خرافهپرستی از دیرباز تاکنون بحث جداییناپذیر زندگی مردم در همه کشورهای جهان بوده است و خرافات نهتنها در ایران بلکه قرنهاست در جهان ریشه دارد. به گزارش عصر ایران، «مارکز» در رمان «صدسال تنهایی» تصویری واقعی از جهان خرافه نشان میدهد. این رمان بهعنوان شناختهشدهترین نماینده رئالیسم جادویی، پر از گنجینههای گیجکننده و مبهم است که ذهن خواننده را اسیر خود میسازد. خرافات از ادبیات تا اقتصاد را نشانه گرفتهاند و این روزها دیگر سهم قابلتوجهی از سبد برخی خانوارها را به خود اختصاص میدهند. دراینارتباط در کوچهپسکوچههای تنگ و دورافتاده اطراف شهرها مردان و زنانی هستند که عدهای را اسیر جهان و گاهی خباثت خود کردهاند. این گروه که درآمد قابلملاحظهای از جهل و نادانی مردم دارند، بیشتر در حاشیه شهرها فعالیت میکنند. رمالها همان افراد شیادی هستند که تنها با القای مشتی خرافه و راهکار پوچ مردم را فریب داده و پولهای کلانی به جیب میزنند. مردی میانسال نزدیک خیابان اکبرآباد - بعد از ماهدشت کرج - در خانهای کوچک با چندین گربه ریزودرشت زندگی میکند. او خود را ناجی زندگی مردم معرفی و در برابر راههای نجاتی که ارائه میکند ارقام شگفتانگیزی از مردم مطالبه میکند. مسیر آنقدر دورافتاده است که بدون داشتن وسیله شخصی نمیتوان خود را به خانه این رمال رساند. قبل از رفتن حتماً نیاز به هماهنگی و وقت قبلی وجود دارد. بدون وقت قبلی پذیرش ممکن نیست. حیطه فعالیت این رمال تمامی امور مربوط به زندگی است؛ از عشق و ازدواج گرفته تا طلاق و ... . تقریباً با ریش و موی بلند صورت خود را غیرقابلشناسایی کرده است. برای هر مشکل حدود قیمتی وجود دارد؛ طلسم ازدواج بین ۳ تا ۷ میلیون تومان، دعای گشایش بخت یکمیلیون و ۵۰۰ هزار تا ۳ میلیون تومان، درمان نازایی ۸ تا ۱۰ میلیون تومان، طلسم زبانبند همسر ۴ تا ۵ میلیون تومان و ...! روزانه بین ۵ تا ۱۰ نفر مراجعه حضوری دارند و سهم طلسم ازدواج و دعای گشایش بخت بیشتر از دیگران است. یک حساب سرانگشتی نشان میدهد که یک رمال میتواند سالیانه درآمدی میلیاردی داشته باشد، درحالیکه برای حفظ ظاهر باید در دخمههایی تاریک زندگی کند.
ورود رمالها به مسائل قضایی، حقوقی و اجتماعی!
پیشازاین بیشتر رمالها و افراد حاضر در چرخه علوم غربیه به مسائل خانوادگی ورود میکردند و چندان نقشی از مسائل قضایی، حقوقی و حتی اجتماعی نداشتند؛ اما با توسعه اقتصاد خرافه در جامعه پدیدههای نوظهوری هم در این افراد مشاهده میشود. مسیر تهران به سمت پاکدشت نرسیده به پارچین مردی در روستایی ادعا میکند که قادر به تغییر رأی دادگاه است. او که دارای یک سایت اینترنتی است از طریق اینستاگرام هم تبلیغات میکند. این مرد که در وهله اول بهصورت اینترنتی و پسازآن حضوری افراد را ویزیت میکند، رقم بسیار بالایی برای تغییر رأی دادگاه دریافت میکند. برای مراجعه حضوری باید پرونده قضایی را با خود به نزدش برد. برای تغییر یک رأی حدود یک تا یک و نیم میلیارد هم دریافت میکند! اگر پرونده اقتصادی باشد تقاضای دریافت درصد از سود رأی دادگاه را دارد. ارقام برای تغییر رأی دادگاه بسیار بالا است. برای رأی طلاق بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون دستمزد دریافت میکند؛ البته هیچ ضمانتی هم برای موفقیت ارائه نمیشود و اساساً ادعاهایش قابل راستی آزمایی نیست.
بازار اقتصاد خرافه شهر تهران بیشتر در دست رمالان و افرادی است که به روشهای شیادی و غیرانسانی متوسل شده و مبالغ هنگفتی از مردم دریافت میکنند. مقبولیت ارتباط و استفاده از این امور، توهمی فردی و سپس اجتماعی است که ازقضا میزان سواد، رشد طبقه، ثروت یا فقر مالی را نیز شامل نمیشود و به تعبیری مرزهای اجتماعی را نیز از میان برداشته است. بهطورکلی میتوان گفت همانطور که بازار جادوگری و سحر، گردش مالی میلیاردی دارد، اقتصاد خرافه هیچ خانواده و هیچ فردی را به رفاه اقتصادی نرسانده است. بیشتر رمالان و شیادان حدود یک تا دو سال فعالیت میکنند و بهصورت ناباورانهای در دام فعالیتهای شیطانی خود گرفتار میشوند.
نظر شما