به گزارش جماران؛ روزنامه آرمان ملی نوشت: حسین عبداللهی روزنامهنگاری برجسته، خوش فکر و آزاداندیش بود که به گواه بسیاری از همکاران رسانهای و چهرههای سیاسی همواره تحلیلی درست از شرایط جامعه داشت و رویکرد رسانهایاش نیز بر مبنای شفافیت، عقلانیت و حرکت بر اساس منافع ملی بود و همواره نیز دغدغه حل مشکلات کشور و مردم در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... را داشت و در نشستهایی که با مسئولان نیز حضور پیدا میکرد همیشه بر این مدار پیش میرفت. شاید مهمترین خصیصه حسین عبداللهی را بتوان مشی و منش آزاداندیشی، اعتدال و میانه روی دانست همان رویکردی که از استوانه نظام و انقلاب مرحوم آیتا... هاشمی وام گرفته بود و همیشه بر درستی این رویکرد تاکید موکد داشت. همان زمانی که سمت مشاور رسانهای رئیس فقید مجمع تشخیص را نیز دریافت کرد و همین امر موجب شد تا حتی زمانی که آیتا... هاشمی چهره در نقاب خاک کشید و پس از آن رویکرد عبداللهی در روزنامه آرمان ملی تغییر نکرد و همان مشی هاشمی گونه را در فعالیت رسانهای پیش گرفت. اما امروز با اینکه حسین عبداللهی ناباورانه به دیدار معبود شتافته است رویکرد و روند میانه روی و اعتدالی آرمان ملی که همواره مورد تاکید مدیرمسئول فقید این روزنامه بود ادامه خواهد داشت. در همین راستا «آرمان ملی» در باره حسین عبداللهی و عملکرد رسانهای وی، مشکلات رسانههای اصلاحطلب و تاثیر این رسانهها در جامعه با غلامعلی رجایی، فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
مرحوم حسین عبداللهی را چگونه تعریف میکنید و اساسا وی چه تاثیری در این عرصه داشت؟
من ابتدا برای برادر بسیار عزیزمان مرحوم حسین عبداللهی طلب آمرزش و غفران الهی دارم که کوچ زودهنگامی داشتند و به جوار حضرت دوست شتافتند. ولی خب غصه و درد و فراغ برای ما بازماندگان باقی ماند. نقش آن مرحوم در روزنامه آرمان ملی در خط و ربط و سیر و جهت دهی به نفع مردم و بیان حقایق و پرداخت هزینهها نقشی ستودنی بود. مرحوم عبداللهی جوانی دوست داشتنی بود که به نظر من با توجه به سن و سالی که داشت و تازه وارد میانسالی میشد در عرصه مطبوعات خیلی خوش درخشید و توانست در غربت جریان اصلاحات و حتی اعتدال جزو پیشتازان، طلایهداران و پرچمداران نگه داشتن این سقف و وضعیت باشد و اجازه پیشروی به جریان تمامیت خواه ندهد. از این جهت باید واقعا فقدان ایشان را به سوگ نشست و در نبود مرحوم عبداللهی دریغ خورد. ولی در عین حال امیدواریم که این رویشها در جامعه کماکان ادامه داشته باشند و دیگرانی بیایند و با انگیزه بهتری کار کنند و جای ایشان را بگیرند. هرچند که هر کسی در نقشآفرینی در جای خود مینشیند و از این جهت من خودم مفتخرم در فضایی که مرحوم حسین عبداللهی ایجاد کرد قلم زدم و مصاحبه کردم وحقایقی را گفتم که به نفع مردم و کشور تشخیص میدادم. از این جهت به نظر من کم نیستند افرادی که خود را وامدار مرحوم عبداللهی میدانند. انشاءا... که روحش با اولیای خدا محشور باشد.
به جهت شناختی که از مرحوم عبداللهی داشتید و ارتباط آن مرحوم با مرحوم آیت ا... هاشمی نوع عملکرد رسانهای مرحوم عبداللهی را چطور ارزیابی میکنید؟
من از حجتالاسلام علیخانی شنیدم که مرحوم حسین عبداللهی حکم مشاور هم از مرحوم آیتا... هاشمی داشت که برای من جالب بود و این را نمیدانستم. ولی کلا مرحوم عبداللهی از سنش فراتر عمل کرد. اینکه تشخیص داد خط اعتدال و جریانی که آقای هاشمی نمایندگی میکرد که معتقد بود جریان اصلی تشیع است خوش فکری آقای عبداللهی را نشان میداد. خوب ما میدانیم که هنوز هم دفاع از هاشمی هزینه دارد اما حسین عبداللهی اینها را فهمید و روی این موضع ایستاد و درک بالایی داشت. چون درد را حس میکرد درک خود را متناسب این درد تنظیم کرده بود و به نظر من از این جهت نمره بالایی دارد. چون نمره آدمها در ایستادگی بر باورهایشان و مقابل مصلحتهایی است که در قبال باور، وجدان و جامعه خود ایفا میکنند. من فکر میکنم ایستادگی آقای عبداللهی که روزنامه بر منهج اعتدال و ایستادگی حرکت کند و هر روز عکس و تیتر از آقای هاشمی و جریان ایشان باشد قابل تقدیر است. در حدی که متهم شد که این روزنامه خانوادگی است؛ در حالی که اصلا اینگونه نیست و آنهایی که از نزدیک میدانند خبر دارند که خانواده هاشمی از این جهت کمتر ارتباطی داشتند. باور آقای عبداللهی این بود که جریانی را که آقای هاشمی نمایندگی میکند و محور است تقویت کند که باور درستی بود. چون آقای هاشمی عملا هم نشان داد که نسخهای که برای داخل کشور پس از 88 نوشت و نسخهای که برای روابطمان با کشورهای منطقه به خصوص عربستان نوشت و نسخهای که برای تعامل با آمریکا و اروپا در قضیه برجام به دولت روحانی اصرار کرد دلیل تشخیص درست امثال مرحوم حسین عبداللهی در خصوص راه در پیش گرفته شده است.
شرایط روزنامههایی مثل آرمان ملی و ادامه روند حرکتی آنها را چطور تحلیل میکنید؟
در مورد روزنامه آرمان ملی ما توقع داریم که به همان سبک و سیاق سابق کار ادامه پیدا کند. کلا روزنامههایی که مثل آرمان ملی کار میکنند روی تیغ حرکت میکنند. از یک طرف دستگاههایی که مطالبهگر هستند و از طرف دیگر باید به مردم پاسخ دهند و با بیان حقیقت رسالت خود را ایفا کنند و بین اینها نیز جمع کردن کاری بسیار مشکل است که ما میدانیم با خطابها اتهامها و... مواجه بوده مثل همه دوستانی که در این زمینه کار کردند. تصور من این است که کار سختی است و اصلا مسئولیت و ارزش کار را همین سختی آن نشان میدهد. امروز رسانههایی که رویکرد اصولگرایی دارند هیچ مشکلی ندارند ولی این طرف چون حرف متفاوت زده میشود دچار محدودیتهایی میشوند که ما میدانیم خیلیها توان، تحمل، باور و پذیرش این سختیها، محرومیتها ومحدودیتها را ندارند. چه کسی بهتر از منتقدین اصلاحطلب و معتدل که دولت را نقد کنند و ضعفها را بگویند. آن رسانههایی که در انتخاب وزرا حمایت کردند باید هم به به و چه چه کنند، ولی این طرف است که آقای رئیسی میتواند خود را در آینه نقد اصلاحطلبان و روزنامههایی مثل آرمان ملی، اعتماد، شرق و... ببینند و راه درست را در پیش بگیرد.
از نظر شما با وجود مشکلات کار حرفهای در روزنامهنگاری برای اصلاحطلبان، رسانههایی مثل آرمان ملی تا چه میزان توانستهاند بر معیار استقلال و سبک حرفهای کار کنند؟
من فکر میکنم در خصوص این روند حرفهای نمره اصلی را مردم میدهند و استقبالی که مردم از چنین روزنامههایی کرده و میکنند ملاک درستی عملکرد اینها است و به نظر من نمره اصلی را مردم میدهند. هرچند که حفظ این استقلال رویه و اعتدال و اینکه انسان طرف مردم را بگیرد و کاستیها را به نفع مردم بیان کند کار سختی است و البته قادر و فاعل به پرداخت هزینههای خود باشد و در این قضیه نمره خوبی به روزنامههایی مثل آرمان ملی تعلق میگیرد . به هر صورت مردم داور خوبی هستند و استقبالشان از این روزنامهها و باز نشر آنها میتواند نوعی دلگرمی برای دستاندرکاران روزنامههای اصلاحطلب باشد.
با توجه به شرایط فعلی و اعتمادی که در جامعه کاهش یافته و امیدی که کم شده رسانههای اصلاحطلبی مثل آرمان ملی چطور میتواند در جامعه تاثیرگذار ظاهر شوند تا مردم هم رویکرد مثبتی به آنها داشته باشند؟
به نظر من روزنامههای اصلاحطلبی مثل آرمان ملی کماکان باید درصدد افزایش آگاهی بخشی، اطلاعرسانی و بیان حقیقتها و واقعیتها به مردم باشند. اکنون نیز به نظر میرسد به دلیل گسترش مجازی سطح درک و اطلاعات مردم بیشتر شده باید رسانهها به سمتی بروند که با بیان نقدها و انتقادات مردمی به دولت و حاکمیت بتوانند این نقش را ایفا کنند که سطح هوشیاری و درک برخی مسئولان به حد مردم بیاید. این اتفاق خوبی نیست که مردم به جهت درک برخی از امور از برخی از برخی مسئولان جلوتر بیفتند و اینگونه جامعه به سختی اداره میشود. اگر جامعهای نداند که مسئولینش درست آن را اداره میکنند و راهحلهای جامعه بهتر از راهحلهای برخی مسئولان است ناامید میشود. من فکر میکنم که روزنامه باید از این جهت هشداری باشد با بیان انتقاد و دیدگاههای مردم و بهخصوص نخبگان که دولت بر اساس آن نسخه بتواند راه خود را پیدا کند.
نظر شما