به گزارش «راهبرد معاصر»؛ سفر جو بایدن به غرب آسیا که با هدف اطمینان بخشی به متحدان در فضای تغییرات ژئوپلیتیک جهان، ترسیم مرزبندی و رقابت بازیگران منطقهای با شعاع تأثیرگذاری در روندهای بینالمللی انجام شد، بیش از آنکه دربردارنده تغییرات ملموس باشد، به سفری نمادین بدون ارزش افزوده برای دولتهای عربی حاشیه جنوبی خلیجفارس تبدیل شد.
با وجود تأکید مدام جو بایدن و تیم سیاست خارجی و امنیتی او قبل و حین سفر به غرب آسیا درباره اینکه واشنگتن همچنان به متحدان خود پایبند است و مانع از غلتیدن غرب آسیا به دامن چین، روسیه و ایران خواهد شد، اما ارزیابی دولت های عربی این است که باید برای منطقه پساآمریکایی بیش از پیش آماده شد.
تأخیر در انجام این سفر نزدیک به 20 ماه پس از پیروزی دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و استقبال نسبتاً سرد از بایدن در فرودگاه ملک عبدالعزیز جده توسط خالد الفیصل، امیر مکه به نسبت سفر 2017 دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا و سطح تشریفات از او در ریاض که سلمان بن عبدالعزیز خود بهطور مستقیم به فرودگاه رفت، به خوبی گویای انتظارات پادشاهی سعودی از سفر بایدن برای حضور در اجلاس جده است.
ارزیابی دقیق از سفر متزلزل بایدن به دو ایستگاه رژیم صهیونیستی و عربستان باید از رهگذر چند متغیر مورد تبیین قرار گیرد تا بتوان تحلیلی گویاتر از چارچوب های این سفر و ظرفیت های تأثیرگذاری آن بر روندهای منطقه ای به دست داد.
انرژی
یکی از اصلیترین دستورکارهای بایدن در سفر به منطقه، اطمینان بخشی از ثبات بازار جهانی انرژی و افزایش تولید نفت از سوی عربستان و بازیگران عربی خلیج فارس مانند امارات و قطر بود. بحران اوکراین که مسئله انرژی را بار دیگر به یک متغیر تأثیرگذار در مناسبات جهانی تبدیل کرد و آمریکا و به ویژه اروپا را به آن وابسته تر کرده است، در سفر به عربستان روی میز گفت وگوها قرار گرفت.
گرچه آمریکاییها پیش از انجام سفر به این نتیجه رسیده بودند که حتی با فرض وجود ظرفیت مازاد تولید عربستان هم نمی توان بر کلیت بحران فائق آمد، اما همزمان فکر نمی کردند سعودی قصد ندارد با این موضوع همراهی کند.
در این چارچوب کاخ سفید در بیانیهای به تاریخ ۱۶ ژوئیه درباره نتیجه نشست دوجانبه با عربستان در زمینه همکاری در بخش انرژی اعلام کرد، ریاض موافقت کرده تولید نفت خود را در ماههای ژوئیه و اوت به میزان ۵۰ درصد بیش از میزان مقرر قبلی افزایش دهد.
با وجود این، عادل الجبیر وزیر مشاور در امور خارجه عربستان با رد این ادعا گفت: هیچ توافقی درباره نفت انجام نشده و کشورهای عضو اوپک و عربستان بر اساس بازار تصمیم خواهند گرفت، نه هیجان یا سیاست.
اما آنچه مهمتر است، واقعیت نداشتن ظرفیت مازاد عربستان طبق آن چیزی که تاکنون در رسانه ها انعکاس یافته است. تحلیل ساموئل واتکینز از اویلپرایس نشان میدهد عربستان دستکم سه دهه گذشته در اعلام توان تولید نفت، مازاد عرضه و ذخایر بزرگنمایی کرده است. در واقع باید گفت، ظرفیت مازاد بیش از آنکه واقعی باشد، اسمی است. در همین چارچوب اداره اطلاعات انرژی آمریکا ظرفیت مازاد را تولیدی میداند که میتواند در ۳۰ روز وارد مدار شود و دستکم ۹۰ روز پایدار باقی بماند. این در حالی است که الگوی رفتار عربستان در این حوزه در مواقع بحرانی و خاص از این فرمول تبعیت نکرده است.
ایران
متغیر تأثیرگذار دوم در سفر بایدن به منطقه، جمهوری اسلامی ایران بود که از مدت ها پیش برخی رسانه های غربی و عربی بهویژه عبری از تأسیس تشکیلاتی با عنوان ائتلاف دفاع هوایی یا «ناتوی غرب آسیا» برای مهار ایران سخن به میان می آوردند. با وجود این، هفته ها قبل از سفر بایدن به تل آویو و جده بازیگران عربی شرکت کننده در این اجلاس مانند اردن و مصر به صراحت از روابط خوب با ایران سخن به میان آوردند؛ موضوعی که وزیر امور خارجه عراق آن را تأیید کرد و گفت، گفت وگوهایی از سوی ایران با اردن و مصر در حال برگزاری است.
در چنین فضایی بایدن نهتنها نتوانست ائتلاف علیه ایران تشکیل دهد، بلکه حتی مسئله ایران تبدیل به پاشنه آشیل سفر او شد. در واقع ادراک متفاوت بازیگران عربی از آنچه تهدید ایران در محافل فکری و رسانه ای خوانده می شود، عنصر مهمی در شکل نگرفتن چنین اجماعی بود. علاوه بر این، عربستان و امارات نیز درگیر مذاکره و تنش زدایی با ایران هستند و وزیر مشاور دولت امارات و وزیر امور خارجه عربستان قبل و حین اجلاس جده، از تعامل و گفتوگو با ایران سخن به میان آوردند. وزیر امور خارجه عربستان در کنفرانس خبری پس از اجلاس به صراحت تأکید کرد چیزی با عنوان ناتوی عربی وجود ندارد.
رژیم صهیونیستی
پروژه ادغام رژیم صهیونیستی در منطقه بهعنوان دستورکار اصلی سفر بایدن در عمل محقق نشد و تا یک دوره میان مدت به حاشیه رفت
متغیر رژیم صهیونیستی که به عنوان اصلی ترین هدف سفر بایدن در دستور کار تیم آمریکا قرار داشت، در عمل نتوانست همراهی عربستان یا بازیگر دیگری را برای پیوستن به فرایند عادی سازی روابط به دنبال داشته باشد. وزیر امور خارجه سعودی در اظهاراتی پس از سفر بایدن به جده گفت، هیچگونه همکاری نظامی یا فنی با تل آویو مطرح یا بررسی نشده و تصمیم به باز کردن آسمان سعودی برای ناوبری هوایی تجاری به معنی تصمیم متعاقب آن نیست.
گرچه بایدن در این سفر توانست بهعنوان نخستین رئیسجمهور آمریکا از سرزمین های اشغالی مستقیم راهی عربستان شود، اما این مجوز صرفاً به هواپیماهایی تجاری بوده و طبق کنوانسیون 1994 شیکاگو در دستور کار عربستان قرار گرفته است. از اینرو پروژه ادغام رژیم صهیونیستی در منطقه بهعنوان دستورکار اصلی سفر بایدن در عمل محقق نشد و تا یک دوره میان مدت به حاشیه رفت.
چین
بخش مهمی از تحلیلگران دستورکار بایدن در این سفر را متأثر از حضور گسترده چین و روسیه در مناسبات اقتصادی و سیاسی-نظامی با دولتهای عربی خلیج فارس ارزیابی می کردند که بایدن در تلاش است با اطمینان بخشی به متحدان منطقهای خود، تصویر قدرت هژمون را به تصویر بکشد که اجازه نخواهد داد این مناسبات محقق شود. این در حالی است که تأکید بایدن بر حضور چین و روسیه نشان دهنده واقعیت های حضور این دو قدرت جهانی در جهان در حال گذار به نظم چندقطبی است که بازیگران عربی را ناگزیر از پذیرش واقعیت های موجود کرده است.
در همین زمینه عادل الجبیر در واکنش به اظهارات بایدن که گفته بود آمریکا نباید به روسیه و چین اجازه دهد خلأ غرب آسیا را پر کنند، گفت: چین بزرگترین شریک تجاری ما و بازار بزرگ انرژی است و سرمایه گذارهای بزرگی در عربستان انجام داده است. سیاست ریاض ایجاد پل بین کشورهاست و میخواهیم با همه تعامل کرده و ارتباط برقرار کنیم و این کاری است که انجام دادهایم و آن را ادامه خواهیم داد.
حقوق بشر
متغیر دیگر موضوع حقوق بشر بود که از مدتها قبل از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، بایدن درصدد بود آن را به دستاورد خود برای امتیاز گرفتن از عربستان تبدیل کند که در عمل در سفر به جده و دیدار با محمد بن سلمان که تا پیش از این سفر قاتل خاشقجی بود، به شکست انجامید. همزمان با دیدار بایدن و بن سلمان در قصر السلام جده یکی از خبرنگاران با صدای بلند خطاب به بایدن گفت: رئیس جمهور بایدن! آیا عربستان هنوز هم کشوری مطرود است؟ جناب رئیس جمهور با شما هستم.
بایدن پیش از انجام سفر گفته بود دیدار با بن سلمان موضوعیت ندارد، زیرا برای حضور در اجتماع بزرگتری به عربستان می رود. از اینرو بایدن نه تنها در شعار انتخاباتی خود با شکست مواجه شد، بلکه حتی نتوانست این شعار را به یک ارزش افزوده در سفر به عربستان تبدیل کند. بن سلمان نیز با استقبال سرد از بایدن و بیان این اظهارات که چنین اشتباهی از سوی آمریکایی ها در زندان ابوغریب و در قتل شیرین ابوعاقله خبرنگار آمریکایی-فلسطینی از سوی آمریکا نیز سر زده است، بیش از پیش دست او را خالی گذاشت.
چشم انداز
در ارزیابی از سفر بایدن به منطقه باید گفت، هدفگذاریهای دولت دموکرات آمریکا برای ایفای نقش سنتی ایالات متحده در منطقه در حال تغییر غرب آسیا نهتنها توان القای چنین تصویری را برای دولت های عربی به دنبال نداشت، بلکه آمریکای سردرگم در جهانی در حال گذار به نظم پساآمریکایی را به تصویر کشید. به تعبیر مارک لینچ، تحلیلگر برجسته مسائل منطقه، تصورات منسوخ آمریکا از غرب آسیا منشأ خطاهای راهبردی و حیاتی شده است و واقعیت جدید را تحریف می کند.
واقعیت آن است که پویایی در حال تغییر قدرت در جهان، در حال تغییر جهت بسیاری از کشورهای منطقه است و نقشه ای که آنها دنبال می کنند دیگر نقشه واشنگتن نیست.
∎