امیررضا احمدی؛ تکیه کردن به گذشته و تلاش برای احیای دوباره آن، شبیه راه رفتن روی بلندترین طناب ها، بین مرتفع ترین ساختمان های شهر است؛ هم می تواند لحظات هیجان انگیزی را رقم بزند، و هم کاری کند که به دردناک ترین سقوط ها ختم شود. شنبه شب همین هفته بود که گذشته و رامین رضاییان، بار دیگر مقابل یکدیگر قرار گرفتند و مدافع اسبق قرمزها با انداختن امضا پای قرارداد با تیم سابق، برای سومین بار به این تیم پیوست تا بار دیگر لباس سرخ رنگ پایتخت را بپوشد و سمت راست دفاع پرسپولیس را بیمه کند. نقطه ای که به زعم خیلی ها در سال های اخیر، و پس از جدایی رضاییان و محرمی، پاشنه آشیل پرسپولیس بوده و نفراتی مانند سیامک نعمتی و مهدی شیری نتوانسته اند در این پست بدرخشند. دنیای فوتبال اما همیشه آبستن چنین اتفاقاتی بوده؛ سریال بازگشت به خانه، با حضور بازیکنانی که در مقاطع مختلف به تیم سابق خود بر می گردند، دوباره پیراهن این تیم را می پوشند و پای روی چمنی می گذارند که در گذشته باز هم نامشان روی سکوهای اطراف آن طنین انداز شده. از بازگشت های بزرگ در دنیای فوتبال، که ملموس ترین آن بازگشت رونالدو به منچستر بود، تا بازگشت های متعدد در فوتبال ایران.
بازگشت سرخابی ها؛ از دیپورت تا دلتنگی
فوتبال ایران، جزیره ای جدا افتاده از فوتبال دنیاست که در بخش های مختلف، کم ترین شباهت را به فوتبال روز و حرفه ای دنیا دارد. یکی از این بخش ها دقیقا بازگشت بازیکنان به تیم های سابق است. اگر چه این اقدام، یعنی قرارداد بستن و بازگشت به تیم، حق بازیکن است اما این موضوع وقتی برچسب غیر حرفه ای می خورد که بازیکنان مختلف، پس از رشد در تیم ها، برای ادامه فوتبال حرفه ای و پیشرفت مسیر جدیدی را انتخاب می کنند اما وقتی در آن مسیر شکست می خورند، قیمتشان کاهش پیدا می کند و حسابی افت می کنند، با ابراز دل تنگی برای تیم سابق خود، ایجاد موج رسانه ای و نهایتا فشار هواداران، دوباره به تیم خود بر می گردند. موضوعی که البته در سال های قبل کم تر رخ داده اما در چند سال اخیر نموداری صعودی داشته.
بیشتر بخوانید:
سال ها قبل نفراتی مانند مهدی مهدوی کیا، علی دایی، علی کریمی و... از پرسپولیس جدا شدند و مسافر پرواز اروپا؛ آن ها در تیم های خود درخشش خوبی داشتند و با حضوری چند ساله در فوتبال اروپا، توانستند مسیر خوبی را برای حضور بازیکنان ایرانی فراهم کنند و البته نام خود را به عنوان عضوی از تیم های بزرگ فوتبال اروپا به ثبت برسانند.
علی کریمی ابتدا از پرسپولیس به الاهلی امارات رفت و سپس راهی آلمان شد تا پیراهن بایرن مونیخ را بر تن کند.پس از آن یک فصل به قطر رفت، مدتی به پرسپولیس برگشت، به استیل آذین پیوست و نهایتا دو سال دیگر برای پرسپولیس بازی کرد و پس از مقطعی حضور در تراکتور سازی از فوتبال خداحافظی کرد.
علی دایی هم تقریبا روالی مشابه را طی کرده بود و پس از جدایی از پرسپولیس، حضور در بوندس لیگا را تجربه کرد و نهایتا در مقطعی یک ساله، دوباره برای سرخ ها به میدان رفت، پس از آن در صبا باتری و سایپا توپ زد و نهایتا کفش هایش را آویخت؛ داستانی که برای نفرات دیگری همچون مهدی مهدوی کیا، کریم باقری و... رخ داد.
البته در این بین به جدایی بعضی بازیکن ها، همچون خود طارمی و رضاییان، یا فرهاد مجیدی از استقلال هم نقدهای زیادی وارد شد. در سال های قبل فرهاد مجیدی یکی از بازیکنانی بود که همیشه درباره شیوه جدایی اش از استقلال، مورد انتقاد قرار می گرفت. مجیدی در ابتدای فوتبال از استقلال جدا شد و به راپید وین اتریش پیوست، پس از آن دوباره به اردوگاه آبی برگشت. بعد از چند بازی اندک دوباره استقلال را ترک کرد و راهی تیم های حاشیه خلیج فارس شد. عمده انتقاد اصلی به جدایی او، در فصل ۹۰-۹۱ لیگ برتر بود که مجیدی در صدر جدول گلزنان لیگ برتر قرار داشت و استقلال در مسیر قهرمانی؛ کاپیتان آبی ها اما در پایان نیم فصل، راهی الغرافه قطر شد و پس از چند ماه حضور در این تیم به استقلال برگشت و نهایتا در این تیم از فوتبال خداخافظی کرد.
ماجرای جدایی رضاییان و طارمی، و پیوستن شان به ترکیه هم داستانی مشابه داشت و آن ها با اینکه در تیم شرایط خوبی داشتند، به یک باره دست برانکو و قرمزها را در پوست گردو گذاشتند و عازم ترکیه شدند که البته طارمی به پرسپولیس برگشت و رضاییان مدتی در اردوی ریزه اسپور شرکت کرد اما نهایتا راهی جز بازگشت به اردوی قرمزها نیافت و به این تیم برگشت. بازگشتی که در آن زمان هم به آن انتقاداتی وارد بود.
با این تفاسیر، موضوعی که در بازگشت بازیکنان به تیم های خود در سال های اخیر به چشم می خورد، بازگشت آن ها در شرایط افت بدنی، و به نوعی دیپورت شدن آن هاست. برای مثال رامین رضاییان، پس از جدایی از پرسپولیس، ابتدا به اوستنده بلژیک رفت و بعد از آن در الشحانیه، الدحیل و السیلیه قطر بازی کرد اما با پایین آمدن کیفیت و بازی ها کم، دوباره به پرسپولیس برگشت. نکته ای که در بازگشت وحید امیری هم بارز بود و او زمانی که پنجره نقل و انتقالاتی پرسپولیس بسته بود، راهی ترابزون اسپور ترکیه شد اما نهایتا پس از یک فصل دوباره به پرسپولیس برگشت اما درخشش و اثرگذاری او در سال های اخیر، باعث شده یک مهره ثابت در تیم پرسپولیس باشد و شعله انتقادات از جدایی او هم فروکش کند.
بازگشت به خانه یا بازی با هوادار؟
همانطور که در ابتدای متن هم اشاره شد، بازگشت به تیم های فوتبال در دنیا مرسوم است اما در ایران معمولا به شکلی غیر حرفه ای دنبال می شود؛ در فوتبال روز دنیا، بازیکنان با یک قرارداد حرفه ای، به تیم ها ملخق می شوند و از اهرم هایی مانند فضای هواداری، ایجاد جو علیه باشگاه و... استفاده نمی کنند و در تیم خود سعی می کنند اثر مثبت داشته باشند. در فوتبال ایران اما قضیه کاملا بر عکس است و بازیکنان معمولا بعد از آنکه حسابی تیم های مختلف را امتحان کردند، و زمانی که دیگر مشتری نداشتند و نیاز به احیای دوباره دارند، با ایجاد چنین فضاهایی سعی می کنند تیم ها را تحت فشار قرار دهند تا به تیم سابق خود برگردند و بتوانند دوباره اوج بگیرند. موضوعی که در فوتبال ایران از آن به عنوان فراموش کاری هواداران هم تعبیر می شود و در سال های اخیر، بیشتر دیده شده. درباره رامین رضاییان هم دقیقا همین ماجرا وجود دارد و قرارداد رضاییان به مدت ۶ ماه و تا پایان فصل، این شائبه را تقویت می کند.
رضاییان که پس از ۵ سال به تیم سابق خود برگشته، قراردادی شش ماهه و تا پایان نیم فصل دوم را با پرسپولیس امضا کرده که معلوم نیست دلیل امضای این قرارداد عحیب چیست اما مطمئنا رضاییان، با توانمندی هایی که دارد می تواند در نیم فصل دوم خود را احیا کند و در پایان فصل ممکن است پیشنهادات مختلفی پیش رویش قرار بگیرد که در آن صورت، با جدایی از پرسپولیس راهی تیم دیگری شود. نکته ای دوباره این موضوع را به یاد می آورد که بازیکنان فوتبال ایران، در سال های اخیر، واقعا دل تنگ خانه و تیم محبوب خود شده اند یا صرفا هواداران را بازی داده اند و از بازگشت به تیم سابق، پلی برای احیای دوباره خود ساخته اند؟
نظر شما