شناسهٔ خبر: 50733421 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایسکانیوز | لینک خبر

۲۱ آبان؛ در تاریخ چه گذشت؟

امروز ۲۱ آبان هجری شمسی برابر با ۱۲ نوامبر تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری ایسکانیوز، امروز ۲۱ آبان هجری شمسی برابر با ۱۲ نوامبر تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع می‌پردازیم.

بیشتر بخوانید:

۲۰ آبان؛ در تاریخ چه گذشت؟

رویدادها:

۳۲۴ پیش از میلاد - ماجرای قتل رُکسانا بانوی ایرانی اسکندر

۱۲ نوامبر سال ۳۲۴ پیش از میلاد اسکندر مقدونی تصمیم گرفت که برجهانگشایی خود نقطه پایان بگذارد و به همراهانش توصیه کرد که با دختران بزرگان ایران ازدواج کنند تا ایرانیان آنان را بیگانه ندانند و پس از او از منطقه بیرون نیاندازند.

اندکی پس از این اندرز، نود تن از افسران و مقامات ارشد اسکندر با دختران بزرگان ایران ازدواج کردند. اسکندر مقدونی، خود با رُکسانا دختر ساتراپ (استاندار) بلخ = بَکتریا (واقع در افغانستان و تاجیکستان امروز) ازدواج کرد. وی قبلا هم زن ایرانی داشت.

اسکندر که سال بعد (۳۲۳ پیش از میلاد) در ۳۲ سالگی در شهر بابل (واقع در جنوب غربی عراق امروز) درگذشت حملات خودرا در سال ۳۳۳ پیش از میلاد به قلمرو ایران آغاز کرده بود. وی در سال ۳۳۰ پیش از میلاد تخت جمشید ـ شاهکار معماری قرون قدیم و مظهر تمدن و عظمت ایران باستان را ویران ساخت.

از نوشته های پلوتارک، دیودورس سیکلوس و اسناد دیگر چنین بر می آید که رُکسانا (روکسانا ـ رُخسانا ـ رُخساره ـ روشنک = ستاره) زن ایرانی اسکندر مقدونی و پسر ۱۳ ساله او اسکندر چهارم در آخرین روز پاییز سال ۳۱۰ پیش از میلاد به دست کاساندروس [حکمران مقدونیه و چند شهر خودمختار یونان و یکی از چند جانشین اسکندر] مسموم و مقتول شدند.

کاساندروس که تاریخ از او به نام مردی بسیار جاه طلب و خشن نام برده است آرزوی سلطه بر سراسر سرزمین هایی را داشت که اسکندر مقدونی تصرف کرده بود. وی پیش از مسموم کردن رُکسانا، با از میان برداشتن بسیاری از رقیبان، عملا فرمانروای همه یونان و مقدونیه شده بود که اسکندر چهارم به عنوان جانشین پدرش اسما پادشاه آن مناطق بود. کاساندروس قبلا المپیاس مادر اسکندر و حامی نوه اش ـ اسکندر چهارم را از میان برداشته بود. کاساندروس به این جهت چشم دیدن اسکندر چهارم را نداشت که مورد حمایت حکام محلی ایرانزمین (همه سرزمین ایرانی نشین و پارسی زبان و دارای فرهنگ مشترک) بود. کاساندروس به بهانه حراست از اسکندر چهارم، او و مادرش را از درباریان جدا کرده و منزوی ساخته بود و در همین انزوا آنان را مسموم کرده بود.

روکسانا دختر ساتراپ (استاندار) تخارستان و سغدیانا بود (که داریوش بزرگ در کتیبه بیستون از این مناطق به عنوان ساتراپی هجدهم ایران نام برده است). این ساتراپی شامل شهرهای بلخ، سمرقند، خجند، بخارا و ... آخرین ایالت ایران بود که به تصرف اسکندر درآمد و بیش از هر ایالت دیگر در برابر او ایستادگی کرد. [خجند از شهرهای جمهوری تاجیکستان گهواره آرین تبارها شناخته شده است که از اینجا به جنوب ـ ایران، هندوستان شمالی و آسیای جنوبی ـ و غرب ـ اروپا؛ مناطق ژرمن نشین ـ مهاجرت کرده اند.].

در تابستان سال ۲۰۱۴ گورگاه رُکسانا (روشنک) در منطقه ای در شمال یونان (مقدونیهِ یونان) به دست آمده است.

۱۵۹۸ - روزی که اصفهان بار دیگر پایتخت ایران شد

۱۲ نوامبر سال ۱۵۹۸ (۲۱ آبان) شهر اصفهان یک بار دیگر پایتخت ایران شد. شاه عباس یکم تصمیم به انتقال پایتخت از قزوین گرفته بود و کار این انتقال هفت سال طول کشیده بود.

پیش از دوران سلطنت شاه عباس، اصفهان در سال ۹۳۱ میلادی به تصمیم «مرداویز» قهرمان ملی ایرانیان که سودای احیاء امپراتوری ایران با همه مراسم و آیین های باستانی اش را در سر داشت، پایتخت اعلام شده بود. وی نخستین مراسم «سده» پس از ساسانیان را در همین شهر برگزار کرده بود و سخن گفتن و نوشتن، جز به فارسی را ممنوع ساخته بود. طغرل سلجوقی که در جریان تعرّض مسلّحانه به ایران نهم آگوست ۱۰۵۲ (۱۸ اَمُرداد ۴۳۱) اصفهان را تصرف کرده بود این شهر را پایتخت خود اعلام کرده بود و اصفهان این عنوان را چند سال حفظ کرده بود. طغرل که یک سُنّی متعصّب بود از اصفهان عازم بغداد شد و به حکومت بوئیان شیعه بر این شهر پایان داد و قدرت را به سُنّی ها و رئیس شان خلیفه عباسی بازگردانید. در سال ۱۹۱۵ هجری (۱۲۹۴ میلادی ـ زمان سلطنت احمدشاه قاجار و دومین سال جنگ جهانی اول) هم تصمیم گرفته شد که پایتخت ایران از تهران به اصفهان که در مرکز ایران قرار دارد منتقل شود که به علت ورود نیروهای خارجی متخاصم یکدیگر به ایران و تبدیل ایران به گوشه ای از میدان جنگ جهانی اول عملی نشد.

۱۹۲۷ - لئون تروتسکی، تئوریسین مارکسیست و بنیان‌گذار ارتش سرخ از حزب کمونیست شوروی اخراج و پس از تبعید به مکزیک، به دستور ژوزف استالین توسط یکی از مأموران اسپانیایی‌تبار کمیساریای خلق در امور داخلی به نام رامون مرکادر ترور شد.

۱۹۳۳ - روزی که حزب نازی پیروز شد و آراء مردم را در انتخابات آلمان درو کرد

 در این روز درسال ۱۹۳۳ اعلام شد که درانتخابات همان هفته آلمان، حزب سوسیالیست ملی کارگران (نازی) ۹۲ در صد آراء را به دست آورده است و زمام امور این کشور را به دست خواهد گرفت. هیتلر رهبر این حزب بود.

تاریخنگاران این پیروزی شگفت انگیز را که نقطه عطفی در تاریخ اروپا در قرن ۲۰ به شمار می اید نتیجه شعارهایی دانسته اند که که آلمانیها از دیر باز تشنه شنیدن آن بودند. هیتلر در نطقهای خود با سر دادن این شعارها آنان را امیدوار، و به اصطلاح ذوق زده کرده بود. هیتلر می دانست که شعارها باید مرهمی بر زخمهای مردم باشند، بردلهایشان بنشیند و نظرشان را به گوینده شعار به عنوان نجات دهنده جلب کند.

 آلمانیها در در قراردادهای پایان جنگ جهانی اول(نشست های فاتحین جنگ در ورسای) تحقیر شده بودند و غرامات و تعهدات سنگینی بر انها تحمیل شده بود. اقتصاد آلمان فلج شده بود و «مارک» پول ملی آلمان تقریبا بی ارزش شده بود، نظم سابق که آلمانی ها به آن عادت کرده بودند وجود نداشت و احزاب و گروههای سیاسی بر سر و کول هم می زدند و امیدی به بهبود اوضاع نمی رفت. در این شرایط تنها با شعارهای ناسیونالیسی و تحریک احساسات ملی و معرفی فردی به عنوان «منجی» می توان همگان را جلب و پشت سر او متحد کرد که هیتلر و حزب نازی موفق به این کار شده بودند.

۱۹۴۲ - پایان نبرد العَلَمین در شمال افریقا و شکست آلمان از متفقین

در جریان جنگ جهانی دوم، هنگامی که نیروهای ایتالیایی در مستعمرات خود در شمال افریقا به سپاهیان انگلیسی مستقر در کشور لیبی یورش بردند، هیتلر به کمک ایتالیا آمد و با تجهیز سپاهی مکانیزه، چنان عرصه را بر انگلیسی‏ها تنگ کرد که آنان مجبور شدند تا اعماق مصر عقب‏نشینی کنند. با این حال چون انگلیس در خاورمیانه منافع و منابع بی‏شماری داشت دست به مقاومت گسترده‏ای زد و با ارتش آلمان و ایتالیا به شدت به مقابله پرداخت. در نهایت جنگ سرنوشت‏ساز العلمین بین نیروهای آلمان و انگلستان در ۲۳ اکتبر ۱۹۴۲م به وقوع پیوست. در این میان، شکست آلمانی‏ها در شوروی و تضعیف روحیه ارتش آلمان، هم‏چنین توجه بیشتر هیتلر به جنگ‏های داخل اروپا، وی را از تمرکز بر نواحی شمال افریقا و حفظ این منطقه بازداشت تا این‏که در این نبرد، انگلیسی‏ها توانستند با ضد حمله وسیعی که تدارک دیده بودند، نیروهای آلمانی و ایتالیایی را از این منطقه بیرون رانده و معادلات نظامی رابه نفع خود به پیش ببرند. این جنگ در نهایت در دوازدهم نوامبر ۱۹۴۲م به پایان رسید. شکست العلمین، برای آلمان بسیار گران تمام شد چرا که پس از مدتی رژیم فاشیستی ایتالیا به رهبری موسولینی بر اثر نارضایتی داخلی فروپاشید و آلمانْ، متحد اصلی خود در جنگ را از دست داد تا این‏که در سراشیبی سقوط و شکست قرار گرفت.

۱۹۷۹ - واکنش کارتر به گروگانگیری آمریکاییان

جیمی کارتر رئیس جمهوری وقت آمریکا در واکنش به گروگانگیری کارمندان سفارت آن کشور در تهران، ۱۲ نوامبر سال ۱۹۷۹ (آبان ۱۳۵۸) تصمیم گرفت که خرید نفت از ایران را متوقف و دارایی های ایران در آمریکا را توقیف کند، ناوگان به خلیج فارس بفرستد و ... و ۱۲ نوامبر ۲۰۱۳، سی و چهار سال از آن تصمیم و قطع خرید نفت از ایران و توقیف دارایی های این کشور در آمریکا که از روز بعد از آن به اجرا درآمده است گذشت. کارتر این تصمیم را هشت روز پس از تصرف سفارت آمریکا در تهران و به گروگان گرفته شدن کارکنان آمریکایی آن گرفت. در آن زمان، کمپانی های آمریکایی هر روز ۸۵۴ هزار بشکه نفت خام از ایران خریداری می کردند. [طبق برآوردهای سال ۲۰۱۲، با گسترش استخراج داخلی و استخراج از آف شُر و راههای دیگر، بزودی آمریکا از واردات نفت بی نیاز می شود.]

پرزیدنت کارتر در آن روز همچنین دستور داد که تا اطلاع ثانوی از صدور ویزای ورود به ایرانیان، بدون کسب مجوّز از وزارت امور خارجه خودداری شود و بررسی اخراج دانشجویان ایرانی که به فعالیت های مغایر شرایط ویزای تحصیلی خود بپردازند (تظاهرات به راه اندازند، فعالیت سیاسی ضد آمریکا داشته باشند و …) آغاز شود و ویزای دانشجویان ایرانی ـ بدون رسیدگی دقیق به ویژه در رفتارشان ـ تجدید نشود و .... چون گروگانهای آمریکایی به رغم اخطارهای واشنگتن ازجمله تهدید به اقدام نظامی و فرستادن ناوگان به خلیج فارس آزاد نشدند، پنج ماه بعد (در اپریل ۱۹۸۰)، پرزیدنت کارتر روابط سیاسی با ایران را قطع کرد که ادامه دارد. قطع روابط سیاسی، تحریم های اقتصادی را که اینک جهانی شده است به دنبال داشت. این تحریم ها به تدریج تشدید شده است. به ظنّ و باور برخی از بزرگان جمهوری اسلامی، واشنگتن ـ در اصل ـ با موجودیت نظام مذهبی به شکلی که در ایران برقرار شده است مخالفت دارد.

در نوامبر ۱۹۷۹ چاپ عکس گروگان های آمریکایی در رسانه های آمریکا مردم این کشور را بر ضد ایران برانگیخته بود بگونه ای که در برابر خوابگاهها و منازل ایرانیان اجتماع می کردند و شعار منفی می دادند. این احساس منفی هنوز کم و بیش به چشم می خورد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها:

نظر شما