شناسهٔ خبر: 53464840 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرنامه دانشجویان ایران | لینک خبر

پسر ناخلف به میز محاکمه رسید

پرونده پسر معتاد که به اتهام قتل مادرش در بازداشت به سر می‌برد در دادگاه کیفری یک استان تهران بررسی می‌شود.

صاحب‌خبر -

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از روزنامه جوان، ۱۵‌دی‌سال‌۹۹، مأموران پلیس پایتخت از قتل زن سالخورده در خانه‌اش باخبر و راهی محل شدند. با حضور مأموران در محل، شواهد اولیه نشان می‌داد، پوران ۷۹‌ساله در درگیری با پسرش به نام هوشنگ کشته شده‌است.

جسد به دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شد و تحقیقات در این زمینه آغاز شد. برادر هوشنگ که در محل حضور داشت از سوی مأموران مورد تحقیق قرار گرفت.

او با شکایت از برادرش گفت: «برادرم معتاد بود و با مادرم زندگی می‌کرد. هوشنگ بعد از فوت پدرم با مادرم اختلاف مالی پیدا کرد و بارها با او درگیر شده بود. امروز متوجه شدم درگیری آن‌ها بالا گرفته و او مادرم را به شدت کتک زده‌است. وقتی از این درگیری باخبر شدم بلافاصله خودم را به خانه مادرم رساندم، اما کار از کار گذشته بود و هوشنگ هم از خانه فرار کرده‌بود. او قاتل مادرم است و از او شکایت دارم.»

با ثبت این اظهارات هوشنگ تحت تعقیب مأموران قرار گرفت و بازداشت شد. او با اقرار به جرمش در شرح ماجرا گفت: «پدرم راننده تاکسی بود که فوت کرد. بعد از فوت پدرم مادرم تاکسی را به برادرم داد و او با آن کار می‌کرد. این تنها مشکل بین ما نبود. مادرم برادرم را از من بیشتر دوست داشت و بین ما خیلی فرق می‌گذاشت. همین باعث شده بود کینه کنم و چند بار هم با او صحبت کردم، اما او می‌گفت من اشتباه می‌کنم و اعتیاد مرا بهانه می‌گرفت.»

متهم ادامه داد: «سال‌ها بود گرفتار اعتیاد شده بودم به همین خاطر درآمد کافی نداشتم. از مادرم خواستم تاکسی را به من بدهد تا با او کار کنم و هزینه‌های زندگی را تأمین کنم، اما مادرم قبول نمی‌کرد و می‌گفت من همه درآمدم را صرف مواد می‌کنم. پس بهتر است تاکسی در اختیار برادرم باشد. خلاصه سر این موضوع بارها با هم درگیر شده بودیم تا روز حادثه. آن روز دوباره بحث تاکسی پیش آمد و مادرم گفت تصمیمش را گرفته است و صلاح می‌داند برادرم با تاکسی کار کند. با شنیدن این حرف در اثر مصرف مواد کنترل اعصابم را از دست دادم و مادرم را کتک زدم. سپس او را هل دادم که ناگهان او روی زمین افتاد. متوجه رفتارم نبودم وقتی به خودم آمدم نزدیک مادرم رفتم و او را چند بار صدا کردم، اما جوابی نشنیدم. از ترس با اورژانس تماس گرفتم، اما وقتی عوامل اورژانس آمدند تلاش آن‌ها بی‌فایده بود و مادرم فوت کرده بود.»

با اقرارهای متهم وی بعد از بازسازی صحنه جرم راهی زندان شد و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. بنابراین متهم با تعیین شعبه در وقت رسیدگی مقابل هیئت قضایی شعبه‌دهم دادگاه از خودش دفاع خواهد کرد. این در حالی است که برادر متهم برای او درخواست قصاص را مطرح کرده است.