شناسهٔ خبر: 4985198 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه تعادل | لینک خبر

دموكراسي كهن و روساي جوان

صاحب‌خبر -


سه حزب اصلي اين دوره از انتخابات احزاب محافظه‌كار، كارگر و ليبرال دموكرات هستند. اما آنچه در اروپا نفوذ احزاب و تاثيرگذاري آنها را تعيين مي‌كند، در كنار پيشينه‌هاي تاريخي و مواضع درخصوص مسايل سياسي، رهبران آنها هستند. رهبراني كه ويترين حزب متبوع خود هستند و به‌طور چشمگيري در اقبال عمومي تعيين‌كننده خواهند بود. حزب محافظه‌كار كه در سال 2005 انتخابات رهبري خود را برگزار كرد، به رهبر جواني اعتماد كرد كه آن زمان تنها 39سال داشت. رهبري زودهنگام ديويد كامرون در حزب محافظه‌كار پيش افتادن در نظرسنجي‌ها را در برابر حزب كارگر توني بلر كه براي 10سال رتبه اول آرا را به خود اختصاص داده بود، به‌دنبال داشت. باوجود آنكه با سر كار آمدن گوردون براون از طرف حزب كارگر، محافظه‌كاران به عقب رانده شده بودند اما در نظرسنجي‌ها آنقدر قاطعانه از حزب كارگر پيشي گرفته بودند كه در سال 2010 توانستند اكثريت پارلمان را به دست بياورند. هر چند كه اكثريت قاطع نبود اما محافظه‌كاران به ليبرال دموكرات‌ها روي خوش نشان دادند تا ائتلافي محكم داشته باشند و حزب كارگر را به صف مخالفان بفرستند. حزب كارگر هم از راز جوانگرايي غافل نشد و اد ميليبند جوان را به رهبري برگزيد كه در دوران نخست‌وزيري كامرون رهبر مخالفان مجلس عوام بود. رهبر فعلي حزب كارگر سه سال از كامرون كوچك‌تر است ولي همدوره‌يي دوران دانشگاه هستند.
هر دو رهبران دو حزب تاثيرگذار بريتانيا در دانشگاه آكسفورد و در رشته فلسفه، علوم سياسي و اقتصاد تحصيل كرده‌اند. در اين بين نبايد از سومين حزب مهم پارلمان يعني حزب ليبرال دموكرات هم به رهبري نيك كلِگ 48ساله غافل شد. وي هم‌اكنون معاون نخست‌وزير بريتانيا و شريك سياسي محافظه‌كاران است و همچنين تحصيلكرده يك رشته‌ علوم انساني در ديگر دانشگاه مهم بريتانيا يعني كمبريج است.
با اين توصيف‌ها يك نتيجه واضح وجود دارد و آن اينكه چارچوب انتخاب حكمرانان در بريتانيا اگرچه تغيير كرده اما همگون هم شده است. سياستمداران امروز بريتانيا از شباهت‌هاي زيادي برخوردارند كه مي‌توان از آن به تبعات رقابت‌هاي حزبي براي تسخير عقيده راي‌دهندگان جوان ياد كرد. بريتانيا را رهبراني در محدوده سني 46 تا 49سال مي‌چرخانند و اين نتيجه يك تغيير رويكرد اساسي در يك جامعه توسعه‌يافته است كه قوه مجريه را در اين پيشرفت بي‌وقفه جهان، بايد به دست كساني سپرد كه در اوج فعاليت و آمادگي خود براي درك تغييرات سريع هستند.

نظر شما