گروه سیاسی/ «فقیه عالی مقام و مرجع بصیر، از استوانههای حوزه علمیه قم و از برجستگان علمی و عملی و پرسابقهترین عالم دینی.» اینها تعابیر رهبر معظم انقلاب برای مرحوم آیتالله العظمی صافی گلپایگانی است که روز گذشته دار فانی را وداع گفت. جایگاه علمی، زعامت حوزوی، تبحر و جایگاه رفیع فقهی و البته غیرت دینی و شیعی آیتالله العظمی صافی گلپایگانی سبب شده بود که براستی او را «مرجعی بیدار و مدافع غیور حریم اهل بیت (ع) و زبان گویای دفاع از حق و احکام الهی» بخوانند؛ توصیفی که در پیام ارتحال دفتر این عالم ربانی آمده است. براساس چنین زندگی و جایگاه فقهی و علمی در حوزه و ساحت مرجعیت بود که آیتالله العظمی جوادی آملی نیز در پیام تسلیت خود این مرجع عالیقدر جهان تشیع را «شیخ الفقهاء و المراجع» خواند.
به رغم این، همان طور که رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیت اشاره کردند، زندگی این فقیه ربانی سطوح متفاوت اجتماعی، سیاسی، فکری و فقهی داشته است. رهبر انقلاب در این پیام به ساحتها و حوزههای مختلف فکری و زندگی مرحوم آیتالله العظمی صافی همچون برترین تلامذه آیتالله بروجردی بودن، مشاور آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی، امین و مورد اعتماد حضرت امام خمینی (ره)، رکن شورای نگهبان، ورود مسئولانه به مسائل کشور و انقلاب، قریحه شعری و پرداختن به مسائل اجتماعی اشاره و از آنها به عنوان «ابعاد شخصیت این عالم کهنسال و بزرگوار» یاد کردند. مروری بر زندگینامه این عالم ربانی، برخی از وجوه آن وجود ذوابعاد را روشن میکند.
تولد در گلــپایگان؛ تحصـــیل در قم و نجف
آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی 30 بهمن سال 1297 هجری شمسی در شهر گلپایگان به دنیا آمد. پدرش مرحوم آیتالله آخوند ملا محمدجواد صافی هم یک عالم دینی بود، هم ناصح اجتماعی مقابل زورمندان زمان. مرحوم آیتالله آخوند ملا محمدجواد صافی، علاوه بر تخصص در گرایشهای مختلف علوم اسلامی همچون فقه و حدیث، این دروس را تدریس هم میکرد. از این رو میتوان او را یکی از نخستین مدرسان فرزندش نیز برشمرد. آیتالله آخوند ملامحمدجواد صافی در شعر و خوشنویسی نیز سرآمد بود، امری که احتمالاً زمینه بروز قریحه شعری در فرزند او، لطفالله صافی گلپایگانی هم شد. مادر، فاطمه خانم، بانوی فاضله و شاعره، دختر آیتالله آخوند ملا محمّدعلی بود.
آیتالله صافی گلپایگانی از دوره نوجوانی تحصیلات دینی خود را در گلپایگان آغاز کرد و در کنار پدر، آخوند ملا ابوالقاسم (قطب)، دیگر مدرس او بود. او پس از طی کردن مباحث ادبیات، کلام، تفسیر، حدیث، فقه و اصول تا پایان سطح در گلپایگان، در سال ۱۳۶۰ هجری قمری به قم هجرت کرد و پس از چند سال به نجف اشرف مشرّف شد. طی یک سال اقامت در نجف از محضر مراجع عالیقدری چون آیات عظام شیخ محمدکاظم شیرازی، سید جمالالدین گلپایگانی و شیخ محمدعلی کاظمی بهرهمند شد و بار دیگر به قم بازگشت. در این مرحله بود که او 15 سال حلقهنشین مجلس درس و بحث مرجع بزرگ جهان تشیع، آیتالله العظمی بروجردی شد.
همان طور که رهبر معظم انقلاب نیز اشاره کردند، آیتالله صافی گلپایگانی تا آنجا پیش رفت که به یکی از مشاوران ویژه و از اصحاب خاص استفتاء آیتالله بروجردی بدل شد. همچنین از طرف مرحوم آیتالله بروجردی و پس از ارتحال آن مرجع، از معدود کسانی بود که مسئولیت امتحان فضلای حوزه در سطح عالی و درس خارج را برعهده داشت، به گونهای که شماری از مجتهدان کنونی و مدرسین حوزه علمیه قم، نزد او امتحان دادهاند. در دوران تلمذ در محضر آیتالله بروجردی، به توصیه استاد، کتاب «منتخبالاثر» درباره مهدویت را نگاشت. برخی منابع از آیتالله صافی به عنوان مشاور سیاسی استاد او، یعنی آیتالله بروجردی هم یاد کردهاند.
آیتالله العظمی صافی گلپایگانی پیش از 30 سالگی، اجتهاد خود را طی نوشتهای از آیتالله سید جمالالدین گلپایگانی دریافت و پس از آن تدریس در موضوعات مختلف علوم اسلامی را آغاز کرد. برخی منابع از تألیف بیش از 80 اثر و برخی دیگر از تألیف بیش از 100 کتاب از سوی آن مرجع خبر میدهند.
در کنار این، درباره عظمت جایگاه فقهی و علمی آیتالله صافی گلپایگانی همین بس که بزرگانی چون آیات عظام سید جمالالدین گلپایگانی، بروجردی، امامخمینی و سید محمدرضا گلپایگانی و بعضی دیگر، مقام بلند علمی ـ معنوی او را ارج نهادند. این ارجگذاری شاید به این دلیل بود که آیتالله صافی گلپایگانی علاوه بر تبحر در فقه و تفقه، مطالعات گستردهای در زمینه ادبیات و تاریخ اسلام و ایران داشت.
کفر شاه صدمرتبه ثابت شده است
در سالهای پیش از انقلاب، مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی، تنها به مسائل حوزوی و فقهی نمی پرداخت، بلکه دارای رویکردها، مواضع و حساسیتها نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی نیز بود. کما اینکه مطابق گزارشها، حضور در صحنههای مختلف مبارزه با رژیم ستمشاهی باعث حساسیت ساواک، نسبت به این فقیه شد و سرانجام به توقیف یکی از کتب او که حاوی مطالبی در نقد فساد رژیم شاه بود، منجر شد. نمونه بارز در این زمینه، سندی از ساواک است که از مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر شد. مطابق این سند که حاصل شنود ساواک از یکی از جلسات مشورتی مرحوم آیتالله محمدرضا گلپایگانی است، آیتالله صافی گلپایگانی در این جلسه به صراحت عنوان میکند که «کفر شاه صدمرتبه ثابت شده است.» مطابق این سند، آیتالله صافی که خود یکی از مشاوران برجسته مرحوم آیتالله محمدرضا گلپایگانی بود، نسبت به رویکرد محافظه کارانه برخی از حاضران در جلسه در مقابل شاه، میخروشد و اعتراض میکند.
در کنار ضدیت با شاه، ضدیت با بهائیت و فعالیتهای فقهی و فکری علیه این فرقه انحرافی یکی دیگر از ابعاد زندگی این عالم ربانی در دوران پیش از انقلاب بود. کتاب «منتخبالاثر» که آن مرحوم به توصیه آیتالله بروجردی نوشت، خود نمونه بارز این مسأله است.
حضور در نهاد حساس نظام
جایگاه فقهی و تعهد انقلابی سبب شد که آن مرحوم، چه به واسطه رأی مردم و چه به واسطه حکم امام خمینی، بنیانگذار انقلاب اسلامی عهدهدار مسئولیتهای مهمی در ناظم تازه تأسیس جمهوری اسلامی ایران شود. مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی نخست در سال 1358 و در انتخابات «مجلس خبرگان قانون اساسی» از سوی مردم بهعنوان عضو این مجلس برگزیده شد و به این ترتیب در تدوین قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران نقشآفرینی کرد. همچنین در سال ۱۳۵۹ هجری شمسی، از سوی امام خمینی(ره) به عضویت شورای نگهبان منصوب شد و پس از سرپرستی شورای نگهبان از سوی آیتالله مهدوی کنی، بهعنوان اولین دبیر شورای نگهبان انتخاب شد و از آذر 59 تا تیر 67 (هشت سال)، دبیر این شورا بود. مرحوم آیتالله مؤمن که خود در سال 1362 به عنوان فقیه شورای نگهبان منصوب شد، مرحوم آیتالله صافی را «انسانی وارسته از نظر تقوی، کاملاً متدیّن و متعهّد و دلسوز اسلام» توصیف کرد و گفت: «ویژگی ایشان این بود که دلسوخته اسلام بود، یعنی همه چیز خودش را وقف کرده بود برای اینکه مصوبات مجلس، خلاف قانون اساسی و شرع نباشد. نکند سر سوزنی گوشهای خلاف شرع باشد.»
مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی چنین دلسوزی را نسبت به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران نیز داشت.
به عنوان یک نمونه، مهر 88 در دیدار جمعی از اعضای فراکسیون روحانیون مجلس شورای اسلامی، با اشاره به اینکه «این مملکت، مملکت اسلام و قرآن و امام زمان ارواحنا فداه است» گفت: «افتخار ما در دنیا به همین است و ما ذرهای کوتاه نمیآییم. البته ما در راه انجام وظیفه شکست نمیخوریم؛ ما مأمور به ابلاغ احکام هستیم؛ چه عدهای توجه کنند یا توجه ننموده و فکر خود را تحمیل کنند. در انتخابات اخیر عدهای حریمها را شکستند و سوء استفاده کردند، گروهی حریم رهبری را مراعات نکردند، در حالی که باید احترام مقام رهبری محفوظ باشد.» آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی تا پایان عمر، حساسیتهای سیاسی، اجتماعی و دقت و تدبر فقهی و علمی خود را حفظ کرد و هرجا و در هر حوزه ای که لازم میدید، وارد عرصه میشد و نظرات خود را مطرح میکرد. امری که نشان میدهد این مرجع عالیقدر، تا به آخر بر آنچه همواره تأکید میکرد، یعنی اینکه «ما مأمور به ابلاغ احکام هستیم» وفادار ماند.
∎
به رغم این، همان طور که رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیت اشاره کردند، زندگی این فقیه ربانی سطوح متفاوت اجتماعی، سیاسی، فکری و فقهی داشته است. رهبر انقلاب در این پیام به ساحتها و حوزههای مختلف فکری و زندگی مرحوم آیتالله العظمی صافی همچون برترین تلامذه آیتالله بروجردی بودن، مشاور آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی، امین و مورد اعتماد حضرت امام خمینی (ره)، رکن شورای نگهبان، ورود مسئولانه به مسائل کشور و انقلاب، قریحه شعری و پرداختن به مسائل اجتماعی اشاره و از آنها به عنوان «ابعاد شخصیت این عالم کهنسال و بزرگوار» یاد کردند. مروری بر زندگینامه این عالم ربانی، برخی از وجوه آن وجود ذوابعاد را روشن میکند.
تولد در گلــپایگان؛ تحصـــیل در قم و نجف
آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی 30 بهمن سال 1297 هجری شمسی در شهر گلپایگان به دنیا آمد. پدرش مرحوم آیتالله آخوند ملا محمدجواد صافی هم یک عالم دینی بود، هم ناصح اجتماعی مقابل زورمندان زمان. مرحوم آیتالله آخوند ملا محمدجواد صافی، علاوه بر تخصص در گرایشهای مختلف علوم اسلامی همچون فقه و حدیث، این دروس را تدریس هم میکرد. از این رو میتوان او را یکی از نخستین مدرسان فرزندش نیز برشمرد. آیتالله آخوند ملامحمدجواد صافی در شعر و خوشنویسی نیز سرآمد بود، امری که احتمالاً زمینه بروز قریحه شعری در فرزند او، لطفالله صافی گلپایگانی هم شد. مادر، فاطمه خانم، بانوی فاضله و شاعره، دختر آیتالله آخوند ملا محمّدعلی بود.
آیتالله صافی گلپایگانی از دوره نوجوانی تحصیلات دینی خود را در گلپایگان آغاز کرد و در کنار پدر، آخوند ملا ابوالقاسم (قطب)، دیگر مدرس او بود. او پس از طی کردن مباحث ادبیات، کلام، تفسیر، حدیث، فقه و اصول تا پایان سطح در گلپایگان، در سال ۱۳۶۰ هجری قمری به قم هجرت کرد و پس از چند سال به نجف اشرف مشرّف شد. طی یک سال اقامت در نجف از محضر مراجع عالیقدری چون آیات عظام شیخ محمدکاظم شیرازی، سید جمالالدین گلپایگانی و شیخ محمدعلی کاظمی بهرهمند شد و بار دیگر به قم بازگشت. در این مرحله بود که او 15 سال حلقهنشین مجلس درس و بحث مرجع بزرگ جهان تشیع، آیتالله العظمی بروجردی شد.
همان طور که رهبر معظم انقلاب نیز اشاره کردند، آیتالله صافی گلپایگانی تا آنجا پیش رفت که به یکی از مشاوران ویژه و از اصحاب خاص استفتاء آیتالله بروجردی بدل شد. همچنین از طرف مرحوم آیتالله بروجردی و پس از ارتحال آن مرجع، از معدود کسانی بود که مسئولیت امتحان فضلای حوزه در سطح عالی و درس خارج را برعهده داشت، به گونهای که شماری از مجتهدان کنونی و مدرسین حوزه علمیه قم، نزد او امتحان دادهاند. در دوران تلمذ در محضر آیتالله بروجردی، به توصیه استاد، کتاب «منتخبالاثر» درباره مهدویت را نگاشت. برخی منابع از آیتالله صافی به عنوان مشاور سیاسی استاد او، یعنی آیتالله بروجردی هم یاد کردهاند.
آیتالله العظمی صافی گلپایگانی پیش از 30 سالگی، اجتهاد خود را طی نوشتهای از آیتالله سید جمالالدین گلپایگانی دریافت و پس از آن تدریس در موضوعات مختلف علوم اسلامی را آغاز کرد. برخی منابع از تألیف بیش از 80 اثر و برخی دیگر از تألیف بیش از 100 کتاب از سوی آن مرجع خبر میدهند.
در کنار این، درباره عظمت جایگاه فقهی و علمی آیتالله صافی گلپایگانی همین بس که بزرگانی چون آیات عظام سید جمالالدین گلپایگانی، بروجردی، امامخمینی و سید محمدرضا گلپایگانی و بعضی دیگر، مقام بلند علمی ـ معنوی او را ارج نهادند. این ارجگذاری شاید به این دلیل بود که آیتالله صافی گلپایگانی علاوه بر تبحر در فقه و تفقه، مطالعات گستردهای در زمینه ادبیات و تاریخ اسلام و ایران داشت.
کفر شاه صدمرتبه ثابت شده است
در سالهای پیش از انقلاب، مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی، تنها به مسائل حوزوی و فقهی نمی پرداخت، بلکه دارای رویکردها، مواضع و حساسیتها نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی نیز بود. کما اینکه مطابق گزارشها، حضور در صحنههای مختلف مبارزه با رژیم ستمشاهی باعث حساسیت ساواک، نسبت به این فقیه شد و سرانجام به توقیف یکی از کتب او که حاوی مطالبی در نقد فساد رژیم شاه بود، منجر شد. نمونه بارز در این زمینه، سندی از ساواک است که از مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر شد. مطابق این سند که حاصل شنود ساواک از یکی از جلسات مشورتی مرحوم آیتالله محمدرضا گلپایگانی است، آیتالله صافی گلپایگانی در این جلسه به صراحت عنوان میکند که «کفر شاه صدمرتبه ثابت شده است.» مطابق این سند، آیتالله صافی که خود یکی از مشاوران برجسته مرحوم آیتالله محمدرضا گلپایگانی بود، نسبت به رویکرد محافظه کارانه برخی از حاضران در جلسه در مقابل شاه، میخروشد و اعتراض میکند.
در کنار ضدیت با شاه، ضدیت با بهائیت و فعالیتهای فقهی و فکری علیه این فرقه انحرافی یکی دیگر از ابعاد زندگی این عالم ربانی در دوران پیش از انقلاب بود. کتاب «منتخبالاثر» که آن مرحوم به توصیه آیتالله بروجردی نوشت، خود نمونه بارز این مسأله است.
حضور در نهاد حساس نظام
جایگاه فقهی و تعهد انقلابی سبب شد که آن مرحوم، چه به واسطه رأی مردم و چه به واسطه حکم امام خمینی، بنیانگذار انقلاب اسلامی عهدهدار مسئولیتهای مهمی در ناظم تازه تأسیس جمهوری اسلامی ایران شود. مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی نخست در سال 1358 و در انتخابات «مجلس خبرگان قانون اساسی» از سوی مردم بهعنوان عضو این مجلس برگزیده شد و به این ترتیب در تدوین قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران نقشآفرینی کرد. همچنین در سال ۱۳۵۹ هجری شمسی، از سوی امام خمینی(ره) به عضویت شورای نگهبان منصوب شد و پس از سرپرستی شورای نگهبان از سوی آیتالله مهدوی کنی، بهعنوان اولین دبیر شورای نگهبان انتخاب شد و از آذر 59 تا تیر 67 (هشت سال)، دبیر این شورا بود. مرحوم آیتالله مؤمن که خود در سال 1362 به عنوان فقیه شورای نگهبان منصوب شد، مرحوم آیتالله صافی را «انسانی وارسته از نظر تقوی، کاملاً متدیّن و متعهّد و دلسوز اسلام» توصیف کرد و گفت: «ویژگی ایشان این بود که دلسوخته اسلام بود، یعنی همه چیز خودش را وقف کرده بود برای اینکه مصوبات مجلس، خلاف قانون اساسی و شرع نباشد. نکند سر سوزنی گوشهای خلاف شرع باشد.»
مرحوم آیتالله صافی گلپایگانی چنین دلسوزی را نسبت به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران نیز داشت.
به عنوان یک نمونه، مهر 88 در دیدار جمعی از اعضای فراکسیون روحانیون مجلس شورای اسلامی، با اشاره به اینکه «این مملکت، مملکت اسلام و قرآن و امام زمان ارواحنا فداه است» گفت: «افتخار ما در دنیا به همین است و ما ذرهای کوتاه نمیآییم. البته ما در راه انجام وظیفه شکست نمیخوریم؛ ما مأمور به ابلاغ احکام هستیم؛ چه عدهای توجه کنند یا توجه ننموده و فکر خود را تحمیل کنند. در انتخابات اخیر عدهای حریمها را شکستند و سوء استفاده کردند، گروهی حریم رهبری را مراعات نکردند، در حالی که باید احترام مقام رهبری محفوظ باشد.» آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی تا پایان عمر، حساسیتهای سیاسی، اجتماعی و دقت و تدبر فقهی و علمی خود را حفظ کرد و هرجا و در هر حوزه ای که لازم میدید، وارد عرصه میشد و نظرات خود را مطرح میکرد. امری که نشان میدهد این مرجع عالیقدر، تا به آخر بر آنچه همواره تأکید میکرد، یعنی اینکه «ما مأمور به ابلاغ احکام هستیم» وفادار ماند.
نظر شما