شناسهٔ خبر: 53807011 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

در سوگ نادر شاگرد مرتضی

نادر طالب زاده در جایی خود را شاگرد سید مرتضی آوینی معرفی می‌کند و شهید آوینی نیز در یادداشتی طالب زاده را برادر عزیز خود می‌نامد، برادری که «با چشمان دریایی اش دید که چگونه خورشید از مغرب سر می‌زند».

صاحب‌خبر -
همکاری طالب زاده و آوینی به سال‌های دفاع مقدس باز می‌گردد. زمانی که نادر جوان زندگی در آمریکا را رها می‌کند و به ایران باز می‌گردد تا به انقلاب اسلامی کمک کند. طالب زاده که از دوران نوجوانی با خانواده به ایالات متحده مهاجرت کرده، خانواده را رها می‌کند و به عشق خدمت به انقلاب اسلامی راهی ایران می‌شود. او در صداوسیما مشغول به کار می‌شود و با آغاز جنگ تحمیلی در مقام مستندساز به جبهه می‌رود، حضور او در جبهه و فعالیتش در مقام مستندسازی زمینه آشنایی او را با سید مرتضی آوینی فراهم می‌کند. در سال ۱۳۶۸، طالب زاده مستندی از وضعیت خانه جانبازان شیمیایی در شهر کلن آلمان می‌سازد. این مستند به نام «بشیر عشق در شهر کوران» آنقدر مورد توجه شهید آوینی قرار می‌گیرد که تصمیم می‌گیرد گفتار متنی برای آن بنویسد و با صدای دلنشین و خاصش آنرا بخواند. آوینی بر مستند طالب زاده می‌نویسد: «اهل بصیرت را با شهر کوران چه کار؟ ماه‌ها از پایان جنگ و بسته شدن باب جهاد فی سبیل الله گذشته است و برای بسیاری جنگ دیگر جز خاطره‌ای دور از یک دوران سپری شده٬ هیچ نیست. اما برای آنکه قسمتی از وجود خویش را در جنگ نهاده است چگونه پایان پذیرد؟»، «بشیر عشق در شهر کوران» به دلیل مخالفت مسئولان وقت بنیاد شهید اجازه پخش پیدا نمی‌کند، اما همکاری طالب زاده و آوینی ادامه پیدا می‌کند و در بحبوحه جنگ بوسنی منجر به ساخت مجموعه «خنجر و شقایق» می‌شود. اما این مستند نیز سرنوشت عجیبی پیدا می‌کند. طالب زاده ماجرا را این گونه روایت کرده است: «در اولین سالگرد جنگ بوسنی، سه قسمت «خنجر و شقایق» تدوین و آماده شده بود و بقیه قسمت‌ها در حال تدوین و صداگذاری بود. وقتی سه قسمت پخش شد، در کمال ناباوری صدای آوینی حذف شد. این ماجرا حدود یک سال قبل از شهادت آوینی (در سال ۱۳۷۲) رخ داد». گویا یکی ازمدیران صداوسیما شخصا جلوی پخش مستند را گرفته بوده، اعتراض‌ها پیش می‌آید و کار به درخواست تحقیق و تفحص مجلس از صداوسیما کشیده می‌شود، اما دشمنی با آوینی کار خود را کرده بود. طالب زاده پس از «خنجر و شقایق» فرصت کار مشترک دیگری با سید مرتضی را پیدا نمی‌کند و آوینی در حین فیلمبرداری از منطقه تفحص شهدا، در اثر برخورد با مین به شهادت می‌رسد. اما میراث همکاری این دو تا سال‌ها با طالب زاده باقی می‌ماند. او تنها مستند ساز انقلابی است که به خوبی با درون آمریکا و اتفاقات زیر پوست آن کشور آشنا است. برای همین دست به ساخت مستند‌های مختلفی در خصوص آمریکا می‌زند. در فیلم‌های طالب زاده چهره ابر قدرتی آمریکا با چالش بزرگ روبرو می‌شود، مستند ساز ایرانی نشان می‌دهد که آمریکا چقدر از درون دچار تضاد‌های شدید اجتماعی است. یکی از مهم‌ترین کار‌هایی که طالب زاده در خصوص آمریکا ساخت، مستند «ما آنجا بودیم» در خصوص حملات ۱۱ سپتامبر است. در این مستند طالب زاده سراغ شاهدان عینی ماجرای حمله به برج‌های دوقلوی مرکز تجارت جهانی رفت. این مصاحبه‌ها اطلاعات مهمی درباره دروغ‌های دولت آمریکا پیرامون حادثه ۱۱ سپتامبر را بر ملا می‌کرد. طالب زاده به صورت مشخص به نقش صهونیست‌ها در این ماجرای تروریستی اشاره داشت. مبارزه وی با صهیونیسم به این مستند ختم نشد. او در سال‌های بعد در ایران همایش‌های متعددی را مدیریت و اجرا کرد که در همه آن‌ها سعی شده بود ماهیت دولت آمریکا و صهیونیسم بین الملل را افشا کند. مهم‌ترین این رخداد‌ها کنفرانس «افق نو» بود که ابتدا «هالیوودیسم» نام داشت. کنفرانسی که به دنبال جهانی سازی گفتمان انقلاب اسلامی بود و علی رغم موفقیت چشم گیرش با روی کار آمدن دولت یازدهم، به طور مشکوکی تعطیل شد. طالب زاده با ارتباطات خوبی که با متفکران مستقل در آمریکا داشت، در کنفرانس «افق نو» میزبان چهره‌های ضد نظام سلطه را از دورن ایالات متحده بود که شخصا آن‌ها را به ایران می‌آورد و همین مسئله خشم آمریکا را در پی داشت. در نهایت دولت آمریکا نام این فعال فرهنگی را درفهرست بلند تحریمی‌ها اضافه کرد. طالب زاده در کنار مستند سازی، به کادر سازی فرهنگی و کشف استعداد‌های جوان انقلابی در عرصه هنر نیز اعتقاد راسخ داشت. او با راه اندازی جشنواره عمار به عنوان دبیر جشنواره، تلاش کرد تا فیلمسازان جوان و متعهد را کشف و تربیت کند. طالب زاده «عمار» را مصداق فعالیت فرهنگی آتش به اختیار می‌دانست و در طول حیاتش همیشه پشتیبان این رویداد فرهنگی بود. طالب زاده، تا آخرین روز‌های حیات، به عنوان یک فعال آتش به اختیار، به دنبال ارائه کار تمیز فرهنگی بود. ارتش تک نفره آقا نادر که در مکتب سید مرتضی سربازی کرده بود، در نهایت با عروجی شهادت گونه دوباره به نزد استاد خود پرکشید.