تیم ملی به هر قیمتی که بود از شکست روبروی کره جنوبی فرار کرد اما گل جهانبخش در حقیقت ما را از خودمان نجات داد. ار یک نمایش نه چندان امیدوارکننده روبروی یکی از معمولیترین کرههای این سالها که در نهایت فقط یک امتیاز را برای ما در تهران نگه داشت. اسکوچیچ بر خلاف دو مسابقه قبلی، تصمیم گرفت با روش چهار چهار دو وارد این مسابقه شود.
روشی که در آن، وحید امیری در سمت چپ خط دفاعی بازی میکرد و سردار و طارمی، دو مهاجم نوک تیم ملی بودند. این روش اصلا جواب نداد اما اسکوچیچ خیلی دیر راصی به تغییر آن شد.
وقتی تیم ملی گل اول مسابقه را دریافت کرد، امید نورافکن به زمین رفت و در سمت چپ خط دفاعی قرار گرفت و وحید امیری به خط هافبک برگشت. از این جا به بعد سطح نمایش تیم ملی به مراتب بهتر شد. ما موقعیتهای بسیار خوبی روبروی کره ساختیم و دو بار هم توپ را به تیر دروازه زدیم.
در نهایت هم این جهانبخش بود که با یک سر تماشایی، بازی را به تساوی کشاند. گل خوردن تیم ملی در این نبرد، حاصل اشتباه مفرط صادق محرمی در مهار مهره حریف بود. بازیکنی که بدون شک بدترین نمایش ملیاش را با انبوهی از پاسهای اشتباه و سانترهای بد پشت سر گذاشت.
اگر صادق را ناامیدکنندهترین مهره این دیدار بدانیم، باید بپذیریم که سعید عزتاللهی مرد اول تیم ملی در این مسابقه بوده است. بازیکنی که حتی وظیفه بازیسازی برای تیم ملی را هم بر عهده گرفت و بارها پاسهای بلند دقیقی به همتیمیها داد.
مساوی روبروی کره، نتیجه افتصاحی نیست اما اگر برای این تیم رویایی بزرگتر از صعود صرف به جام جهانی داریم، باید بپذیریم که زنگ خطر برایمان به صدا درآمده است. تعویص نکردن اسکوچیچ با داشتن مهرههایی مثل ترابی و قایدی، اصلا پذیرفتنی نیست.
همانطور که اعتقاد نداشتن او به سامان قدوس عجیب به نظر میرسید. اگر قرار است با بزرگان دنیای فوتبال بجنگیم، نیمکت باید سهم بیشتری از هر مسابقه تیم داشته باشد. فراموش نکنیم که رویاهای بزرگ، شهامت زیادی میطلبند.