گروه فرهنگی/ مراسم تشییع پیکر حمیدرضا حکیمی هنرمند فقید مجسمهساز که در پیشبرد سمپوزیوم برج میلاد نقش بزرگی داشت، صبح روز چهارشنبه 18 خرداد ماه با حضور جمعی از هنرمندان و نزدیکان این هنرمند در محوطه خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در این مراسم کامبیز صبری، مجسمهساز گفت: «این یک ضایعه بزرگ است. باید بگویم یکی از افرادی که با از خودگذشتگی رفتار میکرد حمیدرضا بود. او یک مرد پرتلاش بود. هر فعالیتی که گروه هنرمندان داشتند او در آن حضور فعال و خلاق داشت. شکلگیری زندگی حرفهایاش هم مورد توجه است. باور دارم که در صفحه زندگی نوشته میشود که در سالهای سخت آدمها چگونه رفتار کردند و جایی که خودشان باید حامی خود باشند چه کردند؟ پس نوشته میشود عملکرد حمیدرضا به چه صورت بود. او هر کجا بود آشیانهای درست میکرد تا ایدههای خلاق را عملی کند، بهعنوان یک دوست میگویم او جانش را بر سر این کار گذاشت، حمیدرضا شهید راه خودش بود و او در پیشبرد سمپوزیوم برج میلاد نقش بزرگی داشت این امر برای ما ارزشمند است، او با این راهی که از خود به جای گذاشته همیشه زنده است، مثلاً در همین محوطه اگر قدم بزنید اثری از او را میبینید که عاشقانه است و معنای زندگی را میدهد.»
شیفتگی و ذوقزدگی ویژگی او بود
سپس رامین صدیقی از دوستان حکیمی فقید و تهیهکننده موسیقی، بیان کرد: «یادم است در یکی از برنامهها به او سر زدم و دیدم مشغول کار روی یک اثر حجمی است. به او گفتم چه ایده خوبی داری، اما گفت این اثر برای من نیست و برای هنرمند دیگری است. با این حال حمید با ذوق بسیار به آن هنرمند کمک میکرد. این شعف و ذوقی که برای همراهی در هر راهی داشت، زیبا بود. او همیشه دوست داشت شگفتزده شود، در مراودات همیشه توان شگفت زده شدن را داشت؛ چیزی که ما گاهی اوقات در زندگی فراموش میکنیم. این شیفتگی و ذوقزدگی ویژگی او بود. حمید خودش بود و این برای من وجه تمایزش با دیگران بود.»
حیف شد که رفت
احمد سلیمانی، هنرمند مجسمهساز در این مراسم گفت: «سخت است در این مراسم بخواهیم از آقای حکیمی صحبت کنیم، به خانواده بزرگوار او و خانواده هنرمندان تسلیت میگویم. در این چند روزه به بچههای مجسمهساز خیلی سخت گذشته است؛ این دومین نفری است که در روزهای اخیر از دست میدهیم.»
وی ادامه داد: «او در پیشبرد سمپوزیوم برج میلاد نقش بزرگی داشت؛ زیرا این اولین سمپوزیومی بود که تیم اجرایی آن از مجسمهسازان تشکیل شده است، با این حال ما تجربه نداشتیم. یادم است آن زمان در آبان ماه برف میآمد، ماشین بالا نمیرفت، بارگیری سخت بود و ما مراسم افتتاحیه را پیش رو داشتیم اما با تلاش فراوان حجمها را بالا آوردیم و افتتاحیه برگزار شد. در این میان آقای حکیمی خیلی به ما کمک میکرد. برای او مهم این بود که به دستیارانش کار یاد بدهد. حیف شد که رفت.»
∎
در این مراسم کامبیز صبری، مجسمهساز گفت: «این یک ضایعه بزرگ است. باید بگویم یکی از افرادی که با از خودگذشتگی رفتار میکرد حمیدرضا بود. او یک مرد پرتلاش بود. هر فعالیتی که گروه هنرمندان داشتند او در آن حضور فعال و خلاق داشت. شکلگیری زندگی حرفهایاش هم مورد توجه است. باور دارم که در صفحه زندگی نوشته میشود که در سالهای سخت آدمها چگونه رفتار کردند و جایی که خودشان باید حامی خود باشند چه کردند؟ پس نوشته میشود عملکرد حمیدرضا به چه صورت بود. او هر کجا بود آشیانهای درست میکرد تا ایدههای خلاق را عملی کند، بهعنوان یک دوست میگویم او جانش را بر سر این کار گذاشت، حمیدرضا شهید راه خودش بود و او در پیشبرد سمپوزیوم برج میلاد نقش بزرگی داشت این امر برای ما ارزشمند است، او با این راهی که از خود به جای گذاشته همیشه زنده است، مثلاً در همین محوطه اگر قدم بزنید اثری از او را میبینید که عاشقانه است و معنای زندگی را میدهد.»
شیفتگی و ذوقزدگی ویژگی او بود
سپس رامین صدیقی از دوستان حکیمی فقید و تهیهکننده موسیقی، بیان کرد: «یادم است در یکی از برنامهها به او سر زدم و دیدم مشغول کار روی یک اثر حجمی است. به او گفتم چه ایده خوبی داری، اما گفت این اثر برای من نیست و برای هنرمند دیگری است. با این حال حمید با ذوق بسیار به آن هنرمند کمک میکرد. این شعف و ذوقی که برای همراهی در هر راهی داشت، زیبا بود. او همیشه دوست داشت شگفتزده شود، در مراودات همیشه توان شگفت زده شدن را داشت؛ چیزی که ما گاهی اوقات در زندگی فراموش میکنیم. این شیفتگی و ذوقزدگی ویژگی او بود. حمید خودش بود و این برای من وجه تمایزش با دیگران بود.»
حیف شد که رفت
احمد سلیمانی، هنرمند مجسمهساز در این مراسم گفت: «سخت است در این مراسم بخواهیم از آقای حکیمی صحبت کنیم، به خانواده بزرگوار او و خانواده هنرمندان تسلیت میگویم. در این چند روزه به بچههای مجسمهساز خیلی سخت گذشته است؛ این دومین نفری است که در روزهای اخیر از دست میدهیم.»
وی ادامه داد: «او در پیشبرد سمپوزیوم برج میلاد نقش بزرگی داشت؛ زیرا این اولین سمپوزیومی بود که تیم اجرایی آن از مجسمهسازان تشکیل شده است، با این حال ما تجربه نداشتیم. یادم است آن زمان در آبان ماه برف میآمد، ماشین بالا نمیرفت، بارگیری سخت بود و ما مراسم افتتاحیه را پیش رو داشتیم اما با تلاش فراوان حجمها را بالا آوردیم و افتتاحیه برگزار شد. در این میان آقای حکیمی خیلی به ما کمک میکرد. برای او مهم این بود که به دستیارانش کار یاد بدهد. حیف شد که رفت.»