جنگ مقولهای است مخوف؛ در واقع جنگ فعلی است که کشورهایی بر مبنای آن ساخته شدهاند و کشورهای دیگر توسط آن ویران شدهاند. جهان در طول تاریخ درگیریهای مسلحانه زیادی داشته است و این درگیریها هم هنرمندانه و هم به صراحت توسط فیلمسازان مختلف به آثار هنری شاخص بدل شدهاند و فیلم جنگی از دل همین موضوعات بیرون آمده است.
به طور کلی حساب کردن پیامدهای جنگ سخت است، اما فیلمهای بزرگ تأثیرات مخرب جنگ را از همان روزهای اولیه سینما بررسی کردهاند. یک فلیم جنگی خوب این توانایی را دارد که داستانهایی را که عمدتاً ناشناخته هستند، مورد توجه قرار دهد یا موضوعات شناخته شده را از منظری متنوعتر پوشش دهند.
فیلم جنگی انگیزههای هنری سازندگانشان را منعکس میکنند، اما همچنین منعکسکننده نگرش زمانها و مکانهایی هستند که در آن خلق شدهاند. بنابراین، ما در ویجیاتو با در نظر گرفتن تمام جوانب سینمای جنگ، لیستی از ۳۰ فیلم جنگی برتر تاریخ سینما تهیه کردهایم. در حین تماشای این فیلمهایی که انتخاب کردهایم، درگیری و مرگ و میر را به روشهای کاملاً جدید احساس خواهید کرد. برای دوستداران فیلم: شما میتوانید تمام آنچه را که میخواهید و بیشتر از این لیست بهترین فیلم های جنگی تمام دوران تجربه کنید، بنابراین بیایید معرفی را شروع کنیم. (لیست زیر شامل رتبهبندی نیست)
Full Metal Jacket
- کارگردان: استنلی کوبریک
- ستارگان: متیو موداین، وینسنت دن آفریو، آر. لی ارمی
رویکرد ویژه و متفاوت استنلی کوبریک به ژانرهای آشنا کاملاً مناسب یک فیلم جنگی مربوط به ویتنام بود؛ بنابراین «غلاف تمامفلزی» یکی از شاخصترین فیلمهای ضد جنگی است که تا به حال ساخته شده است.
کوبریک در این فیلم با استفاده از یک ساختار دوشاخه روایتی درخشان، تأثیرات غیرانسانی میلیتاریسم را روی پرده آورد و تصاویر تکان دهنده و طنز تاریک را در آن جای داد تا نشان دهد که چگونه افراد به ظاهر شریف میتوانند استعداد خشونت را در خود پرورش دهند. نیمه اول «غلاف تمام فلزی» بر روند آموزشی بیرحمانهای متمرکز است که یک تیم از نیروهای جدید زیر نظر گروهبان سختگیرشان، تحمل میکنند. نیمه دوم فیلم نیز همین سربازان را در موقعیت جنگ قرار میدهد.
جالب است بدانید: کوبریک که پس از نقل مکان به انگلستان از سفر با هواپیما بیزار بود، تصمیم گرفت کل فیلم را در انگلستان فیلمبرداری کند. بنابراین، در حالی که این فیلم با استقبال ملایمی در زمان نمایش خود روبرو شد، اما از آن زمان به عنوان یکی از بهترین فیلمهای جنگی ساخته شده مورد تحسین قرار گرفته است.
War Horse
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- ستارگان: جرمی ایروین، امیلی واتسون، بندیکت کامبربچ
اقتباس استیون اسپیلبرگ از رمانی به نام «اسب جنگی» نوشته شده در سال 1982، داستان سرباز جوانی به نام آلبرت (جرمی اروین) و اسبش جوی را در سفری اپیزودیک در سراسر اروپای درگیر جنگ جهانی اول دنبال میکند. اسب جنگی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ در حومه بریتانیا در طول جنگ جهانی اول اتفاق میافتد.
این داستان یک صاحب اسب را دنبال میکند که اسبش به نیروهای انگلیسی فروخته میشود. ادامه فیلم تلاش مذبوحانه او در جبهههای جنگ برای یافتن اسب را به نمایش میگذارد. این دو هیچ شکوهی در جنگ نمییابند، بنابراین تنها چیزی که دیده میشود فقط ظلم، پوچی و وحشت است. با این حال، در فیلمی که به شدت از تصاویر و نگرشهای جان فورد استفاده میکند، اسپیلبرگ همیشه بر شکنندگی چنین لحظاتی تأکید میکند.
Black Hawk Down
- کارگردان: ریدلی اسکات
- ستارگان: جاش هارتنت، یوان مکگرگور، ویلیام فیکنر
بسیاری از فیلمهای جنگی با ناهماهنگی معاشقه میکنند و از سردرگمی و جهتگیری نادرست برای بازسازی جهنم جنگ روی پرده استفاده میکنند، اما تعداد کمی از آنها هرج و مرج را با همان سختگیری و جذابیت Black Hawk Down میپذیرند. جالب است که حتی بخشهای اولیه این فیلم که زندگی مدرن در ارتش آمریکا را بهعنوان تمرینی در مورد بوروکراسی به تصویر میکشد، جایی برای ضربات متعارف شخصیتها و جزئیات شخصی است که معمولاً در فیلمهایی مانند این نمییابید.
شاید به نظر خیلیها «Black Hawk Down» کم شخصیتمحورترین فیلم اسکات است، اما در فیلمی که کمتر درباره افراد و بیشتر درباره نیروی جمعی از مردان است که در موقعیتهای غیرممکن با هم کار میکنند، چنین فرمولی منطقی است.
مهارت فنی فوقالعاده اسکات که تصویری درونی و هیجانانگیز از جنگ است، طرح داستان را ارتقا میدهد و بر تلاش جمعی برای بقا تمرکز میکند. استفاده از دوربین لرزان و روی دست به فضای متشنج کار جلوهای جالب میافزاید و موقعیت کابوسآمیز فیلم را زنده میکند و مخاطب نیز با این تکنیک تقریباً میتواند ترس و وحشت محسوسی را در چشمان مردان جنگی احساس کند.
این فیلم با حضور بازیگران فوقالعادهای مانند ایوان مک گرگور، جاش هارتنت و تام سیزمور، یک فیلم تلخ است. داستان حول محور یک واحد زبده از تکاوران ارتش میچرخد که در یک شهر سومالی جا میمانند و باید تا رسیدن نجات، صدها شبهنظامی را نابود کنند. بلک هاوک بینندگان را تا انتها محبوس خود نگه میدارد.
Three Kings
- کارگردان: دیوید او. راسل
- ستارگان: جورج کلونی، مارک والبرگ، آیس کیوب
سه پادشاه افسانهای مدرن است که به ظاهر دارای یک پیام ضد جنگ قدرتمند است که پیرامون جنگ 1991 خلیج فارس تنظیم شده است. در واقع سه پادشاه فیلمی در ژانر سرقت، کمدی-درام و جنگی به کارگردانی دیوید او. راسل است که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد. داستان فیلم در مورد سه سرباز آمریکایی است که در عراق به دنبال طلاهای دزدیده شده از کویت هستند.
آنها در طی یک مأموریت معمول، نقشهای را کشف میکنند که به پناهگاه مخفی صدام حسین منتهی میشود که قرار است پر از شمش طلا باشد. این سربازان پر از اشتیاق و امید به پولدار شدن، برای یافتن سنگر و گرفتن طلا به راه میافتند. اما به محض رسیدن به روستا مورد نظر، با شرایط سختی روبرو میشوند.
عنوان فیلم به پادشاهان باستانی اشاره دارد که همیشه در جستجوی ثروت بودند و همیشه در جستجوی گنجینههای پنهان بودند. اما مانند هر گنجینهای، این گنجینه نیز هزینهای دارد که پادشاهان ممکن است آماده پرداخت آن نباشند. به طور کلی، مسلماً این اثر غیر متعارفترین فیلم جنگی است که تا به حال ساخته شده، اما به همان اندازه که از نظر احساسی سنگین است، گزنده و گیرا است.
The Deer Hunter
- کارگردان: مایکل چیمینو
- ستارگان: رابرت دنیرو، کریستوفر والکن، مریل استریپ
شکارچی گوزن به طور گسترده یکی از بهترین فیلمهای آمریکایی تمام دوران به حساب میآید. حماسه سه ساعته مربوط به جنگ ویتنام به کارگردانی مایکل چیمینو، بینندگان را از غم و اندوه موجود در جنگ و عواقب عذابآوری که اسرای جنگی آمریکایی متحمل میشوند، منتقل میکند.
این فیلم در پنجاه و یکمین دوره جوایز اسکار برنده اسکار بهترین فیلم شد و در سال 1996 به کتابخانه کنگره آمریکا راه یافت. «شکارچی گوزن» داستانی جامع درباره تجربه سربازان قبل، در حین و بعد از خدمت در ویتنام را روایت میکند که از طریق تغییر روابط بین گروهی از دوستان روایت میشود.
بیش از سه ساعت زمان میبرد تا فیلم شخصیتهایش را بسازد و به این نکته توجه کند که چگونه شخصیتهای آن با انباشته شدن زخمهای احساسی تغییر میکنند. این فیلم به دلیل برخورد حساسش با PTSD موفقیت آمیز بود و تماشای سکانسهای شکنجه آن اغلب دشوار است.
یه گوزن باید با یه شلیک کشته شه. من سعی میکنم این رو به مردم بگم اما گوش نمیکنن.
مایکل (با ایفای نقش رابرت دنیرو)
Bridge on the River Kwai
- کارگردان: دیوید لین
- ستارگان: ویلیام هولدن، الک گینس
پل رودخانه کوای فیلمی بریتانیایی و به کارگردانی دیوید لین است که در سال ۱۹۵۷ منتشر شد. این فیلم که بر اساس اقتباسی از رمانی به همین نام اثر پیر بول ساخته شده، یکی از فیلمهای جنگی کلاسیک به شمار میرود که بخشی از حوادث جنگ جهانی دوم و زندانیهای آن دوران را روایت کرده است. داستان این فیلم در مورد سربازان انگلیسی است که به دست نیروهای ژاپن اسیر شدهاند و برای ساخت یک پل بر روی رودخانه کوای به منطقهای در تایلند فرستاده میشوند، اما تنها رهبر آمریکایی اسرا دوست ندارد که با انگلیسیها در ساخت این پل همکاری کند و قصد فرار از آنجا را دارد.
دیوید لین در این فیلم کمی از خط مقدم فاصله گرفته و داستان زندانیان اسیر شده به دست نیروهای ژاپن را به تصویر میکشد. این ساخته دیوید لین همچنین به جنبههای روانشناسی و از هم گسیختگی ذهنی افسر کلنل نیکلسون (با بازی الک گینس) اشارهای دارد. در این فیلم کلاسیک که برنده جایزه اسکار بهترین فیلم در سال ۱۹۵۷ شد، هنرپیشگان برجستهای همچون ویلیام هولدن، الک گینس و جک هاوکینز نقشآفرینی کردهاند.
در مورد قوانین با من حرف نزن. این جنگه! این یه بازی کریکت نیست!
کلنل سایتو (با ایفای نقش سسوئه هایاکاوا)
Platoon
- کارگردان: الیور استون
- ستارگان: تام برنگر، ویلم دفو، چارلی شین
الیور استون با فیلم جوخه (Platoon) نهتنها توانست عنوان بهترین کارگردان را بدست آورد، بلکه این عنوان تجربهای فوقالعاده در دوران فیلمسازی او به حساب میآید. جوخه فیلمی آمریکایی ضدجنگ درباره جنگ ویتنام بهکارگردانی الیور استون، با بازی تام برنگر، ویلم دفو، و چارلی شین است که در سال ۱۹۸۶ پخش شد. این فیلم اولین قسمت سهگانه جنگهای ویتنام بهکارگردانی الیور استون است؛ دو قسمت دیگر که عبارتاند از متولد چهارم ژوئیه (Born on the Fourth of July) و بهشت و زمین (Heaven & Earth) به ترتیب در سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۳ منتشر شدند.
استون فیلمنامه این فیلم را براساس تجربیات شخصیاش بهعنوان پیادهنظام ارتش ایالات متحده در ویتنام نوشتهبود. همچنین این فیلم نخستین فیلم هالیوودی بود که کارگردان و نویسنده آن مجروح جنگ ویتنام بود. داستان نیز درباره دانشجویی است که از تحصیل انصراف میدهد و برای جنگ در ویتنام داوطلب میشود. با ورود به خاک ویتنام، تمامی عقاید و آرمانهایش زیرو رو میشود و تصویر دیگری جلوی چشمش نقش میبندد. جوخه در سال ۱۹۸۶ برنده جایزه اسکار برای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین میکس صدا و بهترین تدوین شد.
Letters from Iwo Jima
- کارگردان: کلینت ایستوود
- ستارگان: کن واتانابه، کازوناری نینومیا
نامههایی از ایوو جیما نام فیلمی در ژانر درام جنگی به کارگردانی کلینت ایستوود (بازیگر سهگانه دلار) و نویسندگی ایریس یاماشیتا است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد. این فیلم نبرد ایووجیما را از دریچه چشم سربازان ژاپنی به تصویر میکشد و به عنوان دنبالهای برای فیلم «پرچمهای پدران ما» در همان سال بهشمار میرود که همان نبرد را از دیدگاه آمریکاییها نشان میدهد. ضمنا این فیلم تماما به زبان ژاپنی تهیه شده است.
این فیلم روایتی بینظیر و بسیار غمانگیز از تعدادی سرباز ژاپنی بههمراه مافوقشان است که در جزیرهای در ژاپن هستند و با وجود اینکه هیچ شانسی برای زنده ماندن ندارند و خودشان هم به این مسئله واقفاند، تا حد توان در برابر نیروهای آمریکایی مقاومت میکنند و کشته میشوند. نامههای بهجا مانده از آنها است که داستان دلاوریشان را ماندگار میکند. این عنوان در جشنواره بینالمللی فیلم برلین، انجمن منتقدان پخش فیلم، انجمن منتقدان فیلم شیکاگو، دالاس فورت و گلدن گلوب جایزه بهترین فیلم خارجی زبان را دریافت کرد.
The Great Escape
- کارگردان: جان استرجس
- ستارگان: استیو مککوئین، جیمز گارنر، چارلز برانسون
ایدهآلی که بسیاری از فیلمهای پر ستاره جنگ جهانی دوم به دنبال آن بودند، «فرار بزرگ» جان استرجز با جیمز گارنر، ریچارد آتنبرو، چارلز برانسون، دونالد پلینس، جیمز کابرن، و از همه به یاد ماندنیتر استیو مک کوئین پر میکند. فیلم The Great Escape به کارگردانی جان استرجز، سربازان متفقین و تلاش مرگبار فرار آنها از اردوگاه اسرای جنگی آلمانی در طول جنگ جهانی دوم را به تصویر میکشد. در طول این فیلم زندانیان ناامید آمریکایی و بریتانیایی در یک فرار موفقیت آمیز با هم متحد میشوند.
Inglourious Basterds
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- ستارگان: برد پیت، کریستوف والتز
حیف است که در بین این همه آثار درخشان جای عنوان «حرامزادههای لعنتی» ساخته کوئنتین تارانتینو خالی باشد. این فیلم که به کارگردانی و نویسندگی تارانتینوی افسانهای در سال ۲۰۰۹ منتشر شد، پیرامون حوادث مربوط به جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد. کارگردان در این فیلم پایان جنگ جهانی دوم و رایش سوم را در یک ماجرای کاملاً خیالی به تصویر کشیده است. بسیاری از بهترین فیلمهای جنگی برای ارائه روایتی جذاب، حقایق را اغراق میکنند. کوئنتین تارانتینو نیز تصمیم گرفت با فیلم Inglourious Basterds در سال 2009 از زاویهای از تاریخ متناوب به جنگ جهانی دوم نزدیک شود.
گروهی از نیروهای متفقین که در قالب جوخهای به نام حرامزادهها به رهبری شخصی به نام آلدو رین به خشنترین شکل ممکن به کشتار نازیها میپردازند. در این میان دختری جوان به نام شوشانا (ملانی لوران) نیز به دنبال انتقام قتل عام خانوادهاش از نازیها و به طور ویژه، سرهنگ بیرحمی به نام هانس لاندا (کریستوف والتز) است. در این فیلم بازیگران متعدد و سرشناسی به ایفای نقش پرداختهاند که از میان آنها میتوان به برد پیت، کریستوف والتز، مایکل فاسبندر، الی راث و تیل شوایگر اشاره کرد.
تارانتینو که خود نویسندگی فیلم را هم بر عهده داشته گفتهاست که ایده ساخت این فیلم را از مدتها پیش در سر داشته و فقط ۱۰ سال روی شخصیت آلدو (برد پیت) در فیلم فکر میکرد. داستان فیلم شامل چندین فصل است که هرکدام نام مخصوص به خود را دارد. جالب است بدانید که لئونارد دیکاپریو انتخاب اول تارانتینو برای نقش سرهنگ هانس لاندا بود ولی در ادامه تصمیم بر این میشود که از یک بازیگر آلمانی زبان برای این نقش استفاده شود.
- ۱۰ فیلم نوآر برتر تاریخ سینما
- فیلمهایی برای مقابله با احساس شکست
- بهترین فیلمهای تاریخ سینما در مورد جستجو گنج
The Hurt Locker
- کارگردان: کاترین بیگلو
- ستارگان: جرمی رنر، گای پیرس، آنتونی مکی
مهلکه فیلمی درام جنگی به نویسندگی مارک بول و کارگردانی کاترین بیگلو است که کمی از فضای هالیوودی فاصله گرفته و جنگهای موجود در خاورمیانه را به تصویر کشیده است. فیلم داستان چند سرباز آمریکایی به فرماندهی گروهبان اول، ویلیام جیمز (با بازی جرمی رنر) را روایت میکند که در خاک عراق مأمور خنثی کردن بمبهای جادهای هستند که شورشیان عراق در معابر سطح شهر کار میگذارند.
انگیزه زیاد و علاقه مفرطی که ویلیام جیمز شخصاً در مأموریتهای خطیرش بروز میدهد باعث تعجب و رعب همقطارانش میشود. بسیاری از منتقدین «مهلکه» را بهعنوان بهترین فیلمی میشناسند که تاکنون با محوریت موضوع جنگ آمریکا در عراق ساخته شده است. مهلکه، نامزد ۹جایزه اسکار شد که توانست شش جایزه را کسب کند، در مراسم گلدن گلوب نامزد سه گوی طلایی بود که هیچکدام را بدست نیاورد و در بفتا نیز نامزد هشت جایزه بود که توانست شش عدد از جوایز را برنده شود.
The Thin Red Line
- کارگردان: ترنس مالیک
- ستارگان: آدرین برودی، شان پن، نیک نولت
ترنس مالیک که جزو یکی از فیلمسازان سرشناس سینما به شمار میرود، پس از ۲۰ سال غیبت با عنوان اقتباسی خط باریک سرخ (The Thin Red Line) به دنیای فیلمسازی و کارگردانی بازگشت. خط باریک سرخ دومین اقتباس سینمایی از کتابی با همین نام اثر جیمز جونز است که در سال ۱۹۹۸ منتشر شد.
در جریان جنگ جهانی دوم، زمانی که اولین درگیری عظیم نظامی آمریکا در جزیره گوادالکانال در اقیانوس آرام با ارتش ژاپن در حال انجام شدن است، برای پایان بخشیدن به این نبرد ارتش آمریکا تصمیم میگیرد با تمام قوا و تجهیزات آخرین مقاومت ژاپنیها را در هم بشکند زیرا این جزیره تأثیر زیادی بر روی پیشرفت ارتش آمریکا دارد
در این بین یک گروه از سربازان به اسم گروه چارلی به رهبری کلنل «گوردون تال» با شجاعت بسیاری مبارزه میکنند. این سربازان هر یک برای هدف خاصی، برخی برای کسب افتخار و برخی نیز تنها برای زنده ماندن میجنگند. نقطه قوت این فیلم را میتوان تیم بازیگری فوقالعاده آن دانست؛ بازیگرانی نظیر شان پن، آدرین برودی، جان کیوساک، وودی هارلسون، جرج کلونی، جرد لتو و جان تراولتا که در این عنوان اقتباسی ایفای نقش کردهاند.
Schindler’s List
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- ستارگان: لیام نیسون، رالف فاینس، بن کینگزلی
فهرست شیندلر یکی دیگر از آثار تاریخی استیون اسپیلبرگ بزرگ است که در سال ۱۹۹۳ منتشر شد. این فیلم که براساس رمانی به نام «کشتی شیندلر» نوشته توماس کنیلی، ساخته شده، داستان صنعتگری آلمانی به نام اسکار شیندلر ( لیام نیسون) را به تصویر میکشد، که در طول جنگ جهانی دوم جان بیش از هزار یهودی که اغلب پناهندگان لهستانی بودند را با استخدام آنها در کارخانههای خود، از هلوکاست نجات داد.
اسپیلبرگ با فیلمبرداری به صورت سیاه و سفید، فضای فیلم را به مستند نزدیک کرد و یانوش کامینسکی، فیلمبردار این اثر، تلاش کرد تا در فیلم حس بیزمانی در داستان را ایجاد کند. این ساخته اسپیلبرگ علاوه بر اینکه اغلب درمیان لیست عناوین برتر تاریخی به چشم میخورد، توانست با فروشی به مبلغ ۳۲۲ میلیون دلار در ازای بودجه ۲۲ میلیون دلاری، موفقیتی تجاری نیز بدست آورد.
فهرست شیندلر در ۱۲ بخش نامزد دریافت جایزه اسکار شد و در هفت بخش از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین موسیقی برنده جوایز شد. بهعلاوه جوایز متعدد دیگری از جمله هفت جایزه بفتا، و سه جایزه گلدن گلوب را بردهاست.
Enemy at the Gates
- کاگردان: ژان ژاک آنو
- ستارگان: جود لاو، ریچل وایس، اد هریس
فیلم Enemy at the Gates بر اساس کتاب غیرداستانی ویلیام کریگ به همین نام در سال 1973، وقایع مربوط به نبرد استالینگراد در زمستان 1942 را شرح میدهد. قهرمان فیلم، واسیلی زایتسف، بر اساس یک تک تیرانداز واقعی شوروی شکل گرفته است که 242 کشته در چهار نبرد را به ثبت رساند.
در پاییز ۱۹۴۲ ارتش آلمان نازی تا پشت دروازههای استالینگراد پیشروی کرده و سعی در تصرف شهر دارد. از سمت دیگر، واسیلی زایتسف تک تیرانداز ماهر روسی با حمایت دانیلف افسر تبلیغات به یک قهرمان محلی تبدیل میشود، اما با آمدن سرگرد کونیگ آلمانی که یک تیرانداز زبده است، مهارت او به چالش طلبیده میشود. در حالی که دامنه جنگ گستردهتر میشود، میان این دو نیز جدالی شخصی درمیگیرد و هر کدام سعی میکنند تا دیگری را هدف گلوله قرار دهند و…
Hacksaw Ridge
- کارگردان: مل گیبسون
- ستارگان: اندرو گارفیلد، وینس وان
این فیلم به کارگردانی مل گیبسون مربوط به دزموند داس است. او زمانی که برای پیش نویس جنگ جهانی دوم ثبت نام کرد، به تازگی بالغ شده بود. با این وجود او میل شدیدی برای کمک به تلاشهای پزشکی جنگی داشت. بنابراین، مخالف وجدان خودش ثبت نام کرد تا پزشک شود و در سال 1945 خود را در اوکیناوا مائدا ژاپن یافت.
این فلات به درستی «Hacksaw Ridge» نامیده شد زیرا سربازان ژاپنی به طور استراتژیک از آن برای سقوط سربازان آمریکایی استفاده کردند. قابل توجه است که داس بدون شلیک حتی یک گلوله جان 75 آمریکایی را نجات داد. به طور کلی فیلم Hacksaw Ridge از میراث یک صلحطلب واقعی استفاده میکند تا زمینه را برای ادای احترام در زمان جنگ به ایمان، شجاعت و وفادار ماندن به اعتقادات خود فراهم کند.
وقتی دنیا این قدر علاقه داره که خودش رو از بین ببره، از نظرم چیز خیلی بدی نیست که بخوام یه کمیش رو احیا کنم.
دزموند داس (با ایفای نقش اندرو گارفیلد)
1917
- کارگردان: سم مندس
- ستارگان: جرج مکای، دین چارلز چپمن
فیلم «۱۹۱۷» نیز عنوان نامآشنایی است که در سال ۲۰۱۹ به کارگردانی سم مندس اکران شد. مندس فیلمنامه این اثر را با همراهی کریستی ویلسون و با الهام از خاطرهای که پدربزرگش برای او تعریف کرده بود، به رشته تحریر درآورده است. در اکتبر ۲۰۱۸ خبر رسید که راجر دیکینز به عنوان مدیر فیلمبرداری به پروژه پیوسته و سپس مشخص است که راجر دیکینز و مندس قصد دارند فیلم را به صورت برداشت بلند، فیلمبرداری کنند. کار تصویربرداری به علت پیچیده بودن پروژه و سختگیریهای مندس و دیکینز بیشتر از مدت تعیین شده به طول انجامید.
بهار سال ۱۹۱۷ و در اوج جنگ جهانی اول در شمال فرانسه، دو سرباز جوان انگلیسی به نامهای اسکافیلد (جورج مک کی) و بلیک (دین-چارلز چپمن) مأموریتی غیرممکن پیدا میکنند: رساندن پیغامی مهم به یک گردان ۱۶۰۰ نفری انگلیسی برای جلوگیری از ورود آنها به کمین مرگبار دشمن که در میان آنها برادر بلک (ریچارد مدن) نیز وجود دارد. آنها میبایست این پیغام را کوتاهترین زمان ممکن به آن گردان برسانند.
دارن به سمت یه تله میرن. وظیفه تو اینه یه پیام رو برسونی که حمله فردا صبح رو متوقف میکنه. اگه شکست بخوری، قتل عام میشه.
ژنرال ارنیمور (با ایفای نقش کالین فرث)
The Last Samurai
- کارگردان: ادوارد زوئیک
- ستارگان: تام کروز، کم واتانابه
آخرین سامورایی که داستان خونین شورش ساتسوما، قیام ساموراییها علیه تبدیل ژاپن از جامعه فئودالی به یک نیروگاه صنعتی است، روایتی رمانتیکتر از نحوه انجام وقایع را ارائه میدهد. این فیلم احتمالاً با تلاش برای نشان دادن آنچه در سقوط ساموراییها از دست رفته است، مفید است و تام کروز در واقع یک شخصیت نسبتاً قانعکننده را بازی میکند.
حماسه گسترده ادوارد زویک، سفر متحول کننده ناتان آلگرن (با بازی تام کروز) از کاپیتان سابق ارتش ایالات متحده به متحد فعال سامورایی را روایت میکند. آلگرن که در ابتدا وظیفه آموزش ارتش امپراتوری ژاپن تازه تاسیس را برای سرکوب شورشهای روستایی بر عهده داشت، تصمیم میگیرد در عوض به آخرین جنگجویان ژاپنی کمک کند. شایان ذکر است که شخصیت او بر اساس اقدامات واقعی زندگی افسر فرانسوی ژول برونه بود که به ساموراییها کمک کرد تا در برابر تلاشهای نوسازی امپراتور میجی در دهه 1800 مقاومت کنند.
Saving Private Ryan
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- ستارگان: تام هنکس، مت دیمون، تام سایزمور
استیون اسپیلبرگ با عنوان «نجات سرباز رایان» برای سومین بار جنگ جهانی دوم را بهعنوان موضوع اصلی فیلمش انتخاب کرد و در آن، بار دیگر تصویری عمیق و تاثیرگذار از جنگ ارائه کرد. اگر بخواهیم فیلمهای مرتبط با جنگ جهانی دوم را بر اساس وضوح، واقعگرایانه و خونین بودن تصویری که ارائه میدهند مقایسه کنیم، رقیب چندان جدیای برای نجات سرباز رایان نخواهیم یافت. این فیلم در بخشهای زیادی نامزد دریافت جایزه اسکار بوده و بازیگرانی همچون تام هنکس، تام سایزمور، بری پپر، ادام گلدبرگ، مت دیمون و وین دیزل در آن ایفای نقش داشتهاند.
داستان این فیلم در طول نبرد نرماندی در جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد. ۲۷ دقیقه آغازین فیلم که رسیدن نیروهای متفقین به فرانسه در ۶ ژوئن ۱۹۴۴ را نشان میدهد، بسیار مشهور است. تام هنکس در نقش کاپیتان جان میلر به همراه هفت سرباز دیگر مأموریت میگیرند تا سرباز جیمز فرانسیس رایان را پیدا کنند و به خانه برگردانند.
او سه برادر داشته که همگی در جنگ کشته شدهاند و به دستور فرمانده کل ارتش، رایان میتواند به پیش مادرش بازگردد. جالب است بدانید نجات سرباز رایان که به خاطر واقع گرایی وحشتناکش در به تصویر کشیدن حمله متفقین به نرماندی مورد ستایش جهانی قرار گرفت، از افراد قطع عضو واقعی برای به تصویر کشیدن سربازان مجروح و صدها لباس نظامی معتبر استفاده کرد.
اگر از طرفداران فیلم نجات سرباز رایان و به طور کلی آثار جنگی استیون اسپیلبرگ هستید به شما پیشنهاد میکنم سریال «Band of Brothers» را تماشا کنید. این اثر یک مجموعهٔ تلویزیونی کوتاهی است که در ۱۰ قسمت تولید شده و در خصوص جنگ جهانی دوم میباشد. از تهیهکنندگان اصلی این سریال، تام هنکس و استیون اسپیلبرگ هستند که پیشتر در فیلم نجات سرباز رایان با هم همکاری داشتند.
The Battle of Algiers
- کارگردان: جیلو پونتهکوروو
- ستارگان: ژان مارتین، سعدی یاسف
فیلم «نبرد الجزایر» اثر گیلو پونتکوروو که در محل خود وقوع جنگ فیلمبرداری شده و مملو از بازیگران غیرحرفهای است، درگیری بین نیروهای دولت فرانسه و شورشیان در پایتخت الجزایر در طول جنگ الجزایر را روایت میکند. این فیلم ظاهر و احساس یک مستند دارد، اما تعهد آن به رئالیسم به سبک و فرم نهایی آن ختم نمیشود.
گیلو پونتکوروو در روند تولید فیلم روشهای اغلب وحشتناک مورد استفاده در هر دو طرف درگیری را شرح میدهد، از شکنجه تا بمباران غیرنظامیان. کارگردان مدعی شد که قصد داشته تا یک روایت عینی و از نظر سیاسی بی طرف از درگیری ارائه دهد، اما به هر حال فیلم همچنان مانند یک کابوس است که در آن هر تشدید تنش، بیگناهان بیشتری را میکشد و هر پیروزی هزینهای وحشتناک دارد.
Dunkirk
- کارکردان: کریستوفر نولان
- ستارگان: فیون وایتهد، جک لودن، هری استایلز
دانکرک نیز به نویسندگی و کارگردانی کریستوفر نولان نیاز به معرفی زیادی ندارد. این عنوان دهمین فیلم بلند نولان و اولین فیلم اوست که بر اساس یک رخداد واقعی ساخته شدهاست. نولان، همچون فیلمهای قبلیاش دانکرک را نیز با دوربینهای آیمکس و با فرمت ۷۰ میلیمتری که بسیار مورد علاقه اش هستند فیلمبرداری کردهاست.
داستان که در جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد، درباره تخلیه نیروهای بریتانیا، فرانسه و بلژیک از شهر دانکرک در فرانسه است. در جریان این عملیات تاریخی، بیش از ۸۰۰ قایق غیرنظامی جان دستکم ۳۳۵ هزار سرباز انگلیسی و فرانسوی را که در محاصره ارتش آلمانها گرفتار شده بودند، نجات دادند.
تدوین و کات خوردن بین صحنههای فیلم در اواسط آن سبک و سیاق نولان را به خود میگیرد. به گونهای که فلش بکهایی در فیلم خورده میشود که سکانسها را دوباره ولی از زاویه دیگری به تماشاگر نشان میدهد. این عوض شدن خط زمانی و خط روایی، آن هم در یک فیلم کاملا جنگی تنها از پس استادی مثل نولان بر میآید.
گفتنی است که دانکرک با مدت زمان ۱۰۶ دقیقه کوتاهترین فیلم کریستوفر نولان محسوب میشود. این اثر نولان همچنین در نودمین دوره جوایز اسکار در ۸ رشته نامزد دریافت جایزه بود که در نهایت موفق شد سه جایزه بهترین تدوین صدا، بهترین تدوین و بهترین میکس صدا را به خود اختصاص دهد.
- بهترین فیلمهای وسترن قرن ۲۱ام
- ۲۰ سریال اعتیادآور که نمیتوانید دست از تماشایشان بکشید
- ۲۸ فیلم و انیمیشن خانوادگی که بزرگسالان با آنها ارتباط برقرار میکنند
Rescue Dawn
- کارگردان: ورنر هرتسوک
- ستارگان: کریستین بیل، استیو زان
رویکرد غیر سنتی ورنر هرتسوک به فیلمسازی او را به انتخابی جذاب برای هدایت یک حماسه ماجراجویی جنگی تبدیل میکند. حالا سپیدهدم رهایی داستان واقعی خلبان آلمانی نیروی دریایی ایالات متحده دیتر دنگلر (کریستین بیل) را در طول یک ماموریت جنگی در لائوس در طول جنگ ویتنام روایت میکند.
هواپیمای دنگلر سرنگون میشود و او توسط ارتش آزادیبخش اسیر میشود و در صورت انصراف از حضور در ایالات متحده عفو خواهد شد. اما دنگلر که یک ایده آلیست ثابت قدم است، امتناع میورزد و به طرز وحشیانهای توسط اسیرکنندگانش شکنجه میشود.
کارگردان ورنر هرتسوک بار دیگر با این اثر داستانی جذاب از انسان در مقابل طبیعت ساخته است و کریستین بیل کاملاً در نقش خلبان جنگنده (و اسیر جنگی) دیتر دنگلر غوطه ور میشود.
The Great Dictator
- کارگردان: چارلی چاپلین
- ستارگان: چارلی چاپلین، پائولت گدارد
چارلی چاپلین یکی از بزرگترین کمدینهای تاریخ هالیوود است و پروژههای کارگردانی پیشگامانه او با بدلکاری درخشان و مضامین طنز خود، نگرش را نسبت به کمدی اسلپ استیک تغییر داد. چاپلین در حالی که به خاطر کمدی فیزیکی بینظیرش شناخته میشد، موضوعات جدیتری را با آثار بعدیاش بررسی میکرد، بدون اینکه لنز کمدی منحصربهفرد خود را از دست بدهد.
از این رو «دیکتاتور بزرگ» فیلمی شجاعانه بود که در اوایل جنگ جهانی دوم به فاشیسم و یهودستیزی پرداخت. نشان دادن این مسائل جاری از طریق کمدی باعث شد پیام چاپلین به مخاطبان زیادی برسد. به طور کلی «دیکتاتور بزرگ» اولین فیلم صوتی چاپلین بود که با یک مونولوگ هیجانانگیز در انتقاد از تعصب و نفرت به پایان میرسد.
Paths of Glory
- کارگردان: استنلی کوبریک
- ستارگان: گریگ داگلاس، رالف میکر
یکی از بهترین فیلمهای جنگی کلاسیک که در زمان خود بسیار حاشیه ساز بوده فیلم راههای افتخار (Paths of Glory) به کارگردانی استنلی کوبریک است. نمایش این فیلم، بهخاطر ترسیم چهره منفی از ارتش فرانسه، در این کشور ممنوع شد. در اسپانیا نیز، بهخاطر نگرش ضدنظامیاش، از سوی ژنرال فرانسیسکو فرانکو ممنوع شد و در سال ۱۹۸۶، درحالیکه ۱۱ سال از مرگ فرانکو میگذشت، منتشر شد؛ در آلمان نیز بهخاطر حفظ روابط با فرانسه، به مدت دو سال از نمایش فیلم جلوگیری به عمل آمد.
داستان این فیلم در مورد جنگ جهانی اول است که ناکارآمد بودن سنگر فرانسه را نشان میدهد و فرمانده باید کاری کند که عظمت و آبروی کشورش حفظ شود به همین دلیل حملهای به یک هدف غیر ممکن تدارک داده میشود تا کمی از خاک تصرف شده توسط دشمن پس گرفته شود.
این فیلمِ ضدجنگ بیفایدگی و بیمنطق بودن جنگ را به خصوص در دوران جنگ جهانی اول به تصویر میکشد. استنلی کوبریک که خیلی از سینما دوستان او را استاد کارگردانی میدانند با راههای افتخار نهتنها توانست خود را به عنوان اصلیترین فیلمساز تجاری نسل خود معرفی کند بلکه خود را به عنوان یک استعداد جهانی هم مطرح کرد.
Das Boot
- کارگردان: ولفگانگ پترسن
- ستارگان: یورگن پروشنو، هربرت گرونمیر
اکثر فیلمهای جنگی فضای ناگوار و جهنمگونه میدان نبرد را به تصویر میکشند، اما فیلم کشتی (Das Boot) به کارگردانی ولفگانگ پترسن ترس و وحشت ناشی از زندانی شدن در مکانی تنگ و تاریک را برای مخاطبان توصیف کرده؛ حدستان درست است، کشتی! این فیلم ۱۴۹ دقیقهای محصول کشور آلمان غربی است که در آن به کمک دوربین در طول دالانهای تنگ یک زیردریایی حرکت خواهید کرد و از ورودیهای کوچک عبور میکنید.
فرانسه هنگام جنگ جهانی دوم به دست نیروهای ارتش آلمان نازی اشغال شده و نیروی دریایی آلمان نازی یکی از بندرهای فرانسه اشغالی به نام بندر لاروشل را که در باختر فرانسه است پایگاه جنگی خودش کرده است. در سال ۱۹۴۱ یکی از زیردریاییهای نیروی دریایی آلمان نازی به فرماندهی کاپیتان کلون (با بازی یورگن پروشنو) از بندر لاروشل برای شرکت در نبرد آتلانتیک رهسپار دریا میشود. در طول سالها، نسخههای متفاوتی از این فیلم منتشر شد؛ کشتی علاوه بر نخستین اکران در سال ۱۹۸۱، ۵ سال بعد یعنی ۱۹۸۵ در قالب مینی سریال به نمایش درآمد.
Born on the Fourth of July
- کارگردان: الیور استون
- ستارگان: تام کروز، کیرا سجویک
پس از استقبال از فیلم «جوخه»، الیور استون مایل بود به انتقاد از دخالت آمریکا در جنگ ویتنام ادامه دهد. او با «متولد چهارم جولای» رویکردی کاملا متفاوت داشت. در حالی که «جوخه» داستانی تخیلی با الهام از تجربیات استون روایت میکند، «متولد چهارم جولای» زندگی مدافع معروف ضدجنگ ران کوویچ (تام کروز) را به تصویر میکشد.
این فیلم کوویچ را از دوران کودکی و در طول خدمت سربازیاش دنبال میکند که برای همیشه او را زخمی کرد. یک رویداد دردناک که در آن کوویچ شاهد کشته شدن سربازان آمریکایی توسط آتش دوستانه است، این اتفاق او را الهام میدهد تا برای اولین بار تعهد خود را به خدمت سربازی زیر سوال ببرد.
استفاده از تصاویر خبری «متولد چهارم جولای» را معتبرتر میکند و موسیقی زیبای جان ویلیامز حس تماشایی باشکوه را به آن القا میکند. در حالی که استون به موعظه دادن بیش از حد متهم شده است، اما «متولد چهارم جولای» اخلاقیات را به مخاطب تحمیل نمیکند. بلکه بازآفرینی سخنرانیهای کوویچ به بیننده اجازه میدهد تا تفسیرهای خود را خلق کند.
من یه مادر داشتم؛ من یه پدر داشتم، چیزایی… چیزایی که با عقل جور در میومدن. یادت میاد چیزایی که با عقل جور در میومدن رو؟ چیزایی که میتونستی بهشون تکیه کنی؟ قبل از این که همه ما گم شیم؟
ران کوویچ (با ایفای نقش تام کروز)
Fury
- کارگردان: دیوید آیر
- ستارگان: برد پیت، جیسون ایساکس، لوگان لرمان
فیلم خشم یا (Fury) از آن دسته فیلمهای جنگی و تانکمحور است که تا مدتها پس از تماشای آن در ذهنتان خواهد ماند. این فیلم که دیوید آیر کارگردانی و نویسندگی آن را برعهده داشته سال ۲۰۱۴ در آمریکا اکران شد. مهمترین عنصری که در این اثر رخ نمایی میکند، گل و لای است، چیزی که حتی در طول فیلم بیشتر از خون و خون ریزی شاهد آن بودیم.
داستان فیلم در ماههای آخر جنگ جهانی دوم (آوریل ۱۹۴۵) واقع میشود. در شرایطی که متفقین آخرین ضربات خود را به بخش اروپای جنگ جهانی وارد میکنند، یک گروهبان آموزش دیده در لشکر دوم زرهی نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا به نام واردَدی (برد پیت) فرماندهی یک تانک شِرمن مدل M4A2 به نام فیوری با پنج نفر افراد آن را برای یک مأموریت مرگبار در خط مقدم دشمن برعهده دارد.
تنش و استرس در تک تک صحنههای فیلم، به خصوص سکانسهای پایانی به شدت مشهود است و در کنار آن هنرنمایی و فضاسازی عالی بازیگران، اتفاقات را به زیبایی به تصویر کشیده و مخاطب را تماما با آن درگیر میکند. برد پیت، لوگن لرمان، شایا لابوف، مایکل پنیا، جان برنثال،جیسون ایساکس و اسکات ایستوود از جمله بازیگران این اثردیوید آیر هستند.
ایدهآلها مسالمت آمیزن. تاریخ خشنه.
وارددی (با ایفای نقش برد پیت)
Ran
- کارگردان: آکیرا کوروساوا
- ستارگان: تاتسویا ناکادای، آکیرا تروئو
وقتی آکیرا کوروساوا ران را ساخت، میدانست که آخرین فرصت برای بیان یک بیانیه بزرگ دارد. او سالها را صرف توسعه این پروژه کرده بود، دورهای که در آن برای تامین مالی برای هر نوع فیلمی مشکل داشت، چه برسد به یک حماسه گسترده که تبدیل به گرانترین فیلم ژاپنی ساخته شده در آن مقطع شود.
بینایی او ضعیف شده بود و چشم انداز مرگ هرگز دور به نظر نمی رسید. (در واقع، او همسر چندین ساله خود را در حین فیلمبرداری فیلم از دست داده بود.) بنابراین او هر چه داشت را در فیلم گذاشت و شاه لیر شکسپیر را در داستانی با الهام از زندگی موری موتوناری، حاکم فئودال قرن شانزدهم، درآورد.
این اثر صرفاً به عنوان یک دستاورد فنی، باید در هر فهرستی از بهترین فیلمهای جنگی ساخته شده باشد. اما این داستان پایان تراژیک یک مرد و هجوم هولناک تأمل و پشیمانی او نیز هست. شاید همانطور که از عنوان فیلم پیداست، جنگ نظم طبیعی را نقض میکند و خونی که ما میریزیم، سرزمینی را که برای آن میجنگیم مسموم میکند. بنابراین، تماشای برداشت حماسی و گسترده آکیرا کوروساوا از شاه لیر برای طرفداران فیلمهای وسترن، فیلمهای جنگی یا به طور کلی فیلمهای تاریخی ضروری است.
Dr. Strangelove
- کارگردان: استنلی کوبریک
- ستارگان: پیتر سلرز، جرج سی. اسکات
دکتر استرنجلاو یا چگونه یادگرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم یکی دیگر آثار کوبریک است که در گروه فیلمهای جنگی تاریخی جای میگیرد. این اثر که در سال ۱۹۶۴ منتشر شده، یک کمدی سیاه پیرامون جنگ سرد و تهدید هستهای است. کوبریک اینبار یک تریلر بیپرده در رابطه با جنگ اتمی را برداشت و از آن طنزی ساخت که تاثیری بیشتر از داستان اصلی بر جامعه میگذاشت.
جک ریپر ژنرال روانپریش ارتش و رئیس یک پایگاه هوایی در آمریکاست که در اقدامی خودسرانه، تهاجمی هستهای علیه شوروی به راه میاندازد و رئیسجمهور و سیاستمداران آمریکا پس از آگاهی از این عمل با تجمع در اتاق فرماندهی جنگ ایالات متحده به دنبال راهی برای توقف این حملات میگردند. پیتر سلرز در این فیلم، یکی از عمیقترین شخصیتهای کمدی سیاه کلاسیک را نشان میدهد. دکتر استرنج لاو دانشمند آلمانی میخواهد از نبرد اتمی روسها و امریکاییها جلوگیری کند.
Che
- کارگردان: استیون سودربرگ
- ستارگان: بنیسیو دل تورو
فیلم دو قسمتی «چه» ساخته استیون سودربرگ در عین حال که یک فیلم بیوگرافی و جنگی است، داستان انقلابی مارکسیست «چه گوارا» (بنسیو دل تورو) را از طریق مشارکت در یک انقلاب موفق در کوبا و مشارکت او در یک تلاش ناموفق در همان انقلاب در بولیوی روایت میکند. سودربرگ یک نگاه متمایز و سبک فیلمسازی خاصی را برای هر نیمه فیلمش به ارمغان میآورد، که هر دو تصویری کامل از نحوه عملکرد جنگ چریکی در موفقیت و شکست ارائه میدهند.
برای مثال مبارزات شهری خانه به خانه هیجان انگیز نیمه اول فیلم جای خود را به هرج و مرج و شکست نیمه دوم میدهد. با اجرای معمایی دل تورو، آنها با هم ترکیب میشوند تا پرترهای از مرد پیچیدهای را تشکیل دهند که فراتر از نمادهای تیشرت انقلابیون بالقوه است.
Apocalypse Now
- کارگردان: فرانسیس فورد کوپولا
- ستارگان: مارلون براندو، مارتین شین
اقتباس آزاد فرانسیس فورد کاپولا از کتاب «قلب تاریکی» جوزف کنراد به عنوان سفری به ممنوعترین بخشهای روان انسان و در عین حال انتقال اکشن به جنگ ویتنام که هنوز هم تازه به نظر میرسد، شناخته میشود. معروف است که کاپولا دوران سختی را برای ساخت فیلم سپری کرد، آنقدر سخت که تجربیات او الهام بخش ساخت مستند بزرگ «Hearts of Darkness: A Filmmaker’s Apocalypse» شد.
فیلم کاپولا گیجکننده و آزاردهنده است، چرا که از ویتنام برای به تصویر کشیدن جنون همه جنگها استفاده میکند و از کتاب کنراد استفاده میکند تا نشان دهد که جنگ ممکن است فقط زاییده یک ایده هولناک در هسته خود بشریت باشد. به طور کلی حماسه ترسناک و توهمآمیز جنگ ویتنام فرانسیس فورد کاپولا، در جسورانهترین و رویاییترین حالت سینماست.
بیشتر در دنیای فیلمها را کند و کاو کنید
- ۱۰ فیلم ترسناک با محوریت ارواح ژاپنی
- ۵ فیلم ترسناک زمستانی – وحشتی برای فصل سرما
- ۳۵ فیلم جنایی تاریخ سینما که هوش از سرتان میپرانند
- ۴۰ فیلم ترسناک تاریخ سینما که کابوس شبهایتان میشوند
- ۲۵ فیلم حال خوب کن برای وقتهایی که نیاز به انرژی مثبت داریم
پرسشهای متداول در مورد فیلم های جنگی
فیلم های جنگی تنها فیلمهای مربوط به دوران جنگ جهانیها یا جنگ ویتنام نیستند. فیلم های جنگی میتوانند از قدیمیترین جنگهای مربوط به بشریت، تا قرون وسطی، جنگهای معاصر یا حتی جنگهای آینده نیز باشند.
با این که عموماً فیلم های جنگی حول محور هیجانات و اکشن جنگها میچرخد اما ژانرهای دیگر نیز قابلیت استفاده در این دست فیلمها را دارند؛ به طوری که شاید شاهد یک داستان درام، عاشقانه، ترسناک و حتی کمدی نیز باشیم.
نظر شما