به گزارش سایت دیده بان ایران؛ فرشته ولی مراد، جامعه شناس و فعال حقوق زنان در خصوص این سوال برای پوشش شهروندان به مقدار هزینه، بودجه خشونت و گشت ارشاد نیاز است به معاصر گفت: «مقوله حجاب در دو بستر قابل بررسی است. یکی از بعد عقیدتی و فکری و دوم از بعد قانون و در هر یک از اینها نوع برخورد متناسب با خودش را میطلبد. پیش از انقلاب تعداد زنان بی حجاب ما بیش از زنان با حجاب بود اما پس از انقلاب حجاب زنان ما تغییر کرد و زنان به عرصه جامعه آمدند. پس از انقلاب بود که زنان ما صاحب اندیشه و حق رأی شدند و در تمامی مراتب حضور پیدا کردند. در بحث حجاب ما امروز قانون داریم اما حقیقت این است که قانون تا دارای مقبولیت در جامعه نباشد عملی نخواهد شد و این مقبولیت با ابزار فشار و زور ایجاد نمیشود و نیاز به آموزش و فرهنگ سازی دارد. البته که فشار قانونی باید باشد اما آموزش باید صورت بگیرد تا اجرای قانون با مقبولیت خود جامعه انجام شود. برای مثال درباره قانون بستن کمربند ایمنی در رانندگی در ابتدا جامعه حاضر به پذیرش آن نبود اما با آموزش و ایجاد آگاهی و اینکه کمربند ایمنی به نفع سلامت خود افراد است کمکم این قانون دارای مقبولیت اجتماعی شد و امروز اکثریت جامعه بدون ایجاد فشار و زور آن را رعایت میکند.»
این فعال اجتماعی در ادامه افزود:« یک بحثی که سال ۹۳ سرکار خانم مولاوردی مطرح کرده بودند طرح پناهگاه زنان آسیب دیده از خشونت بود که طرح خوبی بود اما برای اجرایی شدن دقیق آن نیاز به آموزش زنان داشت زیرا این خشونت به اشکال مختلف تقریبا در تمام خانهها وجود داشت اما شجاعت بیان آن توسط زنان وجود نداشت و هنوز هم بسیاری از این خشونتها به عناوین مختلف توسط خانمها پنهان میشود. در صورت آموزش، شناسایی و پذیرش اجتماعی و فردی میشود طرح پناهگاه زنان آسیب دیده از خشونت را اجرایی کرد.»
ولی مراد در خصوص حجاب اضافه میکند: «از منظر عقیدتی هم حجاب باید مورد بررسی قرار بگیرد در این حوزه هم نیاز به آموزش داریم یعنی باید تبیین شود که وقتی در یک جا قرآن درباره پوشاندن زیورآلات و یا زیباییهای زنان میگوید در ادامه میگوید که این پوشاندن برای این است که مانع اذیت و آزار زن توسط مردان شود. این یعنی حجاب یک راهبرد استراتژیک برای پیشگیری از خشونت علیه زنان است. چه خشونت نگرشی، رفتاری، جنسی، جسمی، روحی و کلامی.»
مدیر شورای همکاریها و شبکه ایران زمین در ادامه بیان کرد: « این که امروز در بحث حجاب هم از منظر قانونی و هم عقیدتی با واکنش جامعه روبرو هستیم یعنی نتوانستهایم در مراکز آموزشی و حتی در خانوادهها نیاز به حجاب را برای پیشگیری از خشونت علیه زنان نهادینه سازی کنیم؛ بخصوص دربارهی مردان باید آموزش داده شود که زن یک ابزار جنسی نیست و دارای کرامت و شخصیت انسانی متعالی است و وجود زن در تمام بخشهای زندگی و جامعه تأثیرگذار و لازم است و صرفا یک وسیله برای رفع نیاز جنسی مردان نیست. ما درگذشته فراموش کردیم که نسلهای بعدی خواهند آمد و میباید که بحث کرامت زن آموزش داده میشد تا برای نسل امروز درونی و نهادینه شود. این که دختران و زنان ما صرفاً بر زیبایی ظاهری و ویژگیها جنسی خود برای جلب توجه مردان تأکید کنند یک نگاه و روش غلط است در حالی که اگر جایگاه حقیقی زنان در تمام عرصههای جامعه مورد توجه قرار میگرفت و زنان ما مانند مردان راههای فراوانی برای حضور مؤثر خود در جامعه داشتند، کمتر برای بروز خود در جامعه به سمت تبدیل خود به عنوان یک ابزار جنسی زیبا جهت جلب توجه مردان میرفتند. به همین خاطر میگویم که زنانی که امروز چنین نگاهی به خود دارند در اصل قربانی محسوب میشوند، قربانی سیاستهای مردانی که همیشه صاحب قدرت، پول و مقام بودند و بسیاری از آنها به زن به عنوان یک ابزار صرف جنسی نگاه میکردند و به همین دلیل هم در تمام قوانین فعلی نوعی ضعف را شاهد هستیم که همچنان نمیخواهد بپذیرد که رفتار و نگاه فعلی به زنان در جامعهی امروز، زنان ما را به سمت تبدیل شدن به یک ابزار جنسی سوق میدهد. با همین نگاه هم قوانین ما در بسیاری از موارد به دور از آن نگاه استراتژیک قرآن به وجود و کرامت زن نوشته شده و حقوق زنان را نادیده میگیرد تا زنان ما با احساس بی اثر بودن و عدم توجه در جامعه روبرو شوند و باز هم برای بروز خود به نوعی به سمت تبدیل شدن به ابزار جنسی بروند.»
فرشته ولی مراد در پایان در خصوص معاونت زنان گفت: «با همین تفکر ما میبینیم که حتی معاونت زنان ریاست جمهوری عملا یک نهاد مردود و بی خاصیت محسوب میشود. یعنی نهادی که برای حقوق زنان باید تمام بخشها را فعال کند عملا هیچ کاری انجام نمیدهد و صرفا به جلسات سخنرانی خلاصه میشود. در نهایت هم خروجی این نهاد میشود پول پاشی و واگذاری پروژههای بی خاصیتی که صرفا برای پروار کردن تشکلهای خودشان انجام میشود.»
نظر شما