محسن صنیعی
عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز
اخیراً زیاد سخن از «جراحی اقتصادی» میشود. از حذف ارز ترجیحی بهعنوان جراحی اقتصادی یاد میشود. با توجه به اینکه در هر جراحی، الزاماتی وجود دارد که باید تیم جراحی، مدنظر قرار دهد، باید گفت:
۱- لازم است عمل جراحی، به دست یک تیم حاذق و خبره سپرده شود نه تیمی که ممکن است به اشتباه بهجای عمل کلیه، عمل روده را انجام دهد. جالب است که این تیم جراحی که اکنون در اتاق عمل قرار گرفتهاند، کموبیش در جریان بیماری چند 10 ساله بیمار بودهاند و ازقضا از کسانی بودهاند که بارها با بردن بیمار به اتاق عمل، مخالف بودهاند. مثلاً نسخهای که اصولگرایان مجلس هفتم در تثبیت قیمت سوخت نوشتند، از آن جمله است. برای آنکه درد جراحی کمتر باشد، اولازهمه خوب بود که متخصصان اهلفن، به خدمت گرفته میشدند نه کسانی که تا چند ماه پیش، خود از مخالفان جدی این روشها بودهاند. بهتر بود کارشناسان خبره به خدمت گرفته میشدند که موضع درد مشخص شود. اکنون مشخص نیست موضع درد اقتصادی، آرد، نان، مرغ، تخممرغ و لبنیات بوده است یا قیمت حامل سوخت و انرژی؟ در دولتهای قبلی، هر زمان که سخن از هدفمندی یارانهها میشد، بحث یارانه سوخت و انرژی به میان میآمد. این بار ظاهراً فعلاً خبری از یارانه سوخت و انرژی نیست.
۲- تیم جراحی لازم است که سابقه بیمار را تشخیص دهند و از همه متخصصان مربوطه نظرخواهی کنند و شرایط بیمار را ارزیابی کنند و بر اساس شرایط بیمار، درمان را آغاز کنند نه آنکه اولین نسخهای که نوشته شود، جراحی آنهم جراحی سنگین باشد. متخصصان جراحی بفرمایند که آیا این بیمار که به اتاق جراحی برده شده است، یک بیمار بوده که دهها سال است با این بیماری دستوپنجه نرم میکند یا آنکه یک شبه، دچار سانحه شده و باید به اتاق عمل جراحی فرستاده شود؟ بعید است که بیمار یک شبه دچار سانحه شده باشد، آنچه جراحی اقتصادی نامیده میشود در هر دولت به نامی، اجرا شده است. در دولت آقای هاشمی «تعدیل اقتصادی» بود، در دولت آقای خاتمی «حذف تدریجی یارانهها» بود، در دولت احمدینژاد «نقدی کردن یارانهها و جهش فوری قیمت حاملهای سوخت و انرژی» بود و در دولت آقای روحانی نیز «جهش سه باری قیمت بنزین» بود. به نظر میآید مجدداً همان سناریوی دولت دهم و دوازدهم تکرار شده است، با این تفاوت که هنوز خبری از تعدیل قیمت سوخت و انرژی نیست. بعید است نتیجهای بهجز همان حاصل شود.
۳- تیم جراحی لازم است بیمار و خانواده بیمار را از شرایط جراحی مطلع کنند تا بیمار و خانوادهاش، زیرساختهای لازم برای دوره نقاهت بعد از جراحی و نیز زندگی بعد از دوره جراحی را فراهم آورند. آیا تیم جراحی اقتصادی، این اطلاعرسانی را انجام داده است؟ آیا این جراحی با رسانهها، خبرگان و کارشناسان جامعه در میان گذاشته شده بود؟ چرا در این جراحی مانند یک فرد سانحه دیده تصادفی به کما رفته، عمل میشود؟
۴- در جراحی معمول است که مریض را بیهوشی کلی یا بیهوشی موضعی میدهند. زمانی که جراحی بزرگ است، حتماً بیهوشی کلی میدهند. پرسش این است که در این جراحی اقتصادی، بیهوشی داده شده است یا خیر؟ آمپول بیهوشی در جراحی اقتصادی چه میتوانست باشد؟ این عمل جراحی در زمانی انجام شده که کشور دارای جراحتهای زیاد ناشی از تحریمها و رشد اندک اقتصادی است.
۵- تفاوت این عمل جراحی با دیگر عملهای جراحی این است که خود تیم جراحی هم تحت عمل جراحی هستند و مردم حق دارند که بپرسند آیا تیم جراحی، خود را به تیغ جراحی سپرده است یا خیر؟ آیا قبل از آنکه به فکر جراحی اقتصادی در قوت مردم باشید، همه آنانی که از بودجه عمومی کشور، بودجه هدیهای و بخشایشی دارند، جدا کردهاید؟ آیا اگر آنچه انجام شده، عملاً مربوط به کسر بودجه است، دنبال راههای کاهش هزینه و افزایش درآمدها رفتهایم؟
نظر شما