شناسهٔ خبر: 49731085 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جماران | لینک خبر

گریه آیت الله جوادی آملی به خاطر شهدا: نشستم و گریه کردم، نه برای ثواب، فقط گریه خجالت!

زمستان شد؛ آن کوههای بلند که روز با اسب به زحمت می روند، شب که دیگر کسی نمی رود! و هوا هم سرد شده بود و نشانه برف هم بود. این عزیزان بالای کوههای کردستان در

صاحب‌خبر -

زمستان شد؛ آن کوههای بلند که روز با اسب به زحمت می روند، شب که دیگر کسی نمی رود! و هوا هم سرد شده بود و نشانه برف هم بود. این عزیزان بالای کوههای کردستان در سنگر ها، می توانستند پائین بیایند؛ (ماندند، ماندند، ماندند، ماندند)، یخ زدند و مُردند.

نعش شریف شان را به قم آوردند‌. در مسجد اعظم مجلس ترحیم گرفتند. ما معمولاً در مجلس ترحیم که می رویم، یک فاتحه می خوانیم، قرآن می خوانیم و بر می گردیم؛ تا آخر نمی نشینیم. (تا آخر یعنی تا آخر)، تا آخر نشستم و گریه کردم، نه برای ثواب، فقط گریه خجالت !

اینها بودند که حفظ کردند!

mp4
حجم ویدیو: 2.11M | مدت زمان ویدیو: 00:00:56

اخبار مرتبط

انتهای پیام

نظر شما