شناسهٔ خبر: 54942223 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مفدا | لینک خبر

به مناسبت ۱۴ تیر "روز قلم"

امام صادق فرمود:«بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم را فرو مگذار اگر چه قبل از (نوشتن) یک شعر باشد.»

«بخوان به نام پروردگارت که آفرید(۱) انسان را از علق آفرید(۲) بخوان و پروردگار تو کریمترین(کریمان) است(۳) همان که به وسیله قلم آموخت،(۴) [و] به انسان آنچه را نمی دانست تعلیم داد.(۵)» سوره علق

صاحب‌خبر -

به گزارش مفدا بهشتی- روزی پیامبر(ص) وارد مسجد گردید، دو اجتماع را مشاهده کردند، یک دسته به عبادت و ذکر خدا و دسته ای به تعلیم و تعلم و یاد دادن و یاد گرفتن سرگرم و مشغول بودند. حضرت از دیدن هر دو دسته مسرور و خرسند گردید و به همراهانش فرمود: «هر دو دسته کار نیک نموده و بر خیر و سعادتند. لکن من برای دانا کردن و دانا شدن مردم فرستاده شده و مبعوث گشته ام.» پس خودش به طرف همان دسته که به تعلیم و تعلم اشتغال داشتند، رفت و در حلقه آنان نشست.

«ن، سوگند به قلم و آنچه می نویسند(۱) که به سبب نعمت و رحمت پروردگارت [که نبوّت، دانش و بصیرت است] تو مجنون نیستی(۲) و بی تردید برای تو پاداشی دایم و همیشگی است(۳) و یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری(۴)» سوره قلم

سوگند به قلم، نشانه فرهنگ و تمدن است. تکیه بر قلم، تکیه بر سند و استدلال است. بنابراین قسم خوردن خداوند به قلم و به آنچه به وسیلۀ قلم می‌نویسند، قسم خوردن اوست به نعمت. حقّاً خداوند در کلام خود به بسیاری از مخلوقات خود از جهت آنکه رحمت و نعمتند سوگند یاد نموده است،

عظمت این سوگند هنگامی آشکارتر می‏شود که توجه داشته باشیم آن روزی که این آیات نازل گشت، نویسنده و ارباب قلمی در آن محیط وجود نداشت و اگر کسانی مختصر سواد خواندن و نوشتن را داشتند تعداد آنها در کل سرزمین مکه که مرکز عبادی و سیاسی و اقتصادی حجاز بود به بیست نفر نمی‏رسید، آری سوگند به قلم یاد کردن در چنین محیطی عظمت خاصی دارد. نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت‌، به غمزه مسئله‌آموز صد مدرّس شد. آری، او پیام آور دانش و آگاهی بود, او رسول فهم و خرد بود،او معلّم انسانیت بود و در یک کلام: او محمّد(ص) بود اصل و ریشه خرد.

بعد از اینکه جنگ بدر تمام شد و ۷۰ نفر از کفار به اسارت مسلمانان درآمدند، پیامبر(ص) اعلان نمود که هرگاه یکی از اسیران بتواند برای ده نفر از فرزندان مسلمانان خواندن و نوشتن بیاموزد، او آزاد خواهد شد.

«قلم»، حافظ علوم و دانش ها، پاسدار افکار اندیشمندان، حلقه اتصال فکری عالمان و پُل ارتباطی گذشته و آینده بشر بوده، حتی ارتباط آسمان و زمین نیز از راه لوح و قلم به دست آمد.

در فرهنگ اسلامی، مسأله قلم و نویسندگی، از موقعیت و ارزش بسیار والایی برخوردار است. در حدیثی آمده است که نوشته تو، بهترین چیزی است که از تو سخن می گوید؛ یعنی تنها نشانه ای که از تو در روزگاران آینده باقی می ماند و تو را جاودانه می سازد، نوشته ات است. این که در روایات می خوانیم: «دانشمندان، تا دنیا باقی است، در طول زمان جاودانه می مانند»

حضرت علی(ع) به مالک اشتر توصیه نمودند: «با دانشمندان زیاد به گفت وگو بنشین و با حکما و متخصصان نیز بسیار به بحث بپرداز. این بحث و گفت وگو درباره مسائلی باشد که به وسیله آن وضع کشورت سامان می پذیرد.»۱

به واسطۀ قلم و کتابت است که این‌همه علوم در دسترس ماست و اگر احیاناً قلمی نبود و نوشته‌ای در عالم وجود صورت تحقّق به خود نمی‌گرفت این عالم فعلی ما در پهنای ظلمت و جهل و کوری باطنی گرفتار، و در امواج دلهره‌آمیز لُجّه‌های غامره و گردابهای ژرف دریای تاریکی غوطه‌ور بود.

دوران زندگی بشر به دو دوران تقسیم می‏ شود" دوران تاریخ" و" دوران قبل از تاریخ"، دوران تاریخ بشر از زمانی شروع می‏شود که خط اختراع شد و انسان توانست ماجرای زندگی خود را بر صفحات نقش کند و یا به تعبیر دیگر دورانی است که انسان دست به قلم گردید، و از او" ما یَسْطُرُونَ" یادگار ماند. پیامبر(ص) فرمود: «دانـش را، پـیش از درگـذشت دانشمندان، بنویسید؛ زیرا با مرگ دانشمندان، دانش(آنان) نیز می‏رود.»۲

پیامبر(ص) فرموده اند: «دانش را طلب کنید ولو اگر در چین باشد.»

پیامبر(ص) که فرمودند: «علما چراغ های زمینند و جانشینان پیامبران و وارثان من و پیامبران هستند.»

در میان تمام صداها، سه صدا امتیاز دارد: صدای قلم دانشمندان، صدای پای مجاهدان و صدای چرخ ریسندگان. آری، امّتی عزیز است که علم و قدرت و اقتصادش پویا باشد و اگر امروز بخواهیم این سه صدا را نقل کنیم، باید بگوییم: صدای چاپخانه، توپخانه و کارخانه، یعنی قدرت فرهنگی، نظامی و اقتصادی. صدای گردش قلم های دانشمندان به هنگام نوشتن است.

کتابتی که به واسطۀ قلم متحقّق می‌گردد از أعظم نعمتهای إلهیّه‌ای است که انسان بدان راه یافته است

اما در واقع این همان چیزی است که سرچشمه پیدایش تمام تمدن های انسانی و پیشرفت و تکامل علوم و بیداری اندیشه‏ها و افکار و شکل گرفتن مذهب ها و سرچشمه هدایت و آگاهی بشر است.

«قلم» چشمه است، آن را نخشکانیم. «قلم» چشم است تا قدم از قدم برداریم و پیش پایمان را ببینیم، آن را کور نکنیم. «قلم» عصاست، نه فقط برای پیران که همگان بدان تکیه می کنند. قلم، تنها عصای دست نیست، فرهنگ، اندیشه، تفکر و فرهیختگی، همه بر این عصا تکیه کرده اند، این عصا را نشکنیم. «قلم» زبان است، سخن می گوید، جنبش دارد، حیات قلم را نگیریم. «قلم» مقدّس است. «قلم»، همان وسیله ای است که خداوند با آن تعلیم نمود. پس هشدار که قلم را به خواهشهایمان نیالاییم و بی حرمتش نسازیم؛ چنانچه در کتاب مقدس می خوانیم: «زینهار، تا کلام را به خاطر نان نفروشی و روح را در خدمت جسم درنیاوری... اگر می فروشی، همان بِهْ که بازوی خود را، امّا قلم را، هرگز! »

«قلم» سه امتیاز دارد که در «بیان» آن ها را نمی بینیم:

۱. نگاشتن: امیر مؤمنان علی (ع) می فرماید: «دانش را با نوشتن در بند کنید» تا باقی بماند و از کفتان نرود.

۲.دقیق بودن: بیان و سخن معمولاً دقیق نیست. اگر قرار بود کتابی که هزار سال پیش نوشته شده، زبانی به ما می رسید و در جایی نوشته نمی شد، هیچ گاه به طور دقیق به ما نمی رسید و در واقع ما کتاب دیگری را پیش روی خود می دیدیم.

۳. عمیق بودن: مطالب نوشته عمیق و فکر شده است؛ در حالی که به طور معمول سخنان، بدون تأمل گفته می شود و کم محتواست. نویسندگان گاه یک ساعت فکر می کنند و یک خط می نویسند، ولی در سخن نمی توان آن دقت را رعایت کرد. عالم علم گویی با مژه زمین سخت علم را می کاود.

گردش نیش قلم بر صفحه کاغذ است که سرنوشت بشر را رقم می زند. چه عهدنامه ها و صلح نامه ها که ملّتی را ذلیل و کوچک ساخت و چه فتواها که مردمانی را از زبونی نجات داد. البته باید قلم را به دست صالحان داد. قلم را نباید به دست نااهلان سپرد. قلم در دست نابخردان که نمی دانند چگونه از آن استفاده کنند یا غرض ورزان که نمی خواهند از آن به شیوه صحیح استفاده کنند، همان تیغِ از نیام برکشیده به دست زنگی مست است که لجام گسیخته، کیانِ اسلام و انقلاب را به مخاطره می اندازد.

چون قلم در دست غدّاری بُوَدلاجرم منصورْ برداری بُوَد. چون سفیهان راست این کار وکیا لازم آید یقتلون الانبیا .۳

قلم های نویسندگان حقیقت گرا و فضیلت خواه و واقع بین، عامل بقای قدرت سالم در حکومت اند و هرگز حکومت سالم به جنگ اهل قلم نمی رود و در حکومت سالم شمشیر و سرنیزه در مقابل «قلم» قرار نمی گیرد؛ زیرا همین که قلم ها شکسته شد و زبان مردان حق گو و حق شناس در دستان حامیان خنیاگری قرار گرفت، به جای غلبه شرف و فضیلت، باطل و رذیلت رشد می کند، حقْ خرید و فروش می شود، انصاف و مروت در اختیار وقاحت و نامردی قرار می گیرد و دلائل و شواهد فراوان وجود دارد که چنین جوامعی را اگر کوه های زر و طلای بی غش حمایت کنند در قِبال آتشفشان توفنده تاریخ یارای مقاومت نخواهد داشت و چون دودی بر هوا خواهد رفت.

آن قدر که بشر از قلم های صحیح نفع برده است، از چیز دیگر نبرده است؛ آن قدر که ضرر کشیده است، از چیزهای دیگر ضرر نبرده است. قلم ها و بیان ها، با مغزهای مردم رابطه دارند.

«پایه امور دین و دنیا بر دو چیز است: قلم و شمشیر و شمشیر زیر پوشش قلم قرار دارد.»۴

محمّد(ص) درگذشت؛ نگران از این که فرجام امّتش چه خواهد گشت و مسرور از این که جرقّه تمدنی را زده است که قرن ها قافله سالار تمدّن های بشری خواهد بود؛ شادمان از آن که قلم و کتاب را در بین ملّتی به میراث نهاده که جز شمشیر و شعر و شتر, چیزی در قاموس زندگی شان نبود و اکنون با مأنوس کردن این ملّت با قلم و کتاب، بنیان کاخی از دانش و علم را نهاده است که هنوز هم بشر، بر خوانِ گسترده آن نشسته و جان و خرد خود را از آن بهره مند می سازد.

نقش قلم از نقش زبان، شمشیر، درهم و دینار، شهرت و فرزند بیشتر است. زیرا قلم تجربه قرنها را به هم منتقل می‌کند و فرهنگ را رشد می‌دهد. افراد را با قلم می‌توان خواب یا بیدار کرد. ملّتی را می‌توان با قلم، عزیز یا ذلیل کرد. قلم یک فریاد ساکت است. قلم سند رسمی است. قلم گزارشگر تاریخ است.

"روز قلم بر کاوشگران علم و نویسندگان گرامی باد."

پی نوشت ها:

*) الکافی : ۲ / ۶۷۲ / ۱ منتخب میزان الحکمة: ۴۸۲

۱) نامه ۵۳ نهج البلاغه

۲) کنز العمّال : ۲۸۷۳۳ منتخب میزان الحکمة: ۴۸۲

۳) جامعه مطلوب شیخ محمود شبستری در منظومه عرفانی گلشن راز

۴) مرحوم علامه طبرسی(ره) ، در تفسیر مجمع البیان

انتهای پیام

کد خبرنگار: ۱۱۰۲۱۷

نظر شما