خبرگزاری فارس؛ یادداشت- مهدی سعیدی: حضرت امام خمینی(ره) را میتوان مردمیترین رهبر یک انقلاب دانست که به پشتوانه حمایت مردم و بدون اتکا به قدرتی بیرونی، در مهمترین پایگاه خاورمیانهای آمریکا در اوج جنگ سرد، انقلابی را هدایت و به ثمر رساند که تحقق آن را هیچیک از کارشناسان حرفهای دستگاههای اطلاعاتی- امنیتی غربی پیشبینی نمیکردند.
امام(ره) برای تداوم انقلاب نیز بر مردم تکیه کرد و فردای انقلاب آنان را به خانه نفرستاد تا به زندگی عادیشان مشغول شوند و خود با جمعی از همراهان و نخبگان انقلابی به اداره کشور بپردازد بلکه مردم را در وسط میدان نگهداشت و میزان را رأی ملت گذاشت و امور کشور را به آنان سپرد تا توان غیرقابل تصور ملت به موتور محرکه انقلاب بدل شود. همین پیوند بود که انقلاباسلامی را در برابر بسیاری از مصائب و مشکلات و فتنهها و انحرافات مصون نگهداشت.
از همان زمان بود که همه توان دشمن برای جداسازی ملت و امام(ره) آغاز شد و حربههای مختلفی بهکار گرفته شد که مهمترین آن خط تحریف امام(ره) بود. دشمن براین باور بود که با تغییر نسلها و میداندار شدن نسلی که امام(ره) را به چشم ندیده و دوران حیات او را تجربه نکردهاست، فرصتی پیش خواهد آمد که دست به تحریف امام(ره) زده و بدین منوال چهرهای از امام(ره) ارائه دهد که از محبوبیت و جذابیت لازم نزد ملت برخورد نبوده و بهتدریج نام و یاد و محبت او از قلبها و ذهنها رخت بربندد.
در همین راستاست که به تحقیق میتوان گفت یکی از مهمترین سناریوهای تهاجمی دشمن در عرصه جنگ نرم در طول سالهای اخیر، تلاش برای ایجاد تردید در باورها نسبت به تاریخ گذشته انقلاباسلامی و بهطور خاص عملکرد مدیریت حضرت امام(ره) بودهاست. آنها در تلاشند تا اینگونه القا کنند تصویری که از آن دوران در ذهن نسل جوان امروز وجود دارد، تصویری واقعی نیست، بلکه حاصل صحنهسازی است که دستگاه ایدئولوژیک نظام اسلامی از طریق رسانهها و مکتوبات ساخته و پرداختهاند و اجازه ندادهاند قرائتهای دیگری از آن دهه به گوش نسل جوان امروز برسد. این درحالیاست که سؤالها، ابهامها و تردیدهای فراوانی درباره عملکرد هواداران نظام اسلامی و حضرت امامخمینی(ره) و نیروهای خط امام در آن دوران وجود دارد.
نکته قابل توجه دراین باره آن است که این سناریو پدیده جدیدی نیست که بهتازگی کلید خورده باشد. این خط تخریب از همان سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شدهاست و پیشگام آن سلطنتطلبان، ضدانقلاب و مستشرقین غربی بودند که منافع خود در ایران را به واسطه انقلاباسلامی از دست رفته میدیدند و در ادامه، جریانهای التقاطی چپ و راست به آنها پیوستند و با همه توان برای زیرسؤال بردن عملکرد امام(ره) فعال شدند.
تردیدافکنان هرچند با همه توان به میدان آمده بودند، اما ابزارهای محدود در ۲ دهه اول انقلاب مانع از آن بود که شبهات در سطح گستردهای فراگیر شود لذا بخش عمده تردیدافکنیها، در لابهلای مجلات و نشریات باقی ماند و کمتر به اذهان عمومی جامعه رسوخ کرد. از دهه ۱۳۸۰به بعد، در سایه گسترش ماهوارهها و دسترسی عمومی به اینترنت و فضایمجازی و شبکههای اجتماعی، بهتدریج این فرصت برای معاندان و دشمنان انقلاب اسلامی و مخالفین خط امام(ره) ایجاد شد که در مسیر تردیدافکنی مبسوطالید باشند. برخی مناقشهها و اختلافهای جناحی گروههای سیاسی نیز بسترساز فرصتطلبی ضدانقلاب و دشمن شده تا شبههافکنان با همه توان، میداندار فریب افکارعمومی شوند.
امروز صدها کانال و گروه راهاندازی شده در فضایمجازی مشغول به تردیدافکنی نسبت به حقانیت حضرت امامخمینی(ره) هستند. شبکههای متعدد ماهوارهای و در رأس آن بی.بی.سی فارسی و صدای آمریکا، حجم بالایی از برنامههای خود را با بهرهگرفتن از قالبهای مختلف ازجمله مستندسازی، برنامههای گفتوگومحور و... به این موضوع اختصاص دادهاند و بهطور ممتاز و برجسته امام(ره) را هدف قرار دادهاند.
طبیعی است که این حجم از هجمه، مخاطب این رسانهها را که اغلب جوانان دهههای هفتاد و هشتادی هستند، با نوعی تردید و ابهام نسبت به گذشته مواجه و سبب انباشت دهها سؤال بهظاهر بدون پاسخ کرده است. سؤالاتی که اگر برای آن پاسخ جوانپسندی ارائه نشود، میتواند باور یک نسل را نسبت به هویت و پیشینه خود دچار تردید کند. آنچه مشخص است، بنیانگذار جمهوری اسلامی و پیشوای بزرگ ملت ایران که توانست همه نقشههای غرب و شرق را نقش بر آب کند، در محور کانونی تهاجمهای دشمن در جنگ نرم آغاز شده قرار دارد و دشمن بهخوبی میداند که اگر این قله رفیع انقلاب مورد هدف قرار گیرد، دیگر اساس و بنیانی برای هویتبخشی به انقلاب اسلامی باقی نخواهد ماند. جریان تحریفگر تاریخ امروز از طریق دروغپردازی، تطهیر و مظلومنمایی چهره دشمنان و جریانهای ضدانقلاب، به میدان مقابله با امام(ره) و خط امام(ره) آمده و تلاش دارد تا تصویری مستبدانه، خودکامه، ظالم، فاسد، متحجر و ناکارآمد از انقلابیون و امام انقلابیون ارائه کند.
دراین میدان است که جهادگران عرصه تبیین باید میداندار شده و اجازه ندهند دراین جنگ روایت نادرست چندجانبه که برای تحریف «معیار انقلاب» کلید خورده است، موفق شوند. فرا رسیدن ایام نیمه خردادماه فرصتی برای بازخوانی اندیشه و عملکرد حکیمی است که ملت ایران، خود را مدیون او میداند و تداوم، توسعه و تعالی انقلاب نیز بهواسطه حرکت در مسیری که ایشان طرحریزی کرده و توسط حکیم انقلاب این شاگرد برجستهاش استمرار یافته است، ممکن خواهد بود.
انتهای پیام/