به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، مطلب ذیل با موضوع فرصتهای همکاری اقتصادی و سیاسی ایران و ارمنستان و آثار منطقهای آن، متن سخنرانی دکتر احمد کاظمی* در وبینار مرکز پژوهشی و تحلیلی «اوربلی» (Orbeli) وابسته مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی دفتر نخست وزیری جمهوری ارمنستان است. در این سخنرانی ضمن بیان فرصتها و ظرفیتهای همکاریهای اقتصادی و سیاسی تهران و ایروان، موانع و آثار منطقهای این همکاریها بررسی شده است.
سلام خدمت اساتید و سروران حاضر در این وبینار، تشکر می کنم از مرکز پژوهشی و تحلیلی اوربلی Orbeli وابسته مرکز اطلاع رسانی دفتر نخست وزیری جمهوری ارمنستان بابت برگزاری این نشست، عنوان سخنرانی اینجانب «ایران و ارمنستان: فرصت های همکاری اقتصادی - سیاسی و آثار منطقه ای آن» می باشد.
قفقاز مجموعه ای بهم پیوسته و نوعی پیکره جغرافیایی واحد تلقی می شود، بنابراین لازم میدانم قبل از ورود به بحث اصلی، در خصوص رویکرد و نگاه ایران به قفقاز جنوبی مطالبی عرض کنم.
پس از فروپاشی شوروی، ایران یکی از کشورهای پیشرو در منطقه و جهان در شناسایی اعلام استقلال سه کشور قفقاز جنوبی یعنی جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان بود. از آنجا که در ابتدای استقلال کشورهای منطقه، بحران هایی نظیر آبخازیا، اوستیای جنوبی، آجاریا و قراباغ کوهستانی، وجود داشت ایران منطبق بر منشور سازمان ملل ملل متحد و قواعد آمره و لازم الاجرای حقوق بین الملل، بر چند محور حقوقی تاکید کرده و امروزه نیز این موارد، کانون سیاست اصولی ایران در قفقاز را تشکیل میدهند:
حمایت از تمامیت ارضی کشورهای قفقاز جنوبی و تاکید بر تغییر ناپذیری مرزهای رسمی و بینالمللی
تاکید بر حل مسالمت آمیز اختلافات مرزی و ارضی کشورهای منطقه بر اساس اصول حل مسالمت آمیز اختلافات و راهکارهای مشخص شده در این خصوص در حقوق بین الملل از قبیل مذاکره، مساعی جمیله و میانجیگری .
تاکید بر بومی ساختن امنیت جمعی در منطقه قفقاز جنوبی و لزوم جلوگیری از مداخلات کشورها ، سازمان و پیمان های بیگانه از جمله ناتو در قفقاز جنوبی بمنظور مقابله با استفاده ابزاری آنها از مناقشات جاری در منطقه.
ایران کشوری است که حضور تاریخی و تمدنی در قفقاز جنوبی داشته است، در طول تاریخ کهن منطقه، ایران نقش میزبان در قفقاز جنوبی داشته است و صیانت از صلح، آرامش و ثبات در قفقاز در برابر مهاجمان و مهمانان ناخوانده در قفقاز جنوبی ، بخشی از تاریخ زرین ایران را تشکیل می دهد. بر اساس همین میراث و رسالت تاریخی، ایران پس از فروپاشی شوروی و فروریختن مرزهای آهنین، برخلاف برخی از بازیگران از نگاه یک سویه، انحصارگرایانه و یکجانبه در قفقاز خودداری کرده است. نگاه ایران به تحولات قفقاز جنوبی برخلاف برخی از بازیگران بر اساس تعصبات جعلی قومی و کینه ورزی یا نفرت پراکنی تاریخی نبوده است. همچنین برخلاف برخی از بازیگران، ایران نگاه انحصاری و سهم طلبانه به قفقاز جنوبی نداشته است. جمهوری اسلامی ایران همواره بر همکاری و تعامل جمعی کشورهای قفقاز جنوبی و همچنین همسایگان این منطقه در همه عرصه های سیاسی ، اقتصادی، انرژی و ارتباطی تاکید کرده است. بر همین اساس تهران افتخار دارد که حدود سی سال زودتر از برخی از کشورهای این منطقه، هم در سیاست اعلانی و هم در سیاست اعمالی خود از مدل همکاری 3+3 سخن گفته است و بر لزوم همکاری سه کشور قفقاز جنوبی و سه کشور همسایه آن تاکید کرده است. بر این اساس نیز ایران از عضویت هر سه کشور قفقاز جنوبی در مجامع و سازمانهای منطقهای و بین المللی استقبال کرده است و ضمن تاکید بر عدم سیاست زدگی در اجرای طرح های منطقهای در زمینههای ترانزیتی و انرژی، همواره معتقد می باشد عاملهای ترانزیت و انرژی، باید به فرصتی برای همکاری جمعی بجای رقابت در منطقه تبدیل شود .
با همین رویکرد، ایران از ابتدای استقلال جمهوری ارمنستان روابط مبتنی بر دوستی، حسن همجواری و احترام متقابل را با ارمنستان آغاز کرد، بطوریکه نوار مرزی ۴۴ کیلومتر ایران و ارمنستان در سه دهه گذشته از سوی محافل سیاسی و رسانهای به عنوان «مرز امید» شناخته میشود.
ایران و ارمنستان به عنوان دو کشوری که دارای اشتراکات تمدنی و فرهنگی و ذهینت مثبت تاریخی به یکدیگر می باشند، در حوزههای اقتصادی و سیاسی زمینهها و فرصتهای مختلفی برای همکاری دارند.
در حوزه سیاسی علاوه بر همکاری های سازنده دوجانبه، دو کشور به دلیل دیدگاه یکسان در خصوص بسیاری از تحولات مهم منطقهای و بینالمللی و تاکید بر چندجانبه گرایی در جهان، تعاملات مناسبی در مجامع منطقهای و بین المللی داشته و دارند و در این فرایند دیاسپورای جهانی ارمنی نیز همواره نقش موثری ایفاء کرده است. بر همین اساس رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در دیدار آقای نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان در فوریه 2019 م ، «ایران و ارمنستان را همسایگان خوب و برخوردار از ارتباطات تاریخی خواندند و تاکید کردند: بر خلاف میل آمریکاییها، روابط ایران و ارمنستان باید مستحکم، مستمر و دوستانه باشد».
در کنار فرصتهای همکاریهای سیاسی، فرصتهای همکاری اقتصادی ایران و ارمنستان را نیز میتوان در سطوح دوجانبه، منطقهای و بین المللی مورد ارزیابی قرار داد.
در سطوح دوجانبه دو کشور همکاریهای موفقی در زمینههای انتقال گاز از طریق خط لوله گاز ایران به ارمنستان، تبادل برق و همکاری های تجاری، کشاورزی، صادرات محصولات ساختمانی و صنعتی داشتهاند اما حجم کنونی مبادلات تجاری دو کشور که در حال حاضر حدود چهارصد میلیون دلار می باشد، متناسب با ظرفیتهای عظیم اقتصادی که میان دو کشور وجود دارد، نیست.
بنظر میرسد نبود زیر ساختهای تقویت مراودات تجاری در مناطق مرزی، نبود راهها و خطوط مواصلاتی متناسب با استانداردهای بین المللی، محدود شدن برخی از ظرفیتهای کلان همکاری بویژه در عرصه خطوط انتقال گاز و برق به صرف همکاری دوجانبه، عدم اطلاع رسانی کافی از ظرفیتا و فرصتهای تجاری در دو کشور از جمله دلایلی هستند که باعث شدهاند در دهههای اخیر، حجم مبادلات تجاری دو کشور مطلوب نباشد. اما آنچه مایه خرسندی می باشد این است که دو کشور با آگاهی از این آسیب ها و خلاها، طرح های کلان و مهمی را برای ایجاد جهش در مناسبات تجاری و ترانزیتی خود در دستور کار قرار دادهاند و مذاکرات موفق و مهمی را در این خصوص بویژه در هفتههای اخیر انجام دادهاند.
از جمله این طرح ها بحث ایجاد منطقه آزاد مِگری در استان سیونیک در مرز ایران و ارمنستان هست. گشایش این منطقه آزاد نقش مهمی در جهش تجاری ایران و ارمنستان خواهد داشت. به این دلیل که ایران از سالها پیش منطقه آزاد ارس را تاسیس و آن را توسعه داده است . بنابراین منطقه آزاد مِگری، نقش مکمل منطقه آزاد ارس را در توسعه تبادلات تجاری دوجانبه و منطقه ای خواهد داشت. همین موضوع نیز باعث علاقمندی کشورهای دیگر برای سرمایه گذاری در منطقه آزاد مِگری شده است. چنانچه دمیتری مدودف نخست وزیر وقت روسیه در سفر اکتبر ۲۰۱۷ به ایروان از تمایل روسیه و نهادهای توسعه اقتصادی این کشور از جمله «بنیاد سرمایه گذاری مستقیم»، «بانک اقتصاد خارجی» و «روس اکسپو سنتر» برای سرمایه گذاری در منطقه آزاد مِگری خبر داد.
طرح دیگر مربوط به ایجاد یک مسیر ترانزیتی جدید و بین المللی میان ایران و ارمنستان است که بتواند نقش یک شاهرگ ارتباطی را میان دو کشور را داشته باشد. البته بحث ایجاد چنین راه ترانزیتی، از حدود 25 سال پیش میان ایران و ارمنستان مطرح بود و در چارچوب این طرح قرار بود چندین تونل و پل از جمله تونل قاجاران تاسیس شود. متاسفانه این طرح در سالهای گذشته مغفول واقع شده است. اقدامات اخیر باکو از جمله ایجاد مانع در تردد کامیون های ترانزیتی ایران در مسیر قاپان – گوریس که آشکارا نقض دو کنوانسیون بین المللی 1956 ترانزیت کالا از طریق جاده (CMR) و کنوانسیون 1971 گمرکی راجع به ترانزیت بینالمللی کالاها(ITI ) توسط باکو بود، ضرورت توسعه و تقویت خطوط مواصلاتی میان تهران – ایروان را مضاعف ساخت. اقدام جمهوری آذربایجان نشان داد که جمهوری آذربایجان در طرح های ترانزیتی در منطقه نمیتواند طرف مورد اعتماد باشد. چگونه کشوری که حاضر نشد در قبال سی سال خدمات راهبردی ایران در اتصال نخجوان با بخش اصلی خاک جمهوری آذربایجان، سه ماه با ایران در محور قاپان – گوریس همکاری کند، می تواند نقش اتصال ترانزیتی ارمنستان با روسیه را ایفاء نماید حال آنکه همزمان نفرت پراکنی قومی علیه ارامنه را ادامه می دهد.
تحقق مسیر تزانزیتی جدید ایران و به ارمنستان نه تنها کارکردهای دوجانبه بلکه کارکردهای منطقهای وبینالمللی از جمله در چارچوب دالان شمال – جنوب خواهد داشت.
واقعیت این است که ایران و ارمنستان به دلیل موقعیت خاص ژئوپلیتیکی که دارند، ظرفیتهای فراوانی برای همکاری اقتصادی و ترانزیتی در طرح های منطقهای و بینالمللی دارند. اهمیت نوار مرزی ایران و ارمنستان نیز از این موضوع نشات میگیرد.
من در اینجا میخواهم به صورت تیتر وار به شش مورد از ظرفیتهای مهم همکاری اقتصادی و ترانزیتی ایران و ارمنستان در ابعاد منطقهای و بینالمللی اشاره کنم و به دلیل محدودیت زمان، تنها سه مورد از آنها را تشریح خواهم کرد:
همکاری های ایران و ارمنستان در دالان شمال - جنوب
همکاری های ایران و ارمنستان در دالان شرق - غرب
همکاری های ایران و ارمنستان در اتحادیه گمرکی اوراسیا
همکاری ایران و ارمنستان در سازمان همکاری شانگهای
همکاری ایران و ارمنستان در خط یک کمربند یک جاده چین یا جاده ابریشم تاریخی
همکاری ایران در اتصال ترانزیتی خلیج فارس به دریای سیاه
ایران موقعیت انحصاری در اتصال ارمنستان ، گرجستان و روسیه به خلیج فارس دارد. در سال ۲۰۱۶، ایران یک ابتکار منطقهای برای گسترش کریدور حمل و نقل و ترانزیت بین المللی خلیج فارس_دریای سیاه ارائه داد که شامل ارمنستان، گرجستان در شرق دریای سیاه و بلغارستان و یونان در غرب دریای سیاه میشود. پنجمین نشست تخصصی این کریدور به میزبانی وزارت امور خارجه جمهوری ارمنستان در ماه آوریل ۲۰۲۱ در ایروان برگزار شد . با توجه به اهمیت ابن کریدور بین المللی انتظار میرود که متن سند نهایی موافقتنامه این کردیور هر چه سریعتر به امضای وزرای حمل ونقل کشورهای مذکور برسد. ایران همچنین به توسعه همکاری با سازمان همکاری اقتصادی دریای سیاه علاقمند است.
در خصوص دالان حمل و نقل شمال – جنوب که در سال ۲۰۰۰ توافقنامه راه اندازی آن از سوی ایران، روسیه و هند به امضا رسید، ایران معتقد است که باید از ظرفیتهای ترانزیتی هر دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان استفاده شود. این دالان محموله ها را از آسیای جنوب شرقی از طریق بنادر ایران در خلیج فارس به روسیه ، فنلاند و اروپای شمالی حمل می کند و سالانه میلیاردها دلار درآمد برای کشورهای ذینفع ایجاد میکند.
علاوه بر نقش آفرینی ارمنستان در این دو طرح مهم، ارمنستان تنها کشور اتحادیه اقتصادی اورآسیاست که با ایران مرز زمینی دارد. اتحادیه اقتصادی اوراسیا که کشورهای روسیه، بلاروس و قزاقستان، ارمنستان و قرقیزستان در آن عضویت دارند، به طور رسمی از اول ژانویه ۲۰۱۵ فعالیت خود را آغاز کرده است و شامل یک بازار منطقهای با بیش از ۱۸۰ میلیون نفر میشود. با توجه به امضای موافقتنامه تجارت آزاد ایران با اتحادیه گمرکی اوراسیا در خصوص 862 قلم کالا ، کشورهای این اتحادیه این امکان را دارند تا حجم صادرات خود به ایران را تا ۷۵ درصد افزایش دهند. ایران نیز متقابلا صادرات کالاهای خود به مقصد پنج کشور اوراسیایی را از رقم حدود یک میلیارد دلار کنونی تا چند برابر افزایش می دهد.
بنابراین راههای مواصلاتی در تداوم، توسعه و تعمیق مناسبات تجاری و اقتصادی ایران و ارمنستان در سطوح دوجانبه، منطقه ای و بین المللی اهمیت دارند.
ایران معتقد است که برای توسعه و صلح پایدار در قفقاز، باید راههای مواصلاتی فارغ از ملاحظات سیاسی، قومی یا طمعورزیهای ارضی آغشته به جعلیات و موهومات تاریخی، طراحی یا بازگشایی شوند. اینجا لازم است که تاکید نمایم خطوط مواصلاتی با دالان فرق دارند. خطوط مواصلاتی تنها نقش ترانزیت مسافر و کالا را در چارچوب حاکمیت کشور میزبان به عهده دارند، حال آنکه دالان نقش چندگانه ترانزیتی، انتقال انرژی و کارکردهای سیاسی، امنیتی و تاریخی دارد که بر بستر طمع ورزی های ارضی بنیان گذاری می شود، شبیه دالان دانزیک که قبل از جنگ جهانی دوم آلمان نازی از لهستان اخذ کرده بود. بنابراین دالان از منظر حاکمیتی و حقوقی قابل قیاس با خطوط مواصلاتی نیست و یکسان انگاری آنها، نوعی عوام فریبی می باشد.
در این راستا، تاکید باکو و آنکارا بر ایجاد دالان میان نخجوان و جمهوری آذربایجان از طریق استان سیونیک ارمنستان، تناسبی با بند ۹ توافقنامه ۹ نوامبر ۲۰۲۰ که درآن بدون مشخص شدن زمان یا مکان، تنها بر خطوط مواصلاتی بین جمهوری آذربایجان و نخجوان تاکید شده است، ندارد. دالان خیالی که باکو با بکار بردن اصطلاح مجعول «زنگزور غربی» بر «استان سیونیک ارمنستان» از آن نام می برد، در واقع همان «دالان موهوم تورانی» است. دالان موهوم تورانی را پانترکیستهای ترکیه در راستای اهداف قومی و اتصال از دریای مدیترانه تا سین کیانگ چین مطرح می کنند. هدف این دالان موهوم، محاصره قومی ارمنستان و تبدیل جمهوری آذربایجان به کشور «تحت الحمایه ترکیه» و تغییر ارزشهای دینی و استحاله فرهنگ آذربایجانی در فرهنگ تحمیلی ترکی آناتولی هست. همچنین این دالان در سطح بین المللی با اغراض برخی از قدرتهای منطقهای و جهانی برای ایجاد یک کانون جدید ناامنی، تکمیل خط محاصره علیه روسیه، چین و ایران، اتصال مستقیم ناتو به دریای خزر و آسیای مرکزی، اخلال در طرح های منطقه ای روسی و چینی در حوزه انتقال انرژی و ترانزیت، همراه می باشد.
ترکیه و جمهوری آذربایجان مدعی هستند که با ایجاد باصطلاح دالان در سیونیک ارمنستان، ایروان از انزواء منطقهای خارج می شود. این در شرایطی است که اولا ارمنستان منزوی نیست و از طریق ایران و گرجستان به شاهراه های جهانی دسترسی دارد. ثانیا «دالانی» که در پوشش «راههای مواصلاتی» اما با اغراض تورانی ایجاد شود، نه تنها موجب خروج ارمنستان از انزوء نمیشود بلکه این کشور را هر چه بیشتر در محاصره «پان تورانیسم تهاجمی» قرار می دهد. تبعات چنین طرح توطئه آمیزی میتواند تشدید طمع ورزی ارضی علیه ارمنستان، از بین رفتن امنیت ارامنه منطقه قراباغ کوهستانی و زمینه سازی برای تکرار حوادث هولناک 1915 باشد. از اینرو نیز امضای هر توافقنامه ای که بنوعی در خدمت «دالان تورانی» باشد، پشت پا زدن به تمامیت ارضی ارمنستان و آرمان تاریخی ارامنه و بمخاطره افتادن صلح پایدار در قفقاز خواهد بود.
ایران معتقد است که برای جلوگیری از چنین فرایند خطرناکی، از یک سو باید همکاری ارمنستان و ایران در همه زمینهها افزایش یابد و از سوی دیگر، همه طرحهای همکاری بر پایه واقعیات ژئوپلیتیکی، احترام به تمامیت ارضی و مرزهای بینالمللی و عدم سیاستزدگی شکل بگیرند. بنابراین تاثیر مهم این نوع همکاریها، جلوگیری از افتادن منطقه در دام طرحهای قومی و تنش زایانه می باشد .
از اساتید و حاضران در این وبینار، به دلیل فرصت و حوصله ای که به خرج دادند، سپاسگزارم.
*دکترای حقوق بین الملل عمومی و پژوهشگر ارشد مسایل اوراسیا
انتهای پیام/
نظر شما