این سریال به تهیهکنندگی سعید سعیدی و کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر در 36 قسمت تولید شدهاست.
خسرو شهراز، قاسم زارع، رضا داوودنژاد، اندیشه فولادوند، اصغر همت، مرتضی اسماعیلکاشی، سام کبودوند، آزاده سیفی، سارا شاهرودیان، حسین باشهآهنگر، رامین سیار دشتی، و... در این مجموعه تلویزیونی ایفای نقش کردهاند.
در خلاصه داستان این سریال آمدهاست: هر روز با عطر گلهای باغهای شهریار از خواب بلند میشدم، مادرم خدابیامرز یه باغچه خوشگل داشت که همیشه سرش گرم بود؛ بنده خدا اکثر مواقع تنها بود؛ بابام که راننده بیابون بود صبح تا شب پشت تانکر نفتکشاش دنده عوض و بنزین جابهجا میکرد. راه نزدیکش چهار پنج ساعت ترافیک انبار ری تا پمپ بنزینای جنوب و مرکز تهران بود. صبحها زودتر میرفت تا بار بهتر بهش بخوره؛ اگه هوا سرد بود و مشکلی برای مناطق سردسیر پیش نمیاومد، بارش رو عوض میکردن و میفرستادنش سمت همدان، آذربایجان، کردستان، چه میدونم استانهای سردسیر و برفگیر. این آخریا زیاد حالش میزون نبود، خودش چیزی نمیگفت، ولی ماها که میفهمیدیم. توی خونهای که پدر مادر توش نباشه هیچی نمیتونه جاشونو پر کنه... با عوامل و بازیگران این سریال به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
سعید سعیدی، تهیه کننده سریال میگوید: پرداختن به مباحث روز اجتماعی
شما تا به امروز در ساخت سریالهای تلویزیونی تان دست روی موضوعات متفاوتی گذاشتهاید، این بار چه نگاهی به سریال بعد از آزادی داشتید؟
ما در سریال بعد از آزادی به مباحث روز اجتماعی میپردازیم و تصویرگر هنجارهای اجتماعی در جامعه که گریبانگیر همه مردم است، میپردازیم. به لحاظ کیفیت سعی کردیم یک اثر خوب تلویزیونی باشد که هم مردم سرگرم شوند و هم اینکه به دادههایشان افزوده شود. فیلمنامه با نظر کارگردان بازنویسی شد و یکی دیگر از امتیازات سریال، پر لوکیشن بودن آن است و هم این موضوع کار ما را سخت میکرد و نیاز به زمان بیشتری داشتیم. امیدوارم مردم سریال را دوست داشتهباشند.
چه موضوعاتی از اجتماعی دستمایه قرار داده شده است؟
کسب و کار، مباحث اقتصادی و اجتماعی در سریال در هم تنیده شدهاست. همچنین یکی از موضوعات سریال که به آن هم تاکید زیادی کرده ایم، متکی بودن به خود است.
چطور به انتخاب محمدعلی باشه آهنگر برای کارگردانی رسیدید؟
تجربه همکاری با محمدعلی باشهآهنگر را داشتم. نسبت به افکار هم در کار شناخت داریم و طبق صحبتهایی که با شبکه داشتیم به توافق نظر رسیدیم و او را برای کارگردانی انتخاب کنیم. ضمن اینکه هر سریالی ویژگیهای خاص خودش را دارد و بر این مبنا هم کارگردان انتخاب میشود و محمدعلی باشهآهنگر بهترین گزینه برای کارگردانی سریال بعد از آزادی بود.
برای این سریال در کنار بهرهبردن از بازیگران پیشکسوت سراغ بازیگران تئاتری و جوان رفتید. دلیل تان چه بود؟
به هر حال ما به عنوان سازنده یک اثر باید به جوانان توجه کنیم و آنها را وارد میدان کنیم. معمولا در کارهایم سعی میکنم بازیگران جوان و خوشآتیه هم معرفی کنم. این اتفاق هم در سریال بعد از آزادی رخ داد و بازیگران جوان این سریال میتوانند آینده خوبی داشتهباشند و دیگر سازندگان در کارهایشان از آنها استفاده کنند.
درباره داستان این سریال هم توضیحی میدهید؟
سریال بعد از آزادی روایتگر قصه خانوادهای است که متکی به خودشان هستند و اعضای خانواده سعی میکنند در کنار هم از پس مشکلاتشان بربیایند.
گفتههای المیرا دهقانی از نقش شیدا: نقشی را بازی میکنم که چالش داشتهباشد
آخرین سریالی که با بازی شما از تلویزیون پخش شد، سریال «لحظه گرگ و میش» بود. چرا اینقدر گزیده کار هستید؟
من بعد از لحظه گرگ و میش و کار با آقای اسعدیان در سریال «بعد از آزادی» با آقای باشه آهنگر بازی کردم. اما بین تولید و زمان پخش چند سال وقفه افتاد و ما همچنان منتظر پخش این سریال هستیم. البته یکی دو فیلم سینمایی و یک سریال هم در این مدت کار کردم. اما درباره بخش دوم سوالتان باید عرض کنم که برایم خیلی مهم است چه نقشی را بازی کنم. البته فکر میکنم برای همه بازیگرها این موضوع مهم است و اینکه باید دلشان برای آن نقش و یک کار بلرزد. من هم از این قاعده مستثنا نیستم. ضمن اینکه یکی دو سال هم به خاطر کرونا همه چیز تغییر کرد و شرایط برای کار سختتر و نگران کنندهتر شد.
معمولا بازیگران جوان در چند سال اول دوران کاریشان در آثار بسیاری حضور پیدا میکنند و همین که موقعیتشان تثبیت شد، گزیدهکار میشوند. برای من جالب بود که شما از همان ابتدای ورودتان به عرصه بازیگری انتخابهای سنجیدهای داشتید.
من از همان ابتدا تصمیم داشتم در این مسیری که قدم میگذارم نقشی را بپذیرم که به آن عشق بورزم تا بتوانم تمام توانم را روی آن کار و آن نقش بگذارم، حتی اگر یک کار کوتاه باشد. برایم خود نقش و کلیت کار مهم است.
با وجود این، نقش شیدا در سریال «بعد از آزادی» همین ویژگی را داشت که مدنظرتان بود و دلتان را لرزاند؟
البته از زمان تولید این سریال دو سال گذشته و چیزهای مبهمی از شیدا و فیلمنامه به خاطر دارم. از طرفی در این مدت اتفاقات مهمی در جهان افتاده که زندگی همه ما به دوران قبل از کرونا و بعد از کرونا تبدیل شده است. خاطرم هست بازیگر دیگری برای این نقش انتخاب شده و جلوی دوربین رفته بود که به دلایلی که من از آن بیاطلاعم حضورش منتفی شد و خیلی اتفاقی به من پیشنهاد این نقش داده شد و به پروژه اضافه شدم. البته از این حضور یکباره در سریال کمی نگران بودم اما با صحبتهایی که با آقای باشهآهنگر و علاقهای که به سبک کاری ایشان داشتم، تلاش کردم خودم را به پروژه برسانم.
پس این سریال، نخستین همکاری شما با آقای باشهآهنگر بود؟
بله و خیلی خوشحالم که با او همکاری کردم. چون هم سبک کاری ایشان را دوست داشتم و هم فیلمنامه و شخصیت شیدا را. ضمن اینکه سر صحنه خیلی چیزها از ایشان یاد گرفتم. شیدا هم کاراکتر قدرتمندی داشت و همچنین لحنی که برای این کار انتخاب شده بود، خیلی برای ما جای کار داشت. به همین دلیل، بازی در این سریال را خیلی دوست داشتم و امیدوارم هر چه زودتر پخش شود.
شیدا به لحاظ شخصیت چقدر شبیه یاسمن در «لحظه گرگ و میش» است؟ منظورم این است سیر تحولی را که یاسمن به خاطر یکسری ماجراها در آن سریال داشت، شیدا هم در بعد از آزادی دارد؟
اصولا در سریالها اتفاقاتی برای برخی شخصیتها پیش میآید که بعد دیگری از شخصیتشان را نشان میدهند. در آن سریال یاسمن نقش محوریتری داشت و اتفاقات باعث شد سیر تحولی شخصیت یاسمن را ببینیم. در این سریال هم متناسب با فضای قصه همه شخصیتها بعد از رخ دادن برخی اتفاقات ابعاد دیگری از خودشان بروز میدهند. بنابراین شیدا هم در این سریال دستخوش تغییراتی میشود. امیدوارم هر چه زودتر پخش شود و مردم هم از تماشای آن لذت ببرند.
اندیشه فولادوند در لباس یک دختر قوی
اندیشه فولادوند با اینکه اولین بازی او در فیلم مریم مقدس بود اما اولین حضورش به صورت حرفهای در فیلم سربازهای جمعه مسعود کیمیایی بود. بعد از این فیلم او مدتی از سینما دور بود تا اینکه دوباره با فیلم ستارههای فریدون جیرانی به سینما بازگشت و بعد از آن دوباره به فعالیتهای بازیگری خود ادامه داد. فولادوند جزو بازیگران گزیدهکار است و تا امروز در چند سریال تلویزیونی بازی کرده است. او در فصلهای اول و دوم بچه مهندس نقش گلچهره را بازی کرد و در سریال بانوی عمارت در نقش طلا ظاهر شد. ایراندخت، چرخ فلک، تنهایی لیلا، پشتبام تهران و... از دیگر کارهای اوست. به گفته تهیهکننده این هنرمند در سریال بعد از آزادی در نقش دختر خانواده حضور دارد که مرتب میکوشد تنشهای خانوادهها را برطرف کند تا خانواده به آرامش برسند. به همین دلیل با ماجراهای متعددی دست و پنجه نرم میکند. همین ماجراها از او یک دختر قوی ساخته است.
روایت عشقهای از دست رفته
محمدعلی باشهآهنگر، پیش از این سریال هم تجربه ساخت مجموعه «تا صبح» را داشته، اما اغلب فعالیتش در حوزه سینماست و وی را به عنوان فیلمساز میشناسند.
وی پیشتر در گفتوگو با جامجم درخصوص ویژگیهای این فیلمنامه که باعث شد کارگردانیاش را بهعهده بگیرد، بیان کرد: تلویزیون در جهان امروز شاید موثرترین رسانه جهان باشد؛ هر چند ممکن است بیملاحظگی رسانههای دیجیتال در حوزه اینترنت توانسته باشد در کوتاهمدت در اخبار زرد، گوی سبقت را از تلویزیون برباید. اما در حوزه تاثیرات داستان و روایتهای داستانی همچنان در کنار سینما از تاثیرگذارترین رسانهها محسوب میشود. فراگیری آن و ارتباط آسان برای مخاطب بهخصوص خانوادهها این ویژگی را موثرتر میکند. من پیشتر با این رسانه آشنا و کار کرده بودم و تاثیر روایتهای داستانی را برای مخاطب میدانستم.
تلویزیون این توان را دارد تا بازیگران جوانتر (از نظر تجربه و نه سن) را به تماشاگران معرفی کند. البته این ریسکپذیری در کارهای سینمایی من همیشه بوده و بازیگران جدیدی به جامعه هنری معرفی کردهام و از این بابت هم خوششانس بودهام.
شاید ساختارشکن در موضوع نباشد، ولی پرداخت جدیتری دارد. داستان این روزهای جامعه ما در آینهای کوچک منعکس میشود. روایت عشقهای از دست رفته، تلاشهای بیجهت برای چپاول اموال مردم، زمینخواری، دروغ و نارو زدن رفیقان به هم و البته ازخودگذشتگی و بسیاری احساسهای دیگر که هر روز در گوشه و کنارمان چون رودخانه خروشانی عبور میکنند و شاید ذهن و روحمان را آزار میدهند گاه ایثار آدمی آن را جلا میدهد، همه در این قصه جاری است که امیدوارم دیده شوند.
رویا جاویدنیا از بازی در نقش فروغ میگوید: همه برای این کار زحمت کشیدیم
نمایی از یک زن ایرانی: من نقش فروغ را بازی میکنم که مادر یک خانواده است و مادری بسیار قوی است. دو دختر دارد و درگیر مشکلات خانوادگی و طایفهای است. در این بین همسرش را هم از دست میدهد و بار زندگی روی دوش فروغ میافتد. اما همچنان سعی میکند محکم و قوی باشد. بنابراین از این نظر نقش مهم و تاثیرگذار و جالبی است و من دوست داشتم. من هم خیلی برای این نقش زحمت کشیدم تا اتفاق خوبی برایش بیفتد. البته خیلی متاثر شدم که حدود دو سال از تولید آن گذشته اما هنوز پخش نشده تا خستگی از تن ما دربیاید.
کار در شرایط سخت: ما در این کار با شرایط سختی مواجهبودیم. از جمله محدودیتهایی که با آن در اغلب کارها روبهرو هستیم. همچنین کار در سرما و گرما و با شرایط کاری سخت. بنابراین وقتی زمان پخش سریال به تعویق میافتد خستگی به جان همه ما میماند. منظورم فقط خودم نیستم. در این سریال بازیگران خوبی حضور داشتند که هر کدام برای نقشی که بازی کردند، زحمت کشیدند.
معضل آماده نبودن فیلمنامه: من فکر میکنم مثل همه کارهایی که ساخته میشود یک جاهایی عجولانه کار جلو رفت. چون ما قصه را آماده نداشتیم و آقای باشهآهنگر مدام فیلمنامه را بازنویسی میکرد. با این حال به نظرم به اندازهای که باید به شخصیت فروغ در داستان پرداختهشدهاست. اما اصولا در هیچ کدام از کارها به ابعاد مختلفی که در وجود مادرها هست پرداخته نمیشود و همه زنها را مدام در آشپزخانه میفرستند و گاهی یک دو پلان متفاوت هم میگیرند. اما آقای باشهآهنگر سعیشان را کردند که نگاهی متفاوتتر در این سریال داشتهباشند.
پلان های زیبا: به نظر من پلانهای زیبایی در این کار وجود دارد که در زمان پخش خودتان متوجه میشوید و اینکه به کارهای سینماییاش خیلی نزدیک است. بسیار با دقت و وسواس کار کرد و برای این سریال خیلی زحمت کشید. حیف است که این سریال هنوز پخش نشده و خستگی کار به تن ایشان مانده. امیدوارم هر چه زودتر سریال روی آنتن برود و درست هم پخش شود. ضمن اینکه خانم اندیشه فولادوند هم برای نقشی که بازی کرد خیلی زحمت کشید. امیدوارم کارش دیده شود. به نظرم در زمان پخش میتواند مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد.
همت و زارع در لباس پدران قصه
اصغر همت در سریال امامعلی (ع) ردای مروانبنحکم را به تن کرد و یکی از سیاسیترین شخصیتهای اموی را بازی کرد.
از دیگر سریالهای تلویزیونی او میتوان به هزاردستان و چهلسرباز اشاره کرد. او در سریال تلویزیونی بعد از آزادی نقش پدر خانواده را بازی میکند که خصوصیات مختص به خودش را دارد.
شنیدهها حاکی است که این نقش همت متفاوت از دیگر نقشهای پدری است که بازی کردهاست. همچنین قاسم زارع یکی دیگر از پدران قصه سریال را به عهده دارد که فرزندش درگیر ماجراهایی میشود و همه اعضای خانواده سعی میکنند به نوعی با کمک هم مشکلات را حل کنند.
زارع در سالهای اخیر کمتر در تلویزیون بازی کردهاست و از سریالهای او میتوان به تعبیر وارونه یک رویا، یادآوری، بوی باران و... اشاره کرد.
فاطمه عودباشی - زینب علیپور طهرانی / رسانه روزنامه جام جم
∎
نظر شما