صاحب‌خبر -

سینما همیشه دری بوده به سوی خیال و رویا. لحظه‌ای که خودمان را وارد دنیایی می‌کنیم که برای لحظاتی، از زندگی کسل کننده روزمره دور بمانیم. اما در کنار سینما، صنعتی زیباتر، هیجان‌انگیزتر و بی‌حد و مرزتر وجود دارد به نام: انیمیشن (بخوانید پویانمایی!) که ما را به دنیایی به شدت خیالی‌تر، رنگارنگ‌تر و جذاب‌تر می‌برند. دنیاهایی که هیچ حد و مرزی برای رویا پردازی و خلق لحظات لذت بخش قائل نیستند. از پیکسار بگیرید تا ایلومینیشن، همه استودیوها سعی کرده‌اند در قالب دنیای رویایی و زیبایشان،‌ لحظاتی ماندگار را در ذهن مخاطب حک کنند. بیایید به همین بهانه، مروری دوباره بر بهترین انیمیشن های تمام تاریخ تا به امسال داشته باشیم.

از زمانی که دیزنی، میکی موس را خلق کرد تا کنون، انیمیشن های کلاسیک، بد، محشر و افتضاح به عرضه در آمدند! اما تعداد انیمیشن های خوب آنقدر زیاد است که می‌توان چندین و چند مقاله برای آن‌ها نوشت. پس بهتر است این را قبل از شروع معرفی بگویم چون جنگ پیش از صلح بهتر است! ممکن است تعدادی انیمیشن های مد نظرتان که به احتمال زیاد هم شاهکار باشند، در لیست به دلایلی نیامده باشند و از هر دوره یا از هر استودیو، به چند اثر بسنده شود. خب، این شما و این لیست بهترین انیمیشن های تمام تاریخ.

بهترین انیمیشن های دو بعدی

Bambi (۱۹۴۲)

• کارگردان: دیوید هند
• نویسندگان: پیرس پرس و لری موری
• صداپیشگان: هاردی آلبرایت،‌ استن الکساندر، پیتر بن و تلما بوردمن

بامبی،‌ از آن دسته آثار کلاسیک دیزنی است که بعد از هشتاد سال، همچنان جایش را در قلب مخاطبانش حفظ کرده است. بودجه انیمیشن تنها ۸۵۸ هزار دلار بود و توانست در گیشه به فروش ۲۷۰ میلیون دلاری دست پیدا کند! داستان بامبی از این قرار است که آهویی به نام بامبی به دنیا می‌آید که قرار است در آینده، شاهزاده جنگل بشود و از آنجا در برابر شکارچیان محافظت کند. محبت بین او و مادرش، سبب به وجود آمدن یک وابستگی می‌شود و یک روز، مادر بامبی به دست شکارچیان کشته می‌شود.

Bambi نه تنها یکی از کلاسیک‌ترین کارهای دیزنی است، بلکه تا امروزه از نحوه داستان گویی آن در این استودیو استفاده شده و از این جهت نیز جز مهم‌ترین انیمیشن های این لیست محسوب می‌شود. در آن زمان، دیزنی با مسائلی از همچون مرگ عزیزان، آشنایی با مفاهیم عمیق زندگی و مسائل روزمره سعی می‌کرد با مخاطبان کودکش سخن بگوید. Bambi از تاثیر مخرب انسان بر روی محیط زیست حرف می‌زند، چیزی که هنوز که هنوز است تاثیرش حس می‌شود و تمامی این موارد،‌ دلایلی هستند که Bambi یک شاهکار محسوب می‎‌شود.

Dumbo (۱۹۴۱)

• کارگردانان: ساموئل آرمسترانگ و نورمن فرگوسن
• نویسندگان: جو گرانت و دیک هیومر
• صداپیشگان: استرلینگ هالووی، ادوارد بروفی، هرمان بینگ و مل بلنک

Dumbo همانند Bambi، نه تنها به یکی از بهترین و بزرگترین انیمیشن های تاریخ تبدیل شد، بلکه نوعی دیگر از ایده‌های داستان گویی را پرورش داد که از آن‌ همچنان استفاده می‌شود. داستان انیمیشن، درمورد بچه فیلی به نام دامبو است که او را به خاطر گوش‌های بزرگش مورد تمسخر قرار می‌دهند. اما بعدها این بچه فیلم دوست داشتنی، متوجه می‌شود که می‌تواند با گوش‌هایش پرواز کند.

Dumbo یک نماد بامزه از افرادی است که حس می‌کنند بی‌فایده‌اند. بچه فیل داستان ما گوش‌های بزرگی دارد که در نگاه اول برای هرکس به نظر بی‌فایده می‌رسند. اما به لطف دوستان خوب و حمایت، متوجه می‌شود که با این قابلیت به نظر بی‌فایده، می‌تواند کاری را بکند که هیچ فیلی تا به حال نتوانسته انجام بدهد. از لحاظ بصری، انیمیشن فوق العاده است و موسیقی بسیار زیبایی دارد که توانسته بابت آن برنده جایزه اسکار نیز بشود.

این یه بچه با چشم‌های آبیه، از خود بهشت، برای تو. یا… مستقیم از بهشت بالای سر، این یه بچه برای عشق ورزیدن توسط توئه.

مستر استورک (با ایفای نقش استرلینگ هالووی)

Snow White and The Seven Dwarfs (۱۹۳۸)

• کارگردان: دیوید هند
• نویسندگان: تد سیرز و ریچارد کریدان
• صداپیشگان:‌ آدریانا کاسلوتی، لوسیل لا لاورن، هری استاکول و روی اتول

White and The Seven Dwarf از بسیاری جهات،‌ مهم‌ترین انیمیشن جهان می‌تواند تلقی شود. اولین انیمیشن سینمایی که جهان با آن رو به رو شد و از طرفی دیگر، بنیان گذار امپراطوری دیزنی با این اثر شروع شد. همچنین از لحاظ داستانی، بهانه‌ای شد که دیزنی شروع به معرفی چندین و چند پرنسس دوست داشتنی بر اساس داستان‌های مشهور جهان بکند. سفید برفی، یک دختر زیبا و مهربان که نامادری ملکه بدجنسش، قصد جان او را می‌کند. نامادری ملکه به شکارچی دستور می‌دهد که قلب سفید برفی را برایش بیاورد اما او این کار را نمی‌کند و به جایش، قلب آهویی را به نامادری ملکه می‌دهد.

داستان انیمیشن از یک افسانه زیبا برگرفته و تغییر داده شده تا برای کودکان مناسب باشد. آهنگ‌های انیمیشن زیبا هستند و کوتوله‌ها، بعد از گذشت سال‌ها محبوبیت خود را از دست نداده‌اند. Snow White and The Seven Dwarf بهانه‌ای بود که دیزنی شروع به ساختن دنیایی جدید در قلب سینما بکند که تاثیرش امروزه کاملاً مشخص است. اثری کلاسیک و جذاب که برای همیشه در قلب طرفداران می‌ماند.

Cinderella (۱۹۵۰)

• کارگردانان: کلاید جرونیمی و همیلتون لاسک
• نویسندگان: کن اندرسون و پرس پیرس
• صداپیشگان: لاین وودز، النور آدلی، ورنا فلتون و رودا ویلیامز

دیزنی در ادامه کارش، نیاز به آثاری درجه یک داشت که بتواند پایه‌های امپراطوری‌اش را تحکیم کند. به همین دلیل، دوباره به سراغ یکی از بزرگترین افسانه‌های شاه پریان به نام سیندرلا رفت. داستانی که توسط شارل پرو خلق شد و درمورد دختری است که توسط نامادری‌اش مورد ظلم واقع می‌شود. حال روزی به لطف دو موش مهربان به نام‌های گاس و جک و فرشته‌ای مهربان، این فرصت را پیدا می‌کند که در جشن سلطنتی حضور پیدا کند.

سیندرلا در ادبیات فولکلور انگلیسی به معنای کسی است که خصوصیات او ناشناخته است و به یک موفقیت و شهرت بزرگ دست پیدا می‌کند. انیمیشن Cinderella به کسانی که برای مدتی طولانی در ظلم و ستم بوده‌اند حکم یک بارقه امید را داشت. افرادی که منتظر روزی خوش هستند و بالاخره به آن دست پیدا می‌کنند. اثری کلاسیک و دوست داشتنی که همچنان جایش را در فرهنگ عامه حفظ کرده است.

Fantasia (۱۹۴۰)

• کارگردان: ساموئل آرمسترانگ
• نویسنده: جو گرانت
• صداپیشگان: والت دیزنی، نایجل دِبرولیر، جولیدا نووپس و دیمز تیلور

وقتی که اسم دیزنی به گوشمان می‌خورد، اولین چیزی که در ذهنمان پدید میاد چیزی نیست جز یک موش با گوش‌های بامزه به نام میکی موس. این بار این استودیوی انیمیشنی، در بحبوحه‌ی جنگ جهانی دوم، انیمیشنی را بر اساس شعری از گوته خلق کرد. داستان درمورد جادوگری است که تصمیم می‌گیرد که فوت و فن‌هایش را به کسی آموزش دهد و تنها کسی را که پیدا می‌کند، میکی موس است. جادوگر از میکی می‌خواهد در کارهایش کمکش کند و یک روز که او در کارگاهش نیست، میکی سعی می‌کند کارها را با جادو جنبل پیش ببرد.

Fantasia مانند یک اثر هنری بسیار بزرگ است و فارغ از داستان زیبایش، از لحاظ بصری یک شاهکار محسوب می‌شود. این انیمیشن ثابت کرد که این صنعت،‌ می‌تواند چیزی فراتر از سرگرمی برای کودکان باشد و هر لحظه‌ی آن، چیزی را تقدیم به مخاطبش می‌کرد که او تا قبل تجربه نکرده بود. میکی موس جادوگری‌های احمقانه‌ای انجام می‌دهد و همین،‌ ما را به ماجراجویی‌های جذابی می‌برد که می‌خواهیم هیچگاه تمام نشود و برای همیشه در آن غرق شویم.

The Little Mermaid (۱۹۸۹)

• کارگردانان: ران کلمنتس و جان ماسکر
• نویسندگان: ران کلمنتس و جان ماسکر
• صداپیشگان: جودی بنسون، کریستوفر دانیل بارنز، پت کرول و ساموئل رایت

هانس کریستین آندرسن، داستان‌هایی را گفته است که برخلاف روایت ساده‌شان، مخاطب را به چالش می‌کشاند. فضای رویاگونه زیبای داستان‌های او، ما را به ماجراجویی‌هایی می‌برند که باعث می‌شوند درمورد افکار و اعتقاداتی که داریم تفکری مجدد داشته باشیم. حال دیزنی، با اقتباس از این داستان یکی از زیباترین آثار خود را خلق کرد. یک پری دریایی به نام آریل، به شدت به دنیای بیرون از دریا و انسان‌ها علاقه مند است. به دنبال این علاقه، او با یک جادوگر به نام اورسولا آشنا می‌شود که در ازای یک معامله، او را انسان کند تا بتواند با شاهزاده‌ای به نام اریک زندگی کند.

طراحی‌های دیزنی سال به سال زیباتر و جذاب‌تر می‌شد و The Little Mermaid گواهی بر این موضوع است. از طرفی،‌ داستان انیمیشن درمورد عشق ممنوعه، خودشناسی و دنیای انسان‌ها است. مواردی که توضیح دادنشان به کودکان جسارتی را می‌طلبد که کلمنتس و ماسکر در قالب یک انیمیشن دوست داشتنی کودکانه، آن را به تصویر کشاندند. این انیمیشن همانند بسیاری از انیمیشن های دیگر دیزنی، تاریخ انقضا ندارد و همچنان در دل مردم جایش را از دست نداده‌ است.

اون بالایی که اونا قدم می‌زنن، اون بالایی که اونا می‌دوئن، اون بالایی که اونا تموم روز توی آفتاب می‌مونن، با آزادی پرسه می‌زنن، کاشکی منم می‌تونستم، بخشی از اون دنیا باشم.

آریل (با ایفای نقش جودی بنسون)

The Lion King (۱۹۹۴)

• کارگردانان: راجر آلرز و راب مینکاف
• نویسندگان: آیرین مچی و جاناتان رابرتس
• صداپیشگان: متیو برودریک، جیمز ارل جونز، روآن آتکینسون و مویرا کلی

گاهی اوقات ما شاهد انیمیشن هایی هستیم که از فرمولی مشخص استفاده می‌کنند، اما به چنان مقام و کمالی دست پیدا می‌کنند که همه را انگشت به دهان می‌گذارند. همه چیز در The Lion King در بهترین درجه خود قرار دارد. داستان فیلم، اقتباسی از هملت، داستان‌های انجیل و مقداری تاثیر پذیری از Bambi است. آهنگش را التون جان خوانده و موسیقی متنش را هانس زیمر زده است. صداپیشگان انیمیشن هم از بهترین‌ بازیگران آن زمان بوده‌اند.

دوباره دیزنی ما را به دل جنگل می‌برد و داستانی درمورد شجاعت،‌ خودشناسی و قدرت بهمان یاد می‌دهد. اثری که طراحیش یک شاهکار محسوب می‌شود. داستان درمورد شیری به نام موفاسا است که سلطان جنگل است و بعد از او، این منسب به فرزندش یعنی سیمبا می‌رسد. موفاسا یک رقیب به نام اسکار دارد که او،‌ در صدد تصاحب قدرت او برمی‌آید. The Lion King در طول داستان، یکی از دردناک‌ترین لحظات سینما را خلق می‌کند و در نهایت،‌ به اثری تبدیل می‌شود که برای همیشه در یادمان بماند.

• چرا پیکسار هنوز نتوانسته از فاز اول خود فراتر برود؟
• ۵ انیمیشن علمی‌تخیلی که لایق توجه بیشتری بودند
• ۱۰ سریال انیمیشنی که بر اساس فیلم‌های مشهور ساخته شده‌اند

The Iron Giant (۱۹۹۹)

• کارگردان: برد برد
• نویسندگان: تیم مک‌کنیلز، کری کریک پاتریک و برد برد
• صداپیشگان: وین دیزل، جنیفر انیستون، الی مارینتهال و کریستوفر مک‌دونالد

سینما را بررسی کنیم، الک کنیم و جز به جزش را بررسی کنیم،‌ آثاری را پیدا می‌کنیم که جواهر محسوب می‌شوند؛ جواهراتی که در زمان اکرانشان نشد که آنطور بدرخشند. The Iron Giant همچین جواهری است. هزاران بار آن را پخش کنید، پایش بنشینید و باز هم می‌بینید که در اشک‌های خود غرق شده‌اید. غولی آهنی از فضا به زمین می‌افتد و پسری به نام هوگارت هیوز، آن را پیدا می‌کند. حال دوستی‌ای بین این دو به وجود آمده که توسط دولت به خطر می‌افتد.

طراحی انیمیشن The Iron Giant بی‌نظیر است و می‌توان تک تک لحظاتش را قاب کرد. داستانی که برد برد روایت می‌کند،‌ همان چیزی است که ما از یک اثر ضد جنگ انتظار داریم. او مستقیماً دولت‌ها و کشورها را در لفافه‌ی یک ماجراجویی کودکانه نقد می‌کند. اما مفاهیم انیمیشن به این موارد محدود نمی‌شوند و به مواردی از جمله دوستی، ماجراجویی و مرگ می‌پردازد. برد برد با The Iron Giant ثابت کرد که یکی از مغز متفکرهای دنیای انیمیشن می‌تواند باشد و وین دیزل نشان داد که وقتی در صحنه حضور ندارد و تنها باید چند خط دیالوگ بگوید، چقدر بهتر می‌تواند باشد!

The Emperor’s New Groove (۲۰۰۰)

• کارگردان: مارک دیندل
• نویسندگان: دیوید رینولدز و مارک دیندل
• صداپیشگان: دیوید اسپید، جان گودمن، ارثا کیت و پاتریک واربرتون

انیمیشن هایی که به آثار کالت تبدیل شده‌اند، انگشت شمارند. حال در سال ۲۰۰۰، دیزنی توانست یکی از این معدود انیمیشن ها را بسازد و نامش The Emperor’s New Groove است. طراحی اغراق آمیز، جک‌های بامزه و شخصیت‌های فراموش نشدنی، نکات برجسته این اثر هستند. داستان درمورد امپراطور کوزکو، جوانی که به شدت مغرور است و به هیچکس به جز خودش اهمیت نمی‌دهد. او تصمیم می‌گیرد یک مکان تفریحی بر روی خانه شخصی به نام پاشا بسازد و از طرفی، مشاورش یعنی ایزما را اخراج می‌کند. همه چیز دست به دست هم می‌دهد و او تبدیل به یک شتر می‌شود!

The Emperor’s New Groove به سادگی درمورد مفاهیمی از جمله غرور و از بالا به پایین نگاه کردن حرف می‌زند و در کنارش، چنان لحظات کمدی نابی را خلق می‌کند که حتی اگر قرار باشد آن را تا آخر عمرمان ببینیم، ازش زده نمی‌شویم. شخصیت کوزکو یک ساز مخالف با بسیاری از پروتاگونیست‌های جذاب آن موقع محسوب می‌شود و در یک کلام، هر چیزی که در این انیمیشن وجود دارد با دیگر آثار هم رقیب خودش متفاوت است!

این یزماست، مشاور امپراطور. مدرک زنده که دایناسورها یه زمانی روی زمین پرسه می‌زدن.

کوزکو (با ایفای نقش دیوید اسپید)

South Park: Bigger, Longer & Uncut (۱۹۹۹)

• کارگردانان: تری پارکر و مت استون
• نویسندگان: تری پارکر و مت استون
• صداپیشگان: تری پارکر،‌ مت استون، جورج کلونی و مری کی برکمن

وقتی که تری پارکر و مت استون، کارشان را به عنوان خالقان یک انیمیشن سریالی با کیفیتی نه چندان بالا شروع کردند، شاید انتظارش را نداشتند که بتوانند چنین تاثیری بر روی فرهنگ عام و دنیا بگذارند! بعد از اینکه سریال کارش را در شبکه کمدی سنترال شروع کرد، این دو تصمیم گرفتند South Park را در یک مقیاس بزرگتر به نمایش در بیاورند، بلکه یک سکوی پرش برایشان باشد. اتفاقی که حتی برایشان نامزدی اسکار را به ارمغان آورد!‌ اینبار هم مانند دفعات قبل، اریک، کایل، کارتمن و کنی باید جلوی جنگ احتمالی بین آمریکا و کانادا را بگیرند!

اینبار پارکر و استون به لطف سینمایی و بزرگسال بودن اثر، محدودیت کمتری داشتند و توانستند یکی از دیوانه‌وار ترین داستان‌های خودشان را به نمایش بگذارند. از مسخره کردن صدام حسین بگیرید تا انتقاد از مواردی همچون جنگ، این زوج دوست داشتنی در اثری که تقریباً همه کاره‌اش بودند، به خوبی آن طنز تند South Park را بر روی پرده سینما آوردند. لازم به ذکر است این اثر پر از آهنگ‌های جذابی است که تا ابد، در ذهنتان حک خواهد شد.

Mulan (۱۹۹۸)

• کارگردان: بری کوک و تونی بانکروفت
• نویسندگان: کریس سندرز و ریتا هسیاو
• صداپیشگان: مینگ نا وون، ادی مورفی، هاروی فایراستین و بی دی وونگ

هنوز قرن بیستم تمام نشده بود که دیزنی، یکی از شگفت انگیز‌ترین اثرهایش را به نمایش گذاشت. اثری که مفاهیمی را به زیبایی توضیح می‌دهد که امروزه، بسیاری از نویسندگان برای بیانش به لکنت یا افراط افتاده‌اند. داستانی الهام گرفته از اساطیر چینی و در نهایت، خلق شدن یکی از متفاوت‌ترین پرنسس‌های دیزنی به نام مولان. مولان،‌ دختری زیبا و باهوش است که هنگام جنگ با ارتش هان ها،‌ تصمیم می‌گیرد خودش را به شکل مرد در بیاورد و عضو ارتش شود.

داستان مولان، درمورد شجاعت و دلیر بودن است. این شخصیت می‌تواند انگیزه بخش دخترانی باشد که می‌خواهند پای خودشان را فراتر از محدودیت‌ها بگذارند و نشان بدهند که نه تنها چیزی از مردان کم ندارند، بلکه می‌توانند بهتر از آنان هم باشند. با گذاشتن پروتاگونیست داستان در محیط جنگی و در ادامه، خلق لحظات کمدی و اکشن جذاب، Mulan تبدیل به اثری شده است که هیچوقت منقضی نمی‌شود.

Klaus (۲۰۱۹)

• کارگردان: سرجیو پابلوس
• نویسندگان: زک لوییس و جیم ماهونی
• صداپیشگان: جیسون شوارتزمن، جی.کی سیمونز، راشیدا جونز و نورم مک‌دونالد

سال ۲۰۱۹، پر از فیلم‌های مورد انتظاری بود که باعث شد بسیاری از آثاری که تبلیغ آن چنانی برایشان صورت نگرفته بود، به آن صورت دیده بشوند. Klaus، یک انیمیشن غافلگیر کننده بود که توانست یک رقیب بسیار جدی برای Toy Story 4 باشد. داستان Klaus، یک داستان کریسمسی متفاوت است. پستچی تنبلی به نام جسپر، مامور پست یک جزیره دور افتاده می‌شود. او در این جزیره، با اسباب بازی سازی به نام کلاوس آشنا می‌شود و از او کمک می‌خواهد تا بتواند به کارش رونق ببخشد.

در اولین قدم، Klaus به ما سرمنشا بابانوئل یا همان سانتا کلاوس را توضیح می‌دهد. طراحی انیمیشن بسیار چشم نواز است و هر چه جلوتر پیش می‌رود، ما را در دنیای زیبایش غرق می‌کند. انیمیشن به خوبی مفهوم نفرت را نمایش می‌دهد و می‌گوید که چگونه خشم و حسادت،‌ شادی را از بین می‌برد. Klaus بی‌شک از آن دسته شاهکارهای شیرینی است که می‌توان به طور نامحدودی، آن را تماشا کرد.

Spider-Man: Into the Spider-Verse (۲۰۱۸)

• کارگردانان: باب پرسیچتی، پیتر رمزی و رودنی روتمن
• نویسندگان: فیل لرد و رودنی روتمن
• صداپیشگان: شامیک مور، جیک جانسون، هیلی استنفیلد و نیکولاس کیج

گاهی اوقات دنیای انیمیشن از یک سری استودیو بزرگ، به خاطر یک سری آثار خارج از کلیشه‌های آن غافلگیر می‌شود. مارول با معرفی مایلز مورالز و چندین نسخه دیگر از اسپایدرمن، در سال ۲۰۱۸ بهترین اثر خودش را رو کرد. داستان درمورد مایلز مورالز، نوجوانی است که به اسپایدرمن علاقه زیادی دارد. در پی گرافیتی کاری‌های او و حضور در یک تونل زیر زمینی،‌ عنکبوتی رادیو اکتیوی او را نیش می‌زند و تبدیل به اسپایدرمن می‌شود. اما این پایان ماجرا نیست. او متوجه می‌شود تعداد زیادی نسخه موازی از اسپایدرمن‌ها به دنیای او آمده‌اند.

هرچیزی که در Spiderman: Into the Spider Verse وجود دارد معرکه است. خط داستانی زیبای آن درمورد باور و اعتماد داشتن به خود پیامش را به زیبایی می‌رساند، صداپیشگان آن تک تکشان بهترین خودشان را عرضه کرده‌اند و موسیقی‌ متن فیلم عالی است. این انیمیشن توانست در جشنواره‌های زیادی،‌ رقیبان قدرتمند خودش را شکست بدهد تا نشان بدهد که مارول، حتی در زمینه انیمیشن هم می‌تواند یک رقیب جدی و خطرناک باشد!

اون شخصی که به دیگران کمک می‌کنه صرفاً به این خاطر که این کار بهتره یا باید انجام شه، و چون که این کارِ درست برای انجامه، بدون هیچ شکی، یه ابرقهرمان واقعیه.

استن (با ایفای نقش استن لی)

I Lost My Body (۲۰۱۹)

• کارگردان: ژرمی کلاپین
• نویسندگان: ژرمی کلاپین و گیوم لوران
• صداپیشگان: حکیم فارس، ویکتور دو بوآ و پاتریک دسومسائو

گاهی اوقات انیمیشن ها پای خود را فراتر از حد و مرزهای خود و سینما می‌گذارند و به چنان آثار عجیبی تبدیل می‌شوند که برای همیشه در ذهنمان می‌مانند. I Lost My Body محصول کشور فرانسه همچین اثری است. داستان دستی را شاهد هستیم که سعی دارد بدن صاحبش را پیدا بکند و از طرفی، فلش بک‌هایی را شاهد هستیم که داستان صاحب دست را برایمان تعریف می‌کند. داستانی سورئال، جذاب و تا حدی غم انگیز.

از رنگ‌های آبی و سیاه بیشتر استفاده شده و موسیقی بی‌نظیر دن لوی، سبب شده I Lost My Body به یک تجربه مالیخولیایی بی‌نظیر تبدیل شود. داستان فیلم تا حد زیادی ممکن است گنگ به نظر برسد و برای لذت بردن از آن، باید ذهنتان را رها کنید تا بتوانید در دنیای بی‌نظیر فیلم غرق شوید و آن وقت می‌بینید که از لحظه به لحظه‌اش چه لذتی می‌برید! I Lost My Body تجربه‌ای تماماً جدید برای مخاطبان و علاقه مندان به انیمیشن محسوب می‌شود که نباید دیدنش را از دست داد.

• ۱۳ انیمیشن ابرقهرمانی برتر تلویزیونی
• کارتون‌های Looney Tunes هیچ‌گاه نمی‌میرند
• ۱۰ شاهدخت برتر دنیای انیمیشن که ساخته دیزنی نیستند

Loving Vincent (۲۰۱۷)

• کارگردانان: دوروتا کوبیلا و هیو ولچمن
• نویسندگان: دوروتا کوبیلا و هیو ولچمن
• صداپیشگان: داگلاس بورث، جروم فلین، سرشا رونان و روبرت گولاچیک

از ویلم دفو در فیلم At Eternity Gates بگیرید تا جیسون شوارتزمن در موزیک ویدئو Bestie Boys، بسیاری از بازیگران و هنرمندان سعی کردند در نقش وینسنت ون گوگ فرو روند. نقاشی مشهور که در زمان خودش دیده نشد و سال‌ها بعد از مرگش، به عنوان یکی از بهترین نقاشان تمام دوران از او یاد شد. در این انیمیشن، ما شاهد رمز و رازهای زندگی وینست ون گوگ هستیم.

اولین چیزی که نظر مخاطب را جلب می‌کند، نوع خاص انیمیشن است. فارغ از داستان، دیدن یک اثر به حالت نقاشی‌های ون گوگ خود موضوعی است که ما را ذوق زده کند. موسیقی بی‌نظیر کلینت منسل و فضا و داستان بیوگرافی خاص فیلم، چیزهایی هستند که سبب شده Loving Vincent یک تجربه بی‌نظیر در دنیای انیمیشن محسوب بشود. اگر در سال ۲۰۱۷، Coco رقیب این اثر نبود،‌ می‌توانست یک اسکار را برای خودش کسب کند.

Song of the Sea (۲۰۱۴)

• کارگردان: تام مور
• نویسنده: ویل کالینز
• صداپیشگان: لوسی اوکانل، برندن گیلسون، فیونولا فلاناگان و جان کنی

قبل از اینکه تام مورد Wolfwalkers را بسازد و نامش را بیش از پیش سر زبان‌ها بیاندازد، او شاهکاری را خلق کرد که متاسفانه به آن صورت دیده نشد. Song of the Sea اثری که بر اساس افسانه‌های محلی ایرلندی ساخته شده، زندگی آخرین سلکی را نشان می‌دهد. سلکی، یک موجود افسانه‌ای است که نیم فک است و نیم انسان. آن‌ها حافظ دریاها هستند و روح موجودات غرق شده در آن را به ساحل می‌رسانند. سیرشا، دختری شش ساله است که قادر به حرف زدن نمی‌باشد و از طرفی، باید آوازی مخصوص را بخواند تا از طبیعت محافظت کند.

زیبایی Song of the Sea از لحاظ بصری بی‌حد و مرز است. نقاشی‌های دو بعدی که تماماً با دست طراحی شده‌اند و موسیقی مسخ کننده‌اش، چنان شما را غرق دنیای خودش می‌کند که هرگز متوجه نمی‌شوید که زمان چگونه می‌گذرد. داستان غم‌انگیز و زیبای فیلم هم به خوبی درمورد مفهوم دوستی و خانواده پیام می‌دهد و شخصیت‌های افسانه‌ای Song of the Sea، بسیار دوست داشتنی هستند. تام مور اثری را خلق کرده است که جواهری پنهان در صدفی در اعماق اقیانوس بی‌کران انیمیشن ها محسوب می‌شود.

پسرم، من رو توی داستان‌ها و توی آهنگ‌هات به یاد بیار. بدون که من همیشه دوستت خواهم داشت، همیشه.

برونا (با ایفای نقش لیزا هانیگان)

Ernest and Celestine (۲۰۱۲)

• کارگردانان: بنجامین رنر و استفان آبیئر
• نویسنده: دانیل پنک
• صداپیشگان: لمبرت ویلسون و پالین برونر

براساس سری رمان‌های نویسنده موفق بلژیکی، گابریل وینسنت، Ernest and Celestine شاید یک داستان تکراری و قابل پیش‌بینی را تعریف کند، اما چنان آن را خوب اجرا می‌کند که امکان ندارد عاشقش نشوید!‌ موشی به نام سلستین، داستان‌هایی را درمورد شرور و ترسناک بودن خرس‌ها می‌شنود اما آن‌ها را باور نمی‌کند. در ادامه ماجراجویی‌های سلستین، او با خرسی به نام ارنست آشنا می‌شود و با یکدیگر دوستی‌ای را شروع می‌کنند.

Ernest and Celestine درمورد ترس نداشتن از ناشناخته سخن می‌گوید. درمورد ماجراجویی کردن و تجربه کردن هرچیز با چشمان خودمان. طراحی دوبعدی زیبا و ساده انیمیشن، سبب دوست داشتنی شدن آن می‌شود و روایتی ساده‌ای که انیمیشن در پیش می‌گیرد، مواردی هستند که سبب می‌شوند آن را دوست داشته باشیم و خاطرش را برای همیشه در ذهنمان نگه بداریم.

بهترین انیمیشن های استاپ موشن

Fantastic Mr. Fox (۲۰۰۹)

• کارگردان: وس اندرسون
• نویسندگان: وس اندرسون و نوآه بامباک
• صداپیشگان: جورج کلونی، مریل استریپ، جیسون شوارتزمن و ویلم دفو

وس اندرسون، در اولین تجربه‌اش در صنعت انیمیشن، اثری را ساخت که صفتی جز شاهکار را نمی‌توان به آن نسبت داد. او تمام مولفه‌های سینمایی‌اش را در این اثر استاپ موشن بی‌نظیر به کار برد و چنان اثری را خلق کرد که لحظه‌ای جذابیتش را از دست نمی‌دهد. اقتباسی از داستان رولد دال، روباهی به نام آقای فاکس به همسرش قول می‌دهد که دیگر هیچوقت دست به دزدی نزنند. اما روزی دوباره آقای فاکس تصمیم می‌گیرد که دزدی‌های خودش را دوباره از سر بگیرد و به دنبالش، مشکلات فراوانی به وجود می‌آیند.

به لطف دید جذاب رولد دال به دنیای حیوانات و انسان‌ها و اقتباس قوی وس اندرسون، شاهد یک تعقیب گریز جذاب بین آقای فاکس و سه فروشنده هستیم که لحظه‌ای از نفس نمی‌افتد. از لحاظ بصری، اثر بسیار درخشان است و موقعیت‌های کمدی محشری دارد. شخصیت‌های انیمیشن تک تکشان بی‌نظیرند و هیچگاه فراموششان نخواهید کرد. در کل، وس اندرسون اثری را تقدیم مخاطب کرده که دوست نداشتنش کار بسیار سختی است.

(۱۹۹۳) The Nightmare Before Christmas

• کارگردان: هنری سلیک
• نویسنده: تیم برتون
• صداپیشگان: دنی الفمن،‌ کریس ساراندون، کاترین اوهارا و کن پیج

به نظرم همین که اسم هنری سلیک و تیم برتون را کنار هم ببینید، باید منتظر یک اثر خارق العاده و تا حد زیادی تاریک باشید! The Nightmare Before Christmas هم یک فیلم کریسمسی محشر است هم یک فیلم هالووینی محشر! داستان فیلم در شهری خیالی می‌گذرد که اعضای آن، موجودات ترسناکی هستند که هر سال سعی می‌کنند یک هالووین محشر را بری مردم به ارمغان بیاورند. اما جک اسکیلنگتون از این روزمرگی خسته شده و طی اتفاقی، تصمیم می‌گیرد خودش را جای بابانوئل جا بزند و خودش مسئولیت جشن کریسمس را برعهده بگیرد.

داستان The Nightmare Before Christmas درمورد مسئولیت پذیری است. درست است که خستگی از روزمرگی و اشتیاق برای تجربه چیزهای جدید یک چیز عادی است، اما وقتی که در کارمان سعی کنیم بهتر بشویم و خلاق باشیم، بهتر از آن است که کارهای دیگران را خراب کنیم. موسیقی‌های دنی الفمن فوق العاده هستند و تا دنیایی باقی است، آهنگ This Is Halloween را هر هالووین، مردم زیر لب زمزمه‌اش می‌کنند.

Kubo and The Two Strings (۲۰۱۶)

• کارگردان: تراویس نایت
• نویسندگان: مارک هیمز، کریس باتلر
• صداپیشگان: آرت پارکینسون، شارلیز ترون، متیو مک‌کانهی و رالف فاینس

افسانه‌های ژاپنی و سامورایی‌ها، از موضوعات محبوبی هستند که جای خاصی در فرهنگ عام دارند و این بار، تراویس نایت در قالب انیمیشنی استاپ موشن سعی کرده داستانی جذاب بر اساس این موارد بسازد که نتیجه‌اش، یکی از بهترین انیمیشن های استاپ موشن دهه اخیر بوده است. کوبو، پسری است که برای زنده ماندن در برابر شبحی انتقام جو، مجبور است زره‌ای را بیابد که متعلق به پدر سامورایی‌اش است.

داستان Kubo درمورد خودباوری است. به سادگی این پیام را در میان اکشن‌های محشرش انتقال می‌دهد و با پایانی زیبا، کارش را به اتمام می‌رساند. پیچش داستانی جذاب انیمیشن، آن را زیباتر می‌کند و خلاقیتی که در طراحی شخصیت‌ها به کار برده شده ستودنی است. تیم صداپیشگی هم به زیبایی اثر افزوده‌اند و در کل، Kubo هم از آن دسته آثاری است که وقتی آن را می‌بینید، امکان ندارد آن را دوست نداشته باشید.

جادوی تو داره قوی‌تر میشه. تو نیاز داری تا یاد بگیری کنترلش کنی. اما وقتی ما قوی‌تر میشیم دنیا خطرناک‌تر میشه.

مانکی (با ایفای نقش شارلیز ترون)

Coraline (۲۰۰۹)

• کارگردان: هنری سلیک
• نویسنده: هنری سلیک
• صداپیشگان: داکوتا فنینگ، تری هچر، جنیفر ساندرز و ایان مک‌شین

وقتی صحبت از انیمیشن هایی می‌شود که تبدیل به کابوس کودکی‌هایمان شده‌اند، Coraline از دور بهمان لبخند می‌زند! هنری سلیک با اقتباس از رمانی به همین نام از نیل گیلمن، اثری را ساخت که چنان قوی و خوش ساخت است که تازگی‌اش را هیچوقت از دست نداده است. داستان درمورد دختری به نام کورالین است که در خانه جدیدش و در کنار خانواده خسته کننده‌اش، دری را به سوی دنیایی دیگر پیدا می‌کند و در آنجا با نسخه‌ای از پدر مادرش مواجه می‌شود که باحال‌ترند؛ اما چشم‌هایشان دکمه‌ای است!

نیل گیلمن، رمان Coraline را با این هدف نوشته است که به مخاطباناش بیاموزد که شاد باشند و اگر قرار است برای درست کردن چیزی دل به خطر بزنند، آن را انجام بدهند. اثر لحظه به لحظه تاریک‌تر و ترسناک‌تر می‌شود و سلیک چنان این وحشت کودکانه را کنترل کرده که از ارزش پیام فیلم کم نشود. Coraline انیمیشنی است که به خوبی به تمام اهدافش می‌رسد و بار دیگر بر شوم بودن بارانی زرد تاکید می‌کند!

• چگونه انیمیشن‌های پیکسار تکنولوژی‌های صنعت را دگرگون کردند؟ [قسمت اول]
• چگونه انیمیشن‌های پیکسار تکنولوژی‌های صنعت را دگرگون کردند؟ [قسمت دوم]
• ۵ ساخته استودیوی پیکسار که در گذر زمان بهتر شدند ( و ۵ ساخته که بدتر شدند)

Wallace and Gromit: The Curse of the Were-rabbit (۲۰۰۵)

• کارگردانان: استیو باکس و نیت پارک
• نویسندگان: استیو باکس و نیت پارک
• صداپیشگان: پیتر سالیس، هلنا بونهام کارتر، رالف فاینس و پیتر کای

آردمن انیمیشن، یکی از آن استودیوهای انیمیشن‌سازی بی‌نظیر است که سال‌هاست با استاپ موشن‌های بی‌نظیرش، دل بسیاری از مخاطبان را به دست آورده است. از Chicken Run که ما را وارد تنش مرغانی برای نجات پیدا کردن از زیر دست سلطه یک زن تلاش می‌کنند تا Shaun the Sheep محبوبش که تک تک اپیزودها و ماجراهایش، جذاب و بی‌نظیر است. اما سوگلی این استودیو چیزی نیست جز فیلم Wallace and Gromit که توانست اسکار بهترین انیمیشن را هم برایشان به ارمغان بیاورد.

داستان درمورد والاس و سگ وفادارش، گرومیت است که سعی دارند به کنترل خرگوش‌ها و خراب‌ کاری‌هایشان بپردازند. در پی اختراعات و ابتکارات عجیب این دو نفر، مغز والاس با خرگوشی جابه‎‌جا می‌شود تا همین بهانه‌ای برای شروع اتفاقات عجیب انیمیشن باشد! شوخی‌های انیمیشن بی‌نظیرند و داستانی که درمورد همبستگی و دوستی می‌گوید، ساده و دلنشین است. والاس و گرومیت، زوجی هستند که استودیوی آردمن بهمان داده است و بابتشان باید ازشان به شدت متشکر باشیم!

My Life as a Zucchini (۲۰۱۶)

• کارگردان: کلود باراس
• نویسنده: سلین سیاما
• صداپیشگان: گسپارد اشلتر، پائولین جکود و استیل هنارد

گاهی اوقات، نامزدهای اسکار آنقدر خوب انتخاب می‌شوند که به بهانه آن‌ها، به آثاری عجیب و بکر دست پیدا می‌کنیم که برق از سرمان می‌پرانند. محصول کشور سوییس در سال ۲۰۱۶، با خط داستانی‌ای ساده، به راحتی رگ خواب مخاطبش را در دست می‌گیرد و یکی از بهترین انیمیشن های عمرش را به او تقدیم می‌کند! کدو، کودکی است که بعد از ناپدید شدن مادرش، به یک خانه از کودکان بی‌سرپرست فرستاده می‌شود و در آنجا با چالش‌هایی رو به رو می‌شود.

زمان کوتاه فیلم گولتان نزند، در این هفتاد دقیقه، My Life as a Zucchini به خوبی با انیمیشن استاپ موشن جذابش سرگرمتان می‌کند و مفاهیمش را به شما می‌رساند. داستان به خوبی درمورد اعتماد و عشق صحبت می‌کند و روایتی سر راست و دیالوگ‌هایی زیبا، قلبتان را به دست می‌آورد و کاری می‌کند که شروع به اشک ریختن کنید! انیمیشنی که با دیدنش، لطفی بزرگ به خودتان کرده‌اید!

کدو… مامانت اینطوری صدات کرد؟

ریموند (با ایفای نقش میشل ویلرموز)

Mary and Max (۲۰۰۹)

• کارگردان: آدام الیوت
• نویسنده: آدام الیوت
• صداپیشگان: فیلیپ سیمور هافمن، تونی کالت و اریک بانا

صنعت انیمیشن، قرار نبوده که تمام و کمال در خدمت رویاپردازی‌های کودکانه و یا سرگرمی برای آنان باشد. در این میان آثاری همانند Mary and Max وجود دارند که با داستان‌هایی فوق العاده، چنان تاثیری در ذهن و روح مخاطب بزرگسالش می‌گذارند که تا عمر دارند فراموشش نکنند! داستان درمورد نامه نگاری‌هایی بین مری،‌ دختری هشت ساله از استرالیا و مردی ۴۴ ساله به نام مکس از آمریکا است.

رنگ خاکستری بر فیلم غالب است و طراحی شخصیت‌ها ترسناک و از طرفی، غم انگیز می‌باشد. آدام الیوت به راحتی در قالب نامه نگاری، چنان سوالات و مسائل چالش برانگیزی درمورد زندگی برای مخاطبش پدید می‌آورد که تا حد زیادی نیز، او را غمگین و افسرده می‌کند. به طور خلاصه بگویم، Mary and Max با اینکه طنز تلخی را در خودش جای داده است، اما در نهایت غمگین رهایمان می‌کند؛ اما آنقدر درجه یک است که هیچوقت نمی‎‌توانیم آن را بابت افسرده کردنمان سرزنش کنیم!

Anomalisa (۲۰۱۵)

• کارگردان: چارلی کافمن
• نویسنده: چارلی کافمن
• صداپیشگان: دیوید تویلس، جنیفر جیسون لی و تام نونان

چارلی کافمن، دید سورئال و عجیبی به مسائل روزمره دارد. حال او اینبار شانسش را در قالب یک انیمیشن استاپ موشن استرس زا و متفاوت به نام Anomalisa امتحان کرده است. با اینکه بودجه انیمیشن تنها هشت میلیون دلار بود، در باکس آفیس شکست خورد و تا حد زیادی، آسیب روحی به چارلی کافمن وارد کرد. داستان درمورد مایکل استون است که باید برای سخنرانی‌اش درمورد نحوه ارتباط با مشتری آماده شود. از طرفی او در برقراری ارتباط با دیگران اصلاً تعریفی ندارد!

کارهایی که چارلی کافمن برای این انیمیشن کرده بی‎نظیر است! تام نونان، به جای تمامی شخصیت‌ها به جز مایکل و لیسا صحبت می‌کند تا تصویری دقیق از روزمرگی مایکل بهمان ارائه دهد. چهره تمامی شخصیت‌ها به جز لیسا برای مایکل یکسان است و در نهایت، کافمن با رعایت دو جز مهم به خوبی ما را درگیر شخصیت پیچیده مایکل می‌کند. او دوباره نگاهی عجیب به موضوع عشق و روزمرگی می‌اندازد که همانقدر شما را غمگین می‌کند، به فکر وادارتان می‌کند. تمامی این موارد، Anomalisa را به انیمیشنی تبدیل می‌کنند که هم شاهکار است هم قدر نادیده.

بهترین انیمیشن های سه بعدی

Toy Story (۱۹۹۵ – ۲۰۱۹)

• کارگردانان: جان لستر، لی آنکریچ و جاش کولی
• نویسندگان: جان لستر و پیت داکتر
• صداپیشگان: تام هنکس، تیم آلن، جون کیوسک و دان ریکلس

مگر می‌شود که یک فرنچایز انیمیشنی، تک تک فیلم‌هایش یک قطعه هنری باشند؟ Toy Story نه تنها انقلابی در صنعت انیمیشن بود، بلکه چنان از لحاظ داستان گویی فوق العاده است که می‌توان درمورد صدها مقاله نوشت و صدها ساعت بحث کرد. در هر قسمت Toy Story، درمورد مسائلی با ما صحبت می‌کند که حرف زدن درموردشان به صورت عادی دشوار است، چه برسد در قالب یک انیمیشن کودکانه با محوریت اسباب‌ بازی‌های سخنگو.

Toy Story آنقدر شاهکار است که اگر هزاران بار این صفت را برایش به کار ببریم، باز هم کم گفته‌ایم. در قسمت اولش، با معرفی شخصیت‌های دوست داشتنی‌اش، درمورد ارزش اسباب بازی بودن و ترس از جایگزین شدن حرف می‌زند. قسمت دومش، درمورد دور انداخته شدن و فراموش شدن سخن می‌گوید. در قسمت سومش و در یکی از بی‌نظیرترین ماجراجویی‌های سینما، بزرگ شدن و خودشناسی را بررسی می‌کند و شخصیت‌هایی را به ما معرفی می‌کنند که بدبینی‌شان همه را به قعر چاه می‌کشاند.

قسمت پایانی، به زیبایی اسباب بازی بودن را به چالش می‌کشد و درمورد اینکه چگونه یک نفر هویت خود را بشناسد، پیام‌هایی زیبا را منتقل می‌کند. Toy Story تا ابد یک اثر هنری بی‌نظیر است که سینما برای همیشه مدیونش می‌باشد.

Shrek (۲۰۰۱)

• کارگردانان: اندرو آدامسون و ویکی جنسون
• نویسندگان: ویلیام استینگ و تد الیوت
• صداپیشگان: مایک مایرز، ادی مورفی، کامرون دیاز و ونسان کسل

Shrek از آن چیزهایی است که به خوبی کلمه غافلگیر کننده را معنا می‌کنند. اثری که توانست Monster Inc را در اسکار شکست بدهد و حتی در بخش فیلمنامه اقتباسی نامزد شود. در جشنواره کن از آن استقبال زیادی صورت گرفت و هم اکنون، به عنوان یک اثر کالت در سرتاسر جهان از آن یاد می‌شود. داستان درمورد غولی سبز به نام شرک است که زندگی آرامی در مرداب خودش دارد. اما به لطف پادشاه ظالم آنجا، او با خری سخنگو آشنا می‌شود و همه چیز دست به دست هم می‌دهد که برود و پرنسس فیونا را نجات بدهد.

داستان Shrek یک افسانه بی‌نظیر است. اقتباسی از کتاب !Shrek ویلیام استینگ که به خوبی معروف‌ترین داستان‌های پریان را با هم تلفیق کرده و با یک کمدی محشر، آن را به شدت لذت بخش می‌کند. Shrek به خوبی درمورد تنهایی و عشق پیام‌هایش را می‌رساند و سبب می‌شود که بیشتر از قبل با ارزش باشد. هرچند دنباله‌های Shrek به خوبی آن نبودند (Shrek ۲ باز هم چندین سکانس محشر داشت!) اما اولین نسخه از این فرنچایز آنقدر خوب است که به بقیه آن‌ها فکر نکنیم.

خره… دو چیز باشه؟ خفه… شو!

شرک (با ایفای نقش مایک مایرز)

Monster Inc. (۲۰۰۱)

• کارگردان: پیت داکتر
• نویسندگان: اندرو استنتون و دان گرسون
• صداپیشگان:‌ جان گودمن، بیلی کریستال، استیو بوشمی و جیمز کابرن

ترس از ناشناخته، دروغگویی افراد قدرتمند برای حفظ مقام و رقابت کثیف بین همکاران برای برترین شدن، مواردی هستند که در زیرلایه‌های Monster Inc یافت می‌شوند! پیکسار باز هم بر اساس یک ترس کودکانه، اثری ساخته است که نه تنها ترس کودکان را می‌ریزد، بلکه به یکی از شاهکارهای این استودیوی انیمیشنی تبدیل می‌شود. داستان درمورد یک کمپانی است که توسط هیولاها اداره می‌شود. آن‌ها با درهایی جادویی به اتاق کودکان رفته و آن‌ها را می‌ترسانند تا از صدای جیغشان برق تولید کنند؛ برقی که حکم همه چیز را برای اقتصاد آنان دارد!‌ اما آن‌ها باید یک شرط را هم رعایت کنند: به هیچ وسیله‌ای از بچه‌ها دست نزنند.

سالیوان و مایک ووزافسکی، بعد از این اثر به یکی از محبوب‌ترین زوج‌های دنیای انیمیشن تبدیل شدند. سیر روایی Monster Inc لحظه به لحظه جذاب‌تر می‌شود و با یکی از زیباترین پایان‌ها، کار خودش را به اتمام می‌رساند. شاید اگر این اثر یک سال دیرتر اکران می‌شد، اکنون می‌توانست یک اسکار را هم به نام خودش ثبت کند. با این وجود،‌ Monster Inc انیمیشنی است که تاریخ انقضا ندارد.

• ۱۰ انیمیشن جذاب که بزرگسالان باید تماشا کنند
• ۱۰ انیمیشن فرانسوی زبان که نباید از دست بدهید
• انیمیشن «زندگی جدید امپراتور» می‌توانست خیلی متفاوت باشد

Finding Nemo (۲۰۰۳)

• کارگردان: اندرو استنتون
• نویسندگان: اندرو استنتون و باب پیترسون
• صداپیشگان: آلبرت بروکس، الن دی‌جنرس، الکساندر گلد و ویلم دفو

شروعی که Finding Nemo دارد، خودش به تنهایی یک شاهکار محسوب می‌شود. تا تماشاچی بر روی صندلی‌اش می‌نشیند، در یک سکانس دلخراش شاهد مرگ همسر مارلین و از بین رفتن تخم بسیاری از نوزادانشان است! اما در ادامه،‌ داستان بهتر و بهتر می‌شود و باز هم برای خلق لحظات نفسگیر کم نمی‌گذارد. مارلین بعد از این واقعه، با خودش عهد می‌بندد که نگذارد هیچگونه لطمه‌ای به فرزند وارد شود. اما همانطور که مشخص است، اتفاقی ناخواسته می‌افتد که مجبور می‌شود برود و نمو را نجات بدهد.

Finding Nemo یکی از زیباترین روابط پدر فرزندی دنیای سینما را دارد. شخصیت شیرین عقل دوری، بار کمدی اثر را به خوبی به دوش کشیده و دنیای زیر آب اثر شاهکار به تمام معناست. موفقیت Finding Nemo آنقدر زبانزد تمام جهانیان شد که تا به کنون، استودیوهای انیمیشن سازی زیادی سعی کردند اثری همانند آن بسازند که شکست خوردند. انیمیشن درمورد ترس از ناشناخته و محبت پدرانه صحبت می‌کند و اگر آن را هزار بار هم ببینید، برایتان خسته کننده نمی‌شود.

The Incredibles (۲۰۰۴)

• کارگردان: برد برد
• نویسنده: برد برد
• صداپیشگان: کریگ تی. نلسن، هالی هانتر، ساموئل ال. جکسون و جیسون لی

دنیای ابرقهرمان‌ها، نامحدود است. می‌توانید هزاران قهرمان مختلف با قدرت‌های فوق العاده‌ای را خلق کنید و درمورد مسئولیت پذیری و نجات دادن دنیا درموردشان صحبت بکنید. اما برد برد در اولین اثر خود در پیکسار، یک اثر ابرقهرمانی متفاوتی را خلق کرد که همچنان مانندش ساخته نشده است. داستان درمورد آقای شگفت انگیز است که بعد از یک سری اتفاقات، دیگر مردم از او استقبال نمی‌کنند. او به همراه الستیک گرل، همسرش، به یک زندگی عادی و روتین رو می‌آورند. اما اتفاقی می‌افتد که برای آقای شگفت انگیز روزنه امیدی است تا به روزهای اوجش برگردد.

The Incredibles درمورد مفاهیم زیادی صحبت می‌کند. او می‌گوید که شاید هر کسی در این دنیا لایق کمک نیست! بعضی اوقات باید همانند یک قهرمان دست افرادی را که می‌خواهند برایتان مفید باشند را بگیرید و مغرور نشوید. هر چیزی که در این انیمیشن وجود دارد درجه یک است و امکان پاک شدن آن از ذهن تماشاچیانش غیر ممکن است. The Incredibles یک اثر ابرقهرمانی شگفت انگیز است.

فرقی نمی‌کنه که چند بار دنیا رو نجات بدی، همیشه یه راهی پیدا می‌کنه تا دوباره به خطر بیفته. بعضی وقتا فقط می‌خوام که نجات پیدا کرده بمونه! می‌دونی، فقط برای یه کم؟ احساس یه خدمتکار رو دارم؛ من تازه این گند رو تمیز کردم! میشه تمیز نگهش داریم فقط… فقط برای ده دقیقه!

آقای شگفت انگیز (با ایفای نقش کریگ تی. نلسن)

Ratatouille (۲۰۰۷)

• کارگردان: برد برد
• نویسنده: برد برد
• صداپیشگان: پاتن اسوالت، لو رومانو، ویل آرنت و جنین گرافلو

راتاتویی، غذایی فرانسوی است که با سبزیجات درست می‌شود. این غذای سنتی محبوب، سبب شد یکی از بهترین آثار تمام تاریخ سینما به وجود بیاید. یک سفر ۱۱۰ دقیقه‌ای به فرانسه،‌ رستوران‌ها و دنیای موش‌ها! داستان درمورد رمی، موشی است که دوست دارد به یک سرآشپز تبدیل بشود. طی یک سری اتفاقات، او وارد یکی از رستوران‌های معتبر پاریس می‌شود و با شخصی دست و پا چلفتی به نام آلفردو لینگویینی دوست می‌شود.

Ratatouille باز هم درمورد ترس از دنیای ناشناخته است اما درمورد بلند پروازی و جاه طلبی مفاهیم قشنگی را بیان می‌کند. از با ارزش بودن دوستی‌ها می‌گوید و در کنارش ما را مجاب به پیدا کردن دستور پخت غذای مخصوصش می‌کند! لحظه به لحظه Ratatouille زیبا و شاهکار است و امکان ندارد از آن زده بشوید. برد برد بار دیگر،‌ اثری را خلق کرد که همانقدر از لحاظ بصری و کمدی درجه یک است، پر از حرف‌ها و پیام‌هایی است که می‌توان راجبش ساعت‌ها بحث کرد.

WALL-E (۲۰۰۸)

• کارگردان: اندرو استنتون
• نویسندگان: اندرو استنتون و جیم ریردون
• صداپیشگان: بن برت،‌ سیگورنی ویور،‌ فرد ویلارد، الیزا نایت و جس هارنل

یک پیش بینی ترسناک از آینده زمین، الهام گرفتن از ویلن فیلم 2001 و یک زوج ربات بامزه، چیزهایی هستند که WALL-E را می‌سازند. WALL-E مخفف عبارت Waste Alloction Load Lifter Earth-Class و داستان رباتی کنجکاوی را می‌گوید که در زمینی خالی از انسان‌ها، مشغول جمع کردن آشغال‌هایشان است. انسان‌هایی که هفتصد سال است زمین را ترک کرده‌اند و در سفینه‌ای بسیار بزرگ، زندگی‌شان را ادامه می‌دهند.

فارغ از اینکه WALL-E یکی از جذاب‌ترین عاشقانه‌های نامتعارف سینما را روایت می‌کند، یک پیش بینی ترسناک و اخطار دهنده درمورد وضعیت کنونی زمین هم می‌دهد. بعضی از منتقدین موقع اکران انیمیشن آن را یک پروپاگاندا برای چپ‌گراها خطاب کردند اما اکنون نزدیک به چهارده سال از تاریخ اکران انیمیشن می‌گذرد و می‌فهمیم که تا چه حد هشدار دقیقی بوده است. WALL-E نیز یکی از جذاب‌ترین طراحی‌های انیمیشنی را در تاریخ دارد که سبب می‌شود بیشتر و بیشتر از آن لذت ببرید.

Kung Fu Panda (۲۰۰۸)

• کارگردان: جان استیونسن
• نویسندگان: جاناتان ایبل و گلن برگر
• صداپیشگان: جک بلک، آنجلینا جولی، جکی چان و داستین هافمن

Kung Fu Panda همانند پو، از ناکجا آباد سوار بر یک گاری در آسمان ظاهر شد و یک ماجراجویی جذاب و ناب را به دنیای انیمیشن آورد. Kung Fu Panda بهترین کار دریم وورکس و حتی سال خودش نیست، اما مفهوم ناب و زیبایی را در میان ورزش کونگ فو و سکانس‌های اکشن خاص در کشور خیالی چین روایت می‌کند که نمی‌شود عاشقش نشد. داستان درمورد پاندایی به نام پو است که علاقه شدیدی به گروه پنج آتشین دارد. روزی تای لانگ خطرناک از زندان فرار می‌کند. طی یک اتفاق، پو به عنوان جنگجوی اژدها، کسی که باید با تای لانگ مبارزه کند انتخاب می‌شود.

خود شخصیت پو، به شدت دوست داشتنی و بامزه است. داستان در پیچشی جذاب می‌گوید که برای خاص بودن، فرمول خاصی وجود ندارد. هیچ رازی پشت خفن شدن وجود ندارد و آدم تنها باید خودش را باور و دوست داشته باشد. طراحی انیمیشن بسیار زیبا است و ادغام آن با فرهنگ و حیوانات چینی، جذاب‌ترش کرده است. Kung Fu Panda بدون شک یکی از زیباترین و سرگرم‌کننده‌ترین انیمیشن هایی است که تا به کنون ساخته شده است.

Up (۲۰۱۰)

• کارگردان: پیت داکتر
• نویسندگان: باب پیترسون و پیت داکتر
• صداپیشگان: اد انسر، کریستوفر پلامر، جردن ناگای و باب پترسون

اگر بیاییم و هزار بار کلمه معرکه برای این اثر اختصاص دهیم، باز هم معرکه بودنش را خوب توصیف نکرده‌ایم. Up شاهکار است. اوج صنعت انیمیشن را به تصویر می‌کشد و به چنان قله‌ای دست پیدا می‌کند که رسیدن به آن غیرممکن به نظر می‌رسد. داستان درمورد زوجی عاشق است که بعد از مردن زن، کارل فردیکسن پیر تصمیم می‌گیرد ماجراجویی ناتمامشان را کامل کند.

همان چند دقیقه زندگی عاشقانه کارل و الی، موسیقی بسیار زیبای مایکل جاکینو و رنگ پردازی‌های زیباش، نوید یک شاهکار را می‌دهند. در ادامه چنان عناصر و المان‌های پیکساری دست به دست هم می‌دهند که ما با یک خانه بادکنکی و پسری پیشاهنگ، به یک منطقه ناشناخته سفر می‌کنیم که لحظه به لحظه‌اش زیبا است. مفهومی که Up می‌گوید، درمورد رها کردن گذشته است. وقتی که ناچاریم برای ادامه زندگی و کسب لذت، آن خاطرات را فراموش کنیم و به جلو پیش برویم. پیکسار واقعا در انتقال دادن مفاهیم سنگین در قالب رویاپردازی‌های کودکانه بی‌نظیر است و با Up این را ثابت می‌کند.

شاید حوصله‌سربر به نظر بیاد، اما فکر می‌کنم چیزای حوصله‌سربر چیزایی هستن که بیش‌تر از همه یادم می‌مونه.

راسل (با ایفای نقش جردن ناگای)

How to Train Your Dragon (۲۰۱۰)

• کارگردان: کریس سندرز
• نویسندگان: ویل دیویس و دین دبلوآ
• صداپیشگان: جی باروشل، جونا هیل، آمریکای فررا و دیوید تننت

اقتباسی از رمانی به همین نام به نویسندگی کرسیدا کاول، این بار دریم وورکس ما را به دنیای وایکینگ‌ها و اژدهاها می‌برد. How To Train Your Dragon درمورد یک موضوع تقریباً تکراری داستانش را می‌گوید اما آنقدر لحظات زیبا و جذابی را ارائه می‌کند که نمی‌توان عاشقش نشد. وایکینگ جوانی به نام هیکاپ، شاهد مبارزات دیگر وایکینگ‌ها با اژدهایانی است که به قلمروشان حمله می‌کنند. او سعی دارد که به یک مبارز تبدیل بشود اما به دلیل جثه ضعیفش، چندان موفق نیست. حال در یک تصادف، با یکی از خطرناک‌ترین اژدهاها رو به رو می‌شود.

How To Train Your Dragon از خشن بودن وایکینگ‌ها کم کرده و با اژدهایان مختلفی، داستانی جذاب درمورد ترس روایت می‌کند. یاد می‌دهد که گاهی اوقات باید جرئت این را داشت که دل را به دریا زده و به خودمان اجازه دهیم که درمورد این ترس‌ها یک تحقیق داشته باشیم. انیمیشن در سال اکران خود بسیار موفق عمل کرد و حتی توانست نامزد دو جایزه اسکار نیز بشود.

• ۱۰ انیمیشن برتر استاپ موشن
• ۱۰ فن تئوری معروف درباره داستان اسباب بازی‌‌ها
• چرا WALL-E هنوز هم یکی از بهترین انیمیشن‌ها درباره عشق است؟

Rango (۲۰۱۱)

• کارگردان: گور وربینسکی
• نویسندگان: جان لوگان و جیمز وارد بیرکت
• صداپیشگان: جانی دپ، آیلا فیشر،‌ تیموتی اولیفنت و ابیگل برسلین

یک وسترن عجیب غریب با محوریت یک مارمولک و حیوانات بیابانی، تبدیل به یکی از آن انیمیشن هایی شد که هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان جذاب بود. Rango قصه آفتاب پرستی را می‌گوید که به صورت اتفاقی،‌ در بیابانی گم می‌شود و در راه رسیدن به شهری که دچار خشک سالی شده، خودش را به جای یک تیرانداز خفن جا می‌زند. حال این Rango است که باید عواقب این دروغ را قبول کند و از راز ورمزهای شهر سر در بیاورد.

Rango یک پیام را به طور آشکاری می‌رساند: قدرت و نحوه سواستفاده از آن. به دنبالش درباره امید حرف‌هایی می‌زند و به طور محشری مخاطبش را به چالش می‌کشاند. وسترن انیمیشن همانند آثار کلاسیک جذاب است و شما را به خوبی سرگرم می‌کند. Rango توانست برنده جایزه بهترین انیمیشن آن سال نیز بشود و از لحاظ تجاری هم یک اثر موفق باشد. رنگو، به لطف صداپیشگی جذاب جانی دپ، باعث شده به یکی از نمادین‎‌ترین شخصیت‌های دنیای سینما تبدیل شود.

Big Hero 6 (۲۰۱۴)

• کارگردانان: کریس ویلیامز و دان هال
• نویسندگان: رابرت لی. بیرد و دن گرسون
• صداپیشگان: اسکات ادیست،‌ رایان پاتر، تی.جی میلر و جمی چانگ

Big Hero 6 از آن دسته آثاری است که به صورت کاملی، دردسرها و عواقب ابرقهرمان بودن را به تصویر می‌کشد. داستانی را ارائه می‌کند که هرچه بیشتر به آن فکر می‌کنیم، متوجه دقیق بودنش می‌شویم. هیرو هامادا،‌ نوجوانی است که در دانش رباتیک، یک اعجوبه محسوب می‌شود. به اصرار برادرش،‌ او دست از مسابقات زیرزمینی و غیرقانونی ربات‌ها می‌کشد و سعی می‌کند که برای دانشگاه ثبت نام کند.

این بار Big Hero 6 درمورد مسائلی حرف می‌زند که به خودی خودشان خشن هستند. انیمیشن درمورد خشم، انتقام و از خود گذشتگی حرف می‌زند. Big Hero 6 تم شاد و بامزه‌ای دارد و حتی شاهد یک کمئو غیر منتظره از استن لی هم هستیم! در نگاه اول،‌ شاید فکر کنیم که با اثری کلیشه‌ای طرف هستیم اما در ادامه چنان زیرلایه خشن و ترسناکی به خودش اضافه می‌کند که ما را شگفت زده می‌کند. Big Hero 6 بابت ارائه دادن چنین مفاهیمی در قالبی کودکانه و هیجان انگیز قابل تقدیر است.

مردم میگن که اون واقعاً نرفته، تا وقتی که ما به یادش باشیم. اما هنوز هم درد می‌کنه.

هیرو (با ایفای نقش رایان پاتر)

Inside Out (۲۰۱۵)

• کارگردان: پیت داکتر
• نویسندگان: پیت داکتر و جاش کولی
• صداپیشگان: امی پولر، فیلیس اسمیت، بیل هدر و کایل مک‌لاهان

علم روانشناسی، یکی از پیچیده‌ترین و در عین حال جذاب‌ترین علوم جهان است. هر بار کسی سعی داشته که درمورد آن صحبت کند، با چالشی رو به رو شده که چگونه آن را توضیح بدهد که مخاطبش گیج نشود! پیت داکتر با Inside Out چنان به زیبایی به درون ذهن انسان و احساسات نفوذ می‌کند که فقط باید بایستیم و برایش دست بزنیم. داستان درمورد پنج احساس درون ذهن دختری به نام رایلی است: شادی، غم،‌ خشم،‌ نفرت و ترس.

پیت داکتر داستان Inside Out را بر اساس تجربه‌های خودش نوشته است. از وقتی که او به همراه خانواده‌اش در نوجوانی به دانمارک مهاجرت کرد تا بزرگسالی‌اش و تصمیمی که برای خالی کردن استرسش می‌گیرد که یک مسافرت بدون خانواده‌اش داشته باشد!‌ داستانی که در پشت Inside Out وجود دارد، این قضیه را به طور کامل روشن می‌کند که چرا این انیمیشن اینقدر درجه یک و بی‌نظیر است. Inside Out موفقیت‌های بسیار زیادی را در زمینه جوایز و تجاری توانست به دست بیاورد.

Zootopia (۲۰۱۶)

• کارگردانان:‌ بایرون هاوارد و ریچ مور
• نویسندگان:‌ جرید بوش و فیل جانسون
• صداپیشگان: جنیفر گودین، جیسون بیتمن، ادریس آلبا و جی. کی. سیمونز

در سال ۲۰۱۶، Zootopia با استفاده از حیوانات، انیمیشنی عجیب و شاهکار را خلق کرد که دیگر درمورد اعتماد به نفس،‌ ترس از ناشناخته، دوستی و… حرف نمی‌زند. این بار دیزنی دست روی مسئله‌ای خشن گذاشته که حرف زدن درموردش برای کودکان کار سختی است: نژاد پرستی. داستان درمورد خرگوشی به نام جودی هاپس است که تصمیم می‌گیرد به شهر زوتوپیا برود و تبدیل به پلیس بشود. با تمام وجود دست کم گرفتن‌ها،‌ او این شغل را به دست می‌آورد. با حضور روباهی به نام نیک وایلد، او متوجه اتفاقات عجیبی در شهر زوتوپیا می‌شود.

کم نبوده‌اند افرادی از نژادهای مختلف که سعی داشتند با بد جلوه دادن آن دیگر نژاد، مظلومیت خود را به رخ بکشند. در Zootopia، این مسئله را به زیبایی نشان می‌دهد. پدید آوردن یک آرمان شهر کاری غیر ممکن است و حال جودی، لحظه به لحظه بیشتر به این مسئله پی می‌برد. زندگی در صلح و آرامش، کاری است که برایش دست از جنگ و مسابقه “کی از همه مظلوم‌تر است” کشید. Zootopia فارغ از درخششی که داشت، همچنان جذابیت خودش را حفظ کرده و یکی از بهترین انیمیشن های جهان، لقبی است که می‌توان به آن داد.

Coco (۲۰۱۷)

• کارگردان: لی آنکریچ
• نویسندگان: لی آنکریچ و آدرین مولینا
• صداپیشگان: گائل گارسیا برنال، آنتونی گونزالس، بنجامین برت و آلانا اوبلاک

مفهوم زندگی پس از مرگ، ناشناخته و عجیب است. هر فرهنگ و هر مذهبی، عقیده‌های خاص خودش را درمورد این قضیه دارد. حال دیزنی و پیکسار با دست گذاشتن بر روی یک فرهنگ خاص در مکزیک، ما را به ماجراجویی می‌برد که لحظه به لحظه، بهتر و بهتر می‌شود! داستان درمورد پسری به نام میگوئل است که الگویش، موسیقی‌دانی به نام ارنستو دِ لا کروز است. اما موسیقی در خانواده او ممنوع است و حال، او وارد ماجرایی می‌شود که به طور اتفاقی، به دنیای مردگان منتقل می‌شود.

مرگ، خیانت، موسیقی و اسکلت‌ها، جزئیاتی هستند که Coco را تشکیل می‌دهند. این انیمیشن شخصیتی به نام هکتور را معرفی می‌کند که وقتی داستان پشت او را متوجه می‌شوید، شوک زده و غمگین می‌شوید. از لحاظ بصری، Coco یکی از زیباترین چیزهایی است که می‌توانید ببینید و در مجموع، دوباره پیکسار و دیزنی مفهومی را به کودکان به زیبایی نشان دادند که حرف زدن درمورد آن کار ساده‌ای نیست.

Soul (۲۰۲۰)

• کارگردان: پیت داکتر
• نویسندگان: پیت داکتر و مایک جونز
• صداپیشگان: جیمی فاکس، تینا فی، داوید دیگز و گراهام نورتون

دوباره پیکسار به همراه پیت داکتر، به موضوع زندگی پس از مرگ برگشت. اما اینبار درمورد مفهوم زندگی کند و کاوی عمیق‌تر دارد. موسیقی جز، روح‌های بامزه و دنیایی که نگاه جالبی به روح می‌اندازد، چیزهایی است که می‌توانید در Soul پیدا کنید. داستان درمورد معلم موسیقی‌ای است که دوست دارد یک روزی به طور جدی، تنها به نوازندگی جز بپردازد. حال روزی، به طور اتفاقی روحش از بدنش جدا می‌شود و تنها راه بازگشتش، این است که روحی به نام 22 را مجاب کند که زندگی کند.

Soul اینبار درمورد مفهومی حرف می‌زند که ذهنمان را در سخت‌ترین شرایط زندگی درگیر کرده است: چرا باید زندگی کنیم؟ یا اصلاً چرا به این دنیا آمده‌ایم؟ گشت و گذار بامزه‌ و عمیقی در کنار موسیقی مسخ کننده ترنت رزنر و آتیکوس راس، یکی از بهترین انیمیشن های جهان را ساخته است که هیچوقت نمی‌توان از آن سیر شد. Soul با اینکه در گیشه شکست خورد، اما مورد تحسین تماشاچیان و منتقدان قرار گرفت و در آن سال، جوایز بسیار زیادی را درو کرد.

نگران نباش، اونا حالشون خوبه. نمی‌تونی یه روح رو این جا له کنی. زندگی روی زمین برای این کاره.

۲۲ (با ایفای نقش تینا فی)

The Mitchells vs. The Machines (۲۰۲۱)

• کارگردان: مایک ریاندا
• نویسندگان: مایک ریاندا و جف روو
• صداپیشگان: ابی جکوبسن، دنی مک‌براید، مایا رادولف و اولیویا کلمن

بدون شک یکی از غافلگیرکننده‌ترین آثار سال ۲۰۲۱، The Mitchells بود. اثری که داستانش را سریع شروع می‌کند، به زیبایی به مفهوم خانواده می‌پردازد و یکی از خنده‌دارترین کمدی‌های چند سال اخیر را ارائه می‌کند. این بار محوریت انیمیشن،‌ بر روی دختری نوجوان و خلاق است که دوست دارد وارد دانشکده فیلمسازی شود. این اتفاق رخ می‌دهد اما او مجبور است همراه با خانواده‌اش، به آنجا برود. حال در این میان،‌ آن‌ها متوجه می‌شوند که مورد هجوم ربات‌ها قرار گرفته‌اند.

چیزی که The Mitchells را لذت‌بخش می‌کند، این است که انگار کل اتفاقات همانند یکی از فیلم‌های کیتی میشل است. صحنه‌های کمدی اثر بی‌نظیرند و به راحتی مخاطب را می‌خنداند. داستان نیم نگاه ریزی به مسئله تکنولوژی و خانواده می‌اندازد. بیشتر تمرکز بر روی نشان دادن مفهوم خانواده و آن دوستی است که ما دیر متوجه عزیز بودنشان، با توجه به تمام عجیب و یا غیرقابل تحمل بودنشان می‌شویم. The Mitchells یک تجربه بی‌نظیر، چه از لحاظ فرم چه از لحاظ روایت است که کمتر مانند آن را شاهد هستیم.

بیش‌تر در دنیای فیلم‌ها کند و کاو کنید

• ۴۰ فیلم که نمی‌دانستید کمیک بوکی هستند
• ۳۰ فیلم وسترن که شما را به غرب وحشی می‌برند
• ۵۰ فیلم اکشن که هیجان را به رگ‌هایتان تزریق می‌کنند
• ۳۵ فیلم جنایی تاریخ سینما که هوش از سرتان می‌پرانند
• ۴۰ فیلم ترسناک تاریخ سینما که کابوس شب‌هایتان می‌شوند

پرسش‌های متداول در مورد انیمیشن ها

تا 1.000.000 تومان خرید کن ماه آینده پرداخت کن∎​