به گزارش گروه جهان خبرگزاری آنا، پرداختن به مهمترین چالشها و موانع مذاکرات وین و نیز مهمترین مطالبات تیم مذاکرهکننده ایرانی در وین موضوع گفتوگویی اختصاصی بود که نشریه فایننشالتایمز با حسین امیرعبداللهیان داشته است. این گفتوگو در شرایطی انجام شده است که ایران پیشنهادهای منطقی خود را در ماههای گذشته پیشروی میز مذاکره قرار داده و این طرف غربی است که باید تصمیم بگیرد که آیا تمایلی به توافق و جبران خطاهای گذشته خود دارد یا اینکه همچنان بنا دارد با طرح مطالبات زیادهخواهانه و ضدبرجامی روند مذاکرات را فرسایشی کند. این موضوعی است که امیرعبداللهیان نیز در مصاحبه خود با این نشریه انگلیسی به آن پرداخت. امیرعبداللهیان در این مصاحبه در پاسخ به این سوال که چه چیزی مانع رسیدن به یک توافق است، میگوید: «از جمله مشکلاتی که ما در این مدت با آن مواجه هستیم این است که طرف مقابل فاقد یک ابتکار عمل جدی است.»
در ادامه مهمترین موانع ایجادشده از سوی طرف غربی و مهمترین مطالبات طرف ایرانی که وزیر خارجه کشورمان در این گفتوگو به آنها پرداخته است، مورد بررسی قرار میگیرد.
چرا تضمین
امیر عبداللهیان در این گفتوگو نگرانی ایران در مورد راستیآزمایی اقدامات طرف غربی را اینگونه ابراز میکند: «آن بخشی که مربوط به تعهدات طرف ایرانی است، مثل یک فرمول ریاضی روشن است. کاملا مشخص است که ما چه اقداماتی را باید انجام دهیم و چگونه این اقدامات ما راستیآزمایی خواهد شد. این امر از طریق IAEA خواهد بود، لذا طرف مقابل میتواند نگرانی نداشته باشد ولی ما همچنان نگرانیم.» نکته دیگری که امیرعبداللهیان بهعنوان یکی از موانع پیشرفت مذاکرات در این مصاحبه ذکر کرده است عدمارائه تضمین از سوی طرف آمریکایی است. امیرعبداللهیان همچنین رویکرد رابرت مالی را که اعلام کرده بود آمریکا متعهد نمیشود دولت بعدی این کشور به برجام متعهد بماند را مورد انتقاد خوانده و این مشی را خلاف حقوق بینالملل خواند. از آنجایی که آمریکا تنها کشوری است که از برجام خارج شده است و باید در قبال این اقدام خلاف رویه خود تضمین ارائه کند؛ چراکه عدمتضمین باعث میشود تا اقدامات خلاف برجام و خلاف قطعنامه ۲۲۳۱ این کشور به مرور فراموش شود. از طرف دیگر درصورت رسیدن به توافق احتمالی ۳ روند چالش وجود دارد که هرکدام ممکن است توافق را از بین ببرد. این فضا لزوم اخذ تضمین را بیشتر میکند.
۱-سیاست داخلی آمریکا
الف) انتخابات میاندورهای کنگره ۹ ماه دیگر در این کشور برگزار میشود و این احتمال تا حد زیادی وجود دارد جمهوریخواهان اکثریت مجلس سنا را که درحالحاضر نسبت نمایندگان دموکرات و کنگره در آن برابر است، در دست بگیرند. این احتمال همچنین ممکن است برای کنگره نیز رخ دهد. افتادن کنگره بهدست همحزبیهای ترامپ، یعنی برهمزننده توافق برجام خطر از بین رفتن هر توافق دیگری را هم محتمل میکند؛ چراکه مطابق قانون «اینارا» دولت آمریکا باید گزارشی به کنگره بدهد که اجرای برجام درجهت منافع آمریکاست و کنگره نیز باید این را بپذیرد. این قانون علیرغم فرسایشیکردن اجرای برجام قدرت برهم زدن توافق را نیز در اختیار کنگره قرار میدهد. ب) علاوهبر انتخابات کنگره، انتخابات ریاستجمهوری در سال ۲۰۲۴ نیز میتواند پلی باشد برای انتقال دولت به جمهوریخواهان.
۲ -زمانبندیهای برجام
آمریکاییها پیش از این نشان دادهاند که رفع قانونی تحریمهای ایران را تحمل نمیکنند. در سال ۲۰۲۰ یعنی زمانی که ۵ سال از توافق برجام گذشته بود مطابق این توافق تحریمهای تسلیحاتی ایران رفع شد. در مقابل آمریکاییها سعی داشتند با استفاده از اسنپبک (مکانیسم ماشه) مانع از رفع این تحریمها شوند که البته سایر طرفین برجام با توجه به خروج غیرمتعهدانه این کشور از برجام مانع از این امر شدند. مشابه زمانبندی ۲۰۲۰ دو تاریخ دیگر نیز در برجام وجود دارد. در سال ۲۰۲۳ یعنی سال هشتم برجام مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ محدودیتهای موشکی ایران رفع شده و درسال ۲۰۲۵ یعنی ۱۰ سال بعد از توافق نیز ۶ قطعنامه تحریمی ایران در شورای امنیت که فعلا کنار گذاشته شده است، بهطور کامل باید لغو شود.
پایان این زمانبندیها سازوکار اسنپبک را بهطور کامل از کار انداخته و زیادهخواهی طرف آمریکایی این احتمال را بهوجود میآورد که در تحقق این موارد نیز سنگاندازی کند.
۳ -پروندههای باز ایران در آژانس
درحالحاضر ایران ۳ پرونده باز در آژانس تحت عنوان کیسهای ۱، ۲و ۴ دارد. هرکدام از این پروندهها میتواند بحث ایران را به شورای حکام و شورای امنیت سازمان ملل بکشد. این دعوا خود میتواند باب بهانهجویی علیه ایران را برای آمریکا و تروئیکای اروپایی باز کند.
تضمین چیست؟
درمورد محتوای تضمین چندین ایده مطرح است که برخی از آنها مورد اشاره قرار میگیرد.
۱ -تضمین سیاسی
یکی از مواردی که بهعنوان تضمین سیاسی از طرف غربی مطالبه میشود این است که مقامات این کشورها بهطور مکتوب و از جایگاه حقوقی خود اعلام کنند که به برجام پایبند خواهند ماند. طرفین غربی اما سعی در دور زدن این مطالبه داشته و تلاش داشتند تا وعده شفاهی بایدن در اجلاس گروه g۷ در رم مبنیبر عدمخروج از توافق احتمال برجام را به ایران بفروشند. این موضوع در گفتوگوی وزیرخارجه کشورمان با فایننشالتایمز مورد اعتراض قرار گرفت؛ چراکه بایدن این وعده را نه بهعنوان رئیسجمهور آمریکا، بلکه بهطور شفاهی اعلام کرده و برای آن نیز شروطی تراشیده است. این درحالی است که آمریکا با خروج یکجانبه از برجام طرف مقصر است و در موضع قدرت نیز قرار دارد. به همین جهت نیز تاکنون در پشت درهای مذاکره منتظر مانده است.
۲-تضمین حقوقی
با توجه به اینکه طرف آمریکایی مناقشات سیاستداخلی خود را به ابزاری برای تحت فشار قرار دادن ایران در میز مذاکرات تبدیل کرده است، یکی از ایدهها برای اخذ تضمین، مطالبه مصوبه کنگره یا حداقل قرائت بیانیهای مشترک توسط روسای پارلمانهای کشورهای طرف مذاکره مبنیبر عدمخروج کشورهای غربی ازجمله آمریکا از برجام است.
۳ -تضمین اقتصادی
یکی از تضمینهای مهمی که میتواند برهم زدن برجام را سختتر کند، تضمین اقتصادی است. طبق برجام با برهمخوردن توافق و اعمال مکانیسم ماشه شرکتهای خارجی ۶ماه فرصت دارند فعالیتشان را در ایران متوقف کنند. با در نظر گرفتن این امر واضح است اگر به شرکتهای اقتصادی گفته شود تنها تضمین فعالیت ۶ماهه دارید واضح است که در پروژههای بلندمدت فعالیتی نخواهند کرد و نهایتا به امور تجاری کوتاهمدت در ایران خواهند پرداخت. یکی از مواردی که باید در میز مذاکره مورد مطالبه قرار بگیرد، ارائه تضمینهای تجاری مبنیبر این است که شرکتهای اقتصادی تا پایان مدت قراردادشان معافیت تحریمی داشته باشند. طرف غربی اما با بهانهجویی از اینکه ایران میتواند با قراردادهای بلندمدت مانع از اعمال محدودیتهای برجامی شود، چنین روندی را نپذیرفته است. در هر صورت واضح است که معافیت ۶ماهه اجازه فعالیت گسترده را نمیدهد و مطالبه معافیتهای چهار، پنجساله میتواند بهعنوان حداقلهای الزامی در مذاکرات مورد مطالبه قرار گیرد.
۴ -تضمین ذاتی
تضمینی که لازم است علاوهبر دیگر موارد در جریان مذاکرات برای هرگونه توافق احتمالی درنظر گرفته شود «تضمین ذاتی» است. این نوع تضمین علیرغم اهمیت بسیار قابلتوجهی که دارد، چیزی نیست که بهراحتی بتوان آن را مکتوب کرد. تضمین ذاتی را میتوان با در پیش گرفتن اقدامات و تصمیمهایی، تبدیل به روح غالب بر متن توافق احتمالی و پیشفرض هرگونه تعهد موجود در متن قرار داد. اما این نوع تضمین چگونه میتواند بر هرگونه تعهد غالب باشد؟ جدیترین اصلی که لازم است برای وجود این تضمین آن را مدنظر قرار داد، «حفظ قابلیت بازگشتپذیری» در پیشرفتهای هستهای است. درنتیجه حاکمیت این تضمین ذاتی بر چهارچوبهای توافق احتمالی، طرف غربی پیش از هرگونه بدعهدی دوباره، نگران تبعات احتمالی آن خواهد بود. طرفی که بدعهدی کرده است میداند درنتیجه این خطا، ایران برای تداوم پیشرفتهای هستهای دست بازی خواهد داشت. بنابراین، خروج مجدد از توافق، با هزینههایی همراه خواهد شد که بهخودیخود درمقابل هرگونه بدعهدی بازدارندگی ایجاد خواهد کرد.
راستیآزمایی
«راستیآزمایی کارآمد و عملیاتی» درباره کیفیت رفع تحریمها، یکی از خطوطقرمز مهم ایران در مذاکرات وین است. از نظر طرف ایرانی علاوهبر اینکه در وهله نخست باید فرصت کافی برای راستیآزمایی کیفیت رفع تحریمها وجود داشته باشد، باید در آینده نیز فرآیند راستیآزمایی بهطور مداوم صورت پذیرد تا از بدعهدیهای دوباره طرف غربی جلوگیری شود. این مطالبه منطقی ایران در بحث راستیآزماییها در روزهای اخیر جزء مهمترین موارد اختلافی میان مذاکرهکنندگان کشورمان و طرفهای غربی حاضر در وین بوده است. طبق آخرین پیگیریهای «فرهیختگان»، طرف غربی در این رابطه تنها حاضر به پذیرش مدتزمان ناچیزی (حدود ۴۸ساعت) برای انجام راستیآزماییهای ایران شده است. این درحالی است که «راستیآزمایی عملیاتی و واقعی» رفع تحریمهای ایران در مواردی همچون تحریم بنادر و کشتیهای ایران، بهطور طبیعی مدت زمانی نزدیک به سه تا ۶ماه خواهد بود. علاوهبر این، مطالبه بحق ایران آن است که راستیآزمایی باید فرآیندی بدون تقدم و تاخر باشد تا بتوان آن را یک فرآیند عملیاتی دانست. به این معنا که چنانچه طرف غربی با اقدام ایران برای کاستن از سرعت توسعه صنعت صلحآمیز هستهای منافع خود را تامینشده دید، پیش از آن یا در پیچیدهترین شرایط، همزمان با آن، ایران نیز راستیآزماییهای عملیاتی خود را محققشده ببیند. طرف غربی، نهتنها تن به شرایط برابر در راستیآزمایی نمیدهد، بلکه راستیآزمایی چندلایه را بهعنوان پیشنهاد مطرح کرده است. به این صورت که ایران ابتدا به تعهدات خود ذیل توافق احتمالی عمل کند تا طرف غربی، بخشی از تحریمهای وضعشده علیه کشورمان را معلق کند و این تشریفات تا زمانی که آمریکا از تعلیق اقدامات صلحآمیز هستهای ایران مطمئن شود، ادامه پیدا کند.
از همه اینها میتوان نتیجه گرفت در این مورد هم، عزمی که بتوان آن را پیشبرنده مذاکرات به میزان مطلوب دانست از طرف غربی دیده نمیشود.
گفتوگو با آمریکا در چه شرایطی
یکی از مواردی که امیرعبداللهیان در مصاحبه با فایننشنالتایمز به آن پرداخته بود، مسأله دیدار با آمریکا بود. امیرعبداللهیان دراینباره میگوید: «آمریکاییها پیامهای زیادی به ما میدهند برای اینکه با ما مستقیما گفتوگو کنند. آخرین پاسخ ما به آمریکاییها و واسطههایی که آمده بودند این بود که هرگونه گفتوگو، تماس و مذاکره با آمریکا برای دولت من هزینه بسیار سنگینی خواهد داشت. ما حاضر نیستیم بدون اینکه یک چشمانداز روشن و قوی برای رسیدن به یک توافق خوب با تضمین پایدار درمقابلمان قرار داشته باشد، وارد پروسه مذاکره مستقیم با آمریکا شویم.» طبق سخنان امیرعبداللهیان، چشمانداز قوی برای «رسیدن به توافق خوب» و «گرفتن تضمین پایدار» مهمترین پیششرط برای مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا در شرایط فعلی است، اما تا به اینجای کار با توجه به تداوم زیادهخواهیهای آمریکا نهتنها مذاکره مستقیم میان دو کشور برای ایران دستاوردی نخواهد داشت، بلکه انجام چنین مذاکرهای برای طرف ایرانی هزینههای زیادی نیز در بر دارد. در شرایطی که تداوم فشار حداکثری دوران ترامپ مهمترین سیاست دولت بایدن دربرابر ایران است، گفتوگوی مستقیم میان سران دو کشور میتواند نشاندهنده پالس ضعف ایران دربرابر آمریکا باشد، بنابراین اگر قرار است مذاکرهای میان ایران و آمریکا صورت بگیرد باید این مذاکره در شرایطی صورت پذیرد که شاهد برداشتن قدمهایی مثبت و جدی ازسوی دولت بایدن برای رسیدن به توافق خوب باشیم.
بیشتر بخوانید:
انتهای پیام/
نظر شما