گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ میلاد خجسته مولود مبارک رجب حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) بهخودیخود از جایگاه بسیار ارزشمندی برخوردار بوده و چند سالی است گرچه بهصورت رسمی این روز مبارک بهعنوان روز پدر نامگذاری نشده است؛ اما مردمان ایرانزمین با تأسی به سیره معصومین و روایت شریفه نبی اکرم(ص) که وجود نازنین خودش و علی را پدران امت میداند، این روز را به نام پدر و روز مرد نامیدهاند.
بیشتر بخوانید:
امام جواد (ع) و طلوع خورشید امامت در خردسالی
معتصم عباسی چگونه مقابل امام جواد(ع) سرافکنده شد؟
در این نوشتار با نگاه به آموزههای زندگینامه اسلام از شکوه مقام پدر و احترام بیمرز او در معارف دینی سخن آوردهایم، در واکاوی این موضوع درآیات و روایات، بیشتر با واژه والدین و همراهی و همقدی پدر و مادر در تکریم روبهرو هستیم.
معمایی شگرف با پاسخی آسان
صحنه زندگی ما با خاطرههایی سرشار از گذشت و ایثار، گرهخورده است. در اطراف ما، تمام شدن را به بهای ساختن و سوختن را به قیمت شادی بخشیدن اندوختهاند، اینکه کسی بتواند تا این حد، بیدریغ عشق بورزد و اینگونه لبریز از سخاوت باشد، معمایی است شگرف با پاسخی آسان؛ قداست واژهای به نام پدر، اوست که میتواند بیهیچ چشمداشت، اینگونه چشمه زلال مهربانی باشد و جوهر گرانمایه وجود را جاری جسم و جان فرزندانش سازد، اوست که میتواند اینگونه ارزان عاطفه ارزانی کند، او بلندتر از ادراک واژهها و فراتر از قامت سپاسهای ماست.
دو پدر معنوی
در برخی روایات، واژه «اَب» به معنای پدر، برای حضرت رسول (ص) و حضرت علی (ع) و به معنای پدران معنوی امت اسلام آمده است، پیامبر اکرم (ص) فرمود: «اَنا و علیٌ اَبَوَا هذِه الاُمَّةِ؛ من و علی دو پدر این امتیم.» بنابراین، همانگونه که پدر، اسباب پدید آمدن مادّی و فیزیکی ماست و حقوق بسیاری بر ما دارد، آن دو بزرگوار، انگیزه پدید آمدن هویت دینی و معنوی ما هستند و ما وامدار حقوق عظیم معنوی آنان هستیم، با از دست دادن پدر جسمانی، فرزند یتیم میشود و در چرخه زندگی آفتها میبیند، با گُسست معنوی، اعتقادی و عملی از پدران معنوی نیز انسان، بیهدف، بیراهنما و بیپناه میشود.
مربی و معلم بهمنزله پدر
در فرهنگ اسلامی، افزون بر تأکید بر تکریم و احترام پدر حقیقی برای پاسداشت برخی دیگر از افراد اثرگذار در تکوین شخصیت انسان از آنان با واژه پدر یاد و به تعظیم و اکرامشان سفارش شده است، در روایتی آمده است: «بهراستی پدران، سه نفر هستند: پدری که عامل پیدایی ما شده است (پدر حقیقی)؛ پدری که ما را پرورش داده است (مربی) و پدری که به ما آموزش داده است (معلّم).» در برخی روایات، تکریم برادر بزرگتر را توصیه کرده و او را بهمنزله پدر شمردهاند.
معنای احسان به پدر و مادر
در آیات بسیاری از قرآن مجید، مردمان به احسان و نیکی کردن به پدر و مادر امر شدهاند که از آن جمله است: آیه ۸۳ سوره بقره، آیه ۳۶ سوره نساء، آیه ۱۵۱ سوره انعام، آیه ۲۳ سوره إسراء، آیه ۱۵ سوره احقاف و آیه ۸ سوره عنکبوت. دراینباره، یکی از یاران امامصادق (ع) از معنای احسان در آیه ۸۳ سوره بقره پرسید. آن حضرت فرمود: «یعنی با آنان بهطور شایسته همزیستی کنی و پیش از آنکه مجبور شوند چیزی از تو بخواهند، تو نیازشان را برآورده سازی، اگرچه ازنظر مال بینیاز باشند».
راغب اصفهانی، واژهشناس نکتهسنج نیز درباره معنای احسان گفته است: «احسان، بالاتر از عدل است؛ زیرا عدل بدان معناست که هر چه بر عهده دارد، بدهد و آنچه بر اوست، بگیرد، ولی احسان آن است که بیشتر ازآنچه بر عهده دارد، بدهد و کمتر ازآنچه برای اوست، بگیرد.» این تفسیرها، وظیفه سترگ فرزندان را در برابر والدین گوشزد میکند.
دستور عام نیکی به پدر و مادر
نیکی به پدر و مادر، سفارشی ویژه و دستوری عام است تا آنجا که حتی ناپارسایی، شیعه نبودن و حتی نامسلمان بودن پدر و مادر، مانع نیکی کردن به آنان نمیشود. دراینباره امام باقر (ع) در حدیثی فرموده است: «سه چیز است که خداوند متعال در مورد آنها اجازه مخالفت نداده است: بازگرداندن امانت به نیکوکار و بدکار؛ وفای به پیمان در مورد درستکردار و بدرفتار، نیکرفتاری با پدر و مادر چه نیکوکار باشند و چه بدکردار.» امام رضا(ع) نیز میفرماید: «نیکی کردن به پدر و مادر واجب است، اگرچه آن دو مشرک باشند، ولی در نافرمانی خداوند نباید از آنان فرمانپذیر بود».
سپر آتش
خدمت به پدر و مادر، از وظایف دینی و اخلاقی ماست و رهآوردهای معنوی بسیاری دارد. این امر، افزون بر پاداشهای آخرتی، در سرنوشت مادی و خوشبختیها و کامیابیهای زندگی دنیایی ما بسیار اثرگذار است. این وظیفه در روزگار ضعف و سستی آنان، اهتمامی ویژه و توجهی خاص میطلبد.
در روایتی آمده است: مردی به نام ابراهیم از یاران امام صادق (ع) به آن حضرت گفت: پدر من بسیار کهنسال و ناتوان است، بهگونهای که او را بر دوش میگیریم و میبریم. حضرت فرمود: «اگر میتوانی خودت چنین کاری را انجام بده و با دست خویش برایش لقمه بگیر؛ زیرا چنین خدمتی، سپر آتش فردای قیامت توست».
گفتار کریمانه
خدمت به پدر و مادر، از وظایف دینی و اخلاقی ماست و رهآوردهای معنوی بسیاری دارد. این امر، افزون بر پاداشهای آخرتی، در سرنوشت مادی و خوشبختیها و کامیابیهای زندگی دنیایی ما بسیار اثرگذار است. این وظیفه در روزگار ضعف و سستی آنان، اهتمامی ویژه و توجهی خاص میطلبد.قرآن کریم درباره شیوه گفتار با پدر و مادر میگوید: «وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریمًا؛ با آن دو، سخن کریمانه، ارجمند و شرافتمندانه بگو.» (اسرا: ۲۳) امام سجاد (ع) نیز در نیایشی از خداوند متعال میخواهد: «خدایا! آهنگ صدایم را در پیشگاه پدر و مادر آرام و فرود آمده قرار ده و سخنم را برای آنان گوارا و دلنشین ساز.»
حفظ حریم حرمت پدر
در آیین اسلام، فرزند افزون بر آنکه خود باید پیوسته قدر قداست پدر را بداند، نباید کاری کند که دیگران حریم حرمت پدرش را بشکنند و او را آماج ناسزاهایشان قرار دهند؛ چون از زمان دیرین، چنین رسم بوده که به پدر و مادر کسی که کار ناروا میکرد، ناسزا میگفتند. دراینباره در روایتی آمده است که پیامبر اعظم(ص)، کسانی را که پدر و مادر خویش را لعنت میکنند، لعنت کرد. از آن حضرت پرسیدند: آیا کسی پدر و مادر خود را لعنت میکند؟ حضرت پاسخ داد: «آری. کسی که پدر و مادر مردم را لعنت میکند و آنان در مقابل، پدر و مادر او را لعنت میکنند».
پاسداری از نام و یاد پدر
یکی از سفارشهای اخلاقی اسلام، زنده نگهداشتن نام و یاد پدر و مادر است. در بخشی از دعای امام سجاد(ع) آمده است: «ای خدای من! یاد پدر و مادرم را در پایان نمازها از خاطرم دور نکن و در همه لحظههای شبانگاهان و در همه ساعتهای روز، یاد آنان را از ضمیرم مَبر.» این پاسداشت نام و یاد، به هر شکل و هر شیوه، از جنس نیکی کردن به پدران و نوعی قدردانی از زحمت ایشان و ترویج سنت احترام به بزرگترهاست.
روایتی درسآموز
سیره گرانقدر زندگانی اهل بیت(ع) از نکتههای درسآموز در بزرگداشت مقام پدر سرشار است. در روایتی آمده است: مردی با پسرش میهمان حضرت علی(ع) شد. آن حضرت با اکرام و احترام آنان را در صدر مجلس نشاند. پس از صرف غذا، حضرت خواست بهرسم آن زمان، دست میهمان را بشوید. او خود را عقب کشید و گفت: چگونه ممکن است من دستهایم را بگیرم و شما آنها را بشویید. حضرت علی (ع) با فروتنی و اصرار خواست تا به شرافت خدمت کردن به برادر مؤمن برسد. آن حضرت، دست پدر را شست؛ اما برای شستن دست فرزند میهمان، محمد حَنَفیّه، فرزندش را طلبید و فرمود: «دست پسر را تو بشوی. اگر پدر این پسر اینجا نبود و تنها این پسر میهمان ما بود، خودم دستش را میشستم؛ اما خداوند دوست دارد آنجا که پدر و پسری هر دو حاضرند، میان آنها در احترام گذاشتن فرق گذاشته شود».
نخواستم بالاتر از او بنشینم
در مطالعه رفتار و منش مردان راستین خدا و عالمان اهل عمل، درسهایی آموزنده برای الگو گیری در زندگی خود مییابیم. گفتهاند: یکی از مراجع بزرگوار نجف اشرف که هرروز بالای منبر درس میگفت، روزی بر زمین نشست و تدریس کرد. پس از درس، شاگردان از او پرسیدند: چرا امروز بر فراز منبر نرفتید؟ پاسخ داد: امروز پدرم که در ایران پیشه کشاورزی دارد، به مجلس درسم آمده بود و من نخواستم بالاتر از او بنشینم.
تاوان اندکی سستی
خداوند متعال، نبوت را از نسل یوسف(ع) گرفت و پس از او فرزندانش پیامبر نشدند. این محرومیت بزرگ بدین سبب بود که تکریم درخور پدر را بهجای نیاورد و هنگام رویارویی با پدر در پیاده شدن از اسب و آمدن پیش پدر اندکی سستی کرد، بنابراین پس از او، نبوت در نسل پسران برادرش، لاوی قرار گرفت؛ زیرا هنگامیکه برادران یوسف میخواستند او را بکشند، گفت: «لا تَقْتُلُوا یُوسُفَ؛ یوسف را نکشید.» (یوسف: ۱۰)» حافظ با اشارت به همین رخداد گفته است:
الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور
پدر را بازپرس آخر کجا شد مهر فرزندی
آیین راه رفتن با پدر
در فرهنگ اسلام به آیین راه رفتن با پدر و مادر نیز اشارهشده است، در روایات میخوانیم: «جلوتر از پدرت راه مرو» یا «درراه رفتن از پدر و مادر پیشی نگیر.» در روایت دیگری آمده است: «فرزند نباید جلوتر از پدر راه برود».
واجب بودن اطاعت پدر
واجب بودن اطاعت و فرمانپذیری فرزندان از پدر، از حقوق ویژهای است که اسلام برای تکریم و پاسداشت مقام پدران وضع کرده است، حضرت علی (ع) دراینباره میفرماید: «حق پدر آن است که فرزند در هر چیز جز معصیت خداوند از او اطاعت کند.» در فقه اسلامی به احکام ویژهای برمیخوریم که با هدف عزیز و ارجمند شمردن پدر، اهمیت مقام او را گوشزد میکند. برای مثال، اگر پدر، فرزندش را از سفری نهی کند و فرزند اطاعت نکند و به سفر رود، باید نمازش را تمام بخواند و روزهاش را بگیرد؛ اگرچه سفر او از حد مسافت شرعی بیشتر باشد؛ چون این سفر، حرام است.
یا اگر فرزند در نماز نافله باشد و پدر و مادر او را فراخوانند، باید نماز را بشکند و به آنان پاسخ دهد. لازم است فرزند، قسم و عهد بدون اذن پدر را ترک گوید.
واجب بودن تأمین هزینههای زندگی پدر
اگر پدر و مادر به هر دلیل، ناتوان و تهیدست شوند، پرداخت هزینه زندگی آنان که در فقه اسلامی از آن به نفقه تعبیر میشود، بر فرزندان واجب است. نکته جالبتوجه دیگر آنکه در روایات بسیاری بیان شده است وقتی پدر نیازمند شد، میتواند در داراییهای فرزند تصرف کند. حتی در برخی روایات آمده است پدر میتواند از مال فرزندش حج بگزارد. در فلسفه این حکم میتوان گفت که فرزند با همه هستیاش، وامدار وجود پدر است. این سخن پیامبر اکرم (ص) است که به فرزندی فرمود: «انتَ و مالُکَ لاِبیک؛ تو و داراییات از پدرت هستید».
محبت به پدر و مادر
دین خوشبختی آفرین اسلام، سرشار از توصیههای گسترده درباره محبت کردن به پدر و مادر است. امام سجاد (ع) در نیایشی میفرماید: «خداوندا! قلب مرا از عطوفتشان انباشته دار و چنانم گردان که با آنان همساز باشم و به آنان مهر بورزم.» همچنین امام باقر (ع) میفرماید: «هرکس این ویژگیها را داشته باشد، خداوند خانهای در بهشت برای او برپا میکند: به یتیم پناه دهد، به ناتوان رحم کند و به پدر و مادرش محبت ورزد».
نیکی به پدر پس از مرگ
آنان که از نعمت حضور پدر محروم شدهاند، فرصت نیکی کردن به او را تمامشده نپندارند. بیشک، پدر و مادر ما پس از مرگ، بینواتر و نیازمندتر از همیشهاند و اگرچه دستشان کوتاه گشته و فرصت عملشان تمامشده است،اما چشمبهراه احسان ما هستند.
درباره شیوههای احسان به پدر و مادر پس از هجرت ابدیشان، به روایتی از رسول خدا (ص) استناد میکنیم: «مردی درباره نیکی کردن به پدر و مادر پس از مرگ، از پیامبر اکرم (ص) پرسید.
آن حضرت این وظایف را معیّن کرد: نمازخواندن برای آنان، آمرزشخواهی برای ایشان، وفا کردن به پیمانهایشان و بزرگداشت دوستان آنان».
جواد دهقانی آرانی دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام(ره) و مدیر روابط عمومی واحد کاشان
انتهای پیام/۴۱۱۷/۴۰۶۲/
نظر شما