شناسهٔ خبر: 52918653 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: برترین‌ها | لینک خبر

نکنید دوستان، داریوش عزیز ما را دق ندهید

دیروز با اعلام رسمی محمدرضا فرجی مدیر کل نظارت بر عرضه و نمایش سازمان سینمایی «لامینور» از اکران نوروز حذف شد.

صاحب‌خبر -

برترین‌ها: دیروز با اعلام رسمی محمدرضا فرجی مدیر کل نظارت بر عرضه و نمایش سازمان سینمایی «لامینور» از اکران نوروز حذف شد. اتفاقاتی مشابه سال ۸۶ وقتی معاونت وقت سینمایی دو روز مانده به اکران «سنتوری» از تعویق نمایش این فیلم تا زمانی بهتر خبر داد. زمانی که هیچ وقت فرا نرسید و «سنتوری» بعد از چهارده سال هنوز اکران نشده. حال باید دید «لامینور» دومین فیلم مهرجویی با موضوع موسیقی چه سرنوشتی پیدا می کند.

نکنید دوستان، داریوش عزیز ما را دق ندهید

محمد تاجیک(خبرنگار با سابقه سینما) همزمان با این تصمیم مدیران سازمان سینمایی بخش‌هایی از روایت داریوش مهرجویی از حال و روزش بعد از توقیف «سنتوری» را بازنشر کرده. داریوش مهرجویی سال‌ها قبل در روایت روزهای پر استرسش بعد از توقیف «سنتوری» گفته بود:«من از طریق این فیلم تجربه های بسیار تلخ و بیمارگونه ای را طی کردم .از همان اول که به دلایل پوچ ومضحک جلوی اکرانش گرفته شد همه چیز را درمن سرکوب کردند . فیلمی که می توانست اکران موفقی در داخل وخارج داشته باشد وکلی اتفاق خوب را برای خیلی ها راباعث می شد بی جهت زندانی شد و هدر رفت.

نکنید دوستان، داریوش عزیز ما را دق ندهید

«کلی یادداشت درباره اتفاقهای سیاه وشومی که بعد از «سنتوری» درزندگی ام پیش آمد از جمله خیانتهای مضاعف مشترک که یکهو به کمرم زد ،دوستی های چهل ساله ای که تغییر ماهیت دادویک شبه به دشمنی خونی بدل شد .فضایی ایجاد شد که من برای اولین بار مجبور شدم که پیش روانکاو بروم منی که اعتقاد به این چیزها نداشتم رفتم سراغ روان درمانی چون تا مدتها تمام شب بیدار بودم مدام راه می رفتم و گریه می کردم . هرکس که فکرش را بکنید به فکرم می آمد و برایش دلم می سوخت و اشکم سرازیر می شد.

نکنید دوستان، داریوش عزیز ما را دق ندهید

خلاصه که به کل دیوانه شده بودم .در سن وسالی که از من گذشته تک تک این اتفاقها مثل پتک به روح وجسمم ضربه می زد .البته از آن طرف دوره پرکار و پر محصولی هم در زندگی من از کار در امد . آسمان محبوب ونارنجی پوش ومستند همه دانا را ساختم یک رمان تازه نوشتم و همینطور فیلمنامه مولانا و زکریای رازی وتئاتر کار کردم .نگذاشتم شومی طلسم سنتوری تسخیرم کند»

نکنید دوستان، داریوش عزیز ما را دق ندهید

هوشنگ گلمکانی (منتقد سینما) نوشت: سانسورچی‌ها می‌دانند کارشان با هنرمند چه می‌کند؟ کابوس سانسور شدن را می‌شناسند؟ داریوش مهرجویی گفته است مسیر کارنامه او را از همان آغاز، نه خودش، بلکه سانسورچی‌ها تعیین کرده و هر فیلمش را بر اساس رفتار سانسور با فیلم قبلی‌اش برای ساخت انتخاب کرده است. او بیش از همه سانسور شده، با این حال بیش از همه به میراث فرهنگی سینمای ایران افزوده است. سانسورچی‌ها شاید فکر کنند دارند خیلی ساده، مأموریت و وظیفه‌شان را انجام می‌دهند اما متاسفانه هیچ آماری از افسردگان و قربانیان و درگذشتگان سانسور وجود ندارد تا به عمق فاجعه‌ نتیجه کارشان پی ببرند.

نکنید دوستان، داریوش عزیز ما را دق ندهید

پژمان موسوی (روزنامه نگار) نوشت: لامینور را از اکرانِ نوروزی حذف کردند، به همین راحتی. درست می‌گویند زمانه عوض شده: قبل‌ترها گروه‌های خودسر فیلم‌ها را از پرده‌ی سینماها پایین می‌کشیدند، حالا وزارتِ ارشاد. دایره را آن‌قدر تنگ کرده‌اند که دیگر داریوش مهرجویی هم از آن بیرون است. رضا درمیشیان که دیگر جای خود دارد

رضا صائمی در این باره نوشت: حذف و سانسور و توقیف، فقط فیلم را مثله نمی کند فیلمساز را هم مچاله می کند!..و این هولناک ترین زخمی است که تیغ سانسور رقم می زند...داریوش مهرجویی پس از سانسورهای فیلم دایره مینا می گوید: «من با «دایره مینا» برای اولین بار افسردگی روانی را تجربه کردم، آن هم در حالی که یک نیاز اجتماعی مهمی را مطرح کرده بودم...به جای اینکه بابت این نگاه جامعه شناسانه و دلسوزانه تشویق شویم، زرتی زدند توی کله مان!...ما مثل کاراکترهای داستایفسکی نمی توانیم یک چیز خوب و زیبا و کامل را تحمل کنیم و باید هر چه زودتر نابودش کنیم تا از شرش خلاص شویم». مهرجویی درباره توقیف فیلم «بانو» هم می گوید: «شخص آقای انوار شبی که قرار بود فیلم را در جشنواره نمایش دهند، خودش مستقیما تماس گرفت و گفت به خاطر اینکه فیلمت را نجات دهیم الان صلاح نیست نمایشش بدهیم. خود این آقا فقط دو سال در آن مقام ماند ولی «بانو» به خاطر «نجات دادن» این آقا نُه سال در بایگانی ماند!»....و این حکایت همچنان باقیست!

نکنید دوستان، داریوش عزیز ما را دق ندهید

کاربری در این باره نوشت: پسر باورم نمی‌شه. ۱۴ سال پیش «سنتوری» رو سر بریدن و حالا هم باز دارن همون کار رو با «لامینور» می‌کنن.مگه چند نفر تو ایران مثل داریوش مهرجویی داریم؟ مگه همین مهرجویی چند سال یه بار فیلم می‌سازه؟

نظر شما