به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما به نقل از شبکه تلویزیونی المیادین، سید حسن نصرالله در سخنرانی خود به مناسبت سالگرد جنگ ۳۳ روزه، پس از درود فرستادن بر پیامبر اسلام (ص) و اهل بیت (ع) گفت: خداوند در قرآن مجید می‌فرماید: ”لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن کانَ یَرجُو اللَّهَ وَالیَومَ الآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثیرًا “ (قطعا برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آن‌ها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می‌کنند.) ”وَلَمّا رَأَی المُؤمِنونَ الأَحزابَ قالوا هٰذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسولُهُ ۚ وَما زادَهُم إِلّا إیمانًا وَتَسلیمًا“ (مؤمنان وقتی لشکر احزاب را دیدند گفتند: «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفته‌اند!» و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود.) منظور از احزاب اهل قریش، قبایل متحد با قریش و یهود شهر یثرب یا مدینه منوره است. ”مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضیٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا“ (در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.) ”لِیَجْزِیَ اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ إِنْ شَاءَ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَحِیمًا“ (هدف این است که خداوند صادقان را بخاطر صدقشان پاداش دهد، و منافقان را هرگاه اراده کند عذاب نماید یا (اگر توبه کنند) توبه آن‌ها را بپذیرد؛ چرا که خداوند آمرزنده و رحیم است.) ”وَرَدَّ اللَّهُ الَّذینَ کَفَروا بِغَیظِهِم لَم یَنالوا خَیرًا ۚ وَکَفَی اللَّهُ المُؤمِنینَ القِتالَ ۚ وَکانَ اللَّهُ قَوِیًّا عَزیزًا“ (خدا کافران را با دلی پر از خشم بازگرداند بی‌آنکه نتیجه‌ای از کار خود گرفته باشند؛ و خداوند (در این میدان)، مؤمنان را از جنگ بی‌نیاز ساخت (و پیروزی را نصیبشان کرد)؛ و خدا قوی و شکست‌ناپذیر است!) این چیزی است که در ماجرای خندق در زمان رسول الله صلی الله علیه و آله رخ داد و این چیزی است که در حوادث متعدد در تاریخ رخ می‌دهد. این چیزی است که درباره ما در سال ۲۰۰۶ در جنگ ژوئیه رخ داد که همه جهان بسیج شده بود. این همان چیزی است که چند ماه پیش در فلسطین در نبرد‌های شمشیر قدس رخ داد. همواره زمانی که مومنان وفادار به عهد، مصمم به جهاد و برعهده گرفتن مسئولیت باشند، وعده خداوند و وعده رسول الله (ص) به نقل از خداوند به آن‌ها این است که همواره پیروز خواهند شد.

سید حسن نصرالله در ادامه گفت: به طور معمول در سالگرد جنگ ژوئیه با شما در چهاردهم ماه اوت سخن می‌گفتم. یعنی در روز پیروزی و زمان پایان جنگ. زمانی که مردم به جنوب و البقاع و الضاحیه و همه جا به صورت کاروان و سربلند، بازگشتند. اما با توجه به اینکه در چند روز آینده وارد ماه محرم و مراسم ویژه عاشورا و مجالس عزای امام حسین (ع) می‌شویم، ترجیح دادم یک یا دو روز پیش از آن سخنرانی کنم. به همین علت امروز در خدمت شما هستم.

سید حسن نصرالله خاطر نشان کرد: در سخنرانی امروز مناسبت بزرگی داریم که پس از ۱۵ سال از پیروزی الهی و تاریخی و بزرگ در جنگ ۳۳ روزه در ژوئیه هستیم. به این مناسبت، به آنچه که دیروز و دو روز پیش در لبنان یعنی در جبهه جنوبی لبنان رخ داد، می‌پردازیم. ما همچنین مناسبت مهم، گرانقدر و دردناک دیگری نداریم که نخستین سالگرد حادثه انفجار بیروت است که باعث شهادت صد‌ها و زخمی شدن هزاران نفر و خسارت دیدن هزاران نفر شد. ما همچنین حادثه خطرناکی را داریم که چند روز پیش در منطقه خلده رخ داد که باید به آن بپردازیم. مطالب مختصری را هم درباره اوضاع کلی کشور با توجه به مسئله دولت و معیشت بیان خواهم کرد. ملاحظه آخر هم که در پایان سخنرانی خواهد بود، درباره برگزاری مراسم ویژه عاشورا در لبنان است.

سید مقاومت گفت: با توجه به وظیفه اخلاقی و به طور معمول، با توجه به مدت زمانی بین سخنرانی قبلی و سخنرانی امروز، باید به خانواده‌های شهدای عزیز تسلیت بگویم. اسامی آن‌ها را با توجه به زمان شهادت بیان می‌کنم. شهید سید عماد الامین که چند روز پیش در زمان انجام وظیفه جهادی اش شهید شد. شهید علی الشبلی، شهید محمد علی ایوب، شهید علی الحوری، شهید حسام العالق که با ظلم و ستم در حوادث چند روز پیش، الجیه و خلده شهید شدند. همچنین ما در محور مقاومت در چند روز گذشته، فرمانده بزرگ و یک مبارز عزیز و جنگجوی تاریخی در صحنه‌ها و میدان‌های نبرد با اشغالگران و دشمن اسرائیلی و با طرح‌های صهیونیستی و طرح‌های آمریکایی یعنی احمد جبریل را از دست دادیم. بدون شک امروز جای او در این صحنه‌ها و میدان‌ها خالی است و بار دیگر درگذشت او را به همراهانش، برادرانش و خانواده اش و فرزندانش و همه دوستانش به ویژه در جبهه خلق برای آزادی فلسطین فرماندهی کل، تسلیت می‌گویم. ما اطمینان کامل داریم که برادران، همراهان و فرزندان او، راه او را ادامه خواهند داد و حضور مهم و بزرگ او را در این نبرد، به ویژه در مرحله سرنوشت ساز، احیا خواهند کرد. در طول چند هفته گذشته شهدایی داشتیم که به خانواده‌های آن‌ها تسلیت می‌گویم و در این مدت برادرانی را از دست دادیم که بعضی از آن‌ها از نسل بنیانگذار از سال ۱۹۸۲ بودند که به علت بیماریها، کرونا و به علت کهولت سن، آن‌ها را از دست دادیم. از خداوند برای همه آن‌ها رحمت مسئلت می‌کنیم و به خانواد‌های شریف آن‌ها تسلیت می‌گوییم.

دبیر کل حزب الله لبنان افزود: در سخنرانی امروز به علت اهمیت و تعدد موضوعات، مقدمات را کنار بگذارم و فقط به تشکر کردن اکتفا می‌کنم. اول شکر خدا را می‌کنیم که ما را ثابت قدم، تایید و یاری کرد. سپس به طور خلاصه از همه فرماندهانی که در میدان نبرد جنگیدند و کشته شدند و در میدان سیاست، به ما در داخل و خارج لبنان کمک و یاری و پشتیبانی رساندند، قدردانی می‌کنم. همچنین نمی‌خواهم بار دیگر شرایط جنگ را یادآوری کنم. در سال‌های گذشته در هر مراسم سالگرد، درباره شرایط جنگ و بعضی رخداد‌ها و بعضی حوادث در آن، و نیز از دستاوردها، پیروزی‌ها و پیامد‌های آن برای دوست و دشمن، صحبت کردیم. برای استفاده از زمان، این مسایل را بار دیگر تکرار نخواهم کرد. می‌خواهم به طور مستقیم درباره سالگرد جنگ ژوئیه پس از گذشت ۱۵ سال، به شرایط و حوادث و دستاورد‌های فعلی آن بپردازم.

سید حسن نصرالله تاکید کرد: مهمترین مسئولیتی که امروز بر گردن همه است، مسئولیت حفظ دستاورد‌ها و پیروزی‌های و نتایج جنگ ژوئیه است. این دستاوردها، پیروزی‌ها و معادلات، با درخواست، در پای میز مذاکره و ارزان به دست نیامده است، بلکه با فداکاری‌های بزرگ محقق شد که همه ما در آن زندگی کردیم و همه ما آن را تحمل کردیم؛ بنابراین این دستاورد‌ها و نتایج را باید با قدرت حفظ کنیم. امروز امانت شهدای فرمانده و شهدای مرد و زن و کودک، آن است که دستاورد آن شهدا، مبارزان و پایداران در جنگ ژوئیه در مدت ۳۳ روز را حفظ کنیم و همچنین این دستاوردها، اقدامات مثبت و پیروزی‌ها را گسترش دهیم. گفتم که درباره دستاورد‌های بزرگ و پیروزی‌ها و نتایج بسیار مهم پس از جنگ درباره فرهنگ، بصیرت، معادلات میدانی، جبهه دشمن و جبهه دوست، سخن نخواهم گفت. این دستاورد‌ها در طول این سال‌ها حفظ و تقویت و بیش از پیش تثبیت شد و با رویارویی قهرمانانه و تاریخی که مبارزان فلسطینی در نبرد شمشیر قدس در چند هفته پیش انجام دادند، وارد مرحله جدیدی شد. اجازه بدهید مقداری به مسئله لبنان و جبهه لبنان با دشمن بپردازم. وی همچنین خاطر نشان کرد: در سخنرانی‌های قبلی درباره مسایل منطقه ای، قدس و شمشیر قدس سخن گفتیم. درباره لبنان، مهمترین دستاوردی که در جنگ ژوئیه محقق شد، ایجاد موازنه بازدارندگی، ضوابط و قواعد درگیری ضامن و حامی لبنان و بازدارنده در برابر دشمن است. این مهمترین دستاورد و تاریخی و راهبردی است. زمانی که امنیت مردم تامین شود، همه چیز آن‌ها حل می‌شود. هر کشوری که امنیت نداشته باشد، اطمینان، آرامش، علم، تحصیل، سرمایه گذاری و اقتصاد در آن از بین می‌رود؛ بنابراین این دستاورد راهبردی و تاریخی است که مقاومت برای لبنان در جنگ ژوئیه محقق کرد، امنیت و ایمنی در طول ۱۵ سال گذشته به جز بعضی استثنائات محدود است که نهاد‌های حکومتی و در راس آن، ارتش لبنان و نیز نیرو‌های یونیفیل مسئولیت پیگیری هر روز آن را برعهده دارند و ما در این باره دخالت نمی‌کردیم، بلکه ناظر و تماشاچی بودیم. لبنانی که در مدت چند دهه، میدان بازی برای نیروی هوایی اسرائیل بود تا هر جایی را که می‌خواست در جنوب، در البقاع، در شمال، در جبل لبنان و در قلب بیروت، بمباران کند. همه ما شرایط پیش از سال ۱۹۸۲ و پس از آن را به خاطر داریم که ساختمان ها، سازمان ها، زیرساخت‌ها را بمباران می‌کرد و هیچ عامل بازدارنده‌ای در برابر آن وجود نداشت. سید مقاومت افزود: نمی‌خواهم درباره شرایط بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ سخن بگوییم، بلکه درباره شرایط پس از سال ۲۰۰۶ سخن می‌گویم. در مدت ۱۵ سال، اسرائیل حتی یک حمله هوایی هم به لبنان یا هدفی در خاک لبنان نداشت. به جز یک حادثه مشکوک که در یک منطقه مرزی بود که مشخص نبود که آن منطقه متعلق به لبنان یا سوریه است. زیرا امروز شرایط متفاوتی بین لبنان و سوریه وجود دارد. این حادثه در ۲۴ ام فوریه سال ۲۰۱۴ رخ داد. به جز این حادثه که تلفاتی بر جای نگذاشت و به سرعت در مزارع شبعا به آن پاسخ داده شد، در لبنان در طول ۱۵ سال گذشته، امنیت برقرار بوده است. در این مدت، شاهد هیچ نوع عملیات نیروی هوایی اسرائیل، کماندو‌های اسرائیلی یا تجاوزگری قابل توجه اسرائیل نبوده ایم. حتی دو سال پیش هم که پهپاد‌های کوچکی را فرستادند، این اقدام، شبانه رخ داد و مسئولیت آن را هم برعهده نگرفتند. بله مواردی از تعرض به مرز‌ها وجود دارد و همچنین نقض حریم هوایی لبنان صورت می‌گیرد که به زودی درباره آن سخن خواهم گفت و آمار‌هایی را درباره فرآیند رویارویی با نقض حریم هوایی، ارائه خواهم کرد. اما درباره بمباران‌های اسرائیل و حملات نیروی هوایی اسرائیل، لبنان در طول ۱۵ سال گذشته از امنیت و آرامش برخوردار بود که این شرایط از سال ۱۹۴۸ تاکنون بی سابقه بود. سوال اساسی، منطقی و واقع بینانه از همه افرادی که مقیم لبنان هستند و از ملت عزیز لبنان آن است که چرا در طول ۱۵ سال گذشته، حمله هوایی از طرف اسرائیل رخ نداده است. آیا اسرائیل به قوانین بین المللی و قطعنامه‌های بین المللی پایبند است و از شورای امنیت می‌ترسد یا از اتحادیه عرب یا سازمان همکاری اسلامی یا از افکار عمومی می‌ترسد؟ آیا اصول اخلاقی و دینی و تعهد آن‌ها اجازه چنین کاری را به آن‌ها نمی‌دهد؟ بدون شک نه. کودکان هم پاسخ این سوال را می‌دانند. آنچه که مانع از آن شد و مانع از آن می‌شود که دشمن اسرائیلی، حملات هوایی به لبنان در طول ۱۵ سال داشته باشد، به سادگی، ترس دشمن از روبرو شدن با واکنش و درگیری بزرگ و گسترده با مقاومت در لبنان بود. این موضوع صرفنظر از آن است که آیا این درگیری به نبرد منطقه‌ای تبدیل خواهد شد یا نه؟ این موضوع را کنار بگذارید، ترس از نبرد با لبنان کافی بود. دشمن دغدغه بزرگی به نام درگیری و نبرد با لبنان دارد. گذشته از مسئله حملات هوایی، در طول ۱۵ سال گذشته هر روز شنیده ایم که همه مقامات سیاسی رژیم دشمن، ژنرال‌های نظامی و بازنشسته، خبرنگاران، روزنامه نگاران و شخصیت‌های حزبی، لبنان را تهدید می‌کنند که ما لبنان را ویران خواهیم کرد و شما را به عصر حجر بر خواهیم گرداند و لبنان را با خاک یکسان خواهیم کرد. هر چند که لبنانی‌ها در چند سال اخیر دیگر به حرف‌های اسرائیلی‌ها اصلا گوش و توجه نمی‌کنند. اما آن‌ها ۱۵ سال است که هیچ اقدامی انجام نداده اند. در اینجا هم این سوال مطرح است که آیا اخلاق، ترس از جامعه جهانی و شورای امنیت مانع اقدامات آن‌ها شده است یا ترس و وحشت از نتایج وقوع جنگ و پیامد‌های این جنگ مانع آن‌ها بوده است. چه چیزی مانع از آن شده است که این دشمن مستکبر، سلطه جو و وحشی را که مرتکب کشتار‌ها می‌شود و هیچ عامل بازدارنده اخلاقی، انسانی، بین المللی و قانونی در برابر آن وجود ندارد و شیطان بزرگ و قدرت‌های استکباری جهان از آن حفاظت می‌کنند، به لبنان حمله کند؟

سید حسن نصرالله افزود: متاسفانه بعضی کشور‌های عربی هم نه تنها در برابر دشمن سکوت می‌کنند، بلکه کشور‌های عربی که با دشمن روابط شان را عادی سازی کرده اند، از آن حفاظت می‌کنند. پاسخ این سوال، ترس دشمن از پیامد‌های جنگ و کشیده شدن واکنش‌ها به حد وقوع جنگ است. جنگی که ممکن است نتایجی برای جبهه داخلی، زیرساخت‌ها و ارتش دشمن به همراه داشته باشد که از آن آگاهی دارد. ارتش دشمن، شکست، ضعف و سستی خودش را در جنگ ژوئیه ثابت کرد. نخست وزیر فعلی اسرائیل، در آخرین روز‌های جنگ ژوئیه یک افسر نیرو‌های ذخیره ضد زره بود و با چشمان خودش، شکست ارتش اسرائیل را مشاهده کرد. ارتشی که در هر درگیری، نابود خواهد شد و فرو خواهد پاشید. دشمن همچنین نگران باقی مانده وجهه و شکوه خودش است. حتی اجازه بدهید که بگویم درباره موجودیت خودش هم می‌ترسد. دشمن امروز بیش از هر زمان دیگر، به علت آنچه در فلسطین و در منطقه رخ می‌دهد و به علت تحولات منطقه و افزایش قدرت محور مقاومت و نیز در نتیجه دودستگی و کشمکش‌های شدید داخلی و نفرت زیادی که بین صهیونیست‌های اشغالگر در فلسطین وجود دارد، یعنی در برابر اوضاع داخلی اش و در برابر پیشرفت محور مقاومت، همه در این رژیم درباره نگرانی در مورد موجودیت آن سخن می‌گویند. رئیس، نخست وزیر، ژنرال ها، نویسندگان و بنیاد‌های مطالعاتی اسرائیل در این مورد سخن می‌گویند؛ بنابراین ترس آن از نتایج درگیری، مانع از تعرض شد. این موازنه بازدارندگی است که جنگ ژوئیه ایجاد کرد و این چیزی است که از لبنان حفاظت می‌کند.

دبیر کل حزب الله لبنان گفت: از همه لبنانی‌ها سوال می‌کنم، اگر به عقل و وجدان و بصیرت خود صرفنظر از خصومت ها، دشمنی‌ها و کینه‌ها و محاسبات حزبی و طایفه‌ای و مذهبی، بازگردید و بخواهید به این سوال پاسخ دهید که چه چیزی عامل بازدارنده و مانع تعرض این دشمن وحشی به لبنان بوده است؟ چه چیزی در طول ۱۵ سال گذشته مانع آن بوده است؟ پاسخ منصفانه‌ای به خودتان و به طرفداران تان بدهید. پاسخ روشن است و هیچ کسی پاسخ و منطق دیگری برای این سوال ندارد. ما درباره یک مسئله ملموس با مردم سخن می‌گوییم و ادعا و شعاری مطرح نمی‌کنیم و سخنرانی‌های توخالی نمی‌کنیم و رؤیا و آرزویی را بیان نمی‌کنیم. به همین علت همواره به ویژه پس از سال ۲۰۰۶، مسئله اصلی برای دشمن اسرائیلی، موضوع سلاح مقاومت و پیشرفت مقاومت در لبنان بوده است.

وی افزود: حداکثر آرزوی دشمن آن است که روزی فرا برسد که خلع سلاح صورت گیرد و لبنان بدون مقاومت و بدون سلاح مقاومت شود. پس از ناکامی نظامی و پس از استفاده از همه ابزار‌های نظامی و امنیتی، تلاش می‌کند از فشار‌های بین المللی، آمریکایی، غربی و عربی در همه زمینه‌های سیاسی، روانی، اقتصادی، مالی و معیشتی استفاده کند تا لبنان را وادار کند که هیچ قدرت محافظ و سلاحی نداشته باشد و از رویارویی عاجز باشد و بتواند هر کاری می‌خواهد در لبنان مانند پیش از سال دو هزار، انجام دهد. این حداکثر خواست آنهاست. متاسفانه بعضی گروه‌ها در لبنان می‌دانند یا نمی‌دانند، به دشمن برای تحقق این هدف کمک می‌کنند. زیرا می‌خواهند لبنان ضعیف باشد و قدرت لبنان را در ضعف آن می‌بینند. حداقل خواست دشمن هم جلوگیری از افزایش قدرت مقاومت است. بدون شک دشمن در رسیدن به خواست حداکثری خودش شکست خورد و حتی در رسیدن به حداقل خواسته اش هم شکست خورد. زیرا از سال ۲۰۰۶ تا امروز، قدرت مقاومت از نظر تعداد، تجربه، دانش، افزایش کارآیی و سطح آموزش بیشتر شده است. امکانات تسلیحاتی و موشکی مقاومت هم افزایش یافته است تا جایی که تعداد زیادی موشک‌های نقطه زن در اختیار دارد که دشمن آن را همانطور که بنی گانتس وزیر جنگ چند هفته پیش با صراحت به آن اذعان کرد، تهدیدی برای موجودیت خودش می‌داند. گفتم که دشمن در شرایط نگرانی و تهدید برای موجودیت خودش قرار دارد. آن‌ها در این زمینه ناکام ماندند.

سید حسن نصرالله تصریح کرد: بعضی حملات هوایی که در سوریه رخ می‌دهد، برای یاری رساندن به گروه‌های مسلح است. بعضی از آن‌ها برای هدف قرار دادن نیرو‌ها و امکاناتی است که با گروه‌های مسلح تکفیری مبارزه می‌کنند. بعضی از آن حملات هوایی هم برای هدف قرار دادن امکانات و توانمندی‌هایی است که به دست مقاومت می‌رسد. همه این حملات هوایی، به هیچ وجه نتیجه‌ای نداشته و فقط خسارت‌ها و شهدایی بر جای گذاشته است. اما درباره تحقق هدف دشمن، نتوانستند دستاوردی نه در تضعیف نیرو‌های سوری و نیرو‌های متحدان در مقابله با گروه‌های مسلح و نه جلوگیری از افزایش قدرت حزب الله و دستیابی آن به امکانات پیشرفته، داشته باشند. در عین حال، دشمن تلاش می‌کند در صحنه میدانی به شیوه‌ای عمل کند که موازنه بازدارندگی ضعیف و کمرنگ شود و از بین برود. این چیزی بود که در دو روز گذشته رخ داد. دشمن تلاش می‌کند به تدریج و با هر حادثه، اوضاع را به شرایط گذشته بازگرداند. اینجا و آنجا حملات هوایی انجام دهد و مردم سکوت کنند و حملات هوایی از سر گرفته شود. با بمباران مناطق باز آزاد کردند، زیرا تصور می‌کردند که حساسیت برانگیز نخواهد شد و سپس اهداف مسکونی یا تجهیزات را بمباران کنند یا زیرساخت‌های لبنان را هدف قرار دادند و اگر در برابر آن هم سکوت شود، کماندو‌های خودشان را شبانه به لبنان اعزام کنند. به همین علت، آنچه چند روز پیش رخ داد، بسیار خطرناک است. این تحول بسیار خطرناک، در طول ۱۵ سال گذشته رخ نداده بود.

وی در ادامه گفت: می‌خواهیم بگوییم که ماجرا و داستان چیست. موشک‌های ناشناس به طرف کریات شمونه شلیک شد و یک یا دو موشک به زمین‌های کشاورزی اصابت کرد و دشمن، با حملات توپخانه‌ای پاسخ داد که فقط به محل شلیک موشک‌ها نبود، بلکه مناطق دیگر هم گلوله باران شد. مانند همیشه ما این موضوع را رها کردیم تا ارتش و یونیفیل مسئله را پیگیری و تماس‌هایی را برقرار کنند. اما نیمه شب پنج شنبه، دو حمله هوایی به منطقه الجرمق و یک حمله هوایی به منطقه الشواکیر نزدیک اردوگاه الراشدیه داشت. در لبنان، بعضی از مردم اصلا خبر دار نشدند. بعضی از مردم که بزرگان، مسئولان و سران محسوب می‌شوند و در کاخ‌ها و برج‌های مجلل خودشان زندگی زندگی می‌کنند، چیزی احساس نکردند. اما روستا‌ها و شهرک‌های اطراف منطقه‌ای که نیمه شب هدف حمله هوایی قرار گرفت، یک شب وحشت بزرگ را پشت سر گذاشتند. دشمن به عمد نیمه شب این حمله را انجام داد تا مردم را بترساند. این شرایط طبیعی است که زنان و کودکان و مردمی که نیمه شب در خانه هایشان خوابیده بودند، از این حملات بترسند. آن‌ها با صدور بیانیه‌ای اعلام کردند در حملات هوایی، زمین‌های باز را هدف قرار دادند. ما در بیانیه خودمان از همان عبارت استفاده کردیم. ارزیابی دشمن آن بود که این حمله، بدون پاسخ خواهد ماند و فضای کلی کشور لبنان با توجه به دودستگی‌های سیاسی، وضع دولت و اوضاع اقتصادی و کمبود سوخت، بنزین، دارو و مواد غذایی و لغو یارانه‌ها شرایطی را ایجاد کرده است که کسی به فکر معادلات و موازنه بازدارندگی نخواهد بود و دشمن خواهد توانست از معادلاتی که لبنان و مقاومت با قدرت خون و فداکاری و پایداری در ۱۵ سال پیش به آن تحمیل کرد، عبور کند. در اینجا باید تصمیم گیری می‌شد و باید اقدام عملی صورت می‌گرفت و پاسخ مناسب داده می‌شد. اجازه بدهید شیوه تفکر را بیان کنم، مشکلی نیست که دشمن هم آن را بفهمد، اما من آن را برای دوست یعنی برای ملت ما توضیح می‌دهم.

وی خاطر نشان کرد: زمانی که عملیات تجاوزگرانه‌ای رخ می‌دهد که نیازمند پاسخ دادن است، ما این عملیات را به دو دسته تقسیم می‌کنیم. یک نوع عملیاتی است که متغیر زمان در آن ریشه‌ای نیست. یعنی اگر پاسخ دادن به آن، یک یا دو هفته و یک یا دو ماه به تعویق بیفتد، مشکلی نیست. به عنوان مثال، زمانی که برادر ما علی محسن در سوریه شهید شد، گفتیم که ما معادله‌ای در نظر داریم که بر اساس آن عمل خواهیم کرد. با صراحت و به طور علنی موضع گیری کردیم و در آن زمان، اسرائیل به مدت یک تا دو ماه این پا و آن پا می‌کرد و منتظر و نگران بود. جوانان ما در همه منطقه در مزارع شبعا و در مرز‌ها فعال بودند. ما محدودیتی نداشتیم که فقط در مزارع شبعا عمل کنیم، بلکه از الناقوره تا جبل الشیخ، بعضی از گروه‌های مشخص در مقاومت، ماموریت داشتند عملیات قصاص را از دشمن به علت قتل برادر ما در دمشق، اجرا کنند. اما تدابیر دشمن و پنهان شدن دشمن حتی تا عمق چند کیلومتری، (مانع از آن شد)، با توجه به اینکه ما به دنبال عملیات تضمین شده بودیم و نمی‌خواستیم فقط یک موشک یا گلوله شلیک کنیم، اما بی نتیجه باشد و هدف ما قتل یکی از سربازان اسرائیلی در مقابل قتل برادرمان بود، با صراحت می‌گویم، اما پس از گذشت دو ماه، هدفی پیدا نشد. تصمیم اتخاذ شده بود و جوانان در صحنه میدانی حضور داشتند، اما هدفی پیدا نشد. به خاطر بیاورید که در آن روزها، ربات‌هایی را می‌آوردند و لباس بر تن آن‌ها می‌کردند تا ما به اشتباه بیفتیم و فکر کنیم سرباز دشمن است و آن را هدف قرار دهیم و تصور کنیم که یک سرباز را کشته ایم. پس از آن به این نتیجه رسیدیم که مسئله را به آینده موکول کنیم. همچنین زمانی که برادر محمد طحان در روز‌های نبرد شمشیر قدس شهید شد. در اینجا، زمان موضوع ریشه‌ای نیست، هر چند که عامل مهمی است.

سید حسن نصرالله در ادامه سخنان خود افزود: اما در نوع دوم تجاوزگری که به پاسخ نیاز دارد، زمان عامل ریشه‌ای است. یعنی پاسخ دادن در زمان دیگر باعث می‌شود که ارزش و تاثیر پاسخ از بین برود. آنچه شب پنج شنبه رخ داد از این نوع بود. یعنی اگر پاسخ دادن به حمله هوایی اسرائیل به جنوب  لبنان، به زمان دیگری موکول می‌شد، پاسخی که در آینده صورت می‌گرفت، بی ارزش بود. ارزش پاسخ آن بود که سریع باشد. به همین علت، واکنش سریعی نشان دادیم.

وی گفت: ممکن است کسی سوال کند تفاوت بین گرفتن انتقام و خونخواهی شهدای ما با تعامل با حمله هوایی چیست؟ زیرا می‌دانید که فیلسوف‌های سیاسی زیادی هستند که پاسخ سریع را به مسایل منطقه ای، بین المللی و نبرد دریاها، وین و مذاکرات هسته‌ای مرتبط می‌کنند. من همواره به شما گفته ام که ایران و جمهوری اسلامی برای دفاع از خودش یا مقابله با دشمنانش، قدرت و شجاعت، استحکام و شفافیت لازم را در اختیار دارد و نیازی به متحد و دوست ندارد و اقدام لازم را به صورت علنی انجام می‌دهد و آن را اعلام می‌کند و مسئولیت آن را برعهده می‌گیرد.

سید مقاومت همچنین خاطر نشان کرد: پاسخ روز گذشته ما به حمله هوایی مستقیم اسرائیل به جنوب لبنان بود که نخستین بار در ۱۵ سال گذشته رخ داد. پاسخ ما، عملکرد و هدف روشنی داشت. ما به سراغ پاسخ دادن رفتیم و شرایط را به خوبی بررسی کردیم. دشمن می‌گوید این پاسخ سنجیده بود و دوست می‌گوید این پاسخ سنجیده بود، بلکه درست است که این پاسخ سنجیده بود. زیرا ما مسایل را مطرح و بررسی می‌کنیم و با تفکر و بحث و رایزنی، تصمیم گیری می‌کنیم. ما منفعلانه عمل نمی‌کنیم. هیچ کسی در بین ما به تنهایی تصمیم گیری نمی‌کند. ما مسایل خودمان را به خوبی بررسی می‌کنیم. دشمن گفت، به یک زمین باز حمله کرده و می‌داند که چه کاری انجام داد؛ بنابراین باید به یک زمین باز پاسخ می‌دادیم. دشمن به غیرنظامیان یا اهداف نظامی حمله نکرد، بلکه یک زمین باز را هدف قرار داد؛ بنابراین باید به سراغ یک زمین باز می‌رفتیم. با شفافیت می‌گویم تا دشمن هم مسئله را بداند که ما گزینه‌هایی داشتیم تا زمین‌های باز در مزارع اشغالی شبعا، زمین‌های باز در شمال فلسطین اشغالی و زمین‌های باز در منطقه اشغالی جولان را هدف قرار دهیم. البته از لبنان و نه سوریه، حمله کنیم. ما دیروز یک منطقه باز در منطقه مزارع شبعا را انتخاب کردیم. تا این پیام را بدهیم که پاسخ ما درجه بندی شده است و ممکن است بعدا به سراغ پاسخ درجه بالاتر برویم. ما زمین‌های باز را در مزارع شبعا انتخاب کردیم و به پایگاه‌های نظامی حمله نکردیم، بلکه اطراف پایگاه‌های نظامی را هدف قرار دادیم. ما به این علت مزارع شبعا را انتخاب کردیم که یک منطقه نظامی است و در آن، غیرنظامیان و کشاورزان حضور ندارند. زیرا زمین‌های باز دیگری هم وجود دارد که ممکن است کشاوز یا دهقانی در آن باشد. ما همه چیز را با دقت محاسبه کردیم. تصمیم گرفتیم عملیات را در روز اجرا کردیم. تصادفی نبود که عملیات در روز صورت گرفت. ما شبانه حمله نکردیم، زیرا در واقع نمی‌خواهیم بین مردم و اهالی منطقه و زنان و کودکان، ترس و وحشت ایجاد شود. یعنی در حالی که مردم خواب هستند، موشک شلیک شود. ما به عمد عملیات را روزانه اجرا کردیم، با اینکه برادران مان به خطر می‌افتادند، اما این کار را انجام دادیم تا مردم احساس ترس و وحشت نکنند و شبانه از خانه هایشان خارج نشوند و به خیابان‌ها نیایند. ما تا این اندازه، به فکر مردم و احساسات مردم هستیم حتی تا با اینکه برادران رزمنده ما به خطر می‌افتادند. ما موشک به سوی منطقه هدف شلیک کردیم و بیانیه‌ای صادر کردیم و مسئولیت آن را به طور رسمی برعهده گرفتیم. زیرا ما به اندازه‌ای شجاع هستیم که مسئولیت اقدامات خودمان را برعهده بگیریم. همانطور که بیانیه ما و حمله موشکی ما، مکمل یکدیگر برای پیامی بودند که می‌خواستیم دشمن آن را بفهمد. پاسخ ما پنهانی و سری نبود، بلکه پاسخ ما آشکار و علنی و صریح بود و پیام آن هم روشن است که شما یک زمین باز را هدف قرار دادید، پس ما هم به یک زمین باز حمله کردیم. ما مانند شما نیروی هوایی در اختیار نداریم و موشک داریم، پس موشک شلیک کردیم.

سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه سخنرانی خود به مناسبت پانزدهمین سالگرد پیروزی مقاومت در جنگ ۳۳ روزه گفت: هدف از عملیات روز جمعه، تثبیت قواعد درگیری و معادلات موجود بود. ما نمی‌خواهیم معادله جدیدی اختراع کنیم. امروز و روز گذشته در رسانه‌های اسرائیلی ادعا کردند حزب الله خواهان تحمیل معادله جدیدی است. خیر؛ ما معادلات قدیم را فقط به خاطر حفاظت از کشورمان تثبیت کردیم، معادلاتی که دشمن می‌خواست آن‌ها را نقض کرده و ساقطشان کند. ما در عملیات روز جمعه خواستیم عملا و در میدان و نه فقط در گفتار به دشمن بگوییم هر حمله هوایی اسرائیل به لبنان حتما با پاسخ مناسب و متناسب مواجه خواهد شد. زیرا ما در کمال شفافیت می‌خواهیم هدف محافظت از کشورمان را محقق سازیم. این تهدید همان چیزی است که دشمن باید هنگام فکر کردن به هر گونه حمله هوایی احتمالی در هر زمانی و به هر هدفی در لبنان در نظر داشته باشد. حملات هوایی دشمن به فلات (حد فاصل بیروت و مرز سوریه)، رشته کوه ها، شمال، بقاع، جنوب، جبل لبنان و همه خاک لبنان، همه ساکنان و همه مساحت لبنان مطلقا ممنوع است و ما به شیوه مناسب و متناسب به آن پاسخ خواهیم داد. قاعده این است که فضای باز نظامی در مقابل فضای باز نظامی؛ و اگر دشمن بمباران کند ما نیز بمباران می‌کنیم.

با توجه به تحولات روز گذشته باید بر نکات زیر تأکید کنم:
نخست: ما به هیچ عنوان و با وجود احتمال تلفات و خطرات بسیار، در یادآوری و نمایش دستاورد‌های مقاومت و لبنان در جنگ تموز ۲۰۰۶ تفریط و کوتاهی نخواهیم کرد؛ زیرا هرگونه کوتاهی در این خصوص باعث می‌شود دشمن بار دیگر به خود اجازه تعرض به لبنان بدهد. تلفات حداقلی امروز از تلفات بزرگ در آینده بهتر است. زیرا اگر دشمن قصد تعرض به کشور کند، تلفات و خسارت‌ها و ذلت زیادی متحمل خواهد شد.
دوم: من پیشتر به دشمن گفتم چنین تصور نکنید که حزب الله و مقاومت در لبنان، سرگرم اوضاع داخلی و اختلافات داخلی، فقدان دولت، مشکل بنزین و مازوت و مواد غذایی و دارو است و از این رو هیچ اقدام، واکنش و پاسخی در جبهه میدانی نخواهد داشت. پیام عملیات روز گذشته واضح بود. اوضاع داخلی لبنان هر اندازه سخت، پُرفشار و بد باشد، ما حمایت از لبنان را مسئولیت نخست خود می‌دانیم و به این مسئولیت عمل کرده و از کشور و ملت خود محافظت خواهیم کرد. همچنین به دشمن می‌گویم بر روی فشار‌های وارد بر مردم لبنان و زادگاه و قلمرو مقاومت و اختلافات داخلی لبنان درباره مقاومت حساب باز نکنید. زیرا اختلافات داخلی لبنان درباره مقاومت، موضوعی قدیمی است. قبل از سال ۱۹۸۲ و دهه ۷۰ و ۶۰ و بعد از ۱۹۸۲ و ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ تا به امروز همه سخنان درباره اجماع ملی بر روی مقاومت، ادعای نادرستی بوده است. هیچ زمانی در لبنان اجماع کامل درباره مقاومت علیه اشغالگری اسرائیل وجود نداشته است. من همیشه این سخن را گفته ام. از این رو با وجود تمام اختلافات داخلی درباره مقاومت، همه احزاب و گروه‌های مقاومت سال ۱۹۸۵ ارتش دشمن را شکست دادند و آن را از جبل لبنان، ضواحی، بیروت، صیدا، صور، نبطیه و بقاع غربی اخراج کردند. همه احزاب و گروه‌های مقاومت با وجود اختلافات داخلی لبنان، عقب نشینی ذلیلانه را در سال ۲۰۰۰ بر دشمن تحمیل کردند. در سال ۲۰۰۶ نیز مقاومت با وجود اختلافات داخلی لبنان، پیروزی تاریخی را علیه دشمن ثبت کرد. از این رو روی اختلافات داخلی لبنان حساب باز نکنید و از برخی جزئیات اشتباه که اینجا و آنجا حاصل می‌شود، شاد نشوید.‌ای دشمن به شما می‌گوییم که هرگز بر زادگاه و قلمرو اصلی مقاومت حساب باز نکنید. چرا که اهالی این قلمرو روز جمعه به ما می‌گفتند بیایید و از خانه‌های ما اسرئیل را هدف قرار دهید. روی ساکنان این قلمرو حساب باز نکنید چرا که آن‌ها ممکن است آزرده و متأثر شوند و درباره عملکرد سیاسی ما در داخل، برخی ائتلاف‌های سیاسی و برخی رفتار‌های ما ملاحظاتی داشته باشند؛ اما در مورد مسئله مقاومت، مخلص و وفادار هستند و ایمان دارند تنها گزینه برای محافظت و دفاع از آنان و دفاع از کشور، مناطق جنوبی و حاکمیت، امنیت، امان و سلامت لبنان، مقاومت و سلاح مقاومت و رزمندگان آن است. همچنین از اموری که باید بر آن تأکید کنم این است که به هر حال در ۴۰ سال گذشته و سال‌های قبل از آن شاهد این حقیقت بوده ایم که محیط پذیرای مقاومت در گذشته و حال اهل صبر، بصیرت، تحمل، فداکاری و استقامت بوده و هستند.

سوم: تحولات و عملیات روز جمعه، پاسخ به حملات هوایی اخیر به خاک لبنان بود و هیچ ارتباطی با شهادت دو برادر عزیز و بزرگوار یعنی "علی کامل محسن" و "محمد قاسم طحان" ندارد. یکی از تحلیلگران رژیم صهیونیستی به اشتباه این دو پرونده را به هم ربط داده بود. خیر؛ ما در بیانیه خود پس از عملیات روز جمعه اسم این دو برادر را به خاطر بزرگداشت و یادآوری باز بودن پرونده آن‌ها ذکر کردیم. امروز نیز می‌گویم پرونده شهادت این دو برادر همچنان بین ما و دشمن باز بوده و برای تسویه حساب آن فقط مسئله زمان مطرح است.

چهارم: می‌خواهم به دشمن بگویم دایره گزینه‌ها و انتخاب‌های ما باز است. هر چند من درباره هر گونه حمله به خاک لبنان به دشمن هشدار می‌دهم، اما اگر حمله هوایی حتی در فضای باز نظامی صورت گیرد، به معنای ان نیست که پاسخ ما به آن در فضای باز نظامی در مزارع شبعا خواهد بود. ممکن است پاسخ ما در فضای باز نظامی در شمال فلسطین اشغالی باشد. اگر حمله هوایی به لبنان صورت گیرد، کشاورزان و غیرنظامیان در همه مناطق فلسطین اشغالی باید آن مناطق را تخلیه کنند. ممکن است پاسخ ما در منطقه الجلیل و جولان اشغالی لبنان باشد. اما زمان آن با توجه به ارزیابی‌ها و منافع تعیین می‌شود. از این رو دست ما باز است و ما به معادله حمله انحصاری به مزارع شبعا در مقابل حمله هوایی دشمن پایبند نیستیم. مزارع شبعا یکی از مصادیق فضای باز نظامی است که ما می‌توانیم در آن به دشمن پاسخ دهیم.

پنجم: ما همیشه می‌گوییم در پی جنگ نیستیم و به جنگ تمایل نداریم. اما برای آن آماده ایم و از آن ترس و هراسی نداریم و هر روز منتظرش هستیم و ان شاء الله در هر جنگی پیروز خواهیم شد؛ زیرا پیروزی، وعده خدا و رسول او است. من به شما تأکید می‌کنم بزرگترین حماقت دشمن این است که تصمیم بگیرد با لبنان وارد جنگ شود.

ششم: هنگامی که تخلف خطرناک و حملات هوایی دشمن در جنوب لبنان صورت گرفت، جامعه بین المللی سکوت کرد و بسیاری‌ها در لبنان به ویژه مدعیان حاکمیت سکوت کردند. آن‌ها پس از پاسخ قاطع، واضح، علنی، آشکار و شجاع مقاومت اسلامی لبنان هاج و واج ماندند و برای مردم و کشور اشک تمساح ریختند. نمی‌خواهم به این‌ها پاسخ بدهم یا با آنان وارد مجادله شوم، زیرا این جدل بی نتیجه است. هر یک از ما توجهات و نظرات خود را دارد و از ۴۰ سال پیش و حتی پیشتر از آن چنین بوده است. از این رو نیازی به پاسخ به آنان نیست و هر کسی گزینه خود را انتخاب کرده است و حتی اگر پیامبران و رسولان نیز بیایند و همه واقعیت‌ها در مقابل مردم روشن شده و چشم‌های آن‌ها به روی حقایق باز شود، هر طرفی به موضعگیری و وابستگی‌های خود پایبند خواهد بود.

سید مقاومت در ادامه افزود: من قصد نداشتم به حادثه روز جمعه در منطقه "شویا" بپردازم,، ولی به علت اهمیت و خطرات و پیامد‌های آن وظیفه خود دانستم هر چند سریع به آن بپردازم. در چارچوب حوادث روز جمعه و هنگام بازگشت گروهی از رزمندگان مقاومت از انجام مأموریت خود و عبور از شهرک شویا، آن‌ها هدف حمله قرار گرفتند و آن ماجرا اتفاق افتاد. من می‌خواهم برای پند گرفتن از این حادثه و همچنین معالجه آن، به این حادثه بپردازم. زیرا دشمن بر روی این حادثه حساب زیادی باز کرده و ظاهرا خیلی از آن خوشحال است. به هر حال این حادثه دشمن را شاد و دوست را ناراحت کرد. درباره این حادثه به ما تهمت زدند که جوانان مقاومت از یک منطقه مسکونی و از میان خانه‌ها به سوی دشمن راکت شلیک کردند و گواه این ادعا، وجود ۱۱ یا ۱۲ راکت در راکت انداز بوده است. بدتر از اصل حادثه‌ای که در شویا رخ داد، فیلم گرفتن و انتشار آن در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها بود که باعث سر و صدای زیادی در کشور شد. من این مسئله را پنهان نمی‌کنم. من شخصی آرام با تحمل بالا هستم که سریع خشمگین نمی‌شوم و به سرعت تصمیم گیری نمی‌کنم و همیشه از برادران می‌خواهم که تصمیمات سریع اتخاذ نکنند. با این وجود، من با مشاهده حوادث شویا خیلی متأثر و ناراحت شدم، چه برسد به مردم که مسئولیت من بر عهده شان نیست و لازم نیست آنگونه که من باید بر اعصابم مسلط و آرام باشم، بر خود مسلط و آرام باشند. این حادثه و فیلم گرفتن و انتشار آن، اقدامی شرم آور، ننگین و ناراحت کننده و بسیار بد بود. این فیلم را گرفتند و در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در آن دمیدند و جوری رفتار کردند که انگار مچ حزب الله را گرفته اند. اما این، کذب آشکار است. در هر حال بعدا فیلم خودرو راکت انداز (از سوی مرکز اطلاع رسانی نظامی حزب الله) منتشر شد در حالی که همان ماشین راکت انداز را که در شویا متوقف کرده بودند، در میان دره‌ها و باغ‌ها و به دور از روستا‌ها و خانه‌های مسکونی و در حال حمله به دشمن نشان می‌داد. اما شما هنگامی که با دشمنان و افراد کینه توز مواجه هستید، آن‌ها منتظر نمی‌مانند تا درست و غلط ماجرا را بفهمند بلکه فقط به دنبال رسواسازی هستند. نکته دوم این است که راکت‌های باقی مانده در راکت انداز، نشانه انضباط رزمندگان مقاومت است. زیرا در راکت انداز ۳۱ یا ۳۲ راکت وجود داشت و قرار بر این بود که فقط ۲۰ راکت شلیک شود. اگر رزمندگان منضبط نبودند، هر ۳۲ راکت را شلیک می‌کردند و خالی برمی گشتند. اگر شما تصاویر منتشر شده را نگاه کنید و دهانه‌های خالی راکت انداز را بشمارید، می‌بینید ۲۰ راکت شلیک شده است که همان راکت‌های شلیک شده به مناطق اشغالی در مزارع شبعا است. از این رو، خودرو راکت انداز پس از شلیک راکت‌ها در شویا متوقف شد. رزمندگان ۲۰ راکت را شلیک کردند و سایر راکت‌ها به علت پایبندی و انضباط آنان در قبال دستورات نظامی، در راکت انداز باقی ماند. اقتضای فضای نظامی نیز همین است.

سید مقاومت در ادامه گفت:  دیروز پس از صدور بیانیه مقاومت گفتند نیازی به توضیح و توجیه نیست، اما من نمی‌خواهم توضیح دهم بلکه می‌خواهم از باب احترام به مردم و ذهنیت و افکار عمومی ماجرا را شرح دهم که چرا ما در آن دره و به دور از مناطق مسکونی راکت‌ها را شلیک کردیم. من به اهالی شویا و الحصیبا و همه روستا‌های غیر شیعه می‌گویم، اگر می‌توانستیم منطقه اشغالی هدف قرار گرفته را از روستا‌های شیعه نشین به صورت دقیق و مشخص هدف قرار دهیم، این کار را می‌کردیم. اگر می‌توانستیم این راکت‌ها را از خانه‌های خود شلیک کنیم، این کار را به خاطر محافظت از همه لبنان و همه مردم و طوایف آن انجام می‌دادیم. اما منطقه محل شلیک راکت‌ها در داخل مزرعه‌هایی بود که منطقه نظامی است و در آن کشاورزان و غیرنظامیان حضور نداشته اند. شما می‌دانید ما مناطق اشغالی را با کاتیوشا هدف قرار دادیم و اگر غیر از این منطقه را برای شلیک انتخاب می‌کردیم، ممکن بود این راکت‌ها به جا‌هایی شلیک شوند که نمی‌خواستیم به آن اصابت کند یا ممکن بود به مناطق مسکونی اصابت کند و ما را به تقابلی ناخواسته با دشمن بکشاند. از این رو جغرافیا و عملکرد نظامی حکم می‌کرد ما این راکت‌ها را از این مناطق شلیک کنیم، قطعا نه به خاطر اینکه در مجاورت یک روستای دروزی یا مسیحی یا سنی قرار داشته است. بسیار عیب و عار است که کسی با این زبان سخن بگوید یا چنین تصور کند و ما را بر این اساس متهم کند. درباره حادثه شویا باید بگویم به نظرم این یک حادثه ساده و گذرا نبوده است و معانی و نشانه‌های خطرناکی با خود دارد. همچنین باید این موضوع را نیز در نظر داشته باشیم که رزمندگان مقاومت جوانانی بودند که سلاح در اختیار داشتند و تعداد کسانی که آن‌ها را محاصره کرده بودند، زیاد نبودند و با انگشت شمرده می‌شدند. با وجود این، رزمندگان جوان ما بالاترین درجات صبر، انضباط و آگاهی را از خود نشان دادند. این همان رزمندگان مقاوم و شریف هستد که با قلب و وجدان شان حامی ملت، وطن و کشورشان هستند. این‌ها باید گرامی داشته شوند چرا که با شجاعت و خون خود از همه شما دفاع کردند و در روز روشن که ممکن بود پهپاد‌ها یا جنگنده‌های اسرائیلی آن‌ها را هدف قرار دهند و به شهادت برسانند، در مقابل حمله کنندگان به خود، صبر و بصیرت، آگاهی، انضباط و حکمت را به نمایش گذاشتند. من روز جمعه هنگامی که این فیلم را مشاهده کردم، آرزو کردم‌ای کاش می‌توانستم به این برادران برسم و دست‌ها و پیشانی‌های آنان را ببوسم و عرق از جبین شان پاک کنم، زیرا این جوانان، شرف و ضامن لبنان و نماینده واقعی لبنان و انسان واقعی در این کشور هستند و کسانی که به آنان حمله کردند، در عالم دیگری سیر می‌کردند. خود را کنترل می‌کنم که از عبارت‌های دیگر استفاده نکنم.

وی در ادامه تصریح کرد: آنچه روز جمعه در شویا اتفاق افتاد، بسیار بسیار بسیار اتفاق بدی بود. طبیعتا انصاف حکم می‌کند بگوییم این ساکنان شهرک شویا نبودند که به رزمندگان جوان مقاومت حمله کردند. خیر، بلکه حمله کنندگان یک گروه مشخص با اسامی و چهره‌های شناخته شده بودند. من به شما تأکید می‌کنم شماری از ساکنان شویا از این برادران دفاع کردند و شماری از اهالی شویا برادران را از میان این حمله کنندگان نجات دادند. برادران ما ۸ نفر بودند در حالی که هنگام رسیدن نیرو‌های ارتش ۴ نفر در محل حضور داشتند و اهالی شریف این شهرک به ۴ نفر دیگر کمک کردند تا از دست حمله کنندگان نجات یابند. همچنین نهاد‌های مردمی و شهرداری این شهرک نیز در خصوص حادثه بیانیه واضحی در خصوص حادثه صادر کردند. من اینجا باید از همه مراجع، رهبران دینی و سیاسی و مردمی طایفه موحد دروز به علت موضع گیری، اظهارات و اقدامات مسئولانه شان قدردانی کنم. همچنین از همه نیرو‌های ملی، احزاب، نیرو‌های سیاسی، کمیته ها، شخصیت‌ها و همه کسانی که تأیید و همبستگی خود را با مقاومت اعلام نموده و رفتار ننگین حمله کنندگان را محکوم کردند، قدردانی کنم. این مسئله، شایسته تقدیر و شکرگزاری است و چه بسا این حادثه، ناخواسته سودمند واقع شود چرا که با اعلام همبستگی گسترده با مقاومت و حقش در پاسخ روز جمعه به دشمن همراه شد. مشکل ما فقط با گروهی است که عامل این حمله بودند. ما با سایر اهالی شهرک شویا مشکلی نداریم و از وفاداری آن‌ها اطلاع داریم و می‌دانیم شماری از شهدای مقامت ملی در این شهرک هستند و در این شهرک رزمندگان مقاومت و هواداران آن حضور دارند. از این رو به طرف‌هایی که با مقاومت اعلام همبستگی می‌کنند و به دوستداران مقاومت می‌گوییم اهالی شهرک شویا را مسئول این حمله ندانید، بلکه ابلهانی که این حمله را مرتکب شدند مسئول بدانید. به علاوه، اتهام زنی کلی به یک طایفه یعنی طایفه موحد دروز، در چارچوب تلاش دوباره برای ایجاد اختلافات، حساسیت ها، خصومت‌ها و کینه توزی‌ها قرار دارد و باید در این خصوص مراقب و هوشیار باشیم. هر گونه پاسخ و واکنش نابجا به یک انسان بیگناه، اقدامی محکوم و مردود است.

دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه گفت: ما اهل قرآن، اسلام و دین هستیم که به ما می‌گوید "لا تزر وازرة وزر أخری" یعنی هیچ کسی گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد. از این رو باید کاملا مراقب باشیم. به ویژه در خصوص کسانی که می‌خواهند از هر حادثه‌ای در اینجا و آنجا برای شکل دادن نزاع بین مسلمان و مسیحی، سنی و شیعه یا شیعه و دروزی سوء استفاده کنند. ما باید در این خصوص بسیار هوشیار باشیم. اما درباره کسانی که به برادران ما حمله کردند باید بگویم آن‌ها فقط راهزن نیستند، بلکه سارق نیز هستند، زیرا ابزارها، تجهیزات و سلاح برادران ما را به سرقت بردند و برادران ما را زدند و به آنان حمله کردند، به رویشان سلاح کشیدند و با صدا و تصویر ثبت شده است که مردم را به قتل برادران ما و آویختن آن‌ها بر تیر‌های برق تحریک کردند. دستگاه‌های امنیتی باید از این مجرمان بازجویی کنند و آن‌ها باید در مقابل دادگاه مؤاخذه شوند. اما فضای عمومی آن منطقه باید با حکمت، موعظه حسنه و مداخله مشایخ بزرگوار، رهبران سیاسی و مراجع دینی مورد توجه قرار گیرد تا شهرستان حاصیبا و مناطق مرزی به انسجام و صفا و تکامل خود بازگردد چرا که همه طوایف در آن مناطق به یک اندازه در دایره تهدید و حمله اسرائیل هستند.
دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه سخنرانی خود درباره انفجارمهیب بندر بیروت نیز گفت: موضوع سوم موضوع بندر بیروت است که اولین سالگرد انفجار آن است. بار دیگر به خانواده‌های شهدای لبنان از همه طایفه ها، تسلیت عرض می‌کنم. همچنین به خانواده‌های شهدای سوری و سایر تابعیت‌ها نیز تسلیت می‌گویم و برای زخمی‌ها که هنوز از جراحات خود رنج می‌برند؛ از خداوند منان شفای عاجل می‌طلبم و برای همه صبر و تحمل و آرامش آرزومندم.
ما در حزب الله از همان لحظه اول، این حادثه را فاجعه‌ای ملی و مصیبتی انسانی دانستیم که همه شهروندان لبنان و برخی از شهروندان سوری و سایر تابعیت‌ها را هدف قرار داد. از همان لحظه اول هم و غم اصلی ما مرهم گذاشتن بر زخم‌ها و تشخیص شهدا و برداشتن آوار‌ها و جبران خسارت‌ها بود. پس از آن مسئله حقیقت و عدالت و کمک و دیه‌ها مطرح می‌شود. این رفتار هر کسی است که به طور منطقی رفتار کند. منطق انسانی، اخلاقی، دینی و میهنی باعث می‌شود هر فرد یا گروهی با این روش رفتار نماید.
اما چه چیز اتفاق افتاد؟ از همان لحظه اول و زمانی که هنوز مردم صدمه دیده و سرگشته بودند؛ کسانی که انفجار در منطقه آن‌ها رخ داده بود و در سایر مناطق هنوز نمی‌دانستند این انفجار است یا زلزله؟ رسانه‌های محلی و عربی مشهور و جریان‌های شناخته شده حزبی سیاسی و شخصیت‌ها و جمعیت‌های مشهور و شناخته شده در کشور قبل از اینکه بفهمند چه اتفاقی افتاده است؛ انگشت اتهام را به سمت حزب الله گرفتند. این اتهام بدون تحقیق و اطلاعات لازم صورت گرفت آن‌ها حزب الله و مقاومت را متهم کردند و گفتند موشک‌ها را در انبار شماره ۱۲ ذخیره کرده و این موشک‌ها منفجر شده اند و این فاجعه منجر رخ داده است. این انبار سلاح حزب الله است که در بندر بیروت منفجر شد و نتیجه آن صد‌ها شهید و هزاران زخمی و ویرانی‌های گسترده شده است.
سید حسن نصر الله در ادامه اظهار داشت: مردم از همان لحظه اول در این شرایط قرار گرفتند و این ادعا‌ها را می‌شنیدند از اینرو سوء استفاده‌های سیاسی آغاز شد. سوء استفاده‌هایی که هزینه آن را آمریکا و عربستان سعودی می‌پردازند و در خدمت اسرائیل است. سوء استفاده‌هایی که در راستای تسویه حساب‌های سیاسی داخلی نیز بوده است؛ بنابراین موج اتهامات بیشتر محور مقاومت را فرا گرفته بود.
وی افزود: اما تنها چند روز بعد مشخص شد که همه اظهارات مطرح شده درباره اینکه «موشک‌ها و سلاح‌ها و مهمات‌ها در انبار ۱۲ که متعلق به محور مقاومت یا غیر مقاومت است» اصلا واقعیت نداشته است. آن‌ها فورا سکوت کردند و زبان به کام گرفتند، اما ادعا‌هایی را که مطرح کردند نه تنها اصلاح نکردند بلکه عذرخواهی هم نکردند گویا هیچ ادعایی نکرده بودند. این در حالی است که آن‌ها ظرف چند روز توهین کردند، دشنام دادند، اتهام زنی کردند و از جمله حزب الله را به خیانت متهم و افکارعمومی را علیه حزب الله تحریک کردند به طوری که کشور به سمت فتنه کشیده می‌شد، اما پس از آنکه مشخص شد همه این‌ها دروغ و ادعای بی اساس است، گویا هیچ کاری نکرده اند و تنها سکوت اختیار کردند.
دبیر کل حزب الله لبنان افزود: سپس آن‌ها فرضیه دیگری را مطرح کردند البته دستگاه قضایی و نیرو‌های امنیتی جزو آنان نبودند و سخن من درباره دشمنان است که اینگونه رفتار کردند. آن‌ها سپس این فرضیه را مطرح کردند و گفتند اسرائیل حمله کرده و بندر بیروت را بمباران کرده است. آن‌ها این ادعا را برای اینکه اسرائیل را محکوم کنند مطرح نکردند.‌ای کاش این ادعا با هدف محکوم کردن اسرائیل بود! بلکه آن‌ها می‌خواستند مقاومت و حزب الله را محکوم کنند. پس از گذشت یکسال تاکنون هیچ دلیل و شاهد و تحقیقاتی که به این نتیجه برسد، نیافتند. یک مدت هم سرگشته و گمراه شدند و نمی‌دانستند چه بگویند و منتظر تحقیقات بودند. آن‌ها می‌دانستند تحقیقات رسمی ارتش لبنان، تحقیقات بخش اطلاعات، تحقیقات فرانسوی، تحقیقات اف بی آی و همه جریان‌هایی که در این نوع تحقیقات سهم داشته و مشارکت کرده بودند به یک نتیجه روشن و شفافی رسیدند. نتایج اکنون موجود و علنی و آشکار و مستندسازی شده است؛ در این تحقیقات مشخص شد که نه موشکی و نه سلاحی و نه مهماتی درکار است و این انفجار ناشی از عملیات و حمله خارج از کشور نیز نبوده است. خوب حالا چکار باید بکنند؟ چون چیزی علیه مقاومت و حزب الله دستگیرشان نشد. این بار داستان جدیدی را آغاز کردند و گفتند این انفجار بر اثر ماده نیترات بوده است. چه کسی این نیترات را در بندر بیروت جاسازی کرده است؟ خوب دستگاه قضایی باید بگوید چه کسی نیترات را به اینجا آورده است. اطلاعاتی وجود دارد که کشتی که این نیترات را به بندر بیروت آورده است اصلا هدفش پهلو گرفتن در بندر بیروت نبود بلکه حادثه‌ای اتفاق افتاد و مجبور شد به بندر بیروت بیاید. خوب چه کسی نیترات را به بندر بیروت آورد؟ چه کسی نیترات را دریافت و سپس انبار کرد؟ چه کسی مانع از آن شد که این مواد به جای دیگر منتقل شوند یا مانع از فروش آن شد؟ این ادعا‌ها بار دیگر آغاز شد. فورا مدعی شدند که این نیترات را حزب الله آورده است! و تنها حزب الله از وجود آن در بندر بیروت اطلاع داشت، زیرا این ماده را به بندر آورده بود! کسی که این ماده منفجره را در انبار ۱۲ ذخیره کرد حزب الله بود! و کسی که از آن نگهداری می‌کرد حزب الله بود! طرفی که مانع از انتقال آن از بندر بیروت شد حزب الله بود! خوب! عزیز من! دلیل شما برای این ادعا چیست؟ دلیل شما برای این اتهام وحشتناک چیست؟ این در حالی است که این مدعیان شبکه تلویزیونی، روزنامه و تریبون و رسانه و ارتش سایبری در اختیار دارند، اما بدون تحقیق و دلیل این مطالب را در رسانه‌ها مطرح می‌کنند.
سید حسن نصر الله در ادامه اظهارات خود گفت: آن‌ها باز هم تلاش کردند داستان دیگری بسازند که به طور طنز آن را بیان می‌کنم فکر می‌کنند حزب الله بیچاره است و هیچگونه سلاح و مهمات، موشک و مواد منفجره‌ای در اختیار ندارد. از اینرو اقدام به وارد کردن نیترات -که برای کشاورزی استفاده می‌شود - به لبنان کرده است تا علاوه بر استفاده در امور کشاورزی هر از چندگاهی هم مواد منفجره هم بسازد. آن‌ها فکر می‌کنند حزب الله که پیشرفته‌ترین کارخانجات سلاح در اختیار دارد که از استاندار‌های جهانی نیز برخودار است هیچگونه سلاحی ندارد؟!
همچنین فکر می‌کنند حزب الله بیچاره است، زیرا انبار‌های ذخیره سلاح ندارد! چطور حزب الله انبار‌های ذخیره ده‌ها هزار موشک را دارد، اما انبار ماده نیترات مثلا ۲ هزار تن از این ماده را در اختیار ندارد؟ به همین علت هم حزب الله مجبور شده است در بندر بیروت ذخیره کند! آن‌ها فکر می‌کنند حزب الله بیچاره است ۶ الی ۷ سال نتوانسته است مکان‌هایی برای انتقال نیترات ایجاد کند. یا حزب الله بیچاره است، زیرا وسیله‌ای برای انتقال این ماده یا کامیون‌هایی برای انتقال آن ندارد! آیا سخیف‌تر و احمقانه‌تر از این تفکر هم وجود دارد؟ خودتان قضاوت کنید. حالا حداقل اگر می‌خواهید حزب الله را متهم کنید کمی منطق و عقل هم چاشنی آن کنید. این ادعا‌ها بسیار احمقانه و توخالی است. این‌ها از روی قصد و غرض مطرح می‌شوند حتی آن‌ها می‌دانند که این اتهامات احمقانه و سخیف است، اما با روش «آنقدر دروغ بگو تا مردم باور کنند» آن را مطرح می‌کنند؛ و این بخشی از جنگ علیه حزب الله است.