شناسهٔ خبر: 54349850 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: فارس | لینک خبر

سلبریتی حتی وطن را برای خودش مصرف می‌کند!

سالهاست در ادبیات رسانه‌ای کشور وقتی از فرد مشهوری به قصد گله و انتقاد حرفی به زبان می‌آوریم از واژه «سلبریتی» استفاده می‌کنیم. ولی وقتی می‌خواهیم از فرد مشهور دیگری تقدیر کنیم او را «هنرمند» صدا می‌زنیم. اما چرا؟

صاحب‌خبر -

گروه جامعه خبرگزاری فارس- عطیه همتی: در فرهنگ و آداب کلمات فارسی دو لغت «مصرف» و «استفاده» شاید شبیه هم تلقی شوند. اما کارکردهای متفاوتی در گفتار ما دارند و ما در ناخودآگاهمان این دو کلمه را در شرایط متفاوتی به کار می‌بریم. شما  معمولا زمانی که به یک وسیله نیاز دارید و می‌خواهید با آن کار مفیدی انجام دهید، کلمه «استفاده» را به کار می‌برید. چون بعد از استفاده، آن شیء یا وسیله از بین نمی‌رود و استفاده از آن برای شما دارای فایده بوده‌است و امکان به کار بستن مجدد آن نیز وجود دارد. اما «مصرف» را زمانی به کار می‌برید که آن کالا را بعد از به کار بردن، تمام یا نصفه نیمه رها می‌کنید. شما از جاروبرقی استفاده می‌کنید. جارو برقی را مصرف نمی‌کنید. اما برای اقلام خوراکی و یا چیزهایی مثل مواد مخدر کلمه مصرف را به کار می‌برید. چون پایان پذیر است. تمام می‌شود.

سالهاست در ادبیات رسانه‌ای کشور وقتی از فرد مشهوری به قصد گله و انتقاد حرفی به زبان می‌آوریم از واژه «سلبریتی» استفاده می‌کنیم. ولی وقتی می‌خواهیم از فرد مشهور دیگری تقدیر کنیم او را «هنرمند» صدا می‌زنیم. اما چرا؟

«سلبریتی» مصرف کننده‌است. او همه چیز را مصرف و مبتذل می‌کند. حتی خودش را. او هنر را مصرف می‌کند. موسیقی را مصرف می‌کند. سینما و رسانه را مصرف می‌کند و بعد به ابتذال می‌کشد. او وقتی وارد سینما می‌شود سینما را برای خودش هزینه می‌کند. طوری که این سینمای مصرف و خورده شده، حال مخاطبان را بد می‌کند. او وقتی در رسانه حاضر می‌شود رسانه را طوری برای خودش مصرف می‌کند که رسانه تضعیف می‌شود به گونه‌ای که دیگر ارزش قبلی را ندارد. زرد می‌شود.دلزده می‌کند.

او به هرچه روی بیاورد آن را مبتذل و مصرف می‌کند تا خودش را چاق می‌کند، اما دست بقیه را خالی می‌گذارد. او اگر در نقش حامی یک اعتراض مردمی نسبت به موضوعی ظاهر شود، آن اعتراض را به نفع خودش مصرف و مبتذل می‌کند و ساحت آن را آلوده می‌کند. چون نه تنها به قدرت آن اعتراض اضافه نمی‌کند بلکه شیره آن را می‌مکد و حیاتش را می‌دزدد، یا مانند غذایی که هوسی دستی به آن دراز می‌کند، آن را به هم می‌ریزد و بعد آن را نیم‌خورده گوشه خیابان می‌اندازد تا فاسد شود یا خوراک حشرات و حیوانات ولگرد شود.

اما «هنرمند» مصرف نمی‌کند. «استفاده» می‌کند و در این استفاده، اعتبار می‌دهد. او اگر وارد سینما شود، سینما را معتبر می‌کند. او اگر پا در رسانه بگذارد به رسانه اعتبار می‌دهد. او اگر در جشنواره‌ای شرکت کند، قد جشنواره را بالا می‌برد. او اگر اعتراض کند، به اعتراض اعتبار می‌دهد. اگر از اثری دفاع کند، اثر جان می‌گیرد. او وطن را برای چاق شدن خودش مصرف نمی‌کند، بلکه وطن را سرمایه می‌داند و خوب می‌فهمد هرچه این سرمایه را ارج نهد هم خودش سود می‌برد و هم وطن! از این رو به هر دو اعتبار می‌دهد و نه تنها چیزی کم نمی‌کند بلکه به آن اضافه می‌کند.

چندوقت اخیر رسانه‌های ایران پر از مصداق‌های گل‌درشت از مصرف‌کنندگی چهره‌های سینمایی و سلبریتی‌ها بود. از برگزاری فرش قرمز گرفته تا نشست‌های خبری و حتی محتوای خود فیلم‌ها، همه مصداق بارز مصرف وطن و حتی مصرف نام خود جشنواره برای چاق شدن نام افراد بود. عوامل فیلم «برادران لیلا» در فرش قرمز جشنواره با رفتار غیرمتعارفی دوربین‌های رسانه‌های جهان را به نفع خودشان مصرف کردند و حتی ارزش‌های خبری را، عکس‌ها را پایین کشیدند. آنها در نشست خبری فیلم آنقدر از سرمایه ایرانی خود خرج و مصرف کردند که حسابی توانستند در رسانه‌هایی که مراسم را پوشش می‌دادند دیده شوند اما در نهایت با جیبی خالی از اعتبار جشنواره‌ای، کارشان را تمام کردند.

فیلم «عنکبوت مقدس» به کارگردانی «علی عباسی» و بازی «زهرا امیرابراهیمی» دستش را کامل در جیب هویت ایرانی و دینی خود کرد تا همه سکه‌هایش را برای رسیدن به جایزه کن خرج کند و در نهایت توانست بعد از مصرف سرمایه‌های ملی و دینی خود با ساخت فیلمی موهن، جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره را از آن خود کند.

بعد از حادثه دلخراش «متروپل» آبادان مردم همه کشور داغدار و عزادار قربانیان این حادثه بودند. برخی هنرمندان به همین دلیل کنسرت‌های خود را در شهرهای مختلف لغو کردند تا با مردم آبادان ابراز همدردی کرده باشند. اما انتشار تصویر «احسان کرمی» و «برزو ارجمند» دو چهره شناخته شده ایرانی در عروسی «ساسی» خواننده سخیف لس‌آنجلسی، دوباره مصرف‌کنندگی سلبریتی‌ها از اختلافات و حتی اعتراضات داخلی را نشان داد. این در حالیست که کرمی چندی قبل نسبت به برگزاری تجمع سلام فرمانده تهران اعتراض داشت. کرمی در ایران به عنوان بازیگر و خواننده موسیقی سنتی و بومی شناخته می‌شود و حالا در عروسی خواننده‌ای حضور دارد که هرساله محتوایی مستهجن و تمام اروتیک  برای نوجوانان ایرانی از لس‌آنجلس سوغاتی می‌فرستد و حتی از آنان می‌خواهد که در پویش‌هایی با او همخوانی کنند و برایش فیلم بفرستند.

ترانه علیدوستی چندوقتی‌است یکی از چهره‌های فعال برای مبارزه با خشونت و آزار زنان در سینمای ایران است. پویش آن‌ها در مدت کوتاهی توانست حدود 800 امضا از هنرمندان و فعالان در این حوزه جمع‌آوری کند. علیدوستی در این خصوص هنگامی که در ایران بود با رسانه‌های خارج از ایران نیز گفتگو کرد و ماجرا را بسیار داغ کرد اما حاضر نشد با مسوولین ایرانی که به دنبال جلوگیری از اتفاقات بعدی و پیگیر مجازات موارد قبلی بودند،  همکاری کند. او در حالی خودش را پیشران این جنبش می‌داند که چندوقت پیش عکس یکی از متهمان این جنبش را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده بود که موجب اعتراض برخی همکاران خودش شد.

به طوری که «هنگامه قاضیانی» دیگر بازیگر ایرانی و از امضاکنندگان این جنبش، خواهان بیرون آمدن اسمش از این ماجرا بود و بعد از وی نیز بسیاری از امضاکنندگان خواستار چنین کاری شدند چون گمان کردند ممکن است از نام شان سوءاستفاده شود. کمپینی که برخی معتقدند چرا باید متولیان آن کسانی باشند که خارج از ایران زندگی می‌کنند.

سلبریتی می‌تواند همه چیز را مبتذل و بعد آن را به سمت خودش کج ‌کند و بعد از مصرف و وقتی نفعش را برد، آن را نیم‌خورده و نیمه‌جان گوشه‌ای رها ‌کند. دیگر چه فرقی می‌کند چه می‌شود؛ خواه یک اعتراض و عزای مردمی باشد، خواه هویت ملی و مذهبی هموطنانش! زنده‌باد من!

 انتهای پیام/

نظر شما