نسرین هزاره مقدم
«افزایش دستمزد واقعی» در قیاس با هزینههای عادی و ماهانه زندگی معنا پیدا میکند. فرض کنیم دستمزد کارگران در ابتدای سال درصدی افزایش پیدا کند، وقتی هنوز یک یا دو دستمزد پرداخت نشده، هزینههای اساسی زندگی ازجمله هزینههای مرتبط با نان و اقلام نشاستهای سه برابر این مقدار افزایش پیدا کند، این معادله هیچ معنایی ندارد جز اینکه «دستمزد واقعی» نه تنها افزایش نیافته بلکه پسرفت هم داشته است!
این همان اتفاقی است که در روزهای اخیر با افزایش حدوداً ۱۳ برابری قیمت گندم برای نانهای فانتزی و حجیم رخ داده است. یازدهم اردیبهشت ماه، ادارات کل غله و خدمات بازرگانی در استانها طی نامهای به انجمن کارخانههای تولید آرد، نرخ جدید گندم را ۱۲هزار تومان اعلام کردند. آنطور که فعالان صنف پخت نان فانتزی میگویند قیمت گندم برای نانهای فانتزی و حجیم با رشد ۱۳.۳برابری (۱۲۳۰درصد) از ۹۰۰ تومان به ۱۲هزار تومان رسید؛ موضوعی که میتواند تاثیر مستقیم روی قیمت محصولات مختلف ازجمله ساندویچ بگذارد.
در عین حال، قیمت گندم طی سال جاری برای خرید تضمینی از کشاورزان در هر کیلو به ۱۱هزار و ۵۰۰ تومان رسید. همین یک تصمیم کافی بود تا قیمت آرد از کیلویی ۲۷۰۰ تومان برای صنایع و اصناف به کیلویی ۱۶هزار و ۹۰۰ تومان برسد. این یعنی رشد حدود شش برابری قیمت گندم و آرد مورد نیاز صنایع در کمتر از یک ماه.
۱۳.۳ برابر شدن قیمت گندم برای نانهای فانتزی، میتواند معیشت و تغذیه در معرض خطر کارگران کمدرآمد را بیشتر از قبل به مخاطره بیاندازد. جمعیت انبوهی از طبقه کارگر به خصوص کارگران ساختمانی و فصلی که مدتهاست توان خرید گوشت کیلویی ۲۰۰هزار تومان یا برنج کیلویی ۸۰ یا ۹۰هزار تومان را ندارند، برای سد جوع و رفع گرسنگی در سر کار، از ساندویچهای بیکیفیت و ارزان مثل فلافل یا سایر اقلام ارزانقیمت استفاده میکنند. حالا با گران شدن نان فانتزی و رشد چند ده برابری قیمت ساندویچ، همین تغذیه ناکافی و ناسالم نیز از این کارگران دریغ میشود.
نایاب شدن ماکارونی در قفسه فروشگاهها
البته صدمات گرانی نان فقط به گرانی نان فانتزی محدود نمیشود. بعد از زمزمههای نایاب شدن «ماکارونی» در روزهای اخیر، از سیزدهم اردیبهشت قیمت ماکارونی نیز حدود ۲۰۰درصد افزایش یافت. براساس تصمیم سازمان حمایت، قیمت هر کیلوگرم از این محصول برای مصرفکننده ۳۷هزار تومان تعیین شد. اگر قیمت ماکارونی را با قیمت کالاهای باکیفیتتر مثل گوشت مرغ قیاس کنیم، درمییابیم امروز یک کیلو ماکارونی هم قیمت یک کیلو گوشت مرغ در یک سال قبل است و این نشانه سقوط سبد غذایی گروههای کمدرآمد است؛ آن هم کارگران حداقلبگیری که حتی برای یک فصل، به افزایش ۵۷.۴درصدی دستمزد خود دلخوش نشدند و به نظر میرسد حالا توان خرید ماکارونی یا یک ساندویچ فلافل را هم ندارند.
در پرس و جوی میدانی از ساندویچیها در چند منطقه از شهر مشخص شد که قیمتهای آنها چیزی بیش از ۵۰درصد افزایش یافته است. وقتی منوی این ساندویچیها را با منوی سال قبل آنها که در اینترنت موجود است مقایسه میکنیم، به این گرانی بیسابقه برمیخوریم. روز چهاردهم اردیبهشت، همچنان ماکارونی در بسیاری از فروشگاههای اصلی شهر ازجمله فروشگاههای زنجیرهای پیدا نمیشد.
هنوز اردیبهشت به پایان نرسیده که گرانیها، سبد خرید خانوارهای کارگری را خالی کرده است. امسال مزد ۵۷درصد افزایش یافته اما در همین دو ماه، متوسط افزایش فقط در حیطه اقلام خوراکی بیش از ۲۰۰درصد بوده است
این گرانیها در حالی صورت میگیرد که تمام بار تورم را بر دوش دستمزد کارگران میاندازند. آیا گرانی بیش از ۱۳ برابری قیمت گندم صنعتی و گرانی ۲۰۰درصدی ماکارونی، دخلی به دستمزد کارگران دارد و آیا این سوداگران و دلالان واسطه این کالاها نیستند که توانستهاند با لابیگری، برای خود سودهای نجومی بخرند و زیرپوستی، هزینههای اولیه و بدیهی زندگی کارگران را افسارگسیخته افزایش دهند؟ این الگو مدام تکرار میشود: کالاها نایاب میشوند و بعد از مدتی، با قیمتهای چندبرابری سر از قفسههای فروشگاهها درمیآورند.
بزک گرانی با استفاده از اصطلاحاتی مثل اصلاح تعرفه
«احسان سهرابی»، عضو هیات مدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان خراسان رضوی، در این رابطه میگوید: مسئولان دولتی در افزایش قیمتها در سال ۱۴۰۱ به جای افزایش قیمتها، مثلاً رعایت خریدار را میکنند و از عناوین اصلاح تعرفه، بازنگری تعرفه و تجدیدنظر در تعرفه استفاده میکنند اما قضیه هیچ فرقی ندارد. آنچه واضح است سقوط معیشتی کارگران در همان ابتدای سال است. امروز شاهد هستیم سرانه مصرف گوشت بسیار پایین آمده و کارگران ناچاراً به سمت هیدراتها و نشاستهها سوق داده شدهاند که صرفاً احساس سیری کنند. حال با افزایش سرسامآور قیمت گندم و ماکارونی، همان احساس سیری کاذب نیز از کارگران سلب میشود. متاسفانه به سمتی پیش میرویم که زمزمههای کوپن نان و ماکارونی نیز به گوش میرسد!
او اضافه میکند: اردیبهشت ماه است و هنوز دومین ماه سال به نیمه نرسیده که افزایش ۶۰درصدی بهای اینترنت، افزایش نرخ مواد شوینده، گرانی ۲۰۰درصدی ماکارونی، ۱۳ برابر شدن نرخ گندم صنعتی، گرانی بیسابقه گوشت و برنج، افزایش تعرفههای پزشکی و قیمت دارو و افزایش نرخ خدمات حمل و نقل با مجوز رسمی و سایر بخشها به طور غیررسمی، اتفاق یافته است. افزایش بیرویه نرخ کالا و خدمات، منجر به مشکلات بسیار برای جامعه در معرض خطر سوءتغذیه میشود و در آیندهای نه چندان دور، باید منتظر سونامی انواع بیماریها باشیم.
قیمت گندم برای نانهای فانتزی و حجیم با رشد ۱۳.۳برابری (۱۲۳۰درصد) از ۹۰۰ تومان به ۱۲هزار تومان رسید؛ موضوعی که میتواند تاثیر مستقیم روی قیمت محصولات مختلف ازجمله ساندویچ بگذارد
قوت غالب کارگران هم مورد هجوم گرانی قرار گرفت
«فرامرز توفیقی»، رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای کار، نیز در این رابطه میگوید: مدام ادعا میکنند نان سنتی گران نشده و فقط نان فانتزی گران شده، غافل از اینکه به دلیل بحران معیشت، امروز قوت غالب بسیاری از کارگران به سمت فلافل و ساندویچها و پیتزاهای بیکیفیت رفته و البته ماکارونی نیز امروز در سبد غذایی طبقات فرودست جای بسیار دارد. خانوادهها، در هفته یکی دو بار، ماکارونی با سبزیجات یا سویا میخورند. حالا بیایند پاسخ دهند که تغذیه این گروهها با این گرانی چه میشود؟ افزایش وحشتناک نانهای غیرسنتی، تاثیر بزرگی بر سبد غذایی طبقات فرودست خواهد داشت، همان گروههایی که دیگر مدتهاست نمیتوانند گوشت و مرغ و برنج بخورند. این را هم در نظر بگیرید که در کلانشهرهایی مانند تهران، نانواییهای معدودی هستند که با آرد دولتی پخت کند. بخش بزرگی از نانواییها، آزادپز هستند و با گرانی آرد، قیمت نان را چند برابر افزایش خواهند داد.
در روزهای اخیر و بعد از افزایش قیمت آرد آزاد، احتمال گرانی نانهای معمولی و سنتی در نانواییهای آزادپز نیز یک نگرانی برجسته دیگر است. این روزها تصویری است که در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخد و نشان میدهد پس از افزایش قیمت گندم برخی توانستهاند قیمت نان سنگک ساده را تا ۱۲هزار تومان و پرکنجد آن را تا ۲۰هزار تومان بالا ببرند.
تنبیه جامعه و تشویق دلالان با تصمیمات دولتی
«عبدالله بلواسی»، فعال صنفی کارگران نانواییها، در ارتباط با افزایش سرسامآور قیمت آرد میگوید: این گرانی تمام کارگران کشور را از تغذیه حداقلی خود محروم میکند و حتی به نفع کارگران شاغل در نانواییها (چه سنتی و چه صنعتی) نیست. خود این کارگران با دستمزد بسیار ناچیز و حداقلی روزگار میگذرانند و با گرانی نان فانتزی و ماکارونی و نان، از حداقلهای معیشتی محروم میشوند، ضمن اینکه توان خرید طبقات مردم با این افزایش نرخ کاهش مییابد و فروش نانواییها کم میشود و از آنجا که کارگران نانواییها، کارمزدی و براساس تعداد پخت، دستمزد میگیرند، درآمد این کارگران به شدت کاهش مییابد. بنابراین این افزایش نرخ فقط به نفع دلالان آرد و گندم و سودجویانی است که از خرید و فروش آرد و محصولات گندم، سود نجومی به جیب میزنند. چگونه است که به دستمزد ناچیز کارگران مدام میتازند اما هیچکس صدایش در نمیآید که چرا در پایان ماه رمضان با یک فرمان، محصولات آردی ۱۳ برابر گران میشود؟!
کاهش ۱۵۰ درصدی دستمزد واقعی کارگران
ماکارونی کیلویی ۳۷هزار تومان و نان فانتزی ۱۳ برابر گران شده و خارج از استطاعت طبقه کارگر قرار میگیرد. به گفته بلواسی، این اقلام ساده دیگر در سبد کالاهای لاکچری قرار گرفتهاند.
هنوز اردیبهشت به پایان نرسیده که این گرانیها، سبد خرید خانوارهای کارگری را به شدت خالی کرده است. امسال مزد ۵۷درصد افزایش یافته اما در همین دو ماه، متوسط افزایش فقط در حیطه اقلام خوراکی بیش از ۲۰۰درصد بوده و این یعنی حدود ۱۵۰درصد کاهش «دستمزد واقعی کارگران». حالا اعضای اتاق بازرگانی و آنهایی که مدام ادعا میکردند افزایش ۵۷درصدی دستمزد کارگران تورم ایجاد میکند و تولید را زمین میزند، برای این تورم سرسامآور که ناشی از اراده دولت و نه دستمزد کارگران دارد، چه پاسخی دارند؟
نظر شما