شناسهٔ خبر: 54980196 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایران آنلاین | لینک خبر

مرحله دیگری از طرح رعد با همکاری پلیس تهران و ری اجرا شد

شبیخـون پلیـس به مخفیگاه 1078 متهم

مرجان همایونی

همزمان با اجرای پنجاه و هفتمین مرحله از طرح رعد پلیس پایتخت ۱۰۷۸ متهم در شبیخون پلیس پیشگیری تهران و شهرری دستگیر شدند.

صاحب‌خبر -

روزنامه ایران: سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس تهران بزرگ صبح دیروز در این باره گفت: در مرحله اخیر طرح رعد 1078 تبهکار در تهران و 242 تبهکار در شهرستان ری با عملیات‌ پلیسی دستگیر شدند. 22 باند منهدم، 6 قبضه سلاح گرم و 101 قبضه سلاح سرد به همراه 209 دستگاه خودرو و موتورسیکلت مسروقه کشف شد. در شهرستان ری همچنین 5 قبضه سلاح گرم و 116 قبضه سلاح سرد کشف و ضبط شد. همچنین در این طرح 80 محل و پاتوق سارقان، مالخران و اراذل و اوباش و سوداگران پاکسازی و 34 نفر از اراذل و اوباش و سارقان دستگیر شدند.


سرقت دروغین
یک دایی و خواهرزاده در میان سارقانی هستند که در این طرح دستگیر شده‌اند. آنها به دروغ اعلام می‌کردند که خودروشان سرقت شده اما با همان خودرو راهی سرقت می‌شدند تا ردی از خود به جا نگذارند. اما مأموران کلانتری ۱۲۸ تهران نو، زمانی که آنها سوار بر خودروشان در حال سرقت بودند این دایی و خواهرزاده را به دام انداختند.


از کجا سرقت می‌کردید؟
از انباری خانه‌ها. شگردمان این بود که چند ساعت قبل از سرقت به پلیس ۱۱۰ اعلام می‌کردم که خودروی پرایدم را از جلوی خانه سرقت کرده‌اند، در حالی که سرقتی در کار نبود. بعد از اینکه پلاک خودروام در سامانه پلیس ثبت می‌شد، هنوز آفتاب طلوع نکرده بود. با خواهرزاده‌ام سرقت را شروع می‌کردیم.


چطور وارد خانه‌ها می‌شدید؟
در خیابان‌ها می‌چرخیدیم و با دیدن ساختمان‌ها و مجتمع‌های مسکونی که در ورودی آنها باز بود بلافاصله وارد می‌شدیم و سرقت می‌کردیم.


با توجه به اینکه پلاک خودروات در سیستم پلیس ثبت می‌شد نمی‌ترسیدی دستگیر شوی؟
تا پلیس بخواهد گزارش سرقت خودرو را ثبت و به واحدهای گشت گزارش دهد ۷۲ ساعتی طول می‌کشد، ما هم در این مدت با خودرومان سرقت می‌کردیم و بعد خودرو را در محلی رها می‌کردیم تا پلیس پیدا کند.


سابقه داری؟
از ۲۰ سالگی به‌خاطر سرقت و مواد مخدر به زندان افتادم و 8 بار اسمم در سیستم اداره آگاهی ثبت شده است. ۴ سال هم در زندان بودم و هر بار با وثیقه و رضایت شاکی‌ها آزاد می‌شدم. آخرین باری که به زندان افتادم، هم‌سلولی‌ام این ایده را مطرح کرد. ایده جالبی بود. با این ترفند پلیس وقتی دوربین‌های محل سرقت‌ها را رصد می‌کرد به پلاک خودروی ما می‌رسید که ما هم اعلام کرده بودیم خودرو سرقتی است.


چرا خواهرزاده‌ات را وارد سرقت کردی؟
وضع مالی‌اش خوب نبود، به او پیشنهاد سرقت دادم.


سرقت از شرکت فروش کالا
پسر جوان، هیکل ورزشکاری دارد و از سر و وضع ظاهری‌اش مشخص است که پولدار است. 20 بار با شگردی خاص از یک شرکت فروش اینترنتی کالا سرقت کرده و حدود ۲۰۰ میلیون تومان به این شرکت خسارت وارد کرده است.


سرقت‌ها را چطور انجام می‌دادی؟
من کارمند همان شرکت بودم اما به خاطر اختلافی که با آنها پیدا کردم مرا اخراج کردند. همین مسأله باعث شد تصمیم به انتقام بگیرم. از شرکت کالا سرقت می‌کردم.
باتوجه به اینکه شرکت بزرگی بود کسر چنین کالاهایی مشخص نبود، اما در انبارگردانی‌ها، با کسر کالا مواجه شده و پس از شکایت آنها پلیس مرا دستگیر کرد.


زورگیری در بهشت زهرا
مأموران کلانتری ۲۰۵ دو روز پیش با شکایت دختر جوانی مواجه شدند. وی گفت: امروز به بهشت زهرا سر مزار پدرم رفته بودم که ناگهان پسر جوانی به من حمله کرد و با تهدید چاقو قصد سرقت داشت. اما من پولی به همراه نداشتم و او گوشواره‌های طلایم را سرقت کرد.
با شکایت دختر جوان مأموران کلانتری وارد عمل شدند و مشخص شد چند شکایت مشابه دیگر نیز رخ داده است. بنابراین در بازبینی دوربین‌های مداربسته بهشت زهرا مأموران موفق به شناسایی پسر نوجوانی شدند که از مردم زورگیری می‌کرد. در نهایت پسر نوجوان زمانی که قصد اجرای سرقت دیگری را داشت بازداشت شد.


چند سال داری؟
۱۷ سالم است و این اولین خلافی است که مرتکب شده‌ام و سابقه ندارم.


شگردت برای سرقت چه بود؟
سوار بر موتور در بهشت زهرا پرسه می‌زدم، البته شماره پلاک موتور را مخدوش کرده بودم. به محض اینکه یک خانم را پشت فرمان خودرویی می‌دیدم که تنها وارد بهشت زهرا شده او را تعقیب می‌کردم و در فرصتی مناسب او را خفت می‌کردم.


چرا دزدی می‌کردی؟
چند وقت قبل موتورسیکلتی قسطی خریدم اما توانایی پرداخت اقساطش را نداشتم. یکی از دوستانم پیشنهاد سرقت داد یک روز که به بهشت زهرا آمده بودم، زن جوانی را دیدم که کلی طلا داشت، خیلی ناراحت بود و حواسش به اطراف نبود با خودم فکر کردم این گونه افراد می‌توانند طعمه خوبی برای سرقت باشند.


چقدر درس خواندی؟
من تا کلاس نهم درس خواندم دو سال قبل تصادف کردم و به خاطر این تصادف مجبور شدم دو سالی مدرسه نروم.


باخت ۲۰ میلیونی در شرط‌‌ بندی
سارق جوان یک ساعت بعد از آزادی از زندان، تصمیم گرفت با همان شیوه و شگرد قدیمی دست به سرقت بزند اما دوباره دستگیر شد.


چرا بعد از آزادی از زندان دوباره سرقت کردی؟
بدهی داشتم. دفعه قبل به خاطر سرقت گوشی تلفن همراه به زندان افتادم. شب‌های زندان با هم‌بندی‌ها دورهم جمع می‌شدیم و در این دورهمی‌ها شرط‌ بندی هم می‌کردیم. اما۲۰ میلیون بدهی به بار آوردم. در زندان قول دادم‌ که خیلی زود بدهی‌ام را پرداخت می‌کنم. گرچه به من گفتند پایت را که از زندان بیرون بگذاری شرط را فراموش می‌کنی، اما من می‌خواستم ثابت کنم که اهل فراموش کردن شرط نیستم.


شگردت چه بود؟
به زیارتگاه‌ها می‌رفتم و افرادی را که داخل زیارتگاه‌ها در حال استراحت بودند، شناسایی می‌کردم. معمولاً افراد گوشی‌هایشان را کنار خودشان می‌گذارند. این کار یعنی به سارق می‌گویی بیا گوشی‌ام را بدزد. من هم به سراغ آنها رفته و به قدری این کار را سریع انجام می‌دادم که حتی فرصت نمی‌کردند پلک‌هایشان را باز کنند.


گوشی‌ها را چند می‌فروختی؟
گوشی مسروقه را با قیمت خیلی کمی می‌خرند. یک بار گوشی آیفون 12 را فقط 2 میلیون فروختم.

انتهای پیام/

 

 

 

نظر شما