حجتالاسلام شهابالدین حائری شیرازی، فرزند مرحوم آیتالله حائری شیرازی، نمایندهی سابق ولی فقیه در استان فارس و امام جمعهی شیراز، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «کنگره بیانیه گام دوم!» نوشت:
اگر حال و حوصله دارید توضیحات برگزاری کنگره گام دوم انقلاب در ایران و پاکستان را بخوانید سپس سر اصل مطلب در حاشیه بروید!
«کنگره بینالمللی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی از منظر قرآن و حدیث در ایران و پاکستان برگزار میشود.
سیدیوسف موسوی، دبیر اجرایی کنگره در گفتگو با ایکنا گفت: ۱۰ کشور و ۴۰ مجموعه علمی دانشگاهی و حوزوی در برپایی این کنگره عظیم مشارکت دارند. ۴۰ مرکز علمی و فرهنگی حوزوی و دانشگاهی با دبیرخانه این کنگره همکاری دارند، علاوه بر چاپ ۲۲ جلد کتاب آثار برتر کنگره، چهار مجله علمی«قرآن و علم»، «مطالعات قرائت قرآن»، «قرآنپژوهی خاورشناسان» و «علوم حدیث تطبیقی»، فاخرترین مقالات ارائه شده به کنگره را چاپ خواهند کرد. کنگره بینالمللی «گام دوم انقلاب اسلامی از منظر قرآن و حدیث» ۲۸ بهمن ماه، همزمان با ایام صدور بیانیه گام دوم انقلاب، با حضور شخصیتهای تراز اول کشوری و بینالمللی همزمان با ایران در یکی از مراکز علمی و دانشگاهی پاکستان برگزار خواهد شد. علیرضا اعرافی، مدیرحوزههای علمیه، محمود محمدیعراقی، مسئول دفتر رهبری در قم و علی عباسی، رئیس جامعةالمصطفی از اعضای شورای سیاستگذاری این کنگره هستند. برای برگزاری این کنگره، پنج کمیته اجرایی، علمی، تشریفات، پشتیبانی و هماهنگی تشکیل شده است که تاکنون بیش از ۵۰ جلسه تشکیل دادهاند. این کنگره ۳٠ اثر دارد که ۲۲ جلد کتاب، هفت عنوان مجله و یک نرمافزار را شامل میشود. بیش از هزار پوستر از بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی به ۱۶ زبان زنده دنیا منتشر شده و نمایشگاهی مرتبط با کنگره برپا میشود، همچنین آثار جانبی شامل پوستر، کلیپها و فیلم به ۴۰ زبان زنده دنیا در دست آمادهسازی است».
حاشیه
در چنین اوضاع خراب مالی، مردم با اطلاع از این کنگره به انقلاب امیدوار می شوند یا ناامید؟
برگزاری چنین کنگره هایی چه اثری دارد غیر از اسراف بیت المال و نمک پاشیدن به زخم ملت؟
مگر در این بیانیه نکته مبهمی وجود دارد که از پس این کنگره قرار است آشکار شود؟
در زمانی که چنین نشست هایی با توجه به کرونا مجازی برگزار می شود چه ضرورتی داشت در ایران و پاکستان چنین کنگره ای با خرج ملت برگزار شود؟
قبل از ورود به نقد محتوای جملاتی چند از بیانیه گام دوم این نکته را متذکر می شوم که به نظر بنده اگر قرار بود بیانیه ای صادر شود باید پس از رفع نسبی مشکلات حاد اقتصادی چنین بیانیه ای صادر می شد نه زمانی که بنا بر آمار رسمی 70 درصد مردم در اثر سیاستها و عملکردهای غلط به زیر خط فقر کوچانده شده اند و موج مهاجرت نخبگان و مردم عادی به بیشترین میزان خود در تاریخ پیش وپس از انقلاب رسیده و رضایتمندی مردم از حاکمیت به کمترین حد خود در تاریخ پس از انقلاب رسیده.
نقد کل بیانیه از حوصله خواننده بیرون است لذا جملاتی از صدر بیانیه را نقد کوتاهی می نمایم
“تنها انقلابی است که یک چلّهی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همهی وسوسههایی که غیر قابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده واینک وارد دوّمین مرحلهی خودسازی وجامعهپردازی
وتمدّنسازی شده است…”
آرمانهای انقلاب چه بود که به قول رهبری به آن خیانت نشد؟
آیا رفع فساد وتبعیض و فقر جزء آرمانهای این انقلاب نبود؟
آیا مسئولان به این آرمانها وفادار ماندند؟
انقلاب، الان دقیقا کدام اهدافش را پیروزمندانه پشت سر گذاشته که نوبت به خودسازی و جامعه پردازی و تمدن سازی اش رسیده؟
استفاده از این الفاظ پرطمطراق چه ضرورتی داشت؟
متاسفانه باید اذعان کنیم این بیانیه یک مرجع معتبر برای آیندگان خواهد شد تا به راحتی اثبات کنند حاکمیت در فضایی بسیار دور از فضای ذهنی مردم و جامعه، تنفس می کرده و مردم و حکام چندان حرف یکدیگر را نمی فهمیده اند.
پ ن: بنظر نگارنده محتوای این بیانیه چندان به قلم رهبری شباهت ندارد و صدور این بیانیه از همه نظر در اثر مشورت خطای دور و بریها به انجام رسیده.
انتهای پیام
∎
نظر شما