به گزارش مشرق، حجتالاسلاموالمسلمین علی شیرازی، جانشین سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و نماینده سابق ولیفقیه در سپاه قدس در مراسمی که مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به مناسبت سالگرد شهادت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی برگزار کرده بود، با اشاره به اینکه چه چیزی سبب شد تا سردار سلیمانی، سردار سلیمانی شود، گفت: همه میگویند حاج قاسم مجاهد ۴۰ ساله بود درحالیکه بنده میخواهم بگویم حاج قاسم مجاهد ۵۰ ساله بود. ایشان ۶۳ سال عمر کرد و ۴۰ سال از آن را لباس جنگ با دشمن بیرونی بر تن داشت (جهاد اصغر) و ۵۰ سال لباس جنگ با دشمن درون را بر تن کرد و خود را ساخت. در واقع ایشان یک انسان خودساخته بود.
وی با اظهار به اینکه این شهید بزرگوار وارد مدرسه جهاد شد، ۵۰ سال درس توأم با عمل را خواند و هرچه جلوتر آمد رشدش بیشتر بود، تأکید کرد: ما در رابطه با حاج قاسم پس رفت نمیبینیم که بگوییم بعد از جنگ، حاج قاسم مانند برخی دیگر به دنبال شهرت و مقام و مال دنیا بود.
جانشین سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع با اشاره به اینکه حاج قاسم در مقاطع مختلف جنگ عمر خود متفاوت بود و این تفاوت در مسیر صعود بود، تصریح کرد: حاج قاسم در دوران جنگ با حاج قاسم پس از جنگ و یا با حاج در دوران نیروی قدس و حتی حاج قاسم در ۱۳۹۸ متفاوت بود و این تفاوت در مسیر صعود بود.
وی به آشنایی خود با سردار شهید حاج قاسم سلیمانی اشاره کرد و یادآور شد: در پایان عملیات فتحالمبین و قبل از عملیات بیتالمقدس با حاج قاسم آشنا شدم و از آن زمان تا دورانی که بنده در نیروی قدس حضور داشتم، آخرین دیدار ما با هم روز هشتم دیماه سال ۱۳۹۸ بود.
هیچگاه اهل تعریف از خود نبود
حجتالاسلام شیرازی با بیان اینکه شهید حاج قاسم سلیمانی هیچگاه اهل تعریف از خود نبود، اظهار کرد: اگر تمام سخنرانیهای حاج قاسم را در اسنادی که در این مرکز وجود دارد نگاه کنید، میبینید هیچ کجا مطرح نکرده اگر من نبودم لشکر ثارالله اینجا موفق نمیشد. اگر من در لبنان نبودم جنگ ۳۳ روزه پیروز نمیشد. همیشه دیگران را میدید. سخنرانی ایشان بعد از والفجر ۸ را اگر ببینید ایشان یا از فاطمه زهرا (س) میگوید و یا از شهدا میگوید.
وی افزود: همواره از دوران جنگ با خودم میگفتم خداوند چه چیزی به حاج قاسم داده که از اول سخنرانی تا پایان سخنرانیاش همه اشک میریزند. مخصوصاً در سخنرانیهای بعد از عملیات این موضوع بیشتر نمود داشت.
نماینده سابق ولیفقیه در سپاه قدس به عملیات کربلای ۵ اشاره کرد و گفت: در عملیات کربلای ۵، ۲۴ فرمانده و مسئول از لشکر ثارالله شهید شد. شب عملیات که جلسه وداع بود ما ۴۸ نفر بودیم. جلسه بعد از عملیات ۲۴ نفر بودیم. حاج قاسم بعد از عملیات کربلای ۵، وقتی سخنرانی میکند از همه این شهدا اسم میبرد و اشک میریزد.
وی افزود: حاج قاسم نامهای به شهدا دارد و شهدا را صدا میزند؛ علی، احمد، یونس، قاسم، محمد، مهدی. و بعد مینویسد قاسم اگر قاسم شد با شما بود قاسم بدون شما قاسم نیست. کسی که شاکله اصلی حاج قاسم را ترسیم میکند شما شهدا هستید.
حس ملیگرایی و توجه به کرمانیها
حجتالاسلام شیرازی به ویژگی دیگری از شهید حاج قاسم سلیمانی اشاره و بیان کرد: حاج قاسم در تمامی دورههای زندگیاش و حتی در وصیتنامه خود از مردم کرمان تجلیل میکند. برای برخی این سؤال است که چرا حاج قاسم حس ملیگرایی دارد و به کرمانیها تا این حد توجه دارد. حاج قاسم میگوید اگر مردم کرمان به من اعتماد نمیکردند و بچههایشان را به لشکر ثارالله نمیفرستادند من برای چه کسی فرماندهی میکردم؟ اینها بودند که نیروهایشان را به لشکر ثارالله فرستادند.
وی یادآور شد: این لشکر نیروهایی از استانهای کرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان است. یک گردان برای سیستان و بلوچستان بود یک گردان از هرمزگان بود و مابقی گردانها از کرمان بود.
جانشین سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع تأکید کرد: حاج قاسم عقیده داشت این فرماندهان بچههای همین مردم هستند که آمدند و شهید شدند و من حاج قاسم شدم. ایشان در مهمانخانه منزلشان یک قاب متشکل از تصویر تمامی شهدای لشکر ۴۱ ثارالله بود. در دفتر کارش در نیروی قدس نیز یک قاب عکسی از شهدای لشکر قدس، عکس شهدای مدافع حرم و عکس شهدای لبنان بود. حاج قاسم میگفت این شهدا بودند که من را به اینجا رساندند بنابراین باید جلوی چشمم باشند و آنها را ببینم و بدانم و یادم نرود.
وی افزود: حاج قاسم همواره میگفت من یک تکلیف نسبت به مردم دارد، یک تکلیف نسبت به شهدا دارم، یک تکلیف نسبت به خانواده شهدا دارم. من فرماندهی همچون حاج قاسم ندیدم وقتی به کرمان میرفت صبح تا شب هرکسی که به وی مراجعه میکرد، او را میپذیرفت کارش را پیگیری میکرد و به نتیجه میرساند. در تمام جلسات پیگیر مشکلات و دغدغههای مردم بود.
*حاج قاسم نه ۶۳ سال بلکه ۱۹۰ سال عمر داشت
حجتالاسلام شیرازی با بیان اینکه حاج قاسم نه ۶۳ سال بلکه ۱۹۰ سال عمر داشت چون سه برابر دیگران دوید، گفت: بعضی از روزها ۲۲ تا ۲۳ ساعت کار میکرد. یک سفر در سوریه و عراق ۱۵ روز طول کشید. آقای پورجعفری به بنده گفت در این سفر ۱۵ روزه، حاج قاسم ۱۰ ساعت هم نخوابید.
وی به رابطه حاج قاسم با رزمندگان اشاره و بیان کرد: من سراغ ندارم فردی همچون حاج قاسم که ارتباطش را با بچههای جنگ از دوران دفاع مقدس تا سال ۱۳۹۸ حفظ کرده باشد. ایشان هرسال و سالی چند بار با بچههای جنگ جلسه میگذاشت. همه فرماندهان دوران جنگش را در تهران و کرمان و مشهد جمع میکرد و گاهی این جلسات با حضور خانوادهها بود تا در جلسات خاطرات را تبیین کند و فرزندان رزمندگان بدانند پدرشان چه کسی بوده است.
نماینده سابق ولیفقیه در سپاه قدس با طرح این پرسش که حاج قاسم تا کجا پای شهدا ایستاده است، اظهار کرد: من خیلی از کتابهای کنگرههای کشوری را مطالعه کردهام، هیچ کتابی از نظر صداقت در متن، نوشتاری و جاذبه مثل کتابهای کنگره کرمان نبود. تمام کتابها را حاج قاسم بهدقت مطالعه و نظارت میکرد و بعد چاپ میشدند. حتی وقتی کتاب شهید یوسف اللهی نوشته شد، حاج قاسم بر این کتاب متنی نوشت که «من حسودیام میشود اگر بفهم کسی بیش از من یوسف اللهی را دوست دارد».
رفتار و برخورد شهید سلیمانی با فرزندان شهدا و پاسداران و حتی با مردم درس است
وی افزود: رفتار، برخورد، رفتوآمد و بیان شهید سلیمانی با فرزندان شهدا و پاسداران و حتی با مردم درس است. حاج قاسم هیچگاه ارتباطش را با فرزندان شهدا تا پایان عمر قطع نکرد. روز دوازدهم دیماه ۱۳۹۸ از سوریه هم با فرزندان شهدا تلفنی تماس دارد و با آنها صحبت میکند. حاج قاسم وقتیکه به خانه شهدا میرفت فرمانده لشکر ثارالله نیست، فرمانده نیروی قدس نیست، فرمانده جبهه مقاومت هم نیست، پدر است.
حجتالاسلام شیرازی افزود: حاج قاسم به من گفت میروی پیگیری میکنی فرزندان شهدای کرمان را خدمت حضرت آقا ببریم. یکبار چند نفر از دختران شهدا را از کرمان به تهران آوردیم. ظهر خدمت آقا رسیدند بعد از دیدار به من گفتند میشود حاج قاسم را هم ببینیم؟ گفتم بله، آنها را عصر به خانه قاسم بردم. هماهنگ کردیم حاج قاسم هم به منزل آمد. اولین سؤالی که حاج قاسم از من پرسید این بود که چه روزی به کرمان برمیگردند؟ بلیتشان چه ساعتی است؟ گفتم بلیتشان امشب ساعت ۱۱:۳۰ است، گفت بلیتها را عوض کن فردا بگیر، امشب در خانه من بمانند. فردای آن روز حاج قاسم را دیدم، به من گفت دیشب با بچههای شهدا پیاده بدون محافظ راه افتادیم برای زیارت به امامزاده پنجتن رفتیم و باهم به خانه آمدیم و شام خوردیم. چه کسی این کار را انجام میدهد؟
وی با اظهار به اینکه حاج قاسم چه چیزی دارد که مادر شهید، پدر شهید، فرزند شهید، همسر شهید به او عشق میورزند؟ به مراسم خاکسپاری این شهید بزرگوار اشاره کرد و گفت: وقتیکه مراسم خاکسپاری حاج قاسم به فردا صبح موکول شد. قبل از اذان صبح من به آنجا رفتم دیدم چند نفر از دختران شهدا آنجا هستند، از یکی از آنها سؤال کردم اینجا چهکار میکنید؟ گفت من از دیشب اینجا ایستادم. در سرمای سوزان دیماه کرمان شب تا صبح یک دختر جوان ایستاده است که وقتیکه میخواهند حاج قاسم را دفن کنند باشد. برای پدرمان این کار را نمیکنیم، یک دختر بیاید شب تا صبح بایستد که بخواهند پدرش را دفن کنند. این مرد چه چیزی داشت؟
وی به ولایتمدار بودن شهید سلیمانی اشاره کرد و توضیح داد: حاج قاسم به من گفت من عظمتی از آقا دیدم که نمیتوانم از آقا جدا شوم و همه زندگیاش را پای حرف ولایت گذاشت. با حاج قاسم خدمت مراجع که میرفتیم حرفش این بود اگر میخواهید اسلام بماند اگر میخواهید دین پابرجا باشد باید نظام جمهوری اسلامی حفظ شود، حفظ و بقای این نظام به بقای رهبر معظم انقلاب است باید بیایید پشت سر ولایت بایستید. او همهجا ایستاد، از انقلاب، از ولایت دفاع کرد، خط قرمزش ولایت بود.