گروه بینالملل خبرگزاری فارس - یادداشت میهمان؛ سعید شهرابی فراهانی: قرار است در روز شنبه (فردا) اجلاسی بینالمللی به میزبانی بغداد و با حضور همسایگان عراق برگزار شود. اجلاسی که در مدتی قبل اخبار آن بر روی خروجی خبرگزاریها و پایگاه های خبری منتشر و گفته می شود علاوه بر کشورهای منطقه، شخصیتهایی از کشورهای فرامنطقهای مانند فرانسه، روسیه و ... نیز در این اجلاس حضور خواهند یافت. در مورد ایران هم به گفته، «سعید خطیب زاده» سخنگوی وزارت امور خارجه، «حسین امیر عبداللهیان» وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران قرار است در این نشست حضور یابد.
موضوع محوری کنفرانس نیز موارد مربوط به نزدیک شدن مواضع طرفهای مختلف و همکاری با یکدیگر در مسائل متنوع سیاسی، منطقه ای، اقتصادی و بویژه موضوعات بین المللی مرتبط با کشور عراق عنوان شده است.
گذشته از چند و چون مباحث مطروحه درباره محتوای اجلاس؛ باید اذعان نمود که محیط امنیتی-سیاسی دو کشور ایران و عراق در منطقه، کاملاً با یکدیگر متداخل هستند. هرگونه تغییر مثبت یا منفی در یکی، آثار پیدا یا پنهان بر دیگری خواهد گذاشت. زمینههای دیرینه تاریخی و اشتراکات فرهنگی، مذهبی، قومی و زبانی طرفین، منافع مشترکی را برای ایران و عراق قابل تصور ساخته است.
در سیستمهای نظم سیاسی و امنیتی منطقه ای، «کنسرت» یکی از گونههای قابل توجه است. به این ترتیب که کشورهای قدرتمند یک منطقه علی رغم منافع مختلف و گاه متضاد، از طریق توازن قوا و تعامل به یک ثبات نسبی دست پیدا نموده و بین خود به مفاهمه می رسند و نوعی توافق حاصل میشود تا از سلطه یک بازیگر بر کلّ منطقه ممانعت شود. در چنین نظمی، یک عنصر «مداخله گر» با ایفای نقش خود بین قطبهای منطقه تلاش می نماید از سنگین شدن کفه قدرت یک طرف به ضرر خود و دیگران جلوگیری کرده و با ایستادن در طرف ضعیفتر، از موازنه قوا حفاظت کند.
برخی تحلیلها در مورد اجلاس بغداد نیز قائل به عزم و استارت برخی بازیگران برای استقرار مدلی از کنسرت در منطقه غرب آسیا هستند.
این یادداشت در پی نقد و بررسی موضوع کنسرت قدرت های منطقهای، سوءاستفاده از چنین تلاش های دیپلماتیکی در جهت صف بندی و بلوک بندی علیه جبهه مقاومت و به ویژه جمهوری اسلامی ایران، نقد کردن کارت های سوخته میدان در پوشش دیپلماسی فراگیر یا بسترسازی برای برجام منطقهای نیست. بلکه صرفاً به مرور نکاتی درباره صیانت از منافع مشترک مردم ایران و عراق اشاره دارد. قطعاً مسئولین عراقی همانند همتایان ایرانی خود بر منافع ملی کشور خود اشراف داشته و می دانند تهدیدات در دو طرف مرز هر دو را تحت تاثیر قرار خواهد داد و در این میان آسیب پذیری عراق به دلیل حضور «مداخله گرایانه» و نظامی آمریکا از سال ۲۰۰۳ تاکنون، ضعف زیرساختهای اقتصادی و عمرانی ناشی از عقب ماندگیهای دوران حزب بعث، تحریم های دهه ۹۰ میلادی و نهایتاً حمله نظامی آمریکا در ابتدای قرن ۲۱ و ظهور و همچنین فعالیت جریان های تروریستی نظیر القاعده و داعش قابل تامل می باشد.
برادران و خواهران عراقی هم چنان از جراحتهای داعش در رنج و زحمت هستند و با وجود پاکسازی بخشهای عمدهای از خاک عراق و سوریه از لوث وجود اشرار تروریست، بیم سربرآوردن مجددا گروهکهای تکفیری جنایتکار که امنیت و متعاقباً معیشت مردم عراق را تضعیف میکنند، کماکان وجود دارد.
رجوع به سوابق تاریخی و بازخوانی حوادث گذشته نشان میدهد که حضور بیگانگان در هر نقطه از منطقه از جمله عراق و به چالش کشیدن حاکمیت ملی دولتهای آن، ریشه تمامی معضلات و مصائب است. چه اینکه نیروهای خارجی و بیگانه نیز بیش از آن که به دنبال رفاه و سعادت مردم کشور هدف باشند، مترصد دستیابی به اهداف خود هستند ولو به قیمت پایمال نمودن حقوق میزبان و صاحب خانه باشد. تحولات اخیر افغانستان مثال واضح و غیرقابل انکاری است که برای اثبات این مدعا تا حدود زیادی کفایت میکند و افسانه «دموکراسی خواهی-دموکراسی سازی» غرب در منطقه ما را به شدت زیر سوال برده است.
انتهای پیام/
نظر شما