شناسهٔ خبر: 50123117 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

مهدی زنگنه در گفتگو با ویژه برنامه نصیر:

هیئت امروز به جای تغذیه مخاطب به فکر تخلیه اوست / مداحی استودیویی نداریم، خوانندگی مذهبی درست است + فیلم

زنگنه گفت: وقتی مداح در استودیو می‌خواند یک قطه موسیقیایی تولید می‌کند که اسمش را بخاطر اینکه می‌ترسیم بگوییم قطعه موسیقایی، نباید مداحی بگذاریم. باید حواسمان باشد راست بگوییم، اینجا خوانندگی مذهبی می‌کنیم.

صاحب‌خبر -

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- سید علی حسنی؛ ویژه برنامه نصیر، در ادامه بررسی الگو‌های ستایشگری اهل بیت، اینبار میزبانِ مهدی زنگنه، شاعر، مداح و پژوهشگر حوزه مداحی، بود تا پیرامون موضوعاتی همچون پیوند موسیقی و فرهنگ شیعه، اهمیت و جایگاه کلام موزون در تاریخ مذهبی و آسیب‌ها و ظرفیت‌های الگو‌های جدید عزاداری و نقش شاعر در هدایت ذائقه مخاطب، به گفتگو بپردازد.


از این رو مهدی زنگنه صحبت خود را با بیان تاریخچه‌ای از موسیقی و فرهنگ دینی شروع کرده و گفت: موسیقی دیرینه‌ترین هنر بشر بوده است، در طول تاریخ بشریت هر وقت هر پیام و مفهومی با هنر موسیقی همراه شده، فراگیر و ماندگار شده است. چرا که ساحت تاثیرگذاری موسیقی، احساس است و احساسات را درگیر می‌کند. انسان قبل از اینکه عقلش درگیر یک موضوعی شود، احساسش زودتر برانگیخته می‌شود، برای همین هر مفهومی در طول تاریخ بشریت با موسیقی همراه شده، ماندگار شده است.


شعر نیز کلام موزون است، خود وزن یعنی همین ریتم و موسیقی، موسیقی در ذات شعر است. هم موسیقی سازی داریم و هم موسیقی آوازی. بشر قبل از اینکه حتی از ساز استفاده کند، وقتی می‌خواسته نیایش کند از آواز استفاده می‌کرده که برای هر قومی با فرهنگ خودش متناسب بوده است. درحوزه دین در حوزه شعائر مذهبی هم همین اتفاق می‌افتد. ما در روز عاشورا می‌بینیم خود اهل بیت وقتی می‌خواهند به میدان بروند رجز می‌خوانند، رجز، شعر است و وزن دارد. رجز یعنی اساسا فرهنگ دینی با موسیقی همراه است. حتی موسیقی کلام قرآن موضوعیت دارد.


در تاریخ داریم، وقتی که کاروان بانوان اهل بیت به مدینه می‌رسند، برای تسلیت به ام‌البنین دسته‌ای در مدینه راه می‌افتد که این دسته بانوان بنی هاشم، با هم دم می‌گرفتند و «وا حسینا» می‌گفتند. پس معلوم است که ملودی داشته‌اند. در اعراب هم می‌بینیم مویه کردن بانوان عرب نیز با موسیقی همراه است. عنصر موسیقی از روز عاشورا در کربلا وجود دارد تا امروز؛ و تمام رسانه‌ها به ابزار‌های مختلف برای انتقال پیامشان نیازمندند. اگر هیئت و منبر را به عنوان قدیمی‌ترین و اصیل‌ترین رسانه شیعه بدانیم، قطعا در منابر هم الی ماشالله وجود دارد که اهل منبر و روضه، از موسیقی و نقمات استفاده می‌کردند. کما اینکه حضرت صادق (ع) نیز فرمودند به نظم نوحه کنید. این نظم حکایت از موسیقی و یک نظم ریتمیک دارد.


آنچه امروز با آن مواجه هستیم، میراث موسیقیایی شیعه است. یک بخشی از این میراث موسیقایی در قرائت‌های قران جلوه می‌کند، یک بخشی در اذان جلوه می‌کند و یک بخش هم در عزاداری‌ها و ملودی‌ها، فرهنگ شیعه بدون موسیقی یک فرهنگ بی‌روح است.
اگر موسیقی را از فرهنگ عزاداری شیعه فاکتور بگیریم با یک سری جمله طرف می‌شویم، که شاید این جملات برای اهل علم کارکرد داشته باشد، ولی برای عموم جامعه هیچ وقت کارکرد ندارد.

زنگنه درباره خوانندگی مذهبی گفت: نوحه خوانی و نوحه سرایی یک بخش جدی عزاداری اهل بیت است و منظور از نوحه، تمام قالب‌های سینه‌زنی، زمینه، شور، واحد است و نوحه‌گری نیز این است که یک نفر به عنوان مداح و ذاکر اشعاری را همراه با موسیقی می‌خواند و از مخاطب جواب می‌گیرد و آن‌ها را سهیم می‌کند. این یک اتفاق نفس به نفس و چهره به چهره است. مداح اثری ارائه می‌کند و مخاطب در شگل‌گیری این اثر سهیم و شریک است. در موضوع خوانندگی مذهبی، خود دوستان به این خوانندگی قائل نیستند و می‌گویند مداحی استدیویی می‌خوانیم. باید تکلیفمان را معلوم کنیم، مداحی یعنی حضور مخاطب.

فرهنگ شیعه بدون موسیقی یک فرهنگ بی‌روح است / اکثر آثار دینی و مذهبی ماندگار به زبان معیار است، نه زبان ترانه و محاوره


البته فکر نکنیم اینکه مداحی در استدیو خوانده شود، امروز مد شده است. از دیرباز این اتفاق بوده، مرحوم احمدیان در دهه ۴۰، سیدجواد بدیعی‌زاده، آهنگ‌ساز، برای او قطعه‌ای تنظیم می‌کند و احمدیان در استدیو می‌خواند؛ و وقتی آن، از رادیو دهه ۴۰ و ۵۰ پخش می‌شد، کسی نمی‌گفت مداحی پخش می‌شود، همه می‌گفتند قطعه موسیقیایی که آن مداح خوانده است. بعد انقلاب هم همین طور، بعضی از ذاکران اهل بیت، چون معتقد بودند باید از رسانه قطعات تمیز و با صدای خوب پخش شود، در استدیو می‌خواندند. یک عده می‌گفتند این اتفاق نباید بیفتد، یک عده هم می‌گفتند در هیئت همه چیز باید باشد. اتفاقی که امروز افتاده است، این است که مداحان برآمده از نهله فکری غالب که معتقد بودند مداح نباید در استدیو بخواند و مداحانی که متصل به این طبقه بودند و هستند، هر دو در استدیو می‌خوانند. بر فرض فلان خواننده پاپ، تنظیم در استدیو برایش انجام می‌شود، عین همان تنظم برای مداحان نیز می‌شود. صدای سینه زنی را به عنوان ریتم، زیر می‌گذارند، اما ده صدای دیگر هم می‌شنویم.


پس ما اینجا داریم یک قطعه موسیقیایی تولید می‌کنیم، اسمش را بخاطر اینکه می‌ترسیم بگوییم قطعه موسیقایی، نباید مداحی بگذاریم. بخاطر اینکه اصولا بخشی از جامعه مذهبی با موسیقی مشکل دارد و می‌گوید موسیقی و ساز نباید در بساط اهل بیت بیاید و هنوز هستند کسانی که با تعزیه مشکل و طبل و مخالفت دارند، دوستان برای اینکه از این مقابله راه گریز داشته باشند، می‌گویند مداحی استدیویی می‌کنیم و همانی که در هیئت می‌خوانیم را اینبار اینجا می‌خوانیم. باید حواسمان باشد راست بگوییم، اینجا خوانندگی مذهبی می‌کنیم. نباید گفت مداحی استدیویی، چرا که مداحی یعنی هیئت یعنی حضور مخاطب، دسته عزاداری، حسینیه، تکیه و مسجد، یک هیئت می‌شود. اما هیئت استدیویی یک شوخی و یک چیز غلطی است که اصلا وجود ندارد. هر چه است، اسمش هیئت نیست، من می‌گویم خوانندگی مذهبی و اسم دیگری برایش سراغ ندارم.


زنگنه درباره پیوند خوانندگی مذهبی و شهرت گفت: بحث گسترده‌ای است که هم شاخه معنوی و هم شاخه ظاهری دارد. در آموزه‌های دینی، به ما سفارش شده که گریز از شهرت داشته باشید. نمی‌شود شما پای درس یک استاد اخلاقی بروید و بگویید یکی از فضایل اخلاقی این است که دنبال شهرت باشید. نوکر امام حسین (ع)، عالم دینی و چهره مذهبی لحظه‌ای که می‌فهمد در وجود خودش به دنبال شهرت است، لحظه تمام شدن او است. یعنی در حوزه معنا و معنویت آن لحظه تمام شده است مگر اینکه خودش را اصلاح کند.


اتفاقی که امروز می‌افتد هیچ ربطی به جذب مخاطب و کار برای شیعه و امثال این ندارد. آدم شهرت را دوست دارد. یکی از اتفاقاتی که خوانندگی مذهبی و مداحی استدیویی دارد رقم می‌زند، این است که من مداح جوان برای اینکه می‌خواهم به شهرت برسم، در حوزه مداحی به یک جایگاه و پایگاهی برسم دیگر زحمت هیئت داری به خودم نمی‌دهم. یک اسپانسر پیدا می‌شود یا پول خود را جمع می‌کنم، مبلغی به تنظیم کننده‌ای می‌دهم، شعری می‌خوانم. نه اینکه الان افراد رویکردشان این باشد، اما اتفاقی که در دراز مدت می‌افتد این است که من جوان عاشق اهل بیت که می‌خواهم در بساط امام حسین (ع) شناخته شوم، سیر و سلوک هیئت داری را تجربه نمی‌کنم.

فرهنگ شیعه بدون موسیقی یک فرهنگ بی‌روح است / اکثر آثار دینی و مذهبی ماندگار به زبان معیار است، نه زبان ترانه و محاوره


پیدا کردن مخاطب، بانی و حسینه هر کدامش سختی دارد که یک نوکر امام حسین (ع) حتی برای دیده شدن باید این سختی‌ها را تحمل کند. دلشکستگی اینکه من نتوانستم برای مردم شام تهیه کنم در بساط امام حسین (ع) قیمت دارد، ولی من جوان بدون این اتفاقات یک مراحلی را طی می‌کنم به اسم مداحی. اما دستت درد نکند که به حوزه دین و اباعبدالله اعتقاد داری، ولی تو خواننده‌ای، مداح نیستی. این خلط معانی ما را به جای خوبی نمی‌رساند.


زنگنه در ادامه بیان کرد: مشکل رسانه‌زدگی که در حوزه مداحی با آن مواجه هستیم، عین آن را در حوزه موسیقی و سینما هم داریم.
اما موضوعی که باور شخی من است، این است که ما در مخاطبان مداحی، با دو دسته مخاطب مواجه هستیم؛ یک دسته مخاطب هیئتی که تعدادشان شاید بیشتر از یک میلیون نشود، یک دسته مخاطب عمومی که ارمنی، یهودی، زرتشتی و فلان شخصی که سالی ۴ بار هیئت می‌رود هم در میان آن است.


مداحان استدیویی، مخاطبشان مخاطب حداقلی است. هنوز که هنوز است عموم مردم وقتی بخواهند مداحی خوب گوش دهند، زینب زینبِ سلیم را گوش می‌دهند. این را شک نکنید این دوستان ما که این روز‌ها با هر نیتی زحمت می‌کشند، مخاطبشان همین تعداد کم است. عموم مردم وقتی بحث اهل بیت پیش می‌آید دوست دارند با یک ادبیات فخیم و یک زبان اصیل مواجه شوند. حتی در شکل عموم مردم شاید ادبیات محاوره برای اهل بیت پسندیده نباشد. همچنین زنگنه اشاره می‌کند اکثر آثار دینی و مذهبی ماندگار ما به زبان معیار است، نه زبان ترانه و محاوره. زینب زینبِ سلیم، کار‌های آهنگران، کویتی پور و خیلی کار‌های ماندگار تاریخ عزاداری ما و حتی آثار افرادی که همین ۲۰ سال اخیر کار کرده‌اند و ماندگار شده است، به ادبیات معیار است.


زنگنه درخصوص تاثیر ذائقه مخاطب در اشعار هیئت گفت: متاسفانه هنر رسانه زده که تبدیل به صنعت می‌شود، صاحب اثر بیشتر از اینکه به حال خود فکر کند به مخاطب فکر می‌کند. نمی‌گویم که مخاطب مهم نیست، حتما مهم است. اما من دارم خودم را در حال مخاطب شریک می‌کنم یا مخاطب را در حال خود شریک می‌کنم؟ این دو با هم فرق دارد! من وقتی دارم یک اثری را تولید می‌کنم، دارم دست خود و مخاطب را می‌گیرم و جای دیگری می‌برم. من هنرمند باید به فکر تکامل باشم، یعنی ذائقه مخاطب را بدانم و در راستای تکاملش زحمت بکشم نه اینکه با دانستن ذائقه مخاطب، برای آن اثری تولید کنم. این خیلی مهم است.

فرهنگ شیعه بدون موسیقی یک فرهنگ بی‌روح است / اکثر آثار دینی و مذهبی ماندگار به زبان معیار است، نه زبان ترانه و محاوره


هیئتی قبول است که مخاطب آن هیئت، قبل و بعدش فرق کند. من هیئت را برای تخلیه می‌روم یا برای جذب می‌روم؟ من شاعر برای مخاطب خوراک تخلیه ایجاد می‌کنم یا خوراک جذب؟ متاسفانه هیئت ما امروز به فکر تخلیه مخاطبین است نه به فکر تعذیه‌اش. همه تلاش بنده حقیر و دوستان هم‌رکاب این بوده با موسیقی کوچه بازاری و با سلیقه نازل مبارزه کنیم، اما برای این مبارزه تلاشمان این بود میدان جدیدی خلق کنیم نه اینکه در میدانی که هست بازی کنیم. اتفاقی که امروز می‌افتد این است که نوحه‌سرای جوان می‌گوید فلان خواننده در فلان کشور موزیک ویودئو تولید کرده و دو میلیون بازید خورده است. من هم می‌خواهم نوحه بسازم، جنس ملوی او را استفاده می‌کنم. خب در واقع در میدان او بازی می‌کنی.


درحالی که باید میدان را خلق کرد. مردم موسیقی خوب را دوست دارند، شخصی که امروز موزیک ویدئو می‌سازد و فلان بازیگر بد نام دنیا را می‌آورد، او نه آهنگش مخاطب را جذب کرده، نه محتوایش، نه کلامش و نه موزیکش، بلکه دو کار مخاطب را جذب کرده است، یکی فرم، یعنی ضرب آهنگ و موسیقی بدون اینکه آن نغمه اهمیت داشته باشد، دوم، حواشی داخل موزیک ویدئو. نوحه‌سرای امروز ما متاسفانه خودش را هنرمند نمی‌داند خودش را کارخانه می‌داند. یعنی می‌گوید کارخانه‌ایم و باید برای هیئت اثر تولید کنیم این است که شب تا صبح ۷ کار می‌سازد و همه اش تماما شبیه هم است. نوحه‌سرای امروز، به هنرمند بودن خود باور ندارد و امروز برای حضرت سیدالشهدا کاری می‌سازد که خیلی سریع به پست اینستاگرام تبدیلش کند. این رسانه زدگی ما را ذیت می‌کند. در همه چیز هم اذیت می‌کند.

<div id="video-display-embed-code_1519425" ><script type="text/JavaScript" src="snn.ir/fa/news/play/embed/970118/1519425?width=400&height=300"></script></div>

نظر شما