شناسهٔ خبر: 52802172 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: شهرآرانیوز | لینک خبر

روز تجدید حزن شیعه

دکتر سعید طاوسی مسرور - عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی

صاحب‌خبر -

محدث قمی در کتاب «مفاتیح‌الجنان» درباره بیست‌وپنجم رجب می‌نویسد: «روزی است که غم‌های آل محمد (ص) و شیعیان ایشان تازه می‌شود.» این عزاداری برای مصیبت شهادت امام موسی‌بن‌جعفر (ع) در ۲۵رجب۱۸۳ در پنجاه وپنج سالگی در بغداد است.

پیکر پاک آن حضرت را در قبرستان قریش که در نزدیکی شهر بغداد و در مسیر بصره قرار داشت، در کنار قبر عیسی بن عبدا... نوفلی به خاک سپردند، یعنی همان جایی که بعد‌ها به حرم کاظمین (ع) تبدیل شد.

آن امام بزرگوار بعد از پدرش امام جعفرصادق (ع) ۳۵سال زندگی کرد و امامت و هدایت شیعیان را برعهده داشت. در زمان امام موسی‌بن‌جعفر (ع) برای ارتباط شبکه‌ای شیعیان در جای جای جهان اسلام با امام، نهاد وکالت پدید آمد.

این نظر هم وجود دارد که امام‌صادق (ع) مؤسس نهاد وکالت است، اما حتی با پذیرش این قول نیز توسعه و تقویت جدی این نهاد در دوره امام‌کاظم (ع) بوده است.

این نهاد، زنجیره ارتباطی گسترده‌ای بود که از طریق آن همه شیعیان با امام در ارتباط بودند و وجوهات شرعی و حقوق و واجبات مالی از طریق وکلا از شیعیان دریافت و برای امام (ع) فرستاده می‌شد. قدرت و وسعت شبکه وکالت در کنار اظهاراتی از امام (ع) که مبارزه طلبی آن حضرت با خلیفه ظالم بود، برای هارون الرشید تحمل ناپذیر بود.

علاوه بر شیعیان، امام (ع) نزد بسیاری از اهل تسنن فوق العاده محبوب بود. این وضع موجب شد که هارون به آن حضرت بیمناک شود و زمانی که هارون برای حج به حجاز آمده بود، وقتی به مدینه رسید، به دستور او امام (ع) را در سال ۱۷۹ دستگیر کردند و به عراق بردند و پس از حدود چهار سال زندان سرانجام در چنین روزی از سال ۱۸۳ به‌شهادت رساندند.

ابتدا امام (ع) را به بصره بردند و تسلیم عیسی‌بن‌جعفربن‌منصور عباسی کردند و از هفتم ذی‌حجه ۱۷۹ تا حدود یک سال ایشان در بصره زندانی بود.

هارون از عموزاده‌اش خواست که آن حضرت را به قتل برساند، اما عیسی بن جعفر چنین نکرد و ازاین رو به خواست هارون، آن حضرت را به بغداد آوردند و ایشان نزد فضل بن ربیع وزیر محبوس شد و فضل بن ربیع هم از قتل ایشان خودداری کرد.

سپس ایشان نزد فضل بن یحیی برمکی زندانی شد و او هم حاضر به کشتن امام (ع) نشد و سرانجام آن بزرگوار را به زندان سندی‌بن‌شاهک انتقال دادند و او امام (ع) را مسموم کرد و به شهادت رساند. گفته شده است که سندی‌بن‌شاهک چند دانه رطب آلوده به زهر به آن حضرت خورانده است.

امام (ع) در همان زندان هم با قول و عمل به هدایت افراد مشغول بوده است، چنان که نجاشی روایت کرده که موسی بن ابراهیم مروزی معلم فرزندان سندی بن شاهک بوده و در زمان حبس امام (ع) در زندان آخر، روایاتی را که از امام (ع) شنیده، در کتابی گرد آورده است.

روایت شده است که امام‌کاظم (ع) زمانی که در زندان بود، از زندان برای هارون پیامی فرستاد و فرمود: «هارون، هر روز ناگواری که بر من سپری می‌گردد، از تو نیز مانند آن یک روز خوش به آخر می‌رسد، تا پایان یابد؛ سرانجام به روزی خواهیم رسید که من و تو باهم در پیشگاه عدل الهی گرد خواهیم آمد؛ تفاوت آن روز با این ایام این است که ستمگران و جنایتکاران زیانی آشکار خواهند دید، زیانی که هرگز جبران شدنی نباشد!»

نظر شما