شناسهٔ خبر: 52748029 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه خراسان | لینک خبر

یادداشت روز

چرا پوتین برآشفت؟

نویسنده : نبی شریفی

صاحب‌خبر - در حالی که آمریکا و متحدانش با رصد لحظه‌ای تحرکات گردان های رزمی روسیه در مرز با اوکراین، در انتظار آغاز حمله بزرگ نشسته بودند، پوتین از کاخ کرملین به سوی غرب آتش گشود. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، ابتدا لایحه به رسمیت شناختن «جمهوری‌های مستقل» دونتسک و لوهانسک اوکراین را که به تصویب پارلمان روسیه( دوما) رسیده بود ، امضا کرد. سپس «توافق نامه دوستی و کمک متقابل» با این دو جمهوری را به امضا رساند تا دست مسکو برای هرگونه اقدام احتمالی در آینده باز باشد. اما چه وقایعی باعث شد روسیه دست به چنین اقداماتی بزند؟ عهدی که آمریکا به آن وفا نکرد آمریکا در سال ۱۹۹۷ و تنها شش سال پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تضمین داده بود که ناتو به سمت شرق اروپا گسترش پیدا نکند ولی این وعده به سرعت زیر پا گذاشته شد و از آن زمان تا کنون، 14 کشور که همه آن‌ها در زمان شوروی و جنگ سرد جزو بلوک شرق بودند، به عضویت «ناتو» درآمده‌اند.گسترش «ناتو» اما پشت مرزهای سه کشور متوقف شد؛ فنلاند که تصمیم گرفته بود برای جلوگیری از تحریک سیاسی مسکو و حفظ حاکمیت ملی خود، از ورود به اتحادیه های سیاسی و نظامی غربی خودداری کند. بلاروس تحت ریاست بلند مدت الکساندر لوکاشنکو که از آن به عنوان حیاط خلوت و متحد نزدیک مسکو یاد می شود و در نهایت اوکراین که تا پیش از واقعه «میدان اروپا» در سال 2014 به دولت روسیه نزدیک بود. اما در پی مجموعه اعتراضات و تحولاتی، ویکتور یانوکوویچ رئیس‌جمهور اوکراین از صحنه خارج شد و دولت های پس از آن یکی پس از دیگری به آغوش غرب گرویدند. اقدامی که کشورهای غربی از آن به عنوان «انقلاب» یاد می کنند، ولی روسیه آن را «کودتا» می‌داند. اوکراین نه تنها در حدود 8 سال گذشته بیش از هر زمانی غرب گرا شده، بلکه با جدیت بیشتری پیوستن به ناتو را دنبال می کند. نخستین بار بوش پسر در سال 2008 خواستار پذیرش گرجستان و اوکراین در پیمان ناتو شده بود. تصمیم پوتین تهاجمی بود یا واکنشی؟ با توجه به تحولات ربع قرن اخیر، می توان گفت که تصمیم روسیه تحت ریاست پوتین نه یک اقدام «کنشی» و تهاجمی، بلکه اقدامی «واکنشی» به عملکرد پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در سال های اخیر بوده است. بر پایه «تفاهم‌نامه بوداپست در باره تضمین‌های امنیتی» که در سال ۱۹۹۴ میان چهار کشور روسیه، اوکراین، بریتانیا و آمریکا امضا شد، کی یف که آن زمان دارای سومین زرادخانه هسته‌ای جهان بود، از زرادخانه خود صرف‌نظر کرد. در مقابل قدرت‌های بزرگ متعهد شدند تمامیت ارضی و استقلال سیاسی این کشور را محترم بشمارند؛ هرچند روسیه هنوز با گذشت سال ها خود را «برادر بزرگ» اوکراین می داند اما این اوکراین بود که در زمین غرب بازی کرد و واکنش فعلی مسکو را پدید آورد. حال آن که، روسیه فنلاندیزاسیون حوزه پیرامونی اش را اولویت بهتری می دانست که هیچ گاه محقق نشد. اکنون، اگر مجموعه تصمیم های روسیه را «واکنشی دیرهنگام» ارزیابی کنیم، می‌شود به سخنان دوشنبه شب ولادیمیر پوتین اعتنا کرد. رئیس جمهور روسیه گفت که قصد «بازسازی یک امپراتوری» را ندارد. روز سه شنبه، «اولکسی رزنیکف»، وزیر دفاع اوکراین در واکنش به تصمیم روسیه برای شناسایی استقلال دو منطقه در شرق اوکراین، گفت که کرملین به دنبال ایجاد «دیوار برلین جدید» است.به نظر می رسد مسکو با به رسمیت شناختن دو جمهوری شرقی اوکراین در پی ساخت حائلی میان خود و ناتو است. حائلی که آمریکا و متحدانش در ناتو طی سه دهه اخیر آن را از بین برده اند. البته این نکته را نیز نمی توان در نظر نگرفت که صبر مسکو از ناآرامی های جمهوری های استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی به سر آمده است. نیمه دوم دی ماه که اعتراضات در قزاقستان نیز به اوج خود رسیده بود، ولادیمیر پوتین نظامیان روس را در حمایت از دولت قزاقستان و «مبارزه با تروریسم بین‌المللی» به این کشور فرستاد. او در آن زمان به صراحت گفت که اجازه هیچ‌گونه بی‌ثباتی یا وقوع «انقلاب رنگی» در کشورهای عضو اتحاد جماهیر شوروی سابق را نخواهند داد. تبعات تصمیم پوتین چیست؟ حال سوال این است که سرانجام تصمیم پوتین برای حمایت از جدایی در شرق اوکراین چه خواهد شد؟ گمان می رود جنگ بزرگی که با مشارکت غرب انجام شود، نمی تواند سناریویی نزدیک و محتمل در کوتاه مدت باشد. چراکه ناتو به صراحت اعلام کرده اوکراین به دلیل آن که عضو این پیمان نیست، شامل ماده 5 (دفاع جمعی) نمی شود و کاری از آن ها به جز کمک تسلیحاتی ساخته نیست. در این میان، واشنگتن که طی یک دهه گذشته سیاست چرخش به سمت شرق آسیا را دنبال می کند، باید تصمیم‌اش درباره نوع برخورد با روسیه را نهایی کند. به نظر می رسد کاخ سفید دیگر توانایی مقابله همزمان با چین و روسیه را ندارد. بنابراین عاقلانه ترین کار این است که آمریکا دست از تحریک امنیتی مسکو بردارد. حال آن که روسیه با آزمایش موشک‌های بالستیک مافوق صوت کینژال با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای، موشک کروز مافوق صوت (Zircon ) و موشک بالستیک «قاره پیما» یارس (Yars) در روزهای گذشته، سعی کرده قدرت بازدارندگی خود را به نمایش بگذارد. در این شرایط، محتمل ترین رویداد، اعمال مجموعه تحریم های اقتصادی علیه مسکو است. تحریم‌هایی که بلافاصله بعد از امضای پوتین کلید خورد. دایره این تحریم ها در روزهای آینده بزرگ تر خواهد شد. اما همزمان این گمان می رود که با منزوی کردن روسیه، مسکو بیش از پیش به اتحاد خود و پکن بیندیشد. آن هم در شرایطی که دیگر هیچ یک از آن ها سودای رهبری کمونیست های جهان را ندارند و این «منفعت» است که چارچوب اتحاد آن ها را می سازد. اتحادی که می تواند نسل جدید تحولات بین المللی را در تقابل قدرت های جهانی رقم بزند.

نظر شما