زیرا روشن بود که برداشتن او یا هر وزیر دیگری برای دولت آقای رییسی هزینه سیاسی خواهد داشت که پرداخت چنین هزینهای نیازمند شجاعت سیاسی است و بهطور قطع این اتفاق میتواند برای چند وزیر بیتجربه و کماثر دیگر نیز رخ دهد و باید هزینه سیاسی این تغییرات را کم کرد.
هیچ نیروی اصلاحطلبی خواهان شکست این دولت نیست، موفقیت آن خواست همگانی است، ولی این موفقیت یا شکست بیش از همه به دست خودشان است. باید افراد و نیروهای متوهم را که جز زیان اثر دیگری ندارند، تغییر دهند. امور کشور و اقتصاد آن محل کارآموزی یا آزمون و خطای افراد متوهم نیست.
واقعیتهای اقتصادی خود را بر هر شخص و گروه و دولتی تحمیل میکند. همان روزی که متوهمانه میگفتند اگر چنین وچنان کنیم به راحتی به مقامهای اول و دوم اقتصاد جهانی میرسیم، یا با یک میلیون تومان ایجاد شغل میکردند! یا با ارزپاشی چند صد میلیونی، قیمت آن را به زیر ۱۵ هزار تومان میآورند، یا لامبورگینی تولید میکردند، یا اثرات تحریم را نفی و مسخره میکردند، باید از میدان تعیین سرنوشت این ملت کنار زده میشدند، زیرا کسی که چنین گزارههایی را بگوید و همه بدانند که متوهمانه بوده ولی از شرم سر به زیر نیندازد نشان از موضوعی فراتر از توهم است. در هر حال به هر دلیلی آنان بر سرنوشت این کشور حاکم شدند، حالا که از آن تصمیم عدول کردهاند، باید حمایت کرد. ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است، مشروط بر اینکه این ماهی پیش از صید نمرده و فاسد نشده باشد.
از این رو از تصمیم رییسجمهور باید حمایت و درخواست کرد که مجموعه تیم اقتصادی دولت را بازسازی و عقلانیت اقتصادی را بر آن حاکم کند، و به جای ۷۰۰۰ صفحه برنامه ۷ خط یا گزاره روشن در اقتصاد ارایه شود و تیم اقتصادی بر محور آن حرکت نماید. مهمترین آن تأکید بر سیاست نادرست قیمتگذاری از جمله ارز و انرژی است که بلای جان اقتصاد شده، مساله اصلاح سیاست خارجی، مکمل ضروری برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور است. کنترل تورم از نان شب واجبتر است.
باید ترسید از اینکه مهار تورم و نقدینگی رها شود. از نظر سیاسی و اجتماعی احتمالا تابستان گرمی پیش رو داریم. گرمای سیاست این تابستان مشکلآفرین خواهد بود ولی قابل حل است، مشروط بر اینکه برای افزایش اعتماد عمومی اقدامی عاجل به عمل آید. آقای رییسی و مسوولان حکومتی بهتر از هر کس دیگری میدانند که رضایت و ارزیابی و رویکرد مردم نسبت به امور و دولت چگونه است و در حال تنزل شدید است.
این حملات عجیب و خبرسازیها علیه سیاستمداران سابق برای توجیه وضع کنونی نه منصفانه است و نه حتی موثر. همین وزارت کار نمونه خوبی است که چرا در وزارتخانهای که شعارهای آنچنانی میداد، مسوول حراست جدید آن را در مدت کوتاهی برکنار کردند، و صدایش را هم در نیاوردند؟!
از این موارد فراوان است. بترسید از کسانی که شعارهای مفت میدهند. از گذشته عبور کنید و خود را رها سازید، نگاه را به آینده باید برد. باید در جهت درست عمل کرد. نگاهی به همین معاونان جدیداً منصوب شده وزارت کار بیندازید و آنان را با معاونان قبلی مقایسه کنید تا متوجه عمق تفاوتها شوید. این چه سیاستی است که در مدت کوتاهی کارمندان ستادی وزارتخانه را به تظاهرات علیه وزیر مجبور میکند؟ اینها هزینههای سیاسی و روانی جدی برای دولت دارد و داشته است.
آقای رییسی و همکارانشان باید اطمینان داشته باشند که هرگاه اقدام درستی در جهت خیر مردم انجام دهند، اکثریت از آن حمایت خواهند کرد و نگران اقلیتی مخالفخوان نباشند، به قول امام علی(ع) خشم عامه مردم خشنودی خواص را بیاثر میسازد و ناخشنودی خواص، با رضایت عموم مردم جبرانپذیر است.
21302
نظر شما