شناسهٔ خبر: 53319431 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ویجیاتو | لینک خبر

۱۰ فیلم زیر‌ژانر بقا که باید قبل از رفتن به فضای وحشی طبیعت تماشا کنید

طبیعت کشنده سیاره ما

صاحب‌خبر -

گاهی اوقات خوب است که بنشینید، استراحت کنید، و تماشا کنید که چگونه شخص دیگری در شرایط بقا برای زندگی خود مبارزه می‌کند. برای این فهرست، ما در ویجیاتو چند فیلم بقا محور را انتخاب کردیم که واقعاً به نوعی این حس تلاش برای بقا و زنده ماندن را به مخاطب منتقل می‌کنند. در همه این فیلم‌ها، ما شاهد استقامت روح انسان هستیم. از سوی دیگر، دیدن این آثار به مخاطب هشدار جدی می‌دهد برای سفر به دل طبیعت شما به چیزی بیش از یک بطری آب و یک جعبه کمک‌های اولیه نیاز دارید.

چیزی بسیار رضایت بخش در مورد یک فیلم عالی انسان در برابر طبیعت وجود دارد. بهترین فیلم‌های بقا همه چیز را به اساسی‌ترین عناصر تقلیل می‌دهند: شخصیت‌های بسیار کمی وجود دارند، آنها فقط هوش و ابزارهای محدودی در اختیار دارند، و فقط یک هدف در ذهن دارند: زنده ماندن. و با این حال، با مواد بسیار کمی، این فیلم‌ها هنوز هم می‌توانند ضربان قلب ما را بالا ببرند، و به ما گوشه‌ای از وحشت وجودی که وسعت طبیعت است، بدهند. فیلم‌های بقا مطالعه‌ای هستند در مورد اینکه چگونه با کمترین امکانات بیشترین کار را انجام دهیم. این فیلم‌های بقا را در زیر ببینید و سعی کنید بفهمید که آیا می‌خواهید از چالش‌های آن‌ها پیشی بگیرید یا خیر. این شما و ۱۰ فیلم بقا که باید قبل از رفتن به فضای وحشی طبیعت تماشا کنید.

شمالگان | Arctic

شمالگان | Arctic شمالگان | Arctic

یکی از آثار خوب کارنامه کاری مدس میکلسن؛ طرح ساده است: انسان سرگردان است، نیاز به نجات دارد، تلاش می‌کند زنده بماند. فیلم شمالگان یک بازمانده از سانحه هواپیما را دنبال می‌کند که در تلاش است تا تصمیم بگیرد که سر جای خود بماند یا به قطب شمال خائنانه و ناشناخته برای یافتن کمک سفر کند. نبوغ و تدبیر شخصیت اورگارد (میکلسن) در طول این فیلم باعث می‌شود مخاطبان باور کنند که او می‌تواند تا زمانی که کمک برسد، مقاومت کند. اما تنها جایی که بینندگان می‌خواهند در هنگام تماشای این فیلم باشند، زیر پتو است و از هر چیزی که شبیه برف است اجتناب کنند. تلخی وضعیت اورگارد این سوال را برای مخاطب ایجاد می‌کند که می‌مانی یا می‌روی؟ پیام این فیام هرگز تسلیم نشدن را فریاد می‌زند، این داستان بقا در سال 2018 یکی از آثاری است که تأثیر چشمگیری در این ژانر از خود به جا می‌گذارد.

آب‌های کم‌عمق | The Shallows

آب‌های کم‌عمق | The Shallows آب‌های کم‌عمق | The Shallows

دریا هر چند زیباست اما در پس امواج دل‌نشین و افق آبی‌اش رازهای ترسناکی پنهان است. زیبای بی‌رحمی که چه با امواج دل‌فریب اما خطرناکش و چه با موجودات زشت و زیبایی که در دل خود پرورش می‌دهد، می‌تواند هر انسانی را به زانو دربیاورد. به همین دلیل است ‌که تاریخ سینما از دریا و موجودات در آن برای خلق موقعیت‌های دراماتیک استفاده‌های زیادی کرده است تا داستان‌هایش را تعریف کند؛ به عنوان مثال جزایری که در اقیانوس‌ها شکل گرفته‌اند یک جنبه از این استفاده را نشان می‌دهند؛ مکان‌هایی ناشناخته، خوفناک و گاه رازآلود که شخصیت‌ها را به چالش می‌کشند.

حالا در آب‌های کم‌عمق باز هم دریاست که دستمایه‌ی روایت ماجرایی دیگر قرار می‌گیرد. اما این ‌بار همه‌چیز کمی متفاوت‌تر است. فیلم‌نامه‌نویس و به تبع آن کارگردان فیلم تلاش می‌کنند با ایده‌ی مخلوط کردن جنبه‌های مختلف استفاده‌ی سینما از بستر دریا، داستان جدیدی تعریف کنند و به نوعی دو ایده‌ی «تلاش برای بقا در جزیره‌ای دورافتاده» و «رویارویی با موجود ترسناک آبزی» را در کنار هم به ‌کار بگیرند. داستان این فیلم سرگرم‌کننده از این قرار است که نانسی (بلیک لایولی) دختر جوانی‌ست که برای موج‌سواری به سواحل مکزیک سفر می‌کند. او تنها و آزاد در میان امواج دریا موج‌سواری می‌کند اما حمله‌ی یک کوسه همه‌چیز را به هم می‌ریزد.

فیلم The Shallows، یکی از بهترین آثار حمله کوسه‌ها، با عوض کردن غم با احساسات، از قرار گرفتن در کلیشه‌های معمول پیشینیان خود اجتناب می‌کند. به بینندگان یادآوری می‌شود که مراقب آنچه در زیر سطح زمین پنهان شده است باشند و تصادفات ممکن است در هر زمانی رخ دهند. اراده نانسی برای زنده ماندن و عدم تمایل به تسلیم شدن نمونه‌ای قابل تحسین از یک قهرمان واقعی است.

۱۲۷ ساعت | 127 Hours

۱۲۷ ساعت | 127 Hours ۱۲۷ ساعت | 127 Hours

اگر از شما خواسته شود بین قطع دست و مرگ یکی را انتخاب کنید، کدام را انتخاب خواهید کرد؟ این تصمیمی است که آرون رالسون باید در 127 ساعت می‌گرفت. داستان این فیلم پیرامون پنج روز از زندگی این کوهنورد تنهاست که به دام طبیعت می‌افتد و سپس به شکل معجزه آسایی به تمدن انسانی بازمی‌گردد. فیلم داستان بقا است. این اثر نه تنها به ما الهام می‌بخشد، بلکه باعث می‌شود از چیزی که همه آن را بدیهی می‌دانیم سپاسگزار باشیم؛ چیزی به نام زندگی.

فیلم گویای یک داستان واقعی است، یک داستان واقعی از بقای غیرقابل تصور، 127 ساعت، کوهنورد باتجربه آرون رالستون (جیمز فرانکو) را دنبال می‌کند که بازوی او توسط یک تخته سنگ سقوط کرده به شدت مجروح می‌شود. این فیلم بر اساس کتاب «بین یک صخره و یک مکان سخت» اثر آرون رالستون واقعی، بینندگان را در موقعیت دردناک با رالستون قرار می‌دهد زیرا او باید تصمیم بگیرد که منتظر کمک بماند یا دستش را قطع کند و خود را آزاد کند. این داستان بقای افراطی که نامزد شش جایزه اسکار شد، بینندگان را به خاطر شرایطی که رالستون در آن گرفتار شد، بهم ریخته و ویران می‌کند. ایفای نقش فرانکو باعث شد تا او در بین نیم دوجین نامزدی فیلم، کاندید جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کند.

شناور | Adrift

شناور | Adrift شناور | Adrift

در طول این فیلم دو جوان عاشق موافقت می‌کنند که یک قایق بادبانی را از طریق اقیانوس عبور دهند تا آن را به یک زوج ثروتمند تحویل دهند؛ اما چه مشکلی ممکن است در این میان رخ دهد؟ خوب، یک طوفان چیزی است که تمام معادلات را به هم می‌زند. پس از وقوع طوفان، قایق در دریا گم می‌شود و فیلم از یک عاشقانه به داستانی برای بقا تبدیل می‌شود. تامی اولدهام (شالین وودلی) و ریچارد شارپ (سام کلافلین) ماجراجویان که هرگز تصور نمی‌کنند به چه سمتی می‌روند، قربانی یکی از مرگبارترین طوفان‌های تاریخ می‌شوند و باید برای زنده ماندن از عواقب پس از آن تلاش کنند. این فیلم بر اساس داستان واقعی است، شناور یا سرگردان زندگی واقعی زوجی را که در گیر طوفان ریموند در سال 1983 شدند را به تصویر می‌کشد.

تلفات روانی و عاطفی این فیلم بر تماشاگران نشان می‌دهد که شرایط بقا در زمانی که منابع کمیاب هستند چقدر ناامید کننده است. این فیلم با گذر از ژانرهای بقا و عاشقانه، یکی از مواردی است که می‌توان آن را به فهرست تماشای داستان واقعی بازمانده از یک داستان وحشتناک اضافه کرد.

خاکستری | The Grey

خاکستری | The Grey خاکستری | The Grey

زنده ماندن در سرزمین برفی و یخ‌ زده آلاسکا پس از سقوط هواپیما به اندازه کافی سخت است. اما شخصیت لیام نیسون در خاکستری با چیزی حتی ترسناک‌تر از آن روبرو است؛ دسته‌ای از گرگ‌ها که او را تعقیب می‌کنند. فیلمی به شدت سرد برای تماشا، این اثر ماجراجویی، انسان را در مقابل طبیعت قرار می‌دهد. در حالی که بازماندگان خرابه‌های مورد نیاز هواپیمای سقوط کرده را جمع‌آوری می‌کنند تا از هر چیزی که ارزش ذخیره کردن دارد استفاده کنند، مخاطبان با شخصیت‌های مکمل آشنا می‌شوند و در کنار شخصیت اصلی، اوت‌وی (نیسون) شروع به ریشه‌یابی آنها می‌کنند.

در جایی که این داستان از نظر ژانر با سایر داستان‌های مشابه متفاوت است، هوش خوش ساخت قهرمانان (بازمانده‌ها) و شرورها (گرگ‌ها) تحت الشعاع سکانس‌های اکشن فیلم است. The Grey هیجان و تعلیق را برای بینندگانی فراهم می‌کند و مخاطب را با یک ماجراجویی ترکیبی از خشم طبیعت و فاجعه آشنا می‌کند.

وحشی | Wild

وحشی | Wild وحشی | Wild

جوانی که به تازگی یک عضو خانواده‌اش را از دست داده است، تصمیم خود را می‌گیرد که خودش را از دنیایی که در آن گرفتار شده رها کند و قدم به سوی سختی‌ها و ماجراجویی‌ها بزند. او با یک کوله پشتی از ایالت کالیفرنیا به سمت واشنگتن حرکتش را آغاز می‌کند. طبیعت وحشی که داستان بقا را با تم و لحن عاطفی بیان می‌کند، داستان واقعی شریل استرید (ریس ویترسپون) را دنبال می‌کند که در مسیر پیاده‌روی 1100 مایلی در مسیر Pacific Crest Trail می‌رود. شریل در این مسیر با برخی اتفاقات شایعی که برای اکثر افراد در چنین موقعیتی رخ می‌دهند مواجه می‌شود: درد گرفتن عضلات، آذوقه ناکافی، هوای بسیار سرد و طوفانی و مسافران دیگری که همیشه یاری رسان نیستند.

بدون هیچ تجربه یا تخصص، ناامیدی شریل برای تنظیم مجدد زندگی‌اش نشان می‌دهد که چگونه بقا و طبیعت با هم منطبق هستند و همیشه در برابر یکدیگر قرار نمی‌گیرند. این داستان واقعی درون فیلم، ویترسپون را برای بازی در نقشش نامزد اسکار کرد. بنابراین تماشاگران عاشق سفر و حادثه نباید این فیلم و روایتی از چگونگی شفابخش بودن طبیعت را از دست بدهند.

اورست | Everest

اورست | Everest اورست | Everest

فیلم‌هایی که بر اساس رویدادهای واقعی ساخته شده‌اند، می‌توانند بسیار معنادارتر باشند، به‌ویژه زمانی که شامل یک تراژدی باشد. اورست بر اساس خاطرات بک ودرز، داستان واقعی فاجعه کوه اورست در سال 1996 است که 12 کشته برجای گذاشت. فیلم اورست دارای گروه بازیگران شگفت انگیزی است که در نمایش ترس، ناامیدی و شجاعت شخصیت‌هایشان کار خارق‌العاده‌ای انجام می‌دهند. پس از تماشای این فیلم، قدردانی بسیار بیشتری نسبت به آنچه اعضای تیم‌های کوهنوردی اورست در سال 1996 پشت سر گذاشتند، خواهید داشت. همچنین شاید پس از این فیلم تا مدت‌ها از کوه و کوهنوردی فراری باشید که البته واکنشی طبیعی است.

لبه تیغ | The Edge

لبه تیغ | The Edge لبه تیغ | The Edge

یک میلیاردر فرهیخته به همراه دونفر دیگر بعد از اینکه در طبیعت وحشی آلاسکا گم میشوند تلاش میکنند هرجور شده زنده بمانند در حالی که خرسی به دنبال آنهاست…! تا کنون در فهرست ما، چند فیلم از یک سانحه هوایی برای شروع کاراکترها در سفر بقا استفاده کرده‌اند. حالا فیلم The Edge نیز از این قاعده مستثنی نیست. این اثر قطعاً فیلمی برای بقا است، اما روان‌شناختی‌تر، به‌ویژه وقتی صحبت از تنش بین دو قهرمان آن می‌شود. لبه تیغ یک فیلم هیجان‌انگیز با دو بازیگر بزرگ است و قطعا ارزش دیدن را دارد، چرا که ترکیبی سرگرم‌کننده از دیالوگ‌های متفکر با اکشن‌های پرحرارت در فضای باز طبیعت وحشی است.

دورافتاده | Cast Away

دورافتاده | Cast Away دورافتاده | Cast Away

هیچ فهرستی از فیلم‌های درباره بقا بدون Cast Away کامل نمی‌شود. چگونه در دو راهی ناامیدی و امید راهی برای زنده ماندن پیدا کنیم و امید خود را برای یک دوره طولانی از دست ندهیم؟! دفعه بعد که به این سوال فکر می‌کنید که چیزی برای رسیدن به هدف خود کم دارید، این فیلم را در گوشه ذهن داشته باشید. این فیلم با یکی از نقش‌های نمادین تام هنکس در ظاهر یک داستان بقا است، اما کمی تامل شما را به درک این که فیلم چقدر پیچیده و لایه لایه است، می‌رساند. اگر زمانی احساس ناراحتی کردید، این فیلم به شما چیزهای زیادی برای زندگی کردن می‌دهد و شما را وادار می‌کند که به سر و سامان دادن به آشفتگی زندگی خود برگردید و حتی اگر به اندازه تام هنکس در فیلم بدبخت نباشید، بازهم ارتباط با این فیلم آسان است.

داستان این اثر به دلیل جهانی بودن محض احساسات و مضامین جالبش همواره مورد بررسی است. در پشت داستان اصلی این فیلم یک کارمند فدرال اکسپرس وجود دارد که در یک جزیره گیر کرده است، بنابراین با تماشای این اثر می‌توانید داستانی در مورد اینکه یک مرد چقدر می‌تواند مدبر باشد را ببینید.

خزش | Crawl

خزش | Crawl خزش | Crawl

خزیدن به کارگردانی الکساندر آجا فیلمی است که در آن هنگامی که یک طوفان و سیل عظیم به ایالت فلوریدا سرازیر می‌شود، آب‌های طغیان آور تعدادی از تمساح‌های غول پیکر را به ارمغان می‌آورند و یک پدر و دختر را در فضای ناچیز زیر خانه‌شان دچار رنج و فشار می‌کنند. این شکارچیان ترسناک منتظر فرصتی برای شکار هستند و در مقابل شخصیت‌های انسانی نیز برای زنده ماندن امید و شکار نشدن با همه چیز مبارزه می‌کنند.

بر خلاف بسیاری دیگر از فیلم‌های بقا محور یا فاجعه‌ای، Crawl موفق می‌شود یک فیلم جالب با فیلمبرداری عالی و به شدت فنی باشد و توجه ما را از همان آغاز تا پایان به خود جلب کند. بیننده وقتی همراه با شخصیت‌های فیلم در یک فضای کوچک به دام می‌افتد، احساس برخورد آن‌ها با کلاستروفوبیا یا تنگناهراسی را کاملا درک خواهد کرد. استفاده درست از صدا، کار دقیق دوربین و کارگردانی هوشمند بر جذابیت این فیلم پاپ کورنی افزوده است.

انتخاب ویژه نویسنده | All Is Lost

All Is Lost All Is Lost

رابرت ردفورد برای بازی انفرادی و تقریباً بی‌صدا خود در این فیلم تحسین بسیاری را به دست آورد. او نقش ملوانی را بازی می‌کند که پس از برخورد قایقش با کانتینر یک کشتی، بدون هیچ گونه تجهیزات ارتباطی یا GPS در دریا گم می‌شود. او باید تکنولوژی خود را بداهه بسازد (مثل ساخت یک «سکستانت»!) تا کمکی بیابد. همه‌چیز از دست رفته‌است گواهی متحرک و فوق‌العاده ارزشمندی بر توانایی رابرت ردفورد در نگه داشتن مخاطب پای یک فیلم ارائه می‌کند. این اثر نمونه نادری از سینمای ناب است؛ و این به خودی خود به آن جایگاهی می‌دهد که این روزها کمتر فیلم هالیوودی آرزویش را دارد.

برچسب‌ها:

نظر شما