به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز، موضوع تناسب محتوای آموزشی کتب درسی با نیازهای دانشآموزان در جامعه و طرح این سوال که چرا دانش آموزان ما بعد از پایان تحصیلات نیازمند آموزش عملی یا ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر هستند و آموزش در مدارس ما به حدی کاربردی نیست که فرد پس از فارغ التحصیلی از منظر عملیاتی توانمند باشد، بسیار در محافل مختلف مطرح شده است اما آنچه امروز اتفاق میافتد نشان از وجود ضعفهای جدی در محتوای آموزشی و شیوه تدریس دارد. به همین منظور گفتوگویی داشتیم با دکتر سوسن یزدانی کارشناس آموزش و پرورش که در ادامه میخوانید.
سوسن یزدانی؛ دکتر معلم و کارشناس آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز درخصوص میزان تناسب محتوای ارائه شده در کتب درسی با نیازهای دانشآموز در جامعه گفت: از آنجا که اهداف تمام نظامهای آموزشی دنیا توجه به آموزشی است که منجر به دانستن، عمل و در نهایت زندگی بهتر شود، به همین دلیل اولویت اصلی کشورهای پیشرفته صنعتی در آموزش و پرورش؛ یاد دادن مهارتهای زندگی است تا فرد با اتکا به آموختههای خود توان اداره زندگی و حضور در جامعه را داشته باشد. بنابراین با چنین رویکردی اگر به کلیت کتب درسی در تمام مقاطع و تناسب آن با نیاز جامعه و کاربردی بودن آن نظر کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که متاسفانه کشور ما در این جهت توفیق چندانی نداشته است. چرا که در این باب کافی است از خودمان بپرسیم : فارغ التحصیلان ما در سه رشته نظری به واقع تا چه اندازه برای زندگی فردی، اجتماعی و یا حرفهای آماده میشوند؟
او ادامه داد: در حقیقت این عدم توفیق سبب شده است که این سالها تب تند ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر روز به روز بیشتر شود و جامعه به سمت این تفکر پیش برود که برای کاریابی یا موفقیت بیشتر در زندگی باید تحصیلات عالیه و مدارک علمی بالاتری داشت . این در حالی است که نگرش اغلب کشورهای پیشرفته به مرور زمان نسبت به مدارس و تعلیم و تربیت از حالت کتابی و القاء محفوظات و فرمولها خارج شده و تلاش دارند بیشتر خود اتکایی، شغل و کارآفرینی و شاد زیستن را آموزش دهند. مقولهای که متاسفانه با تمام تلاشهای سطحی و تغییرات جزیی در این سالها در نظام آموزشی ما مغفول مانده است.
پرداختن افراطی به بعد عقیدتی سبب دلزدگی دانش آموزان شده است
او با بیان اینکه محتوای کتابهای درسی در ایران کاربردی و متناسب با نیازهای جامعه به این منظور که فارغ التحصیلان را آماده کار و زندگی کنند تا حدود زیادی ناموفق بوده است، توضیح داد: البته تغییر محتوای کتب درسی درطول سه دهه یعنی از سال ۱۳۷۰ در چند مرتبه صورت گرفت اما به نظر میرسد این تغییرات چه در الگوی کلی آموزشی تغییر از (۵ ، ۳، ۴ ) به ( ۵ ، ۳ ، ۳، ۱) و در نهایت تغییر به ( ۶، ۳، ۳) و چه تغییر در محتوای کتابهای درسی تا حدود زیادی ناکارآمد بوده است. به این دلیل که نظام آموزشی ما هر بار تنها یک موضوع را ملاک و محور تغییرات قرار داده است در حالی که تغییرات باید بسیار اساسیتر و زیربناییتر باشد. متاسفانه آموزش و پرورش در این چند دهه بسیار تک بعدی عمل کرده و تنها با پرداختن افراطی به بعد عقیدتی و اندیشههای مذهبی سبب دلزدگی دانش آموزان شده است برای نمونه این افراط را در کتاب درسی فارسی مقطع متوسطه دوم شاهدیم. مولفان به عنوان مثال در بخش ادبیات غنایی هم از متنهای دینی و اسلامی استفاده کردهاند و در عین حال در بخش ادبیات پایداری و حتی ادبیات جهان نیز دوباره از نمونههایی استفاده کردهاند که القا کننده همان اندیشههای خاص است در بخش روان خوانیها نیز چنین گزینشهای افراطی صورت گرفته است.
ناآگاهی خانوادهها مانع ورود دانشآموزان به رشتههای کار و دانش
کارشناس آموزش و پرورش معتقد است که تغییرات محتوای کتابهای درسی در جهت کاربردی شدن و تناسب با نیاز جامعه باید از فضاهای آموزشی گرفته تا تعلیم معلمان کارآمد و ابزار و وسایل کمک آموزشی را در برگیرد و از همه مهمتر در سطح بالاتر این موضوع، همتی ملی میطلبد چرا که در ایجاد این تغییرات به فرهنگ سازی و تغییرات دیدگاه جامعه نیز نیازمندیم تا خانوادهها نیز با تغییرات آموزشی همسو شوند. او در این باره اضافه کرد: برای نمونه چندین سال است که هزینههای فراوان صرف رشته فنی – حرفهای و کار و دانش شده است اما به دلیل ناآگاهی اغلب خانوادهها و متاسفانه عدم تغییرنگاه جامعه، برخی از والدین مخالف ورود فرزندانشان به این رشته تحصیلی هستند و شاید این دانش آموزان پس از گذراندن یک دوره سرخوردگی و اتلاف وقت پس از گذشت سالها دوباره در مسیر کار و حرفه دلخواه خود قرار گیرند و یا شاید تا آخر عمر از انتخاب اشتباه خود سرخورده باشند.
چرا فضای مدرسه برای دانشآموزان استرسزا است
از این کارشناس آموزش و پرورش پرسیدیم که چرا همچنان فضای مدرسه و درس خواندن برای دانشآموزان استرسزا است و پاسخ داد: به نظر میرسد که دلیل این اتفاق به همان محتوای دشوار و خشک کتابهای درسی مرتبط باشد که بسیار حافظه محور است و دوم به عدم رعایت اصول درست پرسش و آزمونها و سلیقهای بودن این پرسشها و آزمونها ارتباط دارد. متاسفانه در تفکر ما ایرانیها جا افتاده است که معلمان و فضای آموزشی هر قدر سختگیرانهتر عمل کنند از کیفیت بهتری برخوردار هستند. ما این ویژگی را در مدارس خاص دولتی و غیردولتی به وضوح میبینیم .
او ادامه داد: از طرفی باید وجود مشاوران تحصیلی در مدارس و میزان کارآیی واقعی آنها را سنجید، تا چه اندازه مشاوران در مدارس در پایین آوردن استرس دانش آموزان موثراند؟ و یا برعکس گاهی حتی برخوردهای غیر حرفهای آنها برای دانش آموزان استرسزا است و اما سومین عامل در تشدید اضطراب دانش آموزان تخلیه نشدن استرسها در مدارس با توجه به کمبود یا مناسب نبودن فضای بازی و ورزش و عدم وجود کتابخانهها و سالن مطالعه مناسب است .
بیتوجهی به هنر در مدارس
یزدانی عنوان کرد: در حالی که امروزه یکی از راهکارهای روان شناسان در کم کردن استرسها پرداختن به هنر از جمله موسیقی، نقاشی و نوشتن است اما این درسها امروزه یا حذف شدهاند و یا اگر هم وجود داشته باشند ساعاتشان اغلب در دیگر درسها ادغام میشود. به عنوان مثال درس نگارش با تمام زمان محدودی که دارد متاسفانه در بیشتر مدارس به دروس دیگر اختصاص داده میشود. یعنی عملا در مدارس از زنگ انشا، ورزش و بازی که خود از عوامل کم کننده استرس و اضطراب در دانش آموزان است، خبری نیست و ساعات آموزشی این درسها در درسهای به اصطلاح مهمی که صرفا حافظه محور هستند اختصاص داده میشود؛ درسهایی که از جهت کاربردی نیز فایده چندانی ندارند و یا در نهایت نخبگانی برای اغلب کشورهای صنعتی میسازند.
الگوبرداری از کشورهای خارجی تنها در ظاهر بوده است
این کارشناس آموزش و پرورش در پاسخ به این سوال که چرا ما در این سالها فقط از کشورهای دیگر الگوبرداری کردهایم اما نتیجهبخش نبوده است، گفت: به نظرم آنچه که ما الگوبرداری مینامیم تنها در شکل و ساختار ظاهری بوده است. الگوبرداری تنها صرف تغییر ظواهر و مثلا مقطع ابتدایی را شش ساله کردن نیست؛ مثلا چند سال پیش که به گمانم سال ۹۰ چنین تغییری ایجاد شد این تغییر که بدون تربیت معلمان خاص پایه ششم و یا ایجاد فضای آموزشی لازم ( اضافه کردن کلاس) بسیار شتاب زده تنها با تالیف کتاب پایه ششم صورت گرفته بود، مشکلات زیادی را به بار آورد و اغلب مدارس را با کمبود فضای آموزشی و کمبود معلم مواجه کرده بود. در حقیقت تغییرات تنها ظاهری و به عبارتی در این سالها الگوبرداریها بدون تغییرات درست در زیرساختها و بدون در نظر گرفتن تناسبها و ظرفیت صورت گرفت و متاسفانه بعد از آزمون و خطا و حیف و میل شدن منابع و تغییرات کتب درسی با شکست و یا توفیقی اندک مواجه شدیم.
کلیگویی در سند تحول بنیادین
او ادامه داد: نکته جالب توجه آنکه اخیرا زمزمههایی ازبرخی نمایندگان مجلس میشنویم که اظهار میکنند: ما با وجود سند تحول بنیادین به هیچ گونه الگوبرداری نیاز نداریم و در این زمینه خودکفاییم این در در حالی است که بعد از گذشت یک دهه از تدوین سند تحول بنیادین هیج تعریف درست و عملیاتی نسبت به این موضوع صورت نگرفته جز همان کلی گوییها و شعارهای ایدئولوژیکی که سالهاست دامنگیر نظام آموزشی ما است که نه تنها مشکلات را کم نکرده بلکه بر آن افزوده است . بنابراین در تکمیل این بخش باید اضافه شود که اگر الگوبرداریها به طور دقیق و مناسب و علمی و با توجه به تناسبها و نبز بومی سازیها درست صورت میگرفت، میتوانست موفقیت آفرین باشد. برای نمونه نظام آموزشی ژاپن و توفیقات این کشور را میتوانیم در نظر بگیریم . ژاپن از جهت آسیایی و سنتی بودن و برخی موارد دیگر با ایران شیاهتهای زیادی دارد و از کشورهای صتعتی غرب به درستی الگوبرداری کرده است و با ملیگرایی و بومیسازی کردن به دستاوردهای خوبی داشته است. به طوری که این کشور در دور افتادهترین روستاها، با همکاری مردم، به طور جدی، مدارس ابتدائی را تأسیس و گسترش داد و معلمان برای تدریس از روش یادگیری از طریق عمل را اجرا کردند اما در ایران هیچگاه این الگوبرداری به درستی صورت نگرفت و حتی کسانی که خود را پیشرو علم و دانش و مروج مذهب میدانستند در همه این سالها به گونههای مختلف بنا به دلایل خاص با این دگرگونیهای علمی مثبت و به روز مخالفت کردند.
یزدانی توضیح داد: نکته بعدی اینکه ژاپنیها ، برای خانههای مسکونی خود حداقل و برای مدارس حداکثر وسعت را در نظر گرفتند و در آموزش از روش شاگرد محوری بهره گرفتند اما در ایران هنوز هم ما با کمبود فضای آموزشی مواجهایم و از دانش آموز محوری هم تنها در سطح گستاخ کردن دانش آموزان و بیحرمتی به مقام و منزلت معلم، توقف کردهایم. کتابهای درسی ما در تمام مقاطع تحصیلی و در تمام رشتهها متاسفانه حافظه محور است. قطعا آموزش بر محور عمل جذابیت بیشتری دارد و این مسئله از جذابیت محتوای کتابهای درسی کم کرده است.
لزوم ایجاد تغییرات در فضاهای آموزشی کشور و آموزش معلمان
این کارشناس آموزش و پرورش عنوان کرد: علاوه بر این دلیل دیگر این عدم جذابیت میتواند محتوای کتابهای درسی و نیز تصاویر استفاده شده در کتابها باشد که در بیشتر موارد از نوعی گزینش سلیقهای با تفکر خاص افراطی صورت میگیرد که به طور قطع از جذابیت محتوا کم میکند اما در نهایت همانطور که در بخشهای دیگر هم اشاره شد باید اذعان کرد که مسائل مربوط به آموزش و پرورش بسیار به هم مرتبط هستند بنابراین تغییرات در محتوای کتاب در جهت تغییر از حافظه محوری به سمت عملی و مهارتی شدن به تغییرات در فضاهای آموزشی کشور و آموزش معلمان نیز نیازمند است. مثلا اگر ما کتاب درسی علوم را مانند نظام آموزشی ژاپن بخواهیم جذاب کنیم این تغییرات در فضای آموزشی ایران با توجه به اینکه بخش بزرگی از دغدغههای امروز ما در کشور مسئله مقاوم سازی مدارس و یا کپری بودن برخی مدارس است به نظر شما صحبت کردن در این موضوع به تنهایی چه توجیهی میتواند داشته باشد؟
نمایندگان نباید هنگام اختصاص بودجه، نگاهی سطحی و صرفه جویانه به آموزش و پرورش داشته باشند
او با اشاره به این اینکه آنچه دانش آموز را با شوق یادگیری به مدرسه میکشاند ابتدا فضای آموزشی مناسب و در مرحله بعد محتوای جذاب و مبتنی بر عمل ِکتب درسی و در نهایت وجود معلمینی است که از خانواده هم برای دانش آموزان امن تر باشند، بیان کرد: معلمینی فارغ از هر گونه دغدغههای مادی و مشکلات چند شغله بودن ؛ بنابراین همانطور که میبینید مسائل آموزش و پرورش بسیار به هم وابسته هستند و دلیل عدم توفیق ما نیز در همین حقیقت نهفته است که هر بار سعی میکنیم تنها یک بخش را تغییراتی جزیی و سلیقهای دهیم در حالی که باید تغییرات اساسی و زیربنایی باشد. این تغییرات هم به بودجههای کلان نیاز دارد اما در این سال ها برای آموزش و پرورش و دغدغههای موجود آن، آنچه که در مجلس شورای اسلامی و در دولتهای مختلف خوب و فراوان صرف شده و میشود حرفهایی شعارگونه است که خوشبختانه نه به تخصصی نیاز دارد و نه هزینه چندانی بر میدارد. در حالی که این تغییرات همه جانبه به نمایندگان دغدغهمند و آگاه نیاز دارد که هنگام اختصاص بودجه، نگاهی سطحی و صرفه جویانه به آموزش و پرورش نداشته باشند. البته تا زمانی که این نگاه سطحی و مصرفی به این مهم ترین نهاد آموزشی کشور در میان نمایندگان مجلس شورای اسلامی و دولتها وجود داشته باشد هرگز کاری از پیش نخواهیم برد.
انتهای پیام /