گروه جامعه: در روزهای اخیر، تصاویری از درگیری معلم با دانش آموزان حین تدریس در شبکههای اجتماعی دست به دست شد که در اتفاقی عجیب این بار معلم در حال کتک خوردن از دانش آموزان خود است. در پی انتشار این ویدئو در فضای مجازی که مربوط به اذیت و آزار یک معلم توسط چند دانش آموز در یکی از کلاسهای درس در بروجرد بود، مدیر آموزش و پرورش شهرستان بروجرد گفت: «این فیلم مربوط به سال ۱۳۹۵ است که در یکی از روستاهای شهرستان بروجرد رخ داده بود و همان روزها این معلم شکایت خود را از دانش آموزان پس گرفت.» این معلم نیز پس از انتشار این ویدئوی پرحاشیه اعلام کرد که همان زمان از شکایتش صرفنظر کرده است.
این مسئله اگرچه مشمول مرور زمان شده و معلم نیز از حق پیگیری خود گذشته است اما ناتوانی وی در مدیریت کلاس درس را نشان میدهد، مدیریتی که مسئولان امر پیش از استخدام در آموزش و پرورش باید به آن میاندیشیدند و یا حداقل در آموزشهای حین خدمت آن را به معلم میآموختند.کتک خوردن این معلم سر کلاس درس و تحقیر وی، بار دیگر مسئله لزوم بازنگری در گزینشهای استخدام معلم در آموزش و پرورش را مورد تاکید قرار میدهد، مسئلهای که گویا مسئولان این وزارتخانه گوش شنوایی برای شنیدن آن و ارادهای برای پیگیری آن را ندارند.
مشکلات ساختار آموزشی در ایران و تأثیر آن در بروز خشونت
محمدرضا نیک نژاد، معلم و عضو انجمن صنفی معلمان درباره بروز رفتارهایی به دور از اخلاق در کلاس درس خواه از سمت معلم باشد و یا دانش آموز که نتیجه آن یا آزار دانش آموز است و یا معلم، اظهار کرد: مجموعهای از عوامل در چنین رخدادهای تلخی دخالت دارد. درباره یکی از همین موارد که فیلم مربوط به آزار و اذیت معلم به تازگی منتشر شده، برخی میگویند بچهها شیطنت کردهاند و برخی دیگر نیز میگویند معلم نتوانسته است و ناتوان بوده، همه این برداشتها و تحلیلها، به نوعی یک بعدی نگاه کردن به مسئله است.
نیکنژاد ادامه داد: در تمام ساختار آموزشی ممکن است معلمهایی باشند که از آنها خشونتهایی سر زده است و یا آزار دیدن معلمان لزوماً به این معنا نیست که همه دانش آموزان روحیه پرخاشگرانه دارند. مجموعهای از عوامل در این چنین اتفاقاتی دخیل است که باید مسئله را به شکلی مورد بررسی قرار داد که عوامل مختلف دیده شوند. بخشی از این عوامل، به خود ساختار آموزشی برمیگردد که یا از مواد درسی است یا فرایند آموزش. اینکه انگیزه کافی برای درس خواندن در دانشآموز وجود ندارد، حجم درسها و به تبع آن فشار بر او زیاد است.
وی افزود: تعداد کتابهای درسی در مقاطع مختلف آموزشی در کشور ما متعدد است و در مقایسه با کشورهای دیگر این فراوانی و گستردگی در ایران بیشتر است. برای مثال دانش آموزان فنلاندی در همه پایهها تعداد کتابهای کمتری دارند و تمرکز آموزش و پرورش آنجا بر آگاهیرسانی و مهارتآموزی است. خواندن و نوشتن و حساب اولویت پایههای اول در این کشور است و در کنار اینها، آموختن الفبای زندگی جمعی و اجتماعی، هرچه که مقاطع تحصیلی بالاتر میرود، رنگ و بوی آموزشهای زندگی و مهارت اجتماعی بیشتر میشود. محتوای آموزشی دانش آموزان نیز متفاوت است و این عوامل، فشارهای آموزشی را که میتواند باعث شود دانش آموزان رفتارهای پرخطر از خود بروز دهند را کم میکند.
تأکید بر بنیادهای اخلاقی میشود اما دانشآموزان فراری هستند!
عضو انجمن صنفی معلمان در ادامه با اشاره به ویژگیهای آموزش در کشور خودمان، بیان کرد: ساختار آموزش و پرورش کشور ما، علیرغم اینکه بر بنیادهای اخلاقی و دینی تأکید بسیار دارد که انتظار میرود نتیجه این ساختار، بروندادهای اخلاقی باشد، اما این اتفاق نمیافتد و یا بسیار کم است، چرا که گستردگی آموزش در این زمینه زیاد است و تأکید بر مباحث تئوری است و خیلی از دانش آموزان هم از فراگیری مبانی دینی فراری هستند. نتیجه آنکه، با وجود ناکارآمدی آموزش که در این شرایط نه خانواده قادر است کمکی کند و نه دانشآموز انگیزه و علاقهای دارد، دور شدن هر چه بیشتر از بنیادهای اخلاقی، اتفاقی دور از انتظار نیست. در کنار اینها باید دسترسی گسترده دانشآموزان به فضای اینترنت را هم اضافه کرد و اینکه چندین ساعت در روز در حال وبگردی هستند و کمتر برای انجام تکالیف مدرسه وقت میگذارند.
نیکنژاد گفت: باید بپذیریم که محتوای آموزشی در مدارس، بر انگیزاننده نیست. اینکه چرا این مسئله بعد از گذشت چندین دهه همچنان دیده میشود، قطعاً به دلیل خلأهای موجود است. پژوهشگاهها به این مسئله برخورد کرده و درباره آن اندیشیدهاند، اما اینکه چرا نمیخواهند و یا نمیتوانند تغییری به وجود بیاورند، قابل تأمل است.
....
وی همچنین با اشاره به فیلم منتشر شده از آزار و اذیت یک معلم از سوی دانش آموزان کلاس درس او، اظهار کرد: باید از افرادی که رشته تربیت معلم را انتخاب میکنند، پس از قبولی در کنکور، گزینشهایی نزدیک به واقعیت به عمل بیاید. در کشورهایی که آموزش پیشرفته دارند و نام آنها با آموزشهای مترقی گره خورده، این گزینشها به طور جدی دنبال میشود. جنس آموزشهای ایران متفاوت است و حتی انگیزه برای معلم شدن نیز با این کشورها فرق دارد.
حاکم بودن ساختار ایدئولوژیک در پذیرش معلم
به گفته این معلم، اگر در گزینشها آزادی عمل وجود داشته باشد، برخی خواهند گفت که برای پول میخواهند به این حرفه ورود کنند. در اغلب گزینشهای ما برای ورود به شغل معلمی، این پرسش وجود ندارد که چرا میخواهی معلم شوی؟ و سؤالات غالباً حول محور اعتقادات فردی و فعالیتهای دینی است. ساختار ایدئولوژیک در پذیرش معلم بسیار اثرگذار است. حتی وزیر پیشین آموزش و پرورش نیز یکی از اولویتها در دانشگاههای تربیت معلم را آشنایی بیشتر با قرآن عنوان کرده بود، این خوب است، اما در کنار این باید گزینش تخصصی وجود داشته باشد و ریشه برخی رفتارها و خلقیات فردی، بررسی و واکاوی شود.
وی گفت: علاقه به معلمی و کار با دانشآموز را امری ذاتی میتوان تلقی کرد. هر کسی را نمیتوان معلم بار آورد. باید گرایشهای درونی در فرد نسبت به این حرفه وجود داشته باشد، دوستدار بچهها باشد و بتواند و علاقه داشته باشد با آنها ارتباط بگیرد، خشونتطلب نباشد. اینها در حالی است که هر از گاهی اخباری از بروز خشونت در مدرسه به گوش میرسد، یک روز معلم مورد آزار قرار میگیرد و روز دیگر دانش آموز و یا گاهاً دانش آموز با دانش آموز درگیر مسائل خشونتآمیز است که البته در مورد آخر اتفاقات عموماً رسانهای نمیشود و معمولاً در صفحه حوادث روزنامهها مطالبی دیده میشود. گویا حساسیتهایی در این زمینه وجود دارد.
همه انواع خشونت در مدرسه باید رسانهای شود
نیکنژاد یادآور شد: رسانهها به مثابه دستگاههای عصبی جامعه عمل میکنند. لازم است که همه اتفاقات و رخدادها، متناسب با توان جامعه رسانهای شود چرا که تا درد مشخص نشود، نمیتوان راه درمانی هم پیدا کرد. در رابطه با معلمان خشونتهایی وجود دارد که کمتر درباره آن صحبت میشود. نتیجه این خشونتها، به خطر افتادن سلامتی آنها و یا دیده شده که معلمانی حین تدریس و در کلاس درس سکته کردهاند. تنش و فشار کاری برای معلمان در برخی مناطق زیاد است، به ویژه در کلاسهای شلوغ که عموماً هم در شهرهای بزرگ کلاسها کمتر از ۳۵ نفر تشکیل نمیشود، این عوامل موجب میشود که سطح کیفیت آموزش پایین بیاید و میزان خشونت بالا برود. ۷۰ درصد وقت معلم در چنین موقعیتی، به مبصری و کنترل کلاس میگذرد و درصد کمی به تدریس و آموزش اختصاص دارد. یکی از راهکارهای مواجهه معلم در این شرایط، اخراج دانش آموز خاطی از کلاس است.
به گفته عضو انجمن صنفی معلمان، شرایط اقتصادی و فرهنگی خانوادهها نیز در بروز خشونت علیه معلمان بسیار مهم است و این عامل را نمیتوان نادیده گرفت.
∎
این مسئله اگرچه مشمول مرور زمان شده و معلم نیز از حق پیگیری خود گذشته است اما ناتوانی وی در مدیریت کلاس درس را نشان میدهد، مدیریتی که مسئولان امر پیش از استخدام در آموزش و پرورش باید به آن میاندیشیدند و یا حداقل در آموزشهای حین خدمت آن را به معلم میآموختند.کتک خوردن این معلم سر کلاس درس و تحقیر وی، بار دیگر مسئله لزوم بازنگری در گزینشهای استخدام معلم در آموزش و پرورش را مورد تاکید قرار میدهد، مسئلهای که گویا مسئولان این وزارتخانه گوش شنوایی برای شنیدن آن و ارادهای برای پیگیری آن را ندارند.
مشکلات ساختار آموزشی در ایران و تأثیر آن در بروز خشونت
محمدرضا نیک نژاد، معلم و عضو انجمن صنفی معلمان درباره بروز رفتارهایی به دور از اخلاق در کلاس درس خواه از سمت معلم باشد و یا دانش آموز که نتیجه آن یا آزار دانش آموز است و یا معلم، اظهار کرد: مجموعهای از عوامل در چنین رخدادهای تلخی دخالت دارد. درباره یکی از همین موارد که فیلم مربوط به آزار و اذیت معلم به تازگی منتشر شده، برخی میگویند بچهها شیطنت کردهاند و برخی دیگر نیز میگویند معلم نتوانسته است و ناتوان بوده، همه این برداشتها و تحلیلها، به نوعی یک بعدی نگاه کردن به مسئله است.
نیکنژاد ادامه داد: در تمام ساختار آموزشی ممکن است معلمهایی باشند که از آنها خشونتهایی سر زده است و یا آزار دیدن معلمان لزوماً به این معنا نیست که همه دانش آموزان روحیه پرخاشگرانه دارند. مجموعهای از عوامل در این چنین اتفاقاتی دخیل است که باید مسئله را به شکلی مورد بررسی قرار داد که عوامل مختلف دیده شوند. بخشی از این عوامل، به خود ساختار آموزشی برمیگردد که یا از مواد درسی است یا فرایند آموزش. اینکه انگیزه کافی برای درس خواندن در دانشآموز وجود ندارد، حجم درسها و به تبع آن فشار بر او زیاد است.
وی افزود: تعداد کتابهای درسی در مقاطع مختلف آموزشی در کشور ما متعدد است و در مقایسه با کشورهای دیگر این فراوانی و گستردگی در ایران بیشتر است. برای مثال دانش آموزان فنلاندی در همه پایهها تعداد کتابهای کمتری دارند و تمرکز آموزش و پرورش آنجا بر آگاهیرسانی و مهارتآموزی است. خواندن و نوشتن و حساب اولویت پایههای اول در این کشور است و در کنار اینها، آموختن الفبای زندگی جمعی و اجتماعی، هرچه که مقاطع تحصیلی بالاتر میرود، رنگ و بوی آموزشهای زندگی و مهارت اجتماعی بیشتر میشود. محتوای آموزشی دانش آموزان نیز متفاوت است و این عوامل، فشارهای آموزشی را که میتواند باعث شود دانش آموزان رفتارهای پرخطر از خود بروز دهند را کم میکند.
تأکید بر بنیادهای اخلاقی میشود اما دانشآموزان فراری هستند!
عضو انجمن صنفی معلمان در ادامه با اشاره به ویژگیهای آموزش در کشور خودمان، بیان کرد: ساختار آموزش و پرورش کشور ما، علیرغم اینکه بر بنیادهای اخلاقی و دینی تأکید بسیار دارد که انتظار میرود نتیجه این ساختار، بروندادهای اخلاقی باشد، اما این اتفاق نمیافتد و یا بسیار کم است، چرا که گستردگی آموزش در این زمینه زیاد است و تأکید بر مباحث تئوری است و خیلی از دانش آموزان هم از فراگیری مبانی دینی فراری هستند. نتیجه آنکه، با وجود ناکارآمدی آموزش که در این شرایط نه خانواده قادر است کمکی کند و نه دانشآموز انگیزه و علاقهای دارد، دور شدن هر چه بیشتر از بنیادهای اخلاقی، اتفاقی دور از انتظار نیست. در کنار اینها باید دسترسی گسترده دانشآموزان به فضای اینترنت را هم اضافه کرد و اینکه چندین ساعت در روز در حال وبگردی هستند و کمتر برای انجام تکالیف مدرسه وقت میگذارند.
نیکنژاد گفت: باید بپذیریم که محتوای آموزشی در مدارس، بر انگیزاننده نیست. اینکه چرا این مسئله بعد از گذشت چندین دهه همچنان دیده میشود، قطعاً به دلیل خلأهای موجود است. پژوهشگاهها به این مسئله برخورد کرده و درباره آن اندیشیدهاند، اما اینکه چرا نمیخواهند و یا نمیتوانند تغییری به وجود بیاورند، قابل تأمل است.
....
وی همچنین با اشاره به فیلم منتشر شده از آزار و اذیت یک معلم از سوی دانش آموزان کلاس درس او، اظهار کرد: باید از افرادی که رشته تربیت معلم را انتخاب میکنند، پس از قبولی در کنکور، گزینشهایی نزدیک به واقعیت به عمل بیاید. در کشورهایی که آموزش پیشرفته دارند و نام آنها با آموزشهای مترقی گره خورده، این گزینشها به طور جدی دنبال میشود. جنس آموزشهای ایران متفاوت است و حتی انگیزه برای معلم شدن نیز با این کشورها فرق دارد.
حاکم بودن ساختار ایدئولوژیک در پذیرش معلم
به گفته این معلم، اگر در گزینشها آزادی عمل وجود داشته باشد، برخی خواهند گفت که برای پول میخواهند به این حرفه ورود کنند. در اغلب گزینشهای ما برای ورود به شغل معلمی، این پرسش وجود ندارد که چرا میخواهی معلم شوی؟ و سؤالات غالباً حول محور اعتقادات فردی و فعالیتهای دینی است. ساختار ایدئولوژیک در پذیرش معلم بسیار اثرگذار است. حتی وزیر پیشین آموزش و پرورش نیز یکی از اولویتها در دانشگاههای تربیت معلم را آشنایی بیشتر با قرآن عنوان کرده بود، این خوب است، اما در کنار این باید گزینش تخصصی وجود داشته باشد و ریشه برخی رفتارها و خلقیات فردی، بررسی و واکاوی شود.
وی گفت: علاقه به معلمی و کار با دانشآموز را امری ذاتی میتوان تلقی کرد. هر کسی را نمیتوان معلم بار آورد. باید گرایشهای درونی در فرد نسبت به این حرفه وجود داشته باشد، دوستدار بچهها باشد و بتواند و علاقه داشته باشد با آنها ارتباط بگیرد، خشونتطلب نباشد. اینها در حالی است که هر از گاهی اخباری از بروز خشونت در مدرسه به گوش میرسد، یک روز معلم مورد آزار قرار میگیرد و روز دیگر دانش آموز و یا گاهاً دانش آموز با دانش آموز درگیر مسائل خشونتآمیز است که البته در مورد آخر اتفاقات عموماً رسانهای نمیشود و معمولاً در صفحه حوادث روزنامهها مطالبی دیده میشود. گویا حساسیتهایی در این زمینه وجود دارد.
همه انواع خشونت در مدرسه باید رسانهای شود
نیکنژاد یادآور شد: رسانهها به مثابه دستگاههای عصبی جامعه عمل میکنند. لازم است که همه اتفاقات و رخدادها، متناسب با توان جامعه رسانهای شود چرا که تا درد مشخص نشود، نمیتوان راه درمانی هم پیدا کرد. در رابطه با معلمان خشونتهایی وجود دارد که کمتر درباره آن صحبت میشود. نتیجه این خشونتها، به خطر افتادن سلامتی آنها و یا دیده شده که معلمانی حین تدریس و در کلاس درس سکته کردهاند. تنش و فشار کاری برای معلمان در برخی مناطق زیاد است، به ویژه در کلاسهای شلوغ که عموماً هم در شهرهای بزرگ کلاسها کمتر از ۳۵ نفر تشکیل نمیشود، این عوامل موجب میشود که سطح کیفیت آموزش پایین بیاید و میزان خشونت بالا برود. ۷۰ درصد وقت معلم در چنین موقعیتی، به مبصری و کنترل کلاس میگذرد و درصد کمی به تدریس و آموزش اختصاص دارد. یکی از راهکارهای مواجهه معلم در این شرایط، اخراج دانش آموز خاطی از کلاس است.
به گفته عضو انجمن صنفی معلمان، شرایط اقتصادی و فرهنگی خانوادهها نیز در بروز خشونت علیه معلمان بسیار مهم است و این عامل را نمیتوان نادیده گرفت.