شاکی در ادامه عنوان کرد: من و چهار پسرم قبلاً چند بار به اتهام خرید و فروش مواد مخدر بازداشت شده بودیم و حتی دو، سه باری مأموران پلیس با حکم قضایی برای تفتیش بهخانه ما آمدند. پسر کوچکم گفته یکی از سارقان قوی هیکل بهنام شهرام شباهت زیادی به فردی داشته که چندی قبل ما را به مأموران لو داده بود و حالا هم از او شاکی هستم.
با این شکایت شهرام بازداشت شد اما مدعی شد: از ماجرای سرقت اطلاعی ندارم. من با مخبرین محلی در ارتباط هستم و افراد قاچاقچی را به پلیس معرفی می کنم و گزارش کارهای این خانواده را که در امر خرید و فروش مواد مخدر هستند چند بار به پلیس داده ام. حالا هم گمان میکنم آنها بهخاطر کینهای که از من دارند چنین ادعای دروغی را مطرح کردهاند.
پساز اظهارات شهرام، پسر کوچک نادر مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: شب سرقت، تنها شهرام را به خاطر هیکلش شناختم.
در حالی که دو سال از این ماجرا گذشته و شهرام در همه مراحل بازجویی ارتباط با ماجرای سرقت را انکار میکرد، کیفرخواست علیه او صادر و پروندهاش به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه دادگاه شاکی برای متهم درخواست اشد مجازات کرد.
در ادامه قاضی از شاکی پرسید که چه اموالی از خانهتان سرقت شده است؟
متهم پاسخ داد: به طور دقیق نمیدانم. اما اگر شهرام اتهامش را بپذیرد از شکایتم صرف نظر میکنم.
قاضی سؤال کرد: برای اثبات ادعایت، شاهدی داری؟ که شاکی جواب داد: پسرم میگوید شاهدی دارد که آن شب صدای شلیک گلوله را شنیده است.
قاضی گفت: اما هیچ کدام از همسایههای شما صدای شلیک گلوله را تأیید نکرده.
بعداز آن متهم به جایگاه رفت و بازهم اتهامش را رد کرد. سپس وکیل متهم در دفاع از موکلش گفت: متهم از افراد معتبر و خوشنام است که مدتی است با مأموران پلیس همکاری میکند و هیچ سابقهای هم ندارد. او حتی در همان مراحل ابتدایی تحقیقات پیشنهاد داده تا گوشی تلفن همراهش نقطه زنی شود. هیچ دوربین مداربستهای هم ماجرای سرقت از خانه شاکی را ثبت نکرده است. شاکی در اظهارات اولیهاش مدعی شده یک میلیارد تومان از او سرقت شده اما حالا عنوان میکند که مقدار سرقت را به طور دقیق نمیداند. شاکی و پسرانش اظهارات ضد و نقیضی را مطرح میکنند و از اینرو بهنظر میرسد آنها با انگیزه خاصی چنین شکایتی را مطرح کردهاند. به همین خاطر تقاضای صدور حکم برائت را برای موکلم دارم.
در پایان قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
نظر شما