بحران اوکراین یکبار دیگر نشان داد که کشورهای غربی و بهخصوص آمریکاییها در مواقع حساس، پشت متحدان خود را خالی میکنند؛ رفتاری که آمریکا پیشتر در قبال متحدان خود همچون حسنی مبارک در مصر، بنعلی در تونس و ... داشت، این رفتار کاخسفید اکنون در قبال اوکراین و زلنسکی نیز در حال تکرار است. آمریکاییها در شرایطی به تشدید بحران در اوکراین دامن زدند که اکنون حاضر نیستند هیچ حمایتی از دولت زلنسکی کنند. این در حالی است که دولت زلنسکی و غربگرای اوکراین کاملا تحت تسلط و اختیار آمریکاییها قرار داشته و دارد. در مرحله فعلی چند نکته را باید موردتوجه قرار داد؛ آمریکا دنبال حمایت از اوکراین نیست همانطور که در سال2014 و کریمه آمریکا از اوکراین حمایت نکرد و از اروپا هم حمایت نکرد و اینها را تنها گذاشت و به تبلیغات رسانهای بسنده کرد. آمریکا بهدنبال این است تا بدون ورود به جنگ، روسیه را مهار کند و اروپا و روسیه را در مقابل هم قرار دهد تا در مسیر زمان حرکت کند؛ چراکه در حال افول است. آمریکا همچنین برآن است در این وضعیت جدید روسیه، رقیب خود و اروپا را که اتحادش را با آمریکا دیگر مثل قبل دنبال نمیکند، تضعیف سازد.درحالیکه جهان با نگرانی به تنش نظامی در اروپای شرقی مینگریست، صدای آتش توپخانه های ارتش روسیه در اوکراین اوایل صبح پنجشنبه شنیده شد. اوایل صبح پنجشنبه ولادیمیر پوتین ، رییس جمهور روسیه فرمان آغاز عملیات نظامی ویژه ارتش این کشور در منطقه دونباس اوکراین را صادر کرد؛ عملیاتی که ارتش روسیه برای حفاظت از امنیت منطقه دونباس آغاز کرد. پوتین پس از حمایت از استقلال دو منطقه لوهانسک و دونتسک، در راستای حمایت از مردم روسزبان شرق اوکراین، فرمان آغاز عملیات نظامی در این منطقه را صادر کرد. این در حالی است که شب گذشته نیز تحولات مهمی در صحنه بینالملل در ارتباط با حوادث اوکراین به وقوع پیوست. پوتین اوضاع شرق اوکراین را بهعلت حملات این کشور و دخالتهای خارجی در امور اوکراین وخیم خواند و گفت شرایط بهگونهای است که اقدام قاطع مسکو را اقتضا میکند. رییسجمهور روسیه همچنین گفت در صورت مداخله کشورهای خارجی، روسیه فورا واکنش نشان خواهد داد. وی تاکید کرد: روسیه درحال انجام «عملیات نظامی ویژه» در اوکراین است و هدف مسکو غیرنظامی و عاری کردن این کشور از نازیسم و نه اشغال این کشور است.
آب پاکی آمریکا روی دست اوکراین
پس از آغاز جنگ در اوکراین، سخنگوی کاخ سفید گفت: آمریکا وارد جنگ با روسیه نشده و نیروهایش را برای جنگ به اوکراین اعزام نخواهد کرد. جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید در کنفرانسی مطبوعاتی گفت: ما قرار نیست با روسیه وارد جنگ شویم. وی همچنین ادامه داد: قرار نیست آمریکا سربازهایش را برای مبارزه با روسیه به اوکراین اعزام کند.
همچنین با وخیمتر شدن بحران اوکراین کشورهای عضو ناتو توان نظامی خود در شرق اروپا را تقویت میکنند. آمریکا ۱۲هواپیمای جنگی رادارگریز خود را در همین رابطه به پایگاهی در منطقه آیفل آلمان منتقل کرده است. نیروهای مسلح آمریکا چند جت رادارگریز را به نیروی هوایی «اشپانگداهلم» در منطقه آیفل آلمان منتقل کردهاند. نیروی هوایی آمریکا هفته پیشاز ورود جتهای جنگی نوع «اف ـ ۳۵ لایتننیگ۲» خبر داده بود.
این جتهای ساخت شرکت «لاکهید ـ مارتین» مدرنترین رادارگریزهای جهان به حساب میآیند. علاوه بر جتهای «اف ۳۵» ۳۵۰سرباز تازهنفس و پرسنل نیز به این پایگاه منتقل شدهاند. این پایگاه پیش از این میزبان چهارهزار سرباز آمریکایی و اسکادران جتهای جنگی «اف۱۶» بود. چند روز پیش آمریکا 6هواپیمای سوخترسان نوع «کیسی ۱۳۵» را به پایگاه رامشتاین آلمان منتقل کرد.
نقش ناتو در تنشهای اوکراین
بحران اوکراین با رد درخواست تضمینهای امنیتی روسیه ازسوی آمریکا و ناتو، اوج گرفت. درحالحاضر روسیه استقلال دو منطقه جداییطلب شرق اوکراین را به رسمیت شناخته و دستور اعزام واحدهای نظامی خود به این مناطق را صادر کرده است. کشورهای عضو ناتو درحالیکه خطر حمله روسیه به اوکراین از هر زمانی بیشتر شده، درصدد تقویت حضور نظامی خود در شرق اروپا برآمدهاند. آمریکا قصد دارد هزار سرباز خود را از بایرن آلمان به رومانی منتقل کند. فرانسه نیز پیشنهاد داده که فرماندهی واحدی نظامی در آینده را در رومانی فراهم کند؛ کشوری که ۶۰۰کیلومتر مرز مشترک با اوکراین دارد.
نابودی زیرساختهای اوکراین
دقایقی پس از نطق تلویزیونی پوتین برای اعلام رسمی عملیات ویژه نظامی در اوکراین، صدای انفجار شدیدی در کییف به گوش رسید. پایتخت اوکراین در فاصله ۳۸۷کیلومتری مرز روسیه قرار دارد تا آنجا که صدها زیرساخت اوکراین مورد هدف قرار گرفت.با وجود وعدههای فراوان به اوکراین و تهدیداتی که کشورهای غربی و آمریکا علیه روسیه داشتند اما تاکنون کشورهای غربی و آمریکا اقدامی را علیه روسیه در میدان جنگ انجام ندادهاند و مقامات آمریکایی نیز بهوضوح گفتهاند که وارد درگیری نظامی با روسیه در اوکراین نخواهند شد. مشخص است که برای واشنگتن درگیری نظامی با روسیه ممکن است به یک درگیری جهانی تمامعیار تبدیل شود که کار را به تسلیحات هستهای نیز بکشاند و برای غربیها اوکراین اینقدر ارزش ندارد که بهخاطر آن وارد یک درگیری تمامعیار در سطح جهانی با روسیه شوند.
آمادگی کییف برای مذاکره بدون پیششرط با روسیه
درنهایت روز گذشته دولت اوکراین اعلام کرد که بدون هیچ پیششرطی آماده مذاکره با روسیه است. «میخائیلو پودولیاک»، مشاور رییس دفتر ریاستجمهوری اوکراین عنوان داشت: اوکراین آماده است تا «بدون هیچگونه پیششرطی» با روسیه درخصوص تضمینهای امنیتی گفتوگو کند. زلنسکی نیز اوایل روز جمعه گفته بود که آماده است تا درباره «وضعیت بیطرفی اوکراین» با روسیه گفتوگو کند. مسکو نیز با استقبال از این پیشنهاد اوکراین، سخنگوی کرملین اعلام کرد که روسیه آماده است تا یک هیات عالیرتبه برای مذاکره به مینسک اعزام کند. برای بررسی بیشتر تنشهای موجود در جنگ بحران و عدمحمایت غرب از زلنسکی در این جنگ گفتوگویی با «محسن پاکآیین»، سفیر سابق ایران در باکو انجام دادیم که به آن میپردازیم:
چرا غرب اوکراین را در جنگ روسیه تنها گذاشت، باوجودآنکه پیش از آن، سیاست پرتنش آنها، موجبات تحریک روسیه برای این حمله شد؟
از قبل هم مشخص بود و همه میدانستند که غرب حمایت چندانی از کییف در برابر مسکو نمیکند. دلیل آن هم واضح است. ناتو 20سال است که درگیر بحران نظامی در افغانستان بود و چیزی جز جنایت و خونریزی از این اشغالگری آنها حاصل نشد. هرچند بخشی از فجایع غرب در افغانستان به آمریکا برمیگردد اما درنهایت هم ناتو و هم آمریکا و انگلیس با خفت از افغانستان خارج شدند. از سویی دیگر، مردم آمریکا هم دیگر تمایل ندارند تا فرزندانشان در کشورهای دیگر در دفاع از ناتو کشته شوند؛ موضوعاتی که مقامات آمریکا را بر آن داشت تا اعلام کنند که در صورت درگیری نظامی، نیرو به اوکراین نمیفرستند؛ البته نباید فراموش کرد که اعتماد بیشازحد زلنسکی، رییسجمهور غربگرای اوکراین هم بر تشدید این بحران افزود. او اعتماد بیشازحدی به آمریکا و اروپاییها کرد و تصورش این بود که در زمان روی دادن جنگ احتمالی، غربیها از او حمایت کنند اما دیدیم که غربیها ورودی به این ماجرا از خود نشان ندادند تا اینکه رییسجمهور اوکراین روز گذشته اذعان کرد که غرب او را در برابر بحران اوکراین تنها گذاشته و به وعدههایشان عمل نکردند. این اعتماد و تکیه بیشازحد زلنسکی به غرب موجب شد تا به وضعیت فعلی دچار شود.
بحران اوکراین یکبار دیگر نشان داد که کشورهای غربی و بهخصوص آمریکاییها در مواقع حساس، پشت متحدان خود را خالی میکنند. آیا مدیریت آمریکا در بحرانهای فعلی با بحرانهای دهه1990 میلادی نشانگر این است که کاخ سفید بخش مهمی از قدرت و توان خود را در سطح بینالمللی از دست داده است؟
اگر به بحران اوکراین و دیگر بحرانهای گذشته نگاهی کوتاه داشته باشیم این نتیجه را حاصل میکند که آمریکا به تامین منافع خودش میاندیشد. رهبرانی که از طریق کودتا و شبهدموکراتیک روی کار میآیند وقتی تاریخمصرف آنها گذشت غرب آنها را تنها میگذارد. حتی در ایران و زمان سقوط رژیم شاه دیدیم که آمریکا او را به واشنگتن راه نداد یا حسنی مبارک در مصر و مشابه آن در تونس و بنعلی که هنگام ساقط شدن از حمایتهای غرب برخوردار نشدند. حتی صدام حسین که در زمان جنگ تحمیلی علیه کشورمان کنار آمریکا بود هم از حمایتهای کاخ سفید یا اروپاییها بهرهای نبرد. این به دلیل رویکرد یکجانبهگرایانه آمریکاست که معتقد است آمریکا مدیر نظم جهانی است و دیدگاههای خودش را تامین می کند و هر جا منافعش تامین نشد از کنار آنها بهراحتی میگذرد؛ موضوعی که درخصوص اوکراین هم صدق کرد و حمایتی از این کشور در برابر روسیه انجام نداد.
در مرحله فعلی چند نکته را باید موردتوجه قرار داد. آمریکا دنبال حمایت از اوکراین نیست همانطور که در سال2014 در ماجرای کریمه، آمریکا از اوکراین حمایت نکرد؛ از اروپا هم حمایت نکرد و اینها را تنها گذاشت و به تبلیغات رسانهای بسنده کرد. آمریکا بهدنبال این است تا بدون ورود به جنگ روسیه را مهار کند و اروپا و روسیه را در مقابل هم قرار دهد تا در مسیر زمان حرکت کند چراکه در حال افول است. آمریکا همچنین برآن است در این وضعیت جدید روسیه، رقیب خود و اروپا را که اتحادش را با آمریکا دیگر مثل قبل دنبال نمیکند، تضعیف سازد.
آمریکا بهدنبال تحریک این جنگ است تا ادامه یابد و روسیه و اروپا با یکدیگر وارد جنگ شوند. انگلیس هم که از اتحادیه اروپا خارج شده در کنار آمریکا قرار گرفته است و تحریکات را ادامه دادند تا امروز که به اینجا رسید.
اتحادیه اروپا که خودش را همسرایه روسیه میداند تا از بازار انرژی و بازار مصرف روسیه استفاده کند متمایل به جنگ تمامعیار نیست و با مذاکرات و اقدامات دیپلماتیک میخواهد موضوع را مدیریت کند اما تحریکات آمریکا و خطای محاسباتی اوکراین باعث شد تا فعالیت دیپلماتیک اروپا به نتیجهای نرسد؛ البته ادامه این جنگ به نفع روسیه نیست به نفع اروپا و اوکراین هم نیست و تنها برنده این جنگ آمریکا و انگلیس است که اتحادیه اروپا و روسیه را تضعیف میکند و از اوکراین بهعنوان یک بازیچه نه بازیگر استفاده میکند تا سلطه افولیافته خود بر جهان را ادامه دهد.
آیا تجربه خلع سلاح اوکراین از انرژی هستهای و نظامی ازسوی غرب، میتواند موردتوجه دیگر کشورها بخصوص ایران نیز قرار گیرد؟
خلع سلاح این کشور ازسوی دولت خود در سال1994 و در معاهده بوداپست صورت گرفت؛ معاهدهای که اوکراین داوطلبانه آن را پذیرفت که به یک کشور غیرهستهای تبدیل شود و تمام بمبهای اتمی خود را نابود کند. تجربه اوکراین میتواند موردتوجه ایران نیز قرار گیرد تا غرب در اهداف و راهبردهای استثماری و استعماری که دارد به نتیجه نرسد.
ناتو همیشه بهدنبال این بود که کشورهای مستقلشده را فاقد سلاح هستهای و انرژی هستهای صلحآمیز کند. پس از انقلاب نارنجی اوکراین از کییف، خواست که برنامههای هستهای خود را بهگونهای کنترل کند تا آنجا که متوقف شود و قول داد که اوکراین را در مقابل روسیه محافظت و عضو ناتو کند اما بعدازاینکه اوکراین خلع سلاح شد هیچ اتفاقی نیفتاد. اکنون که اوکراین در این بحران و تنشها گرفتار شده است، کشورهای غربی جز محکومیت رسانهای و نهایتا تحریمهای مالی و اقتصادی که میتواند مدیریت شود، اقدام دیگری انجام نداد. این تجربهای عبرتآموز است و اگر کشور ایران نظر غرب را میپذیرفت و از حق مسلم ایران در انرژی هستهای صلحآمیز نداشتیم، شاید سرنوشت امروز لیبی یا اوکراین و... نتیجه این اعتمادهایی است که به غربیها داشتند.
سرانجام این درگیریها به کجا منتهی میشود. آیا غرب ورود میدانی به میدان جنگ خواهد داشت یا تنها به تحریمها و فشارهای سیاسی بسنده میکند؟
یکی از دغدغههای جدی روسیه پس از فروپاشی شوروی گسترش حوزه نفوذ ناتو به سمت شرق اروپا بود. مذاکرات متعددی میان روسیه و اعضای ناتو ازجمله آمریکا دنبال شد و در سال 1997 ناتو رسما اعلام کرد که متمایل به مرزهای روسیه نخواهد شد و از کشورهای همجوار روسیه مثل اوکراین و گرجستان برای پیوستن به ناتو دعوت نمیکند. با این موضوع ناتو تا حدی دغدغههای دولت روسیه کاهش یافت اما بعد از 2004 که در اوکراین یک انقلاب نارنجی با دخالت غرب رخ داد و یکی از چهرههای غربگرا مثل زلنسکی و متمایل به غرب روی کار آمد، ناتو اقدامات تحریکآمیز خودش را از محور روسیه شروع کرد تا اوکراین را بهعنوان یکی از اعضای ناتو بپذیرد.
اقداماتی را شروع کرد این اقدامات ادامه داشت تا 2014 که روسیه بهدنبال دغدغههای جدیدی که برایش ایجاد شده بود کریمه را تصرف و در یک همهپرسی این منطقه را که متعلق به اوکراین بود به روسیه اضافه کرد.تحرکات غرب ادامه یافت و کشورهای غربی روسیه را تحریم کردند و درعینحال مکررا از اوکراین برای پیوستن به ناتو دعوت کردند. اگرچه تحلیل این بود که اوکراین را در جمع خود نخواهد پذیرفت اما این تحریکات ادامه یافت و دولت اوکراین به اعمال فشار علیه روستبارهای شهرهای ایالت دونباس که در مجاورت روسیه است، کرد.روسها و اوکراین مذاکره کردند و در مینسک اوکراین قول داد که این فشارها بر روستبارها را کاهش دهد اما با تحریکهای غرب این اتفاق نیفتاد و درنهایت دو ایالت روسنشین دونتسک و لوهانسک اعلام استقلال کردند که از اوکراین جدا شوند و حملات اوکراین علیه این ایالات افزایش یافت و دومای روسیه هم تصویب کرد که مسکو استقلال این دو استان روستبار را به رسمیت بشناسد و هم اینکه از روستبارها حمایت کند.این اتفاق نشاندهنده بدعهدی ناتو است چراکه گفته بود به سمت شرق اروپا غش نخواهد کرد و اوکراین را عضو ناتو نخواهد کرد اما با تحریک اوکراین تلاش کرد تا به سمت اوکراین و مرزهای روسیه پیشروی کند درحالیکه از دغدغههای امنیتی مسکو آگاه بود.بهتر است روسیه و اوکراین بدون دخالت کشورهای دیگر مذاکره کنند و اختلافات خود ازجمله روستبارها را حل و غرب دو طرف را به ادامه مذاکرات تشویق کند. ادامه این وضعیت جنگ تمامعیاری را به اروپا و کشورهای اطراف اروپا صادر کرده و ناامنی جهانی ایجاد میکند و به نفع صلح جهانی نیست.
اگر به بحران اوکراین و دیگر بحرانهای گذشته نگاهی کوتاه داشته باشیم این نتیجه را حاصل میکند که آمریکا به تامین منافع خودش میاندیشد. رهبرانی که از طریق کودتا و شبهدموکراتیک روی کار میآیند وقتی تاریخمصرف آنها گذشت غرب آنها را تنها میگذارد. حتی در ایران و زمان سقوط رژیم شاه دیدیم که آمریکا او را به واشنگتن راه نداد یا حسنی مبارک در مصر و مشابه آن در تونس و بنعلی که هنگام ساقط شدن از حمایتهای غرب برخوردار نشدند
نظر شما