این حال این کشورها زیر بار هدفگذاری امریکا نرفتند و حتی بسیاری از آنها هفتهها قبل از اینکه این اجلاس در جده برگزار شود پیغام مستقیم و غیرمستقیم و آشکار و پنهان دادند تا در آن اعلام کنند هدف ما مشارکت در هیچ ائتلافی علیه ایران نیست. در این میان مقامات عراق به صورت آشکار و راحتتر این پیام را به ما رساندند و به تبع آن هم کشورهایی مانند اردن، امارات و مصر هم به گونههای دیگر چراغ سبز روابط دوستانه را روشن کردند. این نتیجه سیاست همسایگی دولت سیزدهم است که نه تنها این کشورها را از رساندن امریکا به هدف خود دور کرده بلکه برای نزدیک شدن به ایران اعلام آمادگی میکنند. مقامات این کشورها چندین بار تأکید کردند که هیچ هدفی برای ایجاد ائتلاف علیه ایران ندارند و صرفاً در اجلاس جده به بحث در مورد تأمین انرژی برای آینده جهان خواهند پرداخت.
از سوی دیگر در ایران، تهران میزبان رؤسای جمهور دو کشور ترکیه و روسیه بود که به توافقاتی هم رسیدند. در این نشست در مورد سوریه بحث و خطوط قرمز ایران اعلام شد و اعضا به نتیجهای دست یافتند که مرضیالطرفین بوده است.
با پایان یافتن این دو اجلاس و اعلام نتایج آن، خیلی از کشورها تأکید کردند که ما نمیخواهیم علیه ایران به میدان برویم و خواستار عادیسازی روابط با کشور ما شدند؛ اینگونه هم شد. ما تاکنون با عربستان 5 دور گفتوگو داشتهایم که ششمین دور آن هم در آیندهای نزدیک برگزار خواهد شد. در کنار این کشور، اردن و مصر هم برای برقراری روابط ابراز تمایل کرده و امارات هم اعلام کرد که قصد دارد سفیر به تهران بفرستد.
∎
پژوهشگر مسائل غرب آسیا
طی هفتههای گذشته دو اجلاس منطقهای و فرامنطقهای در حوزه غرب آسیا برگزار شد که میتوان گفت نتایج آن بهخوبی به نفع ایران رقم خورد. یکی از این اجلاسها به رهبری امریکا در جده و به میزبانی عربستان سعودی برگزار شد و دیگری هم هفتمین نشست «آستانه» بود که تهران میزبانی آن را برعهده داشت.
در اجلاس جده، تعدادی از دولتهای عربی و کشورهای حاشیه خلیج فارس در همراهی با امریکا حضور پیدا کرده بودند که البته انتظاری غیر از این هم نمیشد از آنها داشت. چرا که آنها هر جایی که امریکا حضور داشته باشد هستند و هر جا که دعوت باشند هم اجابت میکنند. در تهران اما، نشستی برگزار شد که در آن جایی برای برخی کشورهای عربی نبود. در این نشست که امنیت و آرامش سوریه محور اصلی آن بود، تنها سه کشور ترکیه، روسیه و ایران حضور داشتند.با نگاهی به این دو نشست میتوان دریافت که کدامیک از آنها مثمر ثمر بوده و به هدف خود رسیده و کدامیک هم در دستیابی به اهداف اعلامی شکست خورده است.
نشست جده به میزبانی عربستان سعودی، از سوی امریکا برای تأمین نیازهای انرژی خود برگزار شده بود و شاید در وجه اعلامی آن به یک توافقی هم رسیده باشد. اینکه آیا عربستان سعودی در عمل میتواند و این توان را دارد که به آن میزانی که امریکا میخواهد، انرژی صادر کند به کنار، اما واقعیت این است که در وجه اعلامی آن امریکا موفق شد که عربستان را راضی به افزایش میزان تولید و فروش نفت کند.
امریکاییها آنجا شکست خوردند که ایجاد ناتوی عربی علیه ایران را در سر میپروراندند اما نتوانستند آن را به نتیجه برسانند. شکست واضح امریکا در این اجلاس را میتوان از چند نکته دریافت:
در این اجلاس سخنی از ناتوی عربی که هدف اصلی امریکا برای حضور در منطقه بود، به میان نیامد و صرفاً بر این امر که ایران باید در بحث هستهای فعالیت صلحآمیز داشته باشد، تأکید شد که موضوعی غیر قابل انتظار از حاضران در آن جلسه نبود.
با این حال این کشورها زیر بار هدفگذاری امریکا نرفتند و حتی بسیاری از آنها هفتهها قبل از اینکه این اجلاس در جده برگزار شود پیغام مستقیم و غیرمستقیم و آشکار و پنهان دادند تا در آن اعلام کنند هدف ما مشارکت در هیچ ائتلافی علیه ایران نیست. در این میان مقامات عراق به صورت آشکار و راحتتر این پیام را به ما رساندند و به تبع آن هم کشورهایی مانند اردن، امارات و مصر هم به گونههای دیگر چراغ سبز روابط دوستانه را روشن کردند. این نتیجه سیاست همسایگی دولت سیزدهم است که نه تنها این کشورها را از رساندن امریکا به هدف خود دور کرده بلکه برای نزدیک شدن به ایران اعلام آمادگی میکنند. مقامات این کشورها چندین بار تأکید کردند که هیچ هدفی برای ایجاد ائتلاف علیه ایران ندارند و صرفاً در اجلاس جده به بحث در مورد تأمین انرژی برای آینده جهان خواهند پرداخت.
از سوی دیگر در ایران، تهران میزبان رؤسای جمهور دو کشور ترکیه و روسیه بود که به توافقاتی هم رسیدند. در این نشست در مورد سوریه بحث و خطوط قرمز ایران اعلام شد و اعضا به نتیجهای دست یافتند که مرضیالطرفین بوده است.
با پایان یافتن این دو اجلاس و اعلام نتایج آن، خیلی از کشورها تأکید کردند که ما نمیخواهیم علیه ایران به میدان برویم و خواستار عادیسازی روابط با کشور ما شدند؛ اینگونه هم شد. ما تاکنون با عربستان 5 دور گفتوگو داشتهایم که ششمین دور آن هم در آیندهای نزدیک برگزار خواهد شد. در کنار این کشور، اردن و مصر هم برای برقراری روابط ابراز تمایل کرده و امارات هم اعلام کرد که قصد دارد سفیر به تهران بفرستد.
نظر شما