به گزارش ایکنا، نشست «بهشتیِ شهید و مسائل امروز ما» عصر امروز، ششم تیرماه به همت جمعیت پایش شفافسازی و ریشهکنی فقر و فساد در دانشگاه الزهرا برگزار شد.
حجتالاسلام رحیم نوبهار، دانشیار حقوق دانشگاه شهید بهشتی در این نشست گفت: در اندیشه جمهوریخواهی، حضور یک فرد در قدرت به مدت طولانی یک امر فسادآور محسوب میشود و در این اندیشه، انتخاب مسئولان و مقامات از سوی مردم همواره مورد تأکید قرار گرفته و مسئولان باید از سوی مردم انتخاب شوند تا فساد را کاهش داد.
وی افزود: اندیشه جمهوریخواهی بر خیر عمومی تأکید دارد و از نگاه ذرهای پرهیز میکند، لذا مسئله خیر عمومی در اندیشه جمهوریخواهی بسیار حائز اهمیت است.
این استاد دانشگاه گفت: در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مقوله جمهوری به عنوان جنس حکومت انتخاب شده و وقتی نوع حکومت، جمهوری انتخاب شده، دارای بعضی الزامات است. از امام راحل در پاریس پرسیدند منظور شما از جمهوری چیست، ایشان پاسخ دادند که منظور ما از جمهوری همان تعریف رایجی است که وجود دارد، لذا به غیر از تعریف رایج از جمهوری نمیتوان تعریف دیگری ارائه داد یا نمیتوان تعاریف را تحریف کرد.
نوبهار درباره دیدگاه شهید بهشتی نسبت به جمهوریت تبیین کرد: زمانی که افرادی مانند شهید بهشتی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را مینوشتند، جدال شدیدی میان لیبرالیسم و کمونیسم در جهان جریان داشت. در آن زمان در ایران چپهای افراطی و راستهای افراطی فعال بودند، چپها قائل به تفکیک قوا نبودند و راستها هم اعتقادی به شریعت و دین نداشتند و خیلی آزاد زندگی میکردند. مرحوم آیتالله بهشتی در چنین فضای پرآشوب و جنگ میان ایدئولوژیها سعی میکرد راه میانهای را طی و مصالحهای را ایجاد کند.
وی ادامه داد: شهید بهشتی در قانون اساسی بر مسئله اجتهاد مستمر تأکید داشته است. این بدان معناست، آنچه که به عنوان شریعت و فقه موجود مطرح است از نظر او و تصویبکنندگان قانون اساسی به تنهایی کافی نیست و باید اجتهاد مستمر هم لحاظ شود، اما متأسفانه بعد از انقلاب اسلامی در نوع قانونگذاریها، اجتهاد مستمر نداشتیم و اصلاً نمیخواهم بگویم برای روزآمدی شریعت گام برداشته نشده اما گامهایی که برداشته شده، بسیار ضعیف است.
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی تأکید کرد: اینکه فکر کنیم ملت ایران منتظر میماند تا اصلاحات انجام شود، سخت در اشتباهیم، مگر صبر ملت ایران چقدر است؟ بعضیها فکر میکنند اجتهاد در قانون اساسی در اختیار مجتهدان است، اما شخصی مانند شهید بهشتی واژه فقهای جامعالشرایط را مطرح میکند، یعنی ایشان سعی کردهاند نوعی پلورالیسم فقهی در فقه وجود داشته باشد.
نوبهار افزود: در یکی از بندهای اصل دوم قانون اساسی آمده که اجتهاد مستمر فقهای جامعالشرایط براساس سنت و کتاب معصومان (ع) است، درصورتیکه ادله استنباط احکام مبتنی بر چهار روش است که این چهار روش عبارتند از سنت، کتاب، اجماع و عقل. صحبت بر سر این است که چرا عقل در این فصل از قانون اساسی مورد تأکید و اشاره قرار نگرفته است. بعضی از بزرگان میگویند که باید عقل در اجتهاد مستمر لحاظ شود.
وی ادامه داد: برخیها با توجه به فضای موجود معتقدند اگر بحث عقل لحاظ شود، ممکن است از آن سوءاستفادههایی صورت پذیرد، ولی مرحوم آیتالله بهشتی برای رفع سوءتفاهم بیان فنی دارد و معتقد است که اگر احکام عقل احکام بدیهی باشد، حجتش ضروری و بدیهی است و مبنای اسلام برای اداره کشور باید بر پایه عقل و عقلانیت عمل شود.
دانشیار دانشگاه شهید بهشتی گفت: در بند «ب» اصل دوم آمده جمهوری اسلامی ایران نظامی است برپایه استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری و تلاش در پیشبرد آنها که این بند بسیار بند مهمی است. یعنی طبق این بند ما نمیخواهیم راه طالبان امروز را در پیش بگیریم، بلکه ما میخواهیم از تجارب و علوم و فنونی بشریت استفاده کنیم.
نوبهار با بیان اینکه دیدگاه مرحوم آیتالله شهید بهشتی یک دیدگاه شریعتمدارانه بود، متذکر شد: آیتالله بهشتی درک بسیار عمیق و پویا از سنت، کتاب و اجتهاد داشت. به همین خاطر سراسر اندیشههای او بر مفهوم امامت تأکید میکردند اما نه بر امامت به معنای یک جامعه تودهوار و جامعهای که یک نفر جلو بایستد و بقیه چشمبسته پشت سر او قرار داشته باشند، بلکه جامعهای که با چشمان باز و با بصیرت به دنبال امام راه بیفتند. آیتالله بهشتی در مسائل اندیشهای و درک از اسلام، بر مفهوم امت تأکید میکرد اما مفهوم دولت ـ ملت را درک کرده بود و لذا در همین قانون اساسی مسئله همبستگی ملی مورد بحث قرار گرفته است.
انتهای پیام
نظر شما